امام(ره): تضعيف قوا حرام است ؛‌ به سران ارتش امر می کنم که مسائل سیاسی در ارتش طرح نشود/ پيام تبريك جنتي به هاشمي

عصرایران ؛ امير هادي انواري - در شماره قبلی، در خصوص موضع گیری امام امت، حضرت امام خمینی(ره) در مورد کارشکنی ها و دیکتاتوری های بنی صدر مطالبی را به نقل از آرشيو روزنامه هاي دهه 60 عرضه کردیم.

 در هفته چهارم خرداد نیز بحث ها پیرامون بنی صدر و عزل وی همچنان در جریان است؛ نظر به اینکه این بخش بیشتر مورد توجه مخاطبان گرامی قرار گرفته، برآنیم تا در این شماره بیشتر در مورد این موضوع تکیه کنیم.

بازگویی لحظات آخر عروج ملکوتی حضرت امام(ره) از زبان هاشمی در خطبه های نماز جمعه، برگزاری دادگاه شکنجه گران دستگاه مخوف امنیتی رژیم سابق و بازگویی وقایعی تاثر برانگیز آن دوران، بررسی نظرات مسئولان وقت در خصوص ادامه و روند جنگ و مسائل اقتصادی حاشیه ای آن، خاصه واکنش های مسئولان وقت به جانشینی فرماندهی کل قوا برای آیت الله هاشمی رفسنجانی، نصایح حضرت امام به دولت و نخست وزیر وقت(موسوی) در خصوص لزوم شرکت دادن مردم در کارها، به خصوص مسائل اقتصادی و فرهنگی نظیر راه اندازی دانشگاه و مدرسه و... سایر نکاتی هستند که در این شماره عرضه می شود.

امید آنکه مورد توجه مخاطبان قرار گرد، در این شماره، بازخوانی وقایع اواخر خرداد به ترتیب سال ، از سال 59 تا سال 69 بررسی می شود.

یادآور می شود، اگر نامی از شخص یا اشخاصی در این سری مطالب برده می شود، از آن روست که این افراد در دوران مورد بررسی مسئولیت های کشور را بر عهده داشتند و صرفنظر از موقعیت و جایگاه فعلی ایشان، بررسی نظراتشان برای بازگویی وقایع دهه 60 الزامی است و این سری مطالب هدفی جز بازگویی تاریخ برای مخاطبان نسل های سوم و چهارم ندارد. در مقابل اگر نامی از برخی از بازیگران فعلی صحنه سیاسی کشور برده نشده است، به آن جهت است که در این دوران اصولا در صحنه حضور نداشتند و یا در عرصه ای مشغول بودند که مطبوعات(وقت) به سراغ آنان نرفته اند.

چنانکه رهبری انقلاب و سایر بزرگان نظام نیز تاکید کردند، باید این بخش از تاریخ برای مخاطبان بازگو شود و در حقیقت گذشته چراغ راه آینده است. امید آنکه تلاش ما در تنویر اذهان عمومی در خصوص وقایع دهه 60، دهه تثبیت انقلاب موثر واقع شود.

     
* هفته چهارم خرداد 59:


رفتارهای عوامگرایانه بنی صدر/ محاکمه و اعدام بازجویان و شکنجه گران دوران ستمشاهی


اگر قرار باشد مخاطب امروز عزل بنی صدر را درک کند، می بایست او و رفتارهایش را بشناسد و الا نمی تواند رفتار امام و سایر مسئولان را در مورد بنی صدر به خوبی درک کند. در هفته چهارم خرداد 1359، یکسال قبل از آنکه بحث عزل بنی صدر جدی شود، وی همچنان به رفتارهای خاص خود با بیان جذابش مشغول است!

در 21 خرداد 1359، مردم به دیدار بنی صدر می آیند تا بعثت پیامبر اکرم را جشن بگیرند. در گزارش روزنامه ها، موارد و نکات جالب توجهی وجود دارد، از جمله شیوه های بنی صدر برای جا کردن خود در دل مردم است. در اینجا بخش هایی از گزارش روزنامه های آن دوران  و سخنرانی بنی صدر که در 22 خرداد از این دیدار منتشر شد عینا نقل می شود:

* مردمی که قصد داشتند تا با رئیس جمهور دیدار کنند انبوه از کاغذ را نیز به همراه داشتند تا با توجه به مدارک دستوراتی صادر شود.(ده ها هزار نفر از مردم مشکلات خود را با رئیس جمهور در میان گذاشتند/ روزنامه جمهوری اسلامی/ ص 6(اخبار ایران)، پاراگراف دوم، 22 خرداد 1359)

