عصر ایران؛ لیلا احمدی- دونالد ترامپ سیاستمدار، تاجر، سلبریتی آمریکاییِ 78 ساله و رییسجمهوری منتخب ایالات متحده است که در خلال سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ چهل و پنجمین رییسجمهوری ایالات متحدۀ آمریکا شد.
او زادۀ نیویورک است و از مدرسۀ وارتونِ دانشگاه پنسیلوانیا، لیسانس اقتصاد گرفته. ۴۵ سال ریاست «سازمان املاک و ساختوساز ترامپ» را برعهده داشت و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵، مجری و میزبان ریلتیشویِ محبوب «کارآموز» در انبیسی بود.
ترامپ در سال ۲۰۱۷ با ۳٫۵ میلیارد دلار ثروت، در فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت. او در سال ۲۰۱۶ نامزد انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری شد و بهراحتی همۀ رقبا حتی هیلاریکلینتون را کنار زد.
ترامپ تنها کسی است که بدون پیشینۀ سیاسی یا نظامی به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شد. او در ماههای نخست ریاستجمهوری، شمار زیادی از برنامههای کلیدیِ باراک اوباما را کنار گذاشت، آمریکا را از «شراکتِ ترانسپاسیفیک» (مشارکت سیاسی و اقتصادیِ کشورهای حاشیۀ اقیانوس آرام) و «پیمان پاریس» (توافقنامه در باب تغییرات اقلیمی) خارج کرد، بخشهایی از «پیمان کوبا و آمریکا» را لغو کرد، «نیل گرساچ» و «برت کاوانا» را به دیوان عالی منصوب کرد و ورود شهروندانِ شش کشور با بیشترین جمعیت مسلمان (از جمله ایران) را به آمریکا با محدودیت مواجه کرد.
از مهمترین وقایعِ دوران ریاستجمهوری او، باید به خروج آمریکا از «برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام)»، اعمال «سیاست فشار حداکثری» و تحریمها علیه ایران، کشتن«ابوبکر بغدادی» (رهبر داعش)، دیدار تاریخی با «کیمجونگاون» (رهبر کرۀ شمالی)، جنگ تجاری با چین، اقدام برای کشیدن دیوار مرزیِ آمریکا و مکزیک، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، به رسمیتشناختن اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل، دستور قتل [سردار شهید] قاسم سلیمانی (فرماندۀ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهور به سپاه قدس) و قراردادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی اشاره کرد.
نشریۀ تایم، ماه آوریل امسال هم با او گفتگوی مفصلی ترتیب داده بود که به طور کامل در تارنمای عصر ایران انعکاس یافت و در پیوند با این مطلب است. شایان ذکر است که مقالات ترجمهشده در این بخش، بازتاب دیدگاه نویسنده و نشریه و در راستای بررسیِ مطبوعات جهان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مقدمۀ تایم: دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده و شخصیت سالِ ۲۰۲۴ نشریۀ تایم، بیست و پنج نوامبر در اقامتگاه مارالوگو واقع در پالمبیچِ فلوریدا مهمان گفتگوی مفصل ما شد. ترامپ در طول این مصاحبه به پیروزیاش در انتخابات، اقتصاد و شرایط اوکراین و خاورمیانه اشاره کرد. او همچنین از برنامههای دور دومِ ریاستجمهوری از جمله اخراج میلیونها مهاجر، عفو متهمان پروندۀ 6 ژانویه و آیندۀ جنبش ماگا سخن گفت.
این گفتوگو به همت همکاران ما، «اریک کورتسا» (خبرنگار سیاسی تایم)، «الکس آلتمن» (سردبیر اجرایی)، «ماسیمو کالابرسی» (رئیس دفتر واشنگتن) و «سام جاکوبز» (سردبیر ارشد) انجام شده و برای وضوح بیشتر، بازبینی و ویراسته شده است.
سال خارقالعادهای داشتید. در کمپین جمهوریخواهان، میدان را از رقبا زدودید. بخشی از این مدت در دادگاه سپری شد. نزدیک بود در خلال کارزار انتخاباتی، به ضرب گلوله کشته شوید. حریف کنار کشید و شما در ایالتهای چرخشی پیروز شدید که البته خیلیها انتظارش را نداشتند. در تجربۀ امسال شما چیزی هست که از آن بیخبریم؟
ما کمپین بیعیب و نقصی برگزار کردیم. تجربۀ بینظیری بود. اسمش را گذاشتهام: «هفتاد و دو روز تبوتاب». نه تعطیلی در کار بود، نه وقفه. اگر اشتباهی مرتکب میشدی، بازتابی غیرقابلوصف مییافت. امکان اشتباه نداشتیم. به نظرم خوب تلاش کردیم. 72 روز بیوقفه باید به پیش میراندیم و این بازه بنا به دلایلی مناسب بود.
من همۀ سعیام را کردم و خبرنگارانی که وقایع انتخابات را دنبال میکردند، بر این تلاشِ مداوم صحه گذاشتند. حرفهای درستی زدیم. چیزهایی گفتیم که دغدغۀ مردم بود. دموکراتها به این دغدغهها پی نبرده بودند. چسبیده بودند به همان مزخرفات قدیمی. تلاششان بیهوده بود و بهویژه در این برهه به ثمر نمینشست. چیزی را هدف گرفتیم که واقعاً مطالبۀ مردم بود. مردم نمیخواهند مجرمانِ از بند گسیخته و دیوانگانِ رهاشده از تیمارستان را در کشور ببینند.
آقای رئیسجمهور، دموکراتها چه چیزی را نفهمیدند؟ شما گفتید: «دموکراتها این دغدغهها را درنیافتند». منظورتان چه بود؟
ترامپ: فکر نمیکنم آنها حسوحال کشور را دریافته باشند. مردم آمریکا از داستان مهاجرت و ورود میلیونها نفر به کشور خشمگین بودند. من به دموکراتها میگفتم شاید حدود 21 میلیون نفر وارد شده باشند و آنها میگفتند نه، شمار مهاجران خیلی کمتر از این است، اما کمتر نبود و حتی اگر چنین باشد، باز پافشاریشان بیربط به نظر میرسید، چون کشور بیدر و پیکر شده و آنها به هر کسی اجازه میدهند وارد شود. این مهمانان ناخوانده هنوز هستند. دوباره درها را باز کردهاند و میبینید چه خبر است؟ همینطور دارند وارد میشوند. از مکزیک و مرزهای دیگر سرازیر می شوند.
دموکراتها عقلشان را به کار نمیگرفتند و من میگفتم ما این وسط، حزبِ عقل سلیم شدهایم، چون آنها مطالباتِ روشنِ مردم را نمیبینند. مردم واقعاً نمیخواهند مردان را در رقابتهای ورزشی زنان ببینند. نمیخواهند مرزهای باز را ببینند، ولی دموکراتها مصرانه مخالفت میکنند.
مردم با ورود قانونی به کشور موافقاند و من هم بر همین عقیدهام. با مهاجران قانونی مشکلی ندارم و قرار است تعداد مشاغل را افزایش دهیم. ما اشتغالزایی را در حد بیسابقهای گسترش میدهیم و این کار را با سیاست مالیاتیِ بهینه و فراستِ تجاری انجام خواهیم داد. قصد داریم مشاغلِ برتر را بازگردانیم و شرکتهای برگزیده را به کار بگیریم.
آنها دیگر نمیتوانند شرکتهای ما را تصرف کنند. بسیار به این مورد پرداختهام و دیدگاهم از این حیث متمایز است. برای اقتصاد اهمیت زیادی قائلم. اقتