فوتبال3: سرمربي تيم ملي فوتسال ايران گفت: پيشبيني ما اين است در فينال جام ملتهاي آسيا با ازبکستان روبرو شويم و تيم ميزبان را در ديدار نهايي به گونهاي شکست خواهيم داد که همه بار ديگر به قدرت فوتسال ايران در جهان اعتراف کنند.
حسين شمس سرمربي تيم ملي در نشست خبري امروز با اشاره به برنامههاي اين تيم گفت: پس از اينکه تيم فولاد ماهان که بيشترين بازيکن مليپوش را در اختيار دارد بازيهايش در جام باشگاههاي آسيا به پايان رسيد 15 روز به بازيکنان استراحت داديم و از هفتم فروردين تمريناتمان را آغاز کرديم. پس از يک هفته به تورنمنت تايلند رفتيم و با وجود اين که بازيکنان آماده نبودند در حضور آرژانتين، تايلند و ازبکستان قهرمان شديم.
پس از آن تيم را در اختيار مربي بدنسازي تيم قرار داديم. او مربي بسيار خوبي است و تاکيد من بر کلمه بسيار به خاطر اين است که او ميتواند دانش بالايش را به مربيان ايراني انتقال دهد. او کوچکترين نقاط بدني بازيکنان را يادداشت کرد و در مدت 21 روزي که تيم در اختيار او بود بازيکنان تغيير زيادي داشتند. در بعدازظهرها هم تمرين تاکتيکي کرديم.
پس از آن بازيکنان حاضر در اردو را کاهش داديم و از دو روز پيش تا حالا با 14 نفر اصلي تمرين کرديم. امروز و فردا هم دو جلسه تمرين خواهيم داشت و جمعه صبح راهي مسابقات خواهيم شد.
وي دربارهي بازيکنان تيم ملي هم گفت: اصغريمقدم، دانشور و رهنما سه راس تيم ملي هستند. در ساير پستها چنين وضعيتي داريم. در ميان سه دروازهبانمان هم مصطفي نظري جزو بهترينهاست و حتي سرمربي تيم ملي آرژانتين و سرمربي تيم ملي تايلند او را شماره يک دنيا ميدانند. ميانگين سني تيم ما هم از 24.5 سال است. دو سال ديگر که پا به جام جهاني بگذاريم سن تيم 26 تا 27 ميشود و اين سن بسيار ايدهآلي است.
وي در پاسخ به اين سوال که کدام تيمها حريف اصلي ايران در جام ملتهاي آسيا هستند گفت: پيشبينيان اين است که پس از صعود از مرحله گروهي در مرحله يک چهارم با لبنان برخورد کنيم. پس از آن در نيمه نهايي به مصاف ژاپن خواهيم رفت و حريف ديدار فينالمان هم از بين ازبکستان و تايلند خواهد بود.
شمس افزود: با توجه به اينکه تيم ژاپن تغييرات زيادي کرده از اين تيم شناخت چنداني نداريم. به همين خاطر با کمک فدراسيون فوتبال ميخواستيم علي صانعي را براي تماشاي ديدار روسيه و ژاپن به ژاپن بفرستيم که مسوولان فدراسيون فوتبال ژاپن به صانعي ويزا ندادند.
شمس با بيان اينکه تايلند و ازبکستان پس از تورنمنت تايلند در خارج از کشور اردو زدهاند، گفت: تايلند به اسپانيا رفت و در آنجا چند بازي دوستانه انجام داد. ازبکستان هم حدود يک سال و اندي است که بدون وقفه اردو دارد.
سه شنبه شب ازبکستان رو در روي آذربايجان که تيم چهارم اروپا به حساب ميآيد قرار گرفت و در خاک آذربايجان سه بر سه اين تيم را متوقف کرد. فکر ميکنم تايلند، ازبکستان و ژاپن حريفان اصلي ما باشند اما ما چون تيم پنجم جهان هستيم از هيچ تيمي نميترسيم. 9 بار قهرمان شديم و هيچ خاکريزي براي ما فتحناشدني نيست.
به احتمال زياد در ديدار فينال با ازبکستان روبرو خواهيم شد و طوري اين تيم را در خانهاش شکست خواهيم داد که همه بار ديگر اعتراف کنند که ايران جزو بهترينهاي دنياست.
شمس دربارهي ميزان شناخت همگروههاي ايران گفت: تاجيکستان همواره با قدرت وارد مسابقات ميشود اما ما آخرين بار اين تيم را 14 بر صفر شکست داديم. استراليا هم نميتواند براي ما مشکلساز باشد. از کويت هم آشنايي کامل دارند.