*  بنی صدر در پاسخ به پیشنهاد این کارگر(بنی صدر در چنین مراسمی عموما در اقداماتی نمایشی با اقشار ضعیف به صورت چهره به چهره سخن می گفت، در اینجا کارگری در مورد مسائل جاری کشور پیشنهاداتی را مطرح کرده است) گفت: در مورد پیشنهاد شما باید بگویم لایحه ای را با بودجه 200 میلیون تومان تصویب کرده ایم که بر اساس آن به مخترعین و کاشفین کمک شود و آن سازمان طرح های جوانان ما را برای ارایه به مسئولین بدهند. (همان/ پاراگراف پنجم)

*رئیس جمهور پس از اتمام سخنان این معلول(دختر جوانی که خواهان پرداخت هزینه درمان و معالجه بوده است) که حضار را متاثر ساخته بود گفت: احساس شما قابل تقدیر است، امیدوارم که خداوند هرچه زودتر شما را شفا دهد و بتوانید برای اسلام خدمت کنید، بنی در سپس دستور داد تا وسایل مداوای این بیمار مهیا شود. (همان/ پاراگراف نهم)

* پاسدار یکی از کمیته ها که به هنگام خدمت نقص عضو پیدا کرده بود، یکی دیگر از کسانی بود که حرف های خود را با رئیس جمهور مطرح کرد و تقاضای معالجه نمود که دکتر بنی صدر گفت در مورد مجروحان و آسیب دیدگان کمیته ها بودجه ای را تصویب کردیم  که به مصرف این امور برسد. (همان/ پاراگراف های ده و یازدهم)

همچنان که از این حاشیه ها نیز بر می آید، بنی صدر سعی دارد تا محبوبیت خود را بین مردم با این رفتارهای عوامگرایانه بیشتر کند، غافل از آنکه  به قول رهبری انقلاب، مردم ایران با کسی عهد اخوت نبسته اند و در آینده، چنانکه همگان می دانند همین مردم و پاسدارنی که به دیدار چهره به چهره بنی صدر می آمدند،  زمانی که روشنگری های پیر جماران را شنیدند، بر بنی صدر شوریدند.

 نکته دیگر در خصوص بنی صدر، تظاهر وی بر معنویات و تعالیم اسلام است؛به بخش هایی از سخنرانی وی توجه کنید:

*راه درست برای سعادت بشر این است که به خود بیاید و بفهمد که موجودی معنوی است.

*وقتی مردم از مادیات به معنویات رفتند، خواهند فهمید که بسیاری از مشکلات و تقاضاها راه حل معنوی دارد. نه مادی، مثلا اختلاف عقیده با زور حل نمی شود، چون با زور نمی شود یک چیزی را به کله ای وارد کرد، و چیزی را نمی شود از کله ای بیرون کرد، بلکه اینها را باید با بحث و تفاهم حل کرد. (بخش هایی از سخنرانی بنی صدر در کاخ نخست وزیری، مورخ 21 خرداد 1359، در دیدار با اقشار مختلف مردم از شهرستان ها و تهران)


مکافات عمل: محاکمه و اعدام بازجویان و شکنجه گران دوران ستمشاهی

خردادماه 59 آبستن حوادث دیگری هم هست، از جمله باید به مجازات بازجویان و شکنجه گران ساواک اشاره کرد. عمله های دستگاه امنیتی رژیم شاه، که هرگز فکر نمی کردند به مکافات عمل خود دچار شوند. جالب آنکه برخی از آنها آنقدر مطمئن بودند که هویتشان برای کسی معلوم نیست، که پس از انقلاب برای دریافت حقوق به مراکز انقلابی مراجعه می کردند.


بیستم خرداد 59، خبر محاکمه بهزاد معتضد، عضو ساواک منتشر می شود. در خصوص سوابق وی آمده است که او در سال 1341 زمانی که در آمریکا دانشجو بوده است، در ازای حواله هر هفته یک گزارش از دانشجویان به ساواک مبالغی می گرفته است، به طوری که در سال 1343 جمعا 580 دلار از سوی ساواک برای وی حواله شده است.

وی پس از مراجعه به ایران، در شرکت ام بی ام، که شرکتی در خصوص ارایه خدمات کامپیوتری بوده استخدام می شود و پس از آن تا پیروزی انقلاب در سمت مدیر عامل ایزایران ابقا می شود. با نزدیک شدن موسم انقلاب، او از سال 52 به طور منظم با ساواک همکاری می کند و در ازای این همکاری، ماهانه 15 هزار ریال دریافت می کرده است. در جلسه محاکمه وی، دو نفر از کارمندان شرکت ایزایران حضور داشتند که بر علیه او شهادت دادند.

همچنین در روز برگزاری دادگاه معتضد، کمالی، شکنجه گر معروف سیستم اطلاعاتی رژیم شاه موسوم به ساواک نیز پس از تحمل 500 ضربه شلاق به صورت متناوب به چوبه اعدام سپرده شد. ماجرای دستگیری او هم از این قرار است که او در سال 58، به خیال اینکه قربانیانش در زندان به هنگام شکنجه و بازجویی تصویری از چهره او نمی دیدند به زندان اوین مراجعه می کند تا حقوق خود را دریافت کند، در همین حن توسط پاسداران شناسایی شده و سال بعد محاکمه می شود.
 در دادگاه محاکمه او، لطف الله میثمی(سردبیر فعلی نشریه چشم انداز ایران) و حجت الاسلام معادیخواه، که از قربانیان کمالی در شکنجه گاه شاه به شمار می رفتند شهادت هایی را علیه وی دادند.

بر اساس اسناد، بازجویی های کتبی دکتر علی شریعتی، توسط کمالی انجام شده بوده است. قصاوت های وی نیز درخورد توجه است، او در راه خدمت همه جانبه به رژیم سفاک شاهنشهای، از هیچ جنایتی فروگذار نبوده، حتی به خانواده افراد نیز رحم نمی کرده است، بدیهی است که کمالی هرگز فکر نمیکرده به چنگال عدالت بیافتد و تاوان رفتارهای وحشیانه خود را در دفاع از تاج و تخت رژیم شاهنشاهی چنین پرداخت کند. در اینجا برخی از اظهارات خانواده قربانیان کمالی را مشاهده می کنید:

*فرزند طهماسبی(یکی از قربانیان کمالی): پس از شکنجه پدرم، مادرم ا احضار کرد، در همان حین که کسی در خانه نبود، توسط ایادی اش، تمام پول هایمان که حدود 20 هزار تومان می شد را از خانه برد و مادرم را هر روز از اوین به قصر و از آنجا به کمیته مشترک می برد.

*مادر شهید مفیدی(دیگر قربانی کمالی): من مادر محمد مفیدی هستم، من موقعی که پسرم در دست این جلاد بود نبودم، ولی اخباری که از دوستان رسیده، حاکی از آن است که آنقدر او را شکنجه کردند که او روی زمین می خزید. تقاضایی که از شما دارم این است که یکبار هم که شده او را با آپولو آزمایش کنید و دست قدرتش را قطع کنید.

 پس از این دادگاه، کمالی به تحمل 500 ضربه شلاق و اعدام به وسیله تیرباران محکوم می شود.

 

* هفته چهارم خرداد 60:
 
آیت الله خامنه ای: چرا رئیس جمهور می گوید اگر رئیس جمهور را محاکمه بکنند انقلاب دیگری باید، چرا؟/امام امت خطاب به فرماندهان ارتش و سپاه: وظیفه هر پادگان این است که امور سیاسی بر آن حکم نکند/ من به سران ارتش امر می کنم که باید مسائل سیاسی در ارتش طرح نشود/ اسلام با شما موافق است مادامی که شما سرباز اسلام باشید و ملت با شما موافق هست/ درد دل امام با مردم: بارها گفته ام، من با شما هستم/ آیت الله خامنه ای: خود ایشان(بنی صدر)در همین دانشگاه دستور داد مردم را بزنند.

 

شاید مهمترین خبر در هفته چهارم خرداد سال 1360، زلزله 6.8 ریشتری گلبافت کرمان باشد. 22 خرداد 1360، زلزله بخش هایی از کرمان را با خاک یکسان می کند. امام بلافاصله در دستوراتي، دولت را مسئول امداد رسانی و مردم را به کمک رسانی به آسیب دیدگان دعوت می کنند.

 نخست وزیر وقت، شهید رجایی، به سرعت خود را به کرمان می رساند و آیت الله خامنه ای خطیب نماز جمعه تهران، مردم را به کمک به اسیب دیدگان دعوت می کنند. نکته جالب آنکه در تمامی خبرها، از کشته شدگان در زلزله کرمان با عنوان «شهید» یاد شده است.


همچنین پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، در هفته سوم خردادماه سال 60، رزمندگان و به ویژه سپاه در صدد به دست گرفتن وضعیت جبهه های جنگ در مناطق عملیاتی است، اما هنوز عدم کفآیت رئیس جمهور تصویب نشده است، آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه بیست و یکم خردادماه، به شدت به رئیس جمهور وقت انتقاد می کنند.

بنی صدر برای خود به عنوان رئیس جمهور شان ویژه ای قائل است، از طرف دیگر، بنی صدر با سازماندهی تظاهرات خیابانی(به اصطلاح خودجوش در حمایت از خود) قصد دارد فضا را متشنج کند،

آیت الله خامنه ای پاسخ وی را در خطبه دوم چنین می دهند: «چرا رئیس جمهور می گوید اگر رئیس جمهور را محاکمه بکنند انقلاب دیگری باید، چرا؟ افتخار اسلام این است که در قانون اسلام رئیس جمهور با آحاد مردم هیچ تفاوتی ندارد. چرا باید گفته شود مردم مقاومت کنید، در مقابل چه مقاومت کنند؟ مقاومت مردم در جبهه ها مقابل آمریکاست»

