۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۲۷۸۵۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۴ - ۰۴-۰۵-۱۳۸۹
کد ۱۲۷۸۵۶
انتشار: ۱۴:۲۴ - ۰۴-۰۵-۱۳۸۹

مشق کلنجار

ایلیا دیانوش

غم محنت دیگران

اتوبوس
گنجایش شعر مرا نداشت
اما شعر من در آن جا شده بود

شعر من پیرمردی بود
نشسته و من ایستاده بودم

گفت: "کیفتان را به من بدهید آقا!
ایستاده اید و خسته تان می کند."

پیرمرد خودش کیفی داشت
بار داشت
کیسه یی داشت از خرید و
سینه یی داشت برای تقدیم

اما باز با دیگری گفت:
"کیسه تان را به من بدهید آقا!
ایستاده اید و خسته تان می کند."

بنی آدم یکی یکی از اتوبوس پیاده شدند
روی پای پیرمرد
کیفی نماند
کیسه یی نماند
هیچ بار امانتی روی دوش پیرمرد سنگینی نمی کرد

دنیا برای مهربانی پیرمرد جا نداشت
اما پیرمرد آن را در اتوبوسی جا داده بود

پیرمرد
نامش آدم بود



خط خطی

وقتی که حرف دلت دو خط بیشتر نیست
چرا خط خطی می کنی؟



حوصه های بی صله

شعله یی نیفروخت
و تحرکی از تحریک مدامم،
در تنت نیفتاد

گفته ام کمتر پرسه بزند،
مقابل خانه ی شعرم
تنهایی؛
که تو بیایی

و هی کوتاه می کنم
که حوصله کنی
اما تو ...


زبان مادری

به شنیدن یک بعله ی غلیط
دل خوش کرده بودم
که در دهانش نمی چرخید و
به زبانش نمی آمد،
به کوتاهی نه
عادت داشت

گفتم: "یک بله ی کوتاه
به هر زبان بیگانه که می دانی؛
وی ، یس ، سی ، یا
اصلا یک بله ی روسی؛
دا

به خطای شنود زد و
"مرغ آتش" را رقصید؛

یک باله ی روسی!
گفتم: اگر می دانستم به رقص حاضری
بومی خودمان را ترجیح می دادم

و گفت: اگر یادت بود،
پارسیان
- به آزرم پارسایان-
پرسش سوم را
آری می گویند،
یک بار دیگر می پرسیدی

گفتم: اجازه هست،
یک بار دیگر بپرسمتان؟

گفت: ها ! بپرس !

و یک بار دیگر پرستیدمش
 

رسم شوم
 
از حضيض چاه
به عزيزی مصر نرسيدم
تا متنبه‌تان كنم:
«من يوسف
برادر شما رَشك‌پيشه‌گان‌ام»

داغ آتش بر من / باغ گلستان نشد
تا نيش‌خندتان كنم: «من ابراهيم
برادرزاده‌ی شما بت‌تراشان‌ام»

دريا بر من نگشود و
بر شما نبست
تا فاتحانه خطاب‌تان كنم:
«من موسی
دست‌پرورده‌ی شما فرعونيان‌ام»

نگذاشتيد،
دلِ دريدن سينه‌ی تنگ و
قلب چرك‌مُردتان را
داشته باشم

نيرنگ‌خورده از لَشِ‌تان برخاستم
تا برخيزيد و به تيغ زهرآلود،
سينه‌ی پُرشورم را بِدَريد
و حرف‌های تازه‌ام را
به گور بفرستيد:

«آري،
من
سهراب
پسر شما سنگ‌سران‌ام»
 
 
 
دلتنگی

نور شبای آسمون!
خانومی ماه مهربون
ببین چه کردی با خودت،
با غصه های این و اون

انقده لاغر شدی که
داره می افته پیرهنت
تن پوشای آسمونیت
گله گشادن به تنت

الا دل من که هنوز
می خونه با اندازه هات
الا دل من که همه ش
مثل قدیم تنگه برات
 
 
 
* "مشق کلنجار" را انتشارات فیروزه (وابسته به نشر مروارید) در 152 صفحه به قیمت 2800 تومان منتشر کرده است. برای خرید اینترنتی این کتاب به اینجا بروید.
ارسال به دوستان
عارف : اگر حملات غیرمنصفانه ادامه یابد، به مردم اطلاع خواهیم داد چه تحویل گرفته‌ایم / «آگاهانه» سکوت کرده‌ایم امضای توافقنامه ایران با گروه مبارزه با پول‌شویی اوراسیا ؛ یک گام دیگر برای FATF ادعای نماینده مجلس: قانون عفاف و حجاب تا ۱۵ آذر توسط رئیس مجلس ابلاغ می‌شود معاون حقوقی رئیس جمهور: قانون عفاف و حجاب در حالت تعلیق قرار گرفته است تکذیب توقیف لوگو پرسپولیس توسط طلبکار میلیاردی ! شهادت یک مرزبان در مسیر خاش - زاهدان رئیس قوه قضائیه : حکم جلب نتانیاهو گرچه ناکافی اما مایه مباهات قضاوت بود تویوتا بی زد7؛ جدیدترین سدان ژاپنی در راه بازار(+عکس) قوانین AFC سد راه جوانگرایی موسیمانه! وکیل توماج صالحی : با صدور قرار موقوفی تعقیب؛ پرونده مختومه شد افزایش شانس خرید و فروش با جستجوی هوشمند دیوار سخنگوی دولت : حتی اگر خودروی گشت ارشاد به صورت فیزیکی وجود داشته باشد اما عملا اتفاقی نمی‌افتد/ به وفاق رسیده ایم بریدن گوش گروگان افغانستانی/ انهدام باند گروگانگیری پرونده توماج صالحی مختومه شد ساختمان‌های پاریس مثل «فر» داغ می‌شود(+عکس)