اين تيم را آخرين بار 12 بر صفر شکست داديم. فکر نميکنيم در مرحلهي گروهي مشکلي داشته باشيم و پيشبينيمان اين است که تا مرحله نيمهنهايي به راحتي صعود کنيم اما همانطور که گفتم از ژاپن شناختي نداريم و پس از پايان مرحله گروهي و تماشاي بازي هاي اين تيم از ژاپن هم شناخت پيدا خواهيم کرد.
شمس در پاسخ به اين سوال آيا فکر ميکنيد تيمها در اين دوره غيرقابل پيشبيني باشند گفت: در 10 سال گذشته رقابتهاي قهرماني آسيا هر سال برگزار ميشد اما امسال براي اولين بار مسابقات دو سال يکبار برگزار ميشود.
به همين خاطر تعداد بسياري از تيمها براي حضور در رقابتها درخواست داده بودند که همين مساله AFC را مجبور کرد مسابقات مقدماتي برگزار کند. پيشبينيام اين است که امسال قطعا شگفتي ساز خواهيم داشت و بايد منتظر شگفتيها باشيم. اما سال 2012 اوج اين شگفتيها خواهد بود. در گذشته ما حتي توانستيم در طول 12 ساعت به دو تيم 57 گل بزنيم اما ديگر چنين اتفاقي رخ نخواهد داد.
شمس در پاسخ به اين سوال که شما پيشبيني کرده بوديد در سال 2012 ايران در ردهبندي جهاني دو پله صعود خواهد کرد مبناي اين صحبت شما چه بود، گفت: در سال 2009 تيم ايران هيچ مسابقه رسمي نداشت.
به همين خاطر از رده چهارم به پنجم تنزل پيدا کرديم. مي دانيد که در امتيازدهي ردهبندي فيفا بازيهاي رسمي امتياز بيشتري دارد و اين عامل سقوط ما در سال 2009 بود اما امسال چون جام ملتهاي آسيا برگزار ميشود و جام جهاني کوچک را با حضور اسپانيا پيشرو خواهيم داشت پيشبينيام اين است که پس از قهرماني در آسيا رتبهي روسيه را در جايگاه چهارم بگيريم و پس از صعود به ديدار نهايي جام جهاني کوچک حتي بتوانيم ايتاليا را هم در رده سوم بگيريم.
واقعيت اين است که فوتسال ايران با 12 هزار بازيکن ثبت شده در فوتسال بايد پس از برزيل تيم دوم دنيا باشد که اگر تا به حال اين اتفاق نيفتاده تقصير از بنده بوده است اما به شما ميگويم که در جام جهاني 2012 تيم ملي اير ان به فينال ميرود و اين نهايت آرزوي ماست.
شمس در بارهي تغييرات اندک تيم ملي نسبت به جام جهاني گفت: يکي از اشکالاتي که در جام جهاني از ما ميگرفتند اين بود که چرا اين قدر تيمتان جوان است، بعد از جام جهاني بازيکنان 30 سال به بالا را مرخص کرديم.
به عنوان نمونه وحيد شمسايي با 35 سال سن رفت و مسعود دانشور جايگزين او شد. در تيم فعلي به غير از محمد هاشمزاده که کاپيتان تيم ما است بازيکن مسني در ترکيب نيست.ضمن اينکه بازيکناني که در جام جهاني 19 سال سن داشتند هم اکنون به بلوغ رسيدهاند و بازيهاي جام ملتهاي آسيا ميتواند آنها را آب ديده تر کند، ضمن اينکه تيم ايران قهرمان بلامنازع فوتسال آسياست ما وظيفه داريم که جام را براي مردم به ارمغان بياوريم و ريسک ممکن است عواقبي داشته باشد که مطمئنا نه من خودم را خواهم بخشيد و نه مردم ما را.
خبرنگار ديگري از شمس پرسيد پس از صحبتهايي که بين شما و شمسايي رد و بدل شد شما اعلام کرديد که شمسايي کيفيت فني لازم براي حضور در تيم ملي را در اختيار ندارد، چه شد که به يکباره و پس از آن مراسم که در دفتر سعيدلو برگزار شد شما شمسايي را به تيم ملي دعوت کرديد؟ که شمس در پاسخ گفت: من معلم هستم و عادت به داستان گفتن دارم. در سال 1999 و پس از اينکه من اميرشمسايي را از تيم ملي خط زدم – داستان ما با خانوادهي شمسايي ها ادامه دار است- بسياري گفتند که تيم پيمان يک بازيکن راس به نام وحيد شمسايي دارد، در جام رمضان که مشغول تماشاي بازيها از زير پله بودم جواني با موهاي بلند پيش من آمد و گفت من وحيد شمسايي هستم.