 فردای نماز جمعه و ایراد خطبه های انتقادی حضرت آیت الله خامنه ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت پس از ملاقات با امام دلایل و لزوم بررسی کفایت سیاسی رئیس جمهور در مجلس را چنین بر می شمارند: «اگر من بخواهم با تقاضا یا توضیح مجلس را هم از طرح بحث در باره کفآیت سیاسی ایشان منصرف کنم فکر می کنم مصلحت این باشد، البته بستگی دارد ایشان چه مقدار تابع قانون باشد»

 آیت الله هاشمی در ادامه بازهم ناراحتی خود را بیان و اضافه می کند:«مصلحت جمهوری اسلامی در این است که کسانی که مسئولیت دارند قانون را مراعات کنند و چنین وضعی پیش نیاید که در اولین دوره مجلس شورای اسلامی صلاحیت رئیس جمهور زیر سوال قرار بگیرد»

هاشمی همچنین در خصوص دیدار با امام امت  نکات قابل توجهی را متذکر می شود: «معمولا امام در کارهایی که مربوط به خودشان نیست دخالت نمی کنند و چون این مساله مربوط به مجلس است مایلند که مجلس خودش تصمیم بگیرد»




امام امت خطاب به فرماندهان ارتش و سپاه: وظیفه هر پادگان این است که امور سیاسی بر آن حکم نکند/ من به سران ارتش امر می کنم که باید مسائل سیاسی در ارتش طرح نشود/ اسلام با شما موافق است مادامی که شما سرباز اسلام باشید و ملت با شما موافق هست

 حضرت امام در 24 خردادماه سال 60، دیدار مهمی را با فرماندهان نظامی کشور و با حضور حضرت آیت الله خامنه ای برگزار می کنند. در این دیدار امام به طور کلی به عظمت ایران اسلامی اشاره و در ادامه بر قدرت و توانایی نیروهای نظامی ایران که در مقابل تهاجم ها ایستاده است اشاره و ورود سیاست به ارتش را توطئه ای جهت تضعیف نیروهای نظامی عنوان می کنند.

 در این آسیب شناسی حضرت امام به صراحت ورود سیاست به نیروهای نظامی بخصوص ارتش را با ورود مواد مخدر قیاس و می فرمایند: «یک اشکال بزرگ این است که یک امور سیاسی را وارد کنند در ارتش و باییند صحبت های سیاسی بکنند{...} شما وارد بشوید در این میدان، یکدسته تان اهل گروه کذا بشود و یک دسته تان اهل حزب کذا بشوید، و دائما افکارتان باید سراغ حزب بازی، سراغ گروه بازی و سراغ این مسائل (برود) این همان است که ارتش را از دست میدهد. همه چیز ارتش را از بین می برد، لهذا من به سران ارتش امر می کنم که باید در ارتش مسائل سیاسی وارد نشود. اشخاص اگر بخواهند بیایند آنجا صحبت بکنند، اگر از سیاسیون هم هستند، آنها را نگذارند آنجا حرف بزنند{...} همانطور که راجع به مواد مخدره هم من گفتم به آقایان و شماها باید همه توجه داشته باشید، آنها هم اگر در ارتش وارد شود ارتش را از بین می برد»

ظاهرا هوادارن بني صدر قصد نفوذ در ارتش و نیروها نظامی داشتند و با دادن وعده و وعید به برخی فرماندهان قصد همداستانی برخی نیروهای نظامی با مقاصد شوم خود را داشتند ، امام (ره) به خوبی این توطئه را شناختند و خطاب به فرماندهان نظامی یادآوری فرمودند: «توجه داشته باشید که خدای نخواسته، یک وقت اسباب این نشود که ملت بگویند این ارتش کذایی است و به اسلام کاری ندارد و اینطور چیزها. شما وقتی قدرت دارید که ملت دنبال شما باشد، همانطوری که ملت بدون ارتش نمی تواند ادامه زندگی بدهد، ارتش هم بدون ملت نمی تواند ادامه زندگی بدهد. ارتشی که ملت باهاش مخالف است، نمی تواند ارتش باشد »

پس از این سخنان، امام بار دیگر در سخنانی دقیقا فردای سخنرانی در جمع فرماندهان نظامی نکات حیاتی دیگری را یادآور می شوند. سخنانی که بسیاری آن را اتمام حجت امام با رئیس جمهور مغرور می دانند. ایشان در این بیانات ضمن ابراز تاسف از روندی که رئیس جمهور در پیش گرفته است، از وی و حامیانش می خواهد تا دست از تضعیف مجلس، روحانیت و ارتش بردارند، ایشان با اشاره به قلدری های مداوم رئیس جمهور وقت در عدم ابلاغ مصوبات مجلس یادآور می شود که مجلس تاکنون نیز فحاشی های شما را تحمل کرده است، دیگر بس کنید.

 امام همچنین در این سخنان جبهه ملی را به ارتداد محکوم می کنند.

درد دل امام با مردم: بارها گفته ام، من با شما هستم

در همین روز سخنرانی حضرت امام(ره) و اتمام حجت با حامیان رئیس جمهور وقت، مردم تظاهراتی خودجوش را با حدود دو میلیون نفر در تهران، علیه بني صدر برگزار می کنند، رئیس مجلس وقت، آیت الله هاشمی در سخنانی با مردم اعلام همبستگی و می گوید: «طرح عدم کفایت رئیس جمهور دلیل هماهنگی مجلس با شماست»
در همان روز، مهندس بهزاد نبوی نیز در گفتگویی مفصل به بیان نقطه نظرات خود علیه بنی صدر می پردازد.
در این زمان چشم همگان به شهید رجایی، نخست وزیر دوران ریاست جمهوری بنی صدر دوخته شده است.

29 خرداد است و هنوز آتش فتنه ای که رئیس جمهور وقت برپا کرده است شعله می کشد، بنی صدر و هوادارن او مدام در برابر خروش ملت با تظاهرات به اصطلاح خودجوش سازماندهی شده قصد به آشوب کشیدن فضا را دارند، غافل از قدرت توده های مردم.
 بنی صدر که روزی مورد تایید حضرت امام (ره) بود، حالا منویات درونی خود را آشکار کرده و بر علیه پیر جماران شوریده است؛ غافل از عشقی که مردم به امام امت شان دارند.
 مردم فوج فوج در خیابان ها به حرکت در می آیند و خواهان برکناری بنی صدر هستند، در این لحظات سرنوشت ساز، امام امت، امت را پای درد دل خویش می نشاند.

امام خطاب به ملت که با حضور در خیابان ها تقاضای برکنار بنی صدر را داشتند می فرماید: «من خوب درک می کنم که حضور شما در این روزهای حساس به چه معنایی است»، «حضور شما در صحنه تمام من ها و منیت های شیطانی را کوبیده و می کوید و ما و اخوت اسلامی را جایگزین آن نموده و می نماید»

آیت الله خامنه ای: خود ایشان(بنی صدر)در همین دانشگاه دستور داد مردم را بزنند

جمعه، 29 خردادماه 1360، آیت الله خامنه ای خطیب نماز جمعه تهران هستند. ایشان در خطبه های خود ضمن نقد عملکرد بنی صدربه تشریح قانون شکنی ها و دروغ هایی که او در مورد برخی قراردادهای بین المللی به مردم گفته بود، خطاب به نمازگزاران می پردازند، رئوس سخنان ایشان به شرح زیر است:

* چون می دید به هر نحوی نمی تواند دستگاه قضایی را به خدمت خود در آورد، به هر کیفیتی که توانست، دستگاه قضایی را مستقیم و غیر مستقیم کوبید.

* ایشان(بنی صدر)در همین دانشگاه دستور داد مردم را بزنند و شکنجه کنند.

* (با اشاره به خودمحوری بنی صدر و دخالت در کار دولت با نخست وزیری شهید رجایی) وزارت اقتصاد و دارایی نزدیک به یکسال دست ایشان بود، اگر وضع اقتصادی خراب است باید یقه آقای بنی صدر را چسبید.

*اگر ذخیره ارزی بانکی پایین است، مسئول آقای بنی صدر است. چراکه یکی از دوستان ایشان به نصب ایشان نزدیک به یکسال رئیس بانک مرکزی بود. نزدیک به یکسال دوست و دستیار شما رئیس بانک مرکزی بود، چرا باید بگذارید وضع پول نابسامان شود؟

در نهایت ماجرای بنی صدر در آخرین روز خرداد به پایان رسید. مجلس به صورت یکپارچه رای به عدم کفایت بنی صدر داد و پس از آن امام(ره) وی را از ریاست جمهوری عزل کردند... مردم به شادمانی در خیابان ها پرداختند.
 

*هفته چهارم خرداد 1361:

سرانجام پس از تلاش های فراوان مسئولان وقت و همزمان با یورش رژیم صهیونیستی به لبنان: ورود رزمندگان اسلام به دمشق و استقبال محتشمی پور از آنان

دوشنبه، 24 خرداد ماه، ساعت 8 شب، 400 داوطلب ایرانی برای جنگ با رژیم اشغالگر قدس به دمشق وارد شدند و مورد استقبال محتشمی پور، سفیر ایران در دمشق و تعدادي از فرماندهان و مقامات سوری قرار گرفتند.

در همین دوران که با حمله عراق به مناطق مسکونی ایلام همزمان شده است، زمزمه های جلوگیری از ورود سربازان ایرانی به لبنان به گوش می رسد که آیت الله خامنه ای، در مقام ریاست جمهوری، آیت الله هاشمی، در مقام ریاست قوه مقننه و مهندس موسوی به عنوان نخست وزیر به شدت این طرز تفکر را محکوم می کنند.

 موسوی در سخنانی، یادآور می شود که«توان ملت ما بیشتر از آن است که مقابله با صدام ما را از مقابله با آمریکا و اسرائیل متجاوز باز دارد»

 
*هفته چهارم خرداد 1363:

افزایش 27 درصدی صادرات فرش ایرانی

در هفته چهارم خرداد 63، علی رغم جریان جنگ تحمیلی و شرایط بد اقتصادی، صادرات فرش 27 درصد افزایش می يابد، از سوی دیگر تسهیلات ویژه ای نیز به مردم برای خرید فرش ارایه می شود، از آن جمله می توان به پرداخت وام های 400 هزار ریالی خرید فرش(سه ساله، بدون بهره) اشاره کرد. وضعیت اقتصادی مردم زیاد مناسب نیست، اما آنها همچنان امیدوار و پشتیبان جبهه های جنگ تحمیلی هستند، از سوی دیگر جوانانی که در سال های 62 و 63 ازدواج کرده بودند، می توانستند از وام 600 هزار ریالی خرید فرش بهره مند شوند.

 
*هفته چهارم خرداد 1364:

رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس: پایداری تا پیروزی/ پاسخ وزیر اطلاعات به خانواده زندانیان سیاسی/ بحث پیرامون اختیارات رئیس جمهور



در هفته چهارم خرداد 1364، بحث بر سر صلح با عراق داغ است. برخی مجامع بین المللی با مباحث تبلیغاتی قصد دارند مردم را از ادامه جنگ دلسرد و بین دولت و ملت جدایی بیاندازند.
 در این شرایط، امام امت، رئیس جمهور، نخست وزیر و دولت، مجلس شورای اسلامی یکپارچه وارد عمل می شوند و همگی رای خود را مبنی بر عدم تمایل برای پایان جنگ، تا پیروزی و تنبیه متجاوز اعلام می کنند.

رئیس جمهور در سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه بر لزوم ادامه جنگ، خودداری از پذیرش درخواست برخی کشورهای غربی مبنی بر پایان جنگ و  صلح تاکید می کند.

 مهندس موسوی، نخست وزیر وقت در مراسم احیای مسجد الهادی سخنرانی می کند و ابعاد پیشنهاد برخی مجامع بین المللی را برای مردم بازگو می کند. وی به ابعاد جهانی صلح فکر می کند و خطاب به مردم می گوید:«باید دید این جنگ برای آنها ـ دول غربی و استکباری ـ چه ضرری دارد که اینطور برای کشاندن ملت ما به صلح به دست و پا افتادند  »

 وی در ادامه و در شرایط سخت جنگ به اثرات تبلیغات دشمن اشاره و می افزاید: «کمترین نتیجه سازش ما با عراق این خواهد بود که انقلاب اسلامی بین مردم جهان و مسلمین ناموفق جلوه داده شود»

 در این سخنرانی که با شب های عزاداری مولای متقیان نیز همزمان شده است، میرحسین موسوی، با اشاره به نقش تعلیمات دینی و مذهبی و لزوم پیروی از ائمه اطهار(ع) اظهار می کند که به خاطر پیروی و توسل به سیره آن حضرت است که تا این حد در برابر مشکلات ایستادگی می شود.

در این ایام، راهپیمایی روز جهانی قدس نیز با شکوه هرچه تمام تر برگزار می شود، در این راهپیمایی که طبق روال در جمعه آخر ماه مبارک رمضان برگزار می شود، آیت الله هاشمی خطیب نماز جمعه است، وی نیز مانند سایر مسئولین صلح با عراق را مردود دانسته و تنها راه پایان جنگ را تنبیه متجاوز می داند.

 او در خطبه دوم با اشاره به نظام های سیاسی عمده در جهان یعنی سوسیالیسم و سرمایه داری(لیبرالیسم) تصريح می دارد که می باید راه دیگری وجود داشته باشد و آن راه راه اسلام است، اسلام ناب محمدی.

29 خرداد ماه در روزنامه جمهوری اسلامی، مطلب جالبی منتشر شده است، در شرایط سخت جنگ، آیت الله ری شهری، وزیر اطلاعات وقت، به عنوان بلند پایه ترین مسئول امنیتی در کشور، به پرسش خوانندگان پاسخ می دهد.

 اولین سوال این است: خانواده کسانی که فعالیت های سیاسی زیر زمینی انجام می دهند، عموما از فعالیت های آنان بی خبر هستند و زمانی که این افراد دستگیر می شوند، مدت ها بعد به خانواده آنان اطلاع  داده می شود و حتی علت بازدداشت آنها نیز ذکر نمی شود، که این موجب پریشانی خانواده ها می شود،  برای این مشکل چه پیشنهادی دارید؟

ری شهری در پاسخ به این سوال عنوان می کند کسانی که فعالیت های حادی دارند، ممکن است چند روزی خانواده هایشان از بازدداشتشان بی اطلاع باشند، لکن باید ترتیبی داده شود تا این زمان به حداقل برسد.


در مجلس نیز بحث بر سر اختیارات رئیس جمهور داغ است، بر اساس طرحی که در مجلس بیان شده است، بر اساس این طرح که در صحن علنی مجلس، مورخ 28 خرداد 1364 قرائت شد، عمده مباحث روی بخش اول از فصل اول این طرح یعنی اختیارات رئیس جمهور متمرکز شده است. در بخش دوم که ماده های دوم تا هفتم را در بر گرفته است، اختیارات رئیس جمهور در عزل و نصب نخست وزیر و وزيران و استعفای آنان نکاتی ذکر شده است.

 
*هفته چهارم خرداد 1365 :

حضرت امام: شرکت بدهید مردم را در تجارت، در فرهنگ/ مردم خودشان به طور آزاد باید دانشگاه داشته باشند، منتهی دولت باید نظارت بکند

در روز عید سعید فطر، رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس دیوانعالی کشور، نخست وزیر و اقشار مختلف مردم به دیدار امام امت می روند. در این دیدار، ابتدا آیت الله خامنه ای سخنانی ایراد می کنند و سپس امام سخنان خود را در خصوص لزوم اتحاد بین قوا و خدمت به مردم متذکر می شوند.

 در این سخنان تاریخی، امام امت تضعیف هر یک از قوا و روحانیت را جرم و حرام اعلام می کنند و همچنین با تیز بینی به دولت یادآور می شوند که باید مردم را در امور مشارکت داد و دولت به تنهایی نمی تواند همه کار را انجام دهد.

 ایشان می فرمایند: «شرکت بدهید مردم را در همه امور، همانطور که با شرکت این مردم در جنگ شما بحمدلله پیروز شدید و پیروزتر هم خواهید شد. با شرکت اینها می توانید اداره کنید کشور را. مردم را در امور شرکت بدهید، در تجارت شرکت بدهید، در همه امور شرکت بدهید مردم را، در فرهنگ شرکت بدهید. مدارسی که مردم می خواهند درست کنند، کارشکنی نکنید برای آنها. البته نظارت لازم است، انتقاد هم لازم است، اما کارشکنی نکنید.»

 در پایان سخنان، امام باز هم بر لزوم شرکت مردم در مسائل مختلف و کمک مردم و دولت و دولت و مردم تاکید می کنند و می فرمایند: «مردم خودشان به طور آزاد باید دانشگاه داشته باشند، منتهی دولت باید نظارت بکند.نظارت دولت حتمی است، لیکن اینطور نباشد که دولت فکر کند همه کارها را می تواند انجام دهد. می بینید که نمی توانند. اعتراف دارند همه بر این. دولت اعتراف دارد »

 در پایان نیز امام امت به کسانی که میخواهند از کار کناره گیری کنند، پدرانه نصیحت می کنند و اعلام می کنند که با کناره گیری نه تنها تکلیفی سلب نمی شود، بلکه دو چندان می شود.

 
*هفته چهارم خرداد 1367:

پیام تبریک احمد جنتی به هاشمی رفسنجانی/ آیت الله خامنه ای:  همه گروه ها و نیروها و اقشار مردم امکاناتشان را باید در اختیار بگذارند، آنوقت کسی که فرمانده است و اختیار دار می باشد، خواهد توانست با دست باز کار کند/حکم حضرت امام در مورد انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به فرماندهی کل قوا خبر بسیار مهمی بود که دشمنان ما را به وحشت انداخت.

 
 

در هفته سوم خرداد ماه سال 67، آیت الله هاشمی رفسنجانی به سمت جانشینی فرماندهی کل قوا از سوی امام امت منصوب می شود. در پی این انتصاب، مسئولین در سخنرانی ها، پیام ها و اطلاعیه هایی از این تصمیم حضرت امام پشتیبانی می کنند.

 در تصویر زیر، اطلاعیه تبریک آیت الله احمد جنتی را مشاهده می کنید که در روزنامه جمهوری اسلامی -صفحه اول- به چاپ رسید.

ابتدای هفته چهارم خردادماه سال 67، تیتر اصلی اغلب مطبوعات دفاع جانانه و همه جانب رئیس جمهور، آیت الله خامنه ای از فرماندهی جنگ آیت الله هاشمی است.

