عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - در این هفته دوباره دو دانشمند هسته ای کشورمان مورد هدف عملیات تروریستی قرار گرفتند که در نتیجه، یک نفر شهید و نفر دوم زخمی شد.
روز دوشنبه گذشته بر اثر انفجار بمب چسبان در خودروی حامل مهندس مجید شهریاری، وی به شهادت رسید. این بمب توسط یک موتور سوار ناشناس به طرف این خودرو که در خیابان در حال حرکت بود پرتاب و لحظاتی بعد منفجر شد.
با اختلاف یک ساعت ، در عملیات مشابهی یکی دیگر از دانشمندان هسته ای ایران یعنی دکتر عباسی مورد هدف قرار گرفت اما جان سالم به در برد.
پیش از این در دی ماه 88 مسعود علی محمدی دیگر دانشمند هسته ای ایران نیز در حادثه بمب گذاری، به شهادت رسیده بود.
به نظر می رسد مخالفان برنامه هسته ای ایران، شیوه حذف دانشمندان هسته ای کشورمان را به صورت جدی دنبال می کنند و در این مسیر تاکنون با موفقیت هایی نیز رسیده اند.
هم اکنون روند هسته ای ایران مرحله به شدت حساسی را تجربه می کند. آمریکا، غرب و اسرائیل با تمام وجود و توان به دنبال توقف یا کند کردن حرکت هسته ای ایران هستند. آنها به این نتیجه رسیده اند که به هر شکل ممکن می بایست از هسته ای شدن ایران جلوگیری کنند یا این روند را به تاخیر بکشانند و البته در مقابل، تهران نیز بر طی سریع این مسیر با وجود مخالفت ها و کارشکنی های غرب تاکید می کند.
همچنین آمریکا، اروپا و اسرائیل به این نتیجه رسیده اند که توقف کامل برنامه هسته ای ایران در شرایطی فعلی غیرممکن است و شیوه هایی مانند تحریم های همه جانبه نیز تاثیر گذار نیست.
مخالفان برنامه هسته ای ایران معتقدند تنها راه توقف پشرفت هسته ای ایران، براندازی حکومت در تهران است که این موضوع تنها با موفقیت "حمله نظامی با هدف براندازی"محقق می شود و بس. این حمله نظامی نیز نمی تواند تنها به حملات موشکی یا هوایی محدود شود و منوط به ورود نیروهای زمینی خارجی به داخل خاک کشورمان است که در چنین طرحی، اسرائیل قدرت اجرای آن را ندارد و آمریکا هم شرایط را برای چنین اقدامی مهیا نمی بیند و دورنمای موفقیت آمیزی برای آن ندارد.
ایران به دلیل توانایی های ذاتی مانند مساحت زیاد، دسترستی گسترده به آب های آزاد و جمعیت بالا و توانایی های اکتسابی مانند داشتن نیروی نظامی و شبه نظامی گسترده، ورزیدگی نیروهای نظامی، داشتن سامانه های موشکی دور برد، نفوذ منطقه ای حتی در مرزهای اسرائیل و... قدرت مقابله و جلوگیری از سقوط دولت مرکزی را دارد.
بمباران یا حملات موشکی بیگانه علیه تاسیسات هسته ای ایران نیز نمی تواند این برنامه را متوقف کند چرا که این فعالیت ها در ایران بومی شده و تهران با در اختیار داشتن دانشمندان هسته ای، حتی اگر تمامی تاسیسات هسته ای اش نابود شوند دوباره می تواند از نو و از صفر برنامه هسته ای خود را از سربگیرد لذا آنچه در این جا اتفاق می افتد نه توقف برنامه هسته ای بلکه تاخیر آن است.
علاوه بر این، حملات هوایی و موشکی برای نابودی تاسیسات هسته ای، با نتایج غیرقابل پیش بینی روبه رو هستند و می تواند امنیت آمریکا و اسرائیل را به خطر بیاندازد لذا دشمنان با توجه به این موضوع، فعلا گزینه بمباران تاسیسات هسته ای ایران را در دستور کار خود ندارند.
مخالفان برنامه هسته ای ایران با قطع امید از توقف کامل این برنامه، شیوه هایی را برای کند کردن پیشرفت اتمی ایران اجرا می کنند. تحریم های گسترده یکی از این شیوه هاست که اصولا غرب و تحریم کنندگان تلاش می کنند با افزایش هزینه ها برای ایران، هزینه تمام شده هسته ای شدن را افزایش دهند و هسته ای شدن ایران را برای دولت مرکزی از لحاظ اقتصادی و تبع آن سیاسی و اجتماعی، گران کنند ؛ آنقدر گران شود که دولت ایران دست از برنامه هسته ای بکشد یا سرعت رشد این برنامه را کاهش دهد. این موضوع می تواند مانند لیبی نتیجه دهد و مانند کره شمالی بی اثر باشد که البته تهران ، در مواجهه با تحریم ها ، بر عزم جدی تر خود برای هسته ای شدن، تاکید بیشتری کرده است.
در چنین شرایطی که حمله مستقیم نظامی، چاره کار نیست، حملات ویروس های رایانه ای به عنوان عملیات جایگزین برای کند کردن برنامه اتمی ایران مطرح شده که به نظر می رسد تا حدی، این برنامه را درگیر خود کرده و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نیز در سخنان اخیر خود به تاثیر گذاری محدود آن اشاره کرد.
در این میان ، علاوه بر حملات سایبری، یکی از مهمترین راه ها برای کند کردن پیشرفت هسته ای ایران، شیوه حذف مغزهای متفکر فعالیت های هسته ای ایران است. این حذف می توان با تطمیع و خارج کردن آنها از سیکل برنامه اتمی ایران به صورت خارج کردن آنها از کشور یا منزوی و دور کردن شان از فعالیت های هسته ای کشور یا به شکل ترور و حذف فیزیکی آنها باشد.
