پایگاه خبری وطن- واقع شدن شهر تهران روي گسل هاي متعدد و گسل هايي كه اطراف شهر هستند واقعيتي انكارناپذير است، بنابراين بايد به بهبود ساختارهاي فيزيكي، سازماني، رونق همكاري هاي بخشي و بين بخشي در سازمان هاي متولي و افزايش آمادگي شهروندان پرداخت.
اگر چه انبوهي جمعيت، همواره عمليات امدادي بعد از وقوع بحران ها را مختل مي سازد اما راه هاي ساده تري براي كاهش خسارات وجود دارد؛ اگر مقصودمان كاهش مخاطرات است، كنترل فرايند ساخت و ساز ساختمان هاي جديد، كار ساده و عملي تري براي كاهش خطرپذيري است.
اگر اين كار را انجام دهيم ظرف چند سال مخاطرات ناشي از زلزله خودبخود كاهش پيدا مي كند، اما متاسفانه روند كنوني ساخت و ساز در شهري به گستره تهران مطمئن نيست و مرتب باعث افزايش خطرپذيري زلزله مي شود.
بنابراين منطقي است كه بجاي دنبال كردن سياست هايي همچون كاهش جمعيت، به راه حل هاي مهندسي و قابل دسترس توجه كرد. سبُك ساختن جمعيت شايد همسو با اهداف درازمدت ديگري باشد كه اين مسئله ارتباطي با مقوله زلزله ندارد.
اقدامات پيشگيرانه، در كاهش زيان هاي جاني و مالي حوادث و سوانح طبيعي از جمله زلزله مهمترين نقش را ايفا مي¬كند. با توجه به گستردگي شهر تهران و اينكه بيش از نيمي از شهر بافت فرسوده به شمار مي رود، ايمن سازي شهر تهران مستلزم صرف هزينه هاي بسيار بيشتر از ميزان كنوني است و اگر با اين سرعت ادامه دهيم ايمن سازي شريان هاي اصلي مثل آب، گاز، برق، پل ها، و بيمارستان ها سال هاي زيادي به طول خواهد انجاميد.
اما آنچه بيش از بيش داراي اهميت است مقوله آموزش است، آموزش سبب ترويج فرهنگ ايمني مي شود. فضاي فيزيكي شهر نتيجه كنش و واكنش و رفتارهاي صحيح و ناصحيح ماست. اينكه ما در حيطه فردي چقدر مسئوليت پذير بوده ايم همه به نقش آموزش و ميزان اطلاع رساني وابسته است. آنچه شهروندان ما با آن مواجه اند كمبود آموزش هاي لازم و اطلاع رساني ناكافي درمورد وضعيت موجود شهر تهران است.
فقدان اين آموزش به فقدان مهارتها و اطلاعات لازم براي رويارويي با بحران منجر مي شود. اگر شهروندان اطلاعات كافي و البته صحيح از محيط زندگي و مخاطرات طبيعي آن داشته باشند مي توانند براي مديريت خطرپذيري در حيطه وظايف خود موثر باشند، به اين معني كه شناخت وضع موجود منجر به بينش كافي شهروندان براي آمادگي در برابر زلزله مي شود بايد به دنبال آن باشيم تا به همه شهروندان فرهنگ زندگي با زلزله را به عنوان واقعيتي كه نمي توان از آن فرار كرد يا آن را ناديده گرفت، بياموزيم.
بهره برداري از تجربيات جهاني در زمينه مديريت بحران نكته مهمي است كه نبايد از آن غافل ماند. تجربه كشورهايي مثل چين و هائيتي كه اخيراً زلزله هاي خسارت باري را در مناطق پرجمعيت تحمل كرده اند بسيار موثر است، چه در زمينه آماده نگه داشتن ذهن مردم و چه در مورد تذكر و جلب توجه بيشتر مردم و مسئولان به اهميت زلزله، بازبيني و استفاده از تجربيات جهاني مديريت بحران زلزله از اهميت بالايي برخوردار است.