 آیت الله خامنه ای، رئیس شورای عالی دفاع، با آسیب شناسی همه جانبه، لزوم تلاش های سیاسی در رابطه با جنگ را متذکر می شوند و مخالفان آن را کاتولیک تر از پاپ می نامند.
 ایشان در بخش دیگری از سخنان خود مسئله مدیریت جنگ را به رانندگی تشبیه کردند، ایشان در خطبه دوم خطاب به نمازگزاران اضافه کردند: «مثل یک راننده امین می ماند؛ یک راننده امینی است دارد حرکت می کند، گاهی با دنده سبک می رود، گاهی با دنده سنگین، گاهی سرعت را کم و زیاد می کند. ما وقتی به این راننده اطمینان داریم، می دانیم راه را بلد است و می خواهد به مقصد برسیم، نمی گوییم آقا چرا دنده سنگین گذاشتی؟ نه آقا، اینجا جایی است که  سرعت باید کم باشد، اینجا جایی است که سرعت باید زیاد باشد، هر جور که او مصلحت دانست و حرکت کرد پیش خواهد رفت. »


رئوس سخنان ایشان که در خطبه های نماز جمعه بیستم خرداد 1367 ایراد شد چنین است:

* همه گروه ها و نیروها و اقشار مردم امکاناتشان را باید در اختیار بگذارند، آنوقت کسی که فرمانده است و اختیار دار می باشد، خواهد توانست با دست باز کار کند.

*حکم حضرت امام در مورد انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به فرماندهی کل قوا خبر بسیار مهمی بود که دشمنان ما را به وحشت انداخت.

* تبریک فرستادن خوب است، اما به تبریک اکتفا نکنید، همه امکاناتشان را در اختیار بگذارند.

 

*هفته چهارم خرداد 1368:

درخواست حاج احمد آقا برای رسیدگی به اموال حضرت امام/ هاشمی از آخرین لحظات امام می گوید: یادم هست با حضور آقایان موسوی اردبیلی، موسوی نخست وزیر و مقام محترم رهبری به آنجا رسیده بودیم/فقط یک لحظه ایشان چشمشان را باز کردند و به آسمان نگاه کردند و بعد چیزی نبود که ما بتوانیم روی آن حساب کنیم



در نیمه خرداد سال 1368، ایران سیاه پوش شد. عروج ملکوتی حضرت امام(ره) همه جامعه را شوکه کرده است، هنوز مردم عزادار هستند که مجلس خبرگان رهبری به سرعت تشکیل جلسه می دهد و رهبری آینده انقلاب را انتخاب می کند. حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبری نظام برگزیده می شوند و مطبوعات هفته چهارم خردادماه سال 1368، اختصاص به انعکاس اخبار دسته های عزادار مردم از اقشار مختلف برای بیعت با رهبری جدید نظام دارد. از دانش آموزان گرفته تا نظامیان به دیدار آیت الله خامنه ای می آیند تا با ایشان بیعت کنند.

در نماز جمعه پایانی هفته سوم و آغازین هفته چهارم خرداد، آیت الله هاشمی رفسنجانی که در مجلس خبرگان روایاتی را از حسن نظر امام امت نسبت به آیت الله خامنه ای ابراز داشتند به بیان لحظات پایانی عمر پربرکت حضرت امام می پردازند، تصاویر و فيلم انتخاب رهبری توسط مجلس خبرگان در هفته های گذشته به کررات از سیما پخش شده است.

 اما نکته دیگری که در آن نماز جمعه مطرح می شود و کمتر در رسانه ها انعکاس یافته، بیان لحظات پایانی عمر پر برکت امام(ره) است.


در خطبه دوم نماز جمعه 19 خرداد، آیت الله هاشمی رفسنجانی لحظات آخر عمر امام(ره) را چنین شرح می دهد: «در حالی که آقایان داشتند ساعت سه و نیم بعداز ظهر برای جلسه (شورای بازنگری قانون اساسی) جمع می شدند از بیت امام تلفن کردند و گفتند سریع بیایید، به سران سه قوه تلفن کرده بودند. ما احساس کردیم مساله جدیدی است و به آن خاطر به آنجا رفتیم، به آخرین لحظات عمر طبیعی حضرت امام رسیدیم، من یادم هست با حضور آقایان موسوی اردبیلی، موسوی نخست وزیر و مقام محترم رهبری به آنجا رسیده بودیم، ما سه نفر کنار تخت بودیم. فقط یک لحظه ایشان چشمشان را باز کردند و به آسمان نگاه کردند و بعد چیزی نبود که ما بتوانیم روی آن حساب کنیم »

27 خردادماه، حاج سید احمدآقای خمینی، یادگار امام عزیز، در نامه ای از رئیس دیوانعالی کشور میخواهد تا به اموال شخصی امام و خانواده ایشان بنا بر اصل 142 قانون اساسی رسیدگی شود. در این نامه، ایشان به ارثیه مادی حضرت  امام(ره) اشاره می کند.
 در نامه ای دیگر یادگار امام از رهبر انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای می خواهند تا وجوهات شرعیه که در حساب های حضرت امام(ره) است را به مصارف صلاح برسانند، ایشان در این نامه ذکر می کنند که تمامی دارایی هایی که در حساب های حضرت امام(ره) است وجوهات شرعی و سهم امام است و دیناری به ورثیه ایشان تعلق ندارد.