او از من خواست که به تيم ملي دعوتش کنم. به او گفتم تو بايد اول موهايت را کوتاه کني و اگر شرايط فني داشته باشي تو را به تيم ملي دعوت ميکنم. پس از آن او را به تيم ملي دعوت کردم.در بازي با روسيه که آن روزها جزو بهترينهاي دنيا به حساب ميآمد و فوتسال ايران در رقابت با اين تيم محلي از اعراب نداشت هنگامي که ترکيب 5 نفره را اعلام کردم وقتي به اسم شمسايي رسيدم خودش هم تعجب کرد که چطور در اولين حضورش در تيم ملي من او را درترکيب اصلي قرار دادم. سومين يا چهارمين توپ که به او رسيد او با يک برگشت سريع دروازه روسيه قدرتمند آن روزها را باز کرد و پس از آن جاي اصلياش را در تيم ملي گرفت.
شمس افزود: شمسايي بعضي موقعها ميگويد که من استادش نبودم اما فکر ميکنم سرسوزني بر گردن او حق داشتم. پس از بازيهاي جام باشگاههاي آسيا خبرنگار يکي از خبرگزاريها با من تماس گرفت و پرسيد آيا به غير از شمسايي بازيکن ديگري هم بوده که شايسته کسب عنوان بهترين بازيکن باشد؟ که من گفتم غير از وحيد چهار نفر ديگر ميتوانستند بهترين باشند. حرف ديگري نزدم.
صبح که از خواب بيدار شدم مصاحبههاي مختلفي را ديدم که حملات تند و سريالي عليه من انجام گرفته است. با خودم گفتم اين پسر اهل اين پردهدريها نبوده است. پس از اين اتفاقات من نکات فني را مطرح کردم و گفتم شمسايي در بازيهاي آسيايي تايلند به خاطر اينکه ميخواست آقاي گل شود به ديگر بازيکنان پاس نميداد.
شمس افزود: پس از پايان آن جنگ رسانهاي چون ليست تيم ملي را از قبل داده بودم قرار شد شمسايي هفته دوم فروردين در تمرينات حاضر شود اما نيامد. به همين خاطر چون طبق معمول شمسايي محبوبالقلوب بود و من منفورالقلوب ايشان به تمام شبکههاي تلويزيوني دعوت شدند و صحبتهايي را مطرح کردند اما حتي يکبار هم از اين رسانهها با من تماس نگرفتند که نظر من را بپرسند.
پس از جلسه کميته انضباطي به سرعت از تمامي اتفاقات چشمپوشي کردم و بعد از جرياني که در دفتر سعيدلو پيش آمد به ترابيان گفتم که شمسايي هيچ مشکلي براي برگشت تيم ملي ندارد و اگر مشکلات فنياش را برطرف کرده باشد ميتواند به همراه تيم به ازبکستان برود. او هم سريع نامه بسيار ويژهاي براي کنفدراسيون فوتسال آسيا نوشت. اما آنها نپذيرفتند که شمسايي به تيم ملي برگردد. ضمن اين که من براي بازگشت شمسايي به تيم ملي هيچ فشاري را متحمل نشدم.
شمس ادامه داد: اگر با قهرماني از ازبکستان برگشتيم و ايشان شرايط حضور در تيم ملي را داشت و در دفاع شرکت کرد و به بازيکنان ديگر پاس داد ميتواند به تيم ملي برگردد. ضمن اينکه در گذشته شمسايي به وظايفش به خوبي عمل ميکرد. شمسايي شاگرد من است. شايد خودش اين مساله را تکذيب کند اما آمار اين را ميگويد من وحيد را مثل پسرم دوست دارم و اگر تنبيهي ميکنم خدا شاهد است که مشکل شخصي با او ندارم، چه بسا که اگر در سال 2007 من سرمربي تيم ملي نميشدم شمسايي پس ازجام جهاني 2006 تمام ميشد و مطمئنا اگر اولين تغييرها را در رفتار او ببينم قدمش به روي چشم و ميتواند به عنوان کاپيتان به تيم ملي برگردد.