برنامه هسته ای ایران مثلثی با سه ضلع است: اول تاسیسات هسته ای که در مکان های مختلف مستقرند. دوم: دانشمندان هسته ای ایرانی و سوم حکومت پیگیر و حامی پیشرفت برنامه هسته ای ایران.
ضلع های دوم (دانشمندان) و سوم (حکومت) نسبت به ضلع اول (تاسیسات) مهم ترند. نابودی ضلع سوم برای غرب امکان عملی ندارد لذا دشمنان آسیب زدن به دو ضلع اول و دوم را آغاز کرده اند گرچه اعمال فشارهای متنوع بر ضلع سوم نیز کماکان ادامه دارد.
یعنی مخالفان از یک سو سعی می کنند به طرق غیر نظامی، در فعالیت تاسیسات اتمی ایران مانع ایجاد کنند مانند ورود ویروس رایانه ای استاکس نت یا فروش غیرمستقیم تجهیزات غیراستاندارد اتمی به ایران و همزمان دانشمندان هسته ای ایرانی را مورد هدف قرار می دهند.
از سوی دیگر سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا با وجود آگاهی نسبت به در خطر بودن جان دانشمندان اتمی ایرانی، برای حفظ جان آنان تدبیری اندیشیده نمی شود؟ آیا واقعا یک کارشناس و اندیشمند هسته ای به راحتی به دست آمده یا اینکه به راحتی قابل جایگزینی است که اینگونه بدون محافظ و حمایت در اختیار تروریست ها قرار می گیرد.
البته برخی مسوولان در اظهارات جسته و گریخته ای مدعی شدند که از جان این دانشمندان محافظت می شده که در این صورت، باید پرسید که این چه جور محافظتی است که در روز روشن، دو دانشمند برجسته را ترور می کنند و در می روند؟!
همچنین براساس اطلاعات منتشر شده مهندس شهریاری دانشمند هسته ای که روز دوشنبه ترور شد جایگزین مهندس علی محمدی نماینده ایران در طرح علمی" سزامی" بود.
سزامی پروژه علمی منطقه ای است که علاوه بر ایران و دیگر کشورها، اسرائیل نیز در آن مشارکت دارد.
به نظر می رسد با عضویت این افراد به نمایندگی از ایران در طرح علمی سزامی، به راحتی اطلاعات آنان در اختیار اسرائیل قرار می گیرد تا آنها بتوانند به ترور دانشمندان هسته ای ایران بپردازند.
به طور حتم دیگر دانشمندان ایرانی معرفی شده برای طرح سزامی نیز در صف حذف فیزیکی قرار دارند و تامین امنیت آنها در شرایط فعلی لازم است.
اسرائیل و آمریکا جنگ علیه برنامه هسته ای ایران را آغاز کرده اند. جنگ، فقط بمباران تاسیسات هسته ای نیست چرا که در این صورت، دانشمندان و مغزهای ایرانی، آنها را دوباره خواهند ساخت. جنگ مهم تر، نابودی و حذف همان مغزهای سازنده تاسیسات هسته ای و پیش برنده برنامه هسته ای است.
مقامات مسئول لازم است این بعد از جنگ هسته ای را نیز جدی گرفته در شناسایی و تشخیص اطلاعات محرمانه و حفظ آنها و حفاظت از جان مغزهای هسته ای، بازنگری کرده و به حریف اجازه میدان داری در این زمینه را ندهند.
شاید لازم باشه ایران یک شهر مخصوص دانشمنئانش ایجاد کنه
شوروی هم این کارو انجام داده بود و بسیار موفقیت آمیز بوده
سوال تعجب انگیز از این است که شهدای پرارج را مهندس خطاب کرده اید! مگر ایشان دارای مدرک دکتری نبوده اند؟
گویا که شهدا یک درجه هم افزایش درجه می یابند اما در این خبر چیز دیگری ملاحظه می شود؟!
چشم در مقابل چشم
کی میگه ما نباید بمب اتم داشته باشیم؟
تو میگی؟
مطلب تازه ای نداشت شاید در حد یک پاراگراف ، چرا عادت داریم اینهمه مطلب را طولانی کنیم ؟
شاید یکی از بهترین کار ها افزایش عرضه یعنی تربیت و ارج نهادن به دانش آموزان و دانشجویان و اساتید مستعد است .یعنی ایجاد فضای رشد و نمو تا تعداد این افراد چنان زیاد شود که این حرکات تروریستی کوچکترین اثری نداشته باشد . البته این در کنار نگهداشت و مواظبت و محافظت فرد فرد آنها برای کشور لازم است نه به تنهایی فقط یک عامل را در نظر گرفتن .
اگر جواب داده بود که الان شوروی هم بود. تامیین امنیت ارتباطی با این مسئله ندارد در این صورت باید شهری هم مخصوص سیاستمداران ایجاد شود!
اگه اينطوره بايد يه شهر هم براي سياسيون ؛يه شهر براي طلافروشها؛يه شهر يراي قضات؛ يه شهر هم براي....
اينطور كه نميشه داداش كه براي هر قشري يه شهر جداگونه ساخت.
بايد يه فكر اساسي كرد و به شيوه مناسب و موثر امنيت ايجاد كرد.
توی ایران ابرومندانه راحت شدن
اون قبلی دانشمند فیزیک بود دانشمند فیزیک زیاده اما ازین دانشمندا تو دنیا کم پیدا میشه
به نظر من بازم هیچ کاری نمیکنننننن ... !!