یكی از نمایندگان تهران اگرچه از حداكثر همكاری مجلس با دولت سخن میگفت اما یادآور شد كه این میزان همكاری، منجر به تامین رضایت رئیسجمهور نشده است.
به گزارش خبرآنلاین، غلامرضا مصباحیمقدم گفت: تعامل مجلس با دولت اصلا به معنای پیروی مجلس از دولت یا شخص رئیسجمهور نیست. كما اینكه شاید برخی چنین برداشتی بكنند. اما مجلس از موضعی مستقل وارد همكاری شده و هر جا منطق اقتضا كند و در مواضع دولت و شخص رئیسجمهور دلایل روشنی وجود داشته باشد تامل میكند و با دولت همراهی میكند و هر جا منطق اقتضا نكند محكم بر مواضع خود میایستد.
وی با تاكید بر اینكه این بالاترین همكاری مجلس با دولت است، ادامه داد: اما رئیس جمهور اعتقادش بر این نیست كه مجلس باید در راس امور و مستقل باشد. حتی نقلی هم كردهاند كه «لعنت بر بنیانگذار تفكیك قوا»! البته لابد منظورشان منتسكیو بوده است. این گفتار و رفتار ایشان نشان دهنده یك روحیه و رویهای است كه به تصور خودشان شاید با انگیزه خدمت به ملت باشد، اما خود محوراست.
آن روحیه این است كه ایشان این توانایی را دارد كه با سرعت بیشتری كار كند ولی وجود قوه مقننه مانع از این سرعت است. منطق دیكتاتورها هم همین است كه میگویند، كافی است كشور را به ما بدهند و از ما بخواند كه تمام توانمان را در راه پیشرفت كشور به كار بگیریم. رضا خان هم شاید همین منطق را داشت و در خارج از كشور هم كسانی مشی دیكتاتورماآبانه داشته و دارند البته تصورشان این است كه وجودشان را وقف كشورشان میكنند.
عضو فراكسیون اصولگرایان افزود: روش اداره كشور ما نه پارلمانی صد در صد و نه ریاستی صد درصد است. بلكه تركیبی از این دو است. ولی جایگاه پارلمان، اول است. برای همین است كه پارلمان میتواند رئیس جمهور را استیضاح كند ولی رئیسجمهور هرگز نمیتواند مجلس را منحل كند.
كشور بدون رئیسجمهور (چه به دلیل استیضاح چه فوت و چه استعفای رئیسجمهور) هم می تواند اداره شود ولی كشور بدون مجلس نمیتواند اداره شود. این نشان دهنده جایگاه معتبر مجلس است. اما رئیسجمهور زیر بار چنین جایگاهی نمیرود و میخواهد مجلس لوایح وی را یا صد در صد بپذیرد یا رد كند یا اصلاحات در آن محدود باشد. اما اگر مثلا مجلس لایحه بودجه یا لایحه برنامه را رد كند چه اتفاقی میافتد؟ دولت بدون بودجه یا برنامه میتواند كار كند؟