از سويي ديگر استفاده از روش هاي علمي روز دنيا در پيش بيني حوادث جهت كاهش دادن خسارات از جمله سياست هايي است كه بايد به آن اهتمام جدي داشت. در مورد پيش بيني زلزله روش علمي مطمئني وجود ندارد، اگر چه در گذشته در برخي موارد كشورهايي مثل چين توانسته اند با روش هاي سنتي، برخي از زلزله ها را پيش بيني كنند، ولي اين موارد بيشتر جنبه استثناء دارد تا قاعده. در سال 1975 چيني ها پيش بيني وقوع زلزله در يكي از مناطق كشور خود را اندك زماني قبل از رخداد زلزله تشخيص دادند و از اين طريق توانستند جان دهها هزار نفر را نجات دهند، اما يك سال بعد نتوانستند زلزله بزرگ ديگري را پيش بيني كنند كه در نتيجه آن زلزله بيش از 240 هزار نفر تلفات بر جاي گذاشت.
چيني ها در دفعات متعدد زلزله هايي را پيش بيني و مردم را از شهر ها تخليه كردند اما زلزله اي رخ نداد. به هر حال در مورد برخي از زلزله ها به خصوص زلزله هايي كه با پيش لرزه هايي همراه است امكان بيشتري براي پيش بيني موثق وجود دارد.
با اين حال سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران كه براساس قانون، مديريت بحران شهر تهران را بر عهده دارد از برنامه هاي تحقيقاتي و پژوهش هاي مربوط به بررسي پيش نشانگر هاي زلزله حمايت مي كند.
همچنين به دنبال ايجاد مكانيسم هاي لازم براي استفاده موثر از فعاليت هاي پژوهشي مربوط به پيش بيني و پيش نشانگرها هستيم تا به اين وسيله بتوانيم از خسارت هاي احتمالي جلوگيري كنيم. تاكيد سازمان بر لزوم مقاوم سازي ساختمان هاي جديد از طريق كنترل بيشتر است و در زمينه آمادگي هم به تقويت آمادگي و امكانات مقابله پرداخته ايم و جايي براي اتكاء به پيش بيني در نظر نگرفته ايم، هر چند به دنبال اين هستيم كه هر نوع استفاده مثبتي ولو با احتمال كم از اين توانايي هاي پژوهشي مربوط به پيش نشانگرها را به كار ببنديم.
بايد اين نكته را مدنظر قرار داد كه تجارب حاصل از بحران ها اين موضوع را ثابت كرده اند كه مقابله با بحران هاي وسيع ناشي از سوانح طبيعي و حوادث انسان ساز همچون زلزله، سيل، طوفان، آتش سوزي و..... به تنهايي از عهده دولت ها خارج است، اين به معناي ناتواني سازمان هاي مسئول نيست، بلكه همواره ميان زمان وقوع حادثه و حضور نيرو هاي دولتي، بسته به وسعت حادثه، فاصله زيادي وجود دارد، اين برنامه ريزي براي آموزش و حضور مردم به منظور پوشش زماني اين فاصله، به معناي آماده بودن شهروندان براي مقابله با سوانح تا حضور نيروهاي رسمي امدادرساني است.
مطالعات ميداني در كشورهاي پيشرفته نشانگر اين موضوع است كه پس از وقوع بحران ها، بيش از هفتاد درصد از نجات يافتگان توسط مردم محلي نجات پيدا كرده اند. بنابراين آموزش و تجهيز گروه هاي داوطلبانه مردمي گامي موثر و مفيد در مديريت بحران هاي احتمالي به شمار مي رود.
به اميد روزي كه با بكار بستن سه مقوله پيشگيري، آموزش و آمادگي لازم در برابر حوادث و سوانح، خسارت هاي ناشي از آن را به حداقل برسانيم.
عزیز اله رجب زاده - رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران