۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۴۴۲۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۳-۰۲-۱۳۸۹
کد ۱۱۴۴۲۰
انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۳-۰۲-۱۳۸۹

توطئه وطن‌فروشان برای تجزیه ایران این بار در شمال اروپا

بیشتر رهبران گروه‌های تجزیه‌طلب ایرانی، بدون اینکه شاید خود متوجه باشند! از لحاظ نظری و تئوریک، توسط کارشناسان «سپو» تغذیه می‌شوند و مجموعه‌ای از اطلاعات نادرست تاریخی و هویتی و قومی و زبانی را به شبکه فرهنگی جامعه ایران، تزریق می‌کنند.

در حالی که دست‌های پنهان دشمنان ایران زمین در عرصه تحدید تمامیت ارضی ایران بسیار فعال شده‌اند، گسترش فعالیت‌های شوم تجزیه‌طلبانه ایران را این بار در سوئد می‌بینیم.

به گزارش تابناک، چندی است که علاوه بر محدود کردن حقوق ملی ایران در دریای مازندران، تحریف نام تاریخی، رسمی و بین‌المللی خلیج فارس، زیر سؤال بردن قرارداد رسمی مرزی ایران و عراق (1975 الجزایر) و حقوق ایران در اروندرود، توهین به هویت ملی ایرانی توسط بیگانگان حتی در خاک ایران و ادعای مالکیت جزایر جنوبی ایران، هم اکنون توسعه تحریکات و القائات قومیت‌گرایانه و تجزیه طلبانه را در مناطق کردستان، آذربایجان، بلوچستان و خوزستان شاهد هستیم.

بنا بر اطلاعات به دست آمده از وطن‌دوستان ایرانی در اروپا، دستگاه جاسوسی و ضد جاسوسی سوئد موسوم به «سِپو» سخت به انجام دلالی اطلاعات و همکاری با سرویس‌هایی همچون سیا، موساد و اینتلیجنس سرویس ـ به ویژه درباره کشورهای جهان سوم و کشورهای غیر غربی ـ مشغول است.

در پی فروپاشی اتحاد شوروی و طرح آمریکا برای ایجاد جهان تک قطبی و گسترش نئولیبرالیسم و اقتصاد بازار، طرح فروپاشی قدرت‌های منطقه ای نیز، در دستور کار سازمان‌های اطلاعاتی غرب ـ و از جمله سوئد ـ قرار گرفت. در پی چنین طرحی بود که پس از فروپاشی اروپای شرقی، بالکان تجزیه شد و نفوذ گسترده در حاکمیت‌های بازمانده از اتحاد شوروی نیز آغاز شد.

بر پایه این گزارش، طرح فروپاشی و تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه نیز بر خلاف تصور رایج، پس از روی کار آمدن جورج دبلیو بوش مطرح نشد! بلکه بسیار پیشتر، یعنی در آغاز ریاست جمهوری جورج بوش پدر، در دستور کار قرار گرفت؛ از جمله امکاناتی که در این جهت، برای غرب و به ویژه آمریکا و انگلیس مطرح بود، استفاده از دستگاه‌های اطلاعاتی ناشناخته برای دستگاه امنیتی ایران، همانند سازمان جاسوسی سوئد بود!

در راستای چنین مأموریتی، طرح سازماندهی قومی ـ به اصطلاح خودشان، ملیتی؟! ـ اقوام ایرانی نیز مطرح شده، و با دادن امکانات مالی، رادیوئی و رسانه ای، حمایت از برگزاری جشن‌ها و مراسم، و همچنین تشکیل انجمن‌های مستقل و جدا از انجمن‌های ایرانیان، همانند انجمن کردها، انجمن آذری‌ها، انجمن بلوچ‌ها و... فراهم شد.

میدان دادن و تبلیغ گسترده و به رسمیت شناختن هویت جداگانه از هویت ایرانی برای این گروه‌ها، کار را به آنجا رساند که پس از مدتی، نسل دوم این گونه مهاجرین، دیگر خود را نه ایرانی، بلکه، ترک و کرد و بلوچ می‌دانستند و می‌دانند! و حتی مردم عادی سوئد نیز، غالبأ بر این باورند که این جمعیت‌ها، هویت و سرزمینی مستقل دارند که به اشغال ایرانیان درآمده است!

این گزارش می‌افزاید: تأکید بر مسائل و تفاوت‌های گویشی و زبانی، مذهبی، و رسم و رسوم منطقه ای این گروه‌های انسانی و برگزاری گردهمایی‌ها و جلسات توجیهی، با حضور اساتید دانشگاه‌ها و سخنوران ـ مستخدمان سپو! ـ و تبلیغات گسترده پیرامون تفاوت‌های فرهنگی... همه و همه، آنچنان سازماندهی شد که بتواند نوعی نمونک ـ ماکت ـ از طرح بزرگ فروپاشی ایران باشد.

در گام دوم، این تشکیلات باید به مناطق بومی داخل کشور وصل می‌شد تا با کار تدریجی، آنچه در خارج عمل شده بود، در درون کشور نیز عملی شود! اینچنین است که به یکباره شاهد مثلأ برگزاری گردهمایی پیرامون زبان‌ها و گویش‌های اقوام، در ایران و در دانشگاه سیستان و بلوچستان و با شرکت مأمور کارکشته سپو (کارین ـ ج) و به تازگی نیز در سنندج ـ 16 اردیبهشت 1389 ـ هستیم.

هم‌اکنون سوئد به همراه کانادا و انگلیس، از جمله پایگاه‌های اصلی فعالیت تجزیه طلبان است؛ وطن فروشانی که از حمایت گسترده مالی و تدارکاتی اطلاعاتی و رسانه ای این کشورها و دستگاه‌های اطلاعاتی آنها برخوردارند.

دستگاه اطلاعاتی سوئد ـ بر خلاف بسیاری از کشورها ـ به کار تدریجی و فرهنگی دراز مدت، برای رسیدن به مقاصد خود اعتقاد دارد، چرا که آنها به تأثیرگذاری و ماندگاری این گونه عملیات‌ها، در تجارب طولانی کار اطلاعاتی خود پی برده‌اند. هم از این روست که در عین حفظ روابط دوستانه؟! با جمهوری اسلامی، توانسته اند آنچه را آمریکایی‌ها با تهدید و ارعاب و زور نتوانسته‌اند به دست آورند، به دست بیاورند.

آنها ـ سوئدی‌ها ـ تحت عنوان حمایت از تنوع فرهنگی و زبانی و قومی؛ یعنی چیزی که خود به هیچ وجه درباره کشورشان و دیگر کشورهای غربی بدان اعتقاد ندارند، هدایت رهبران قوم‌گرا و تجزیه طلب را در دست گرفته، و از این طریق، در راستای چند پاره کردن جامعه ایران، توانسته‌اند گام‌های بلندی بردارند.

این گزارش می‌‌افزاید: بیشتر رهبران گروه‌های تجزیه‌طلب ایرانی، بدون اینکه شاید خود متوجه باشند! از لحاظ نظری و تئوریک، توسط کارشناسان «سپو» تغذیه می‌شوند و مجموعه‌ای از اطلاعات نادرست تاریخی و هویتی و قومی و زبانی را به شبکه فرهنگی جامعه ایران، تزریق می‌کنند.

اکنون دیگر حرف‌ها و سخنانی را که تا چند سال پیش، تنها در محافل وطن‌فروشان و جاسوسان می‌شد شنید، از زبان برخی نوجوان و جوانان مناطق قومیتی می‌شنویم و این همه نیست، جز ثمره کار حساب شده دستگاه اطلاعاتی سوئد و شرکای انگلیسی و اسرائیلی آن! و عجیب‌تر از همه آنکه به نظر می‌رسد در تمامی یک دهه گذشته که «سپو»، بیشترین فعالیت را در ایران داشته، دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی، واکنشی درخور از خود نشان نداده‌اند.

ارسال به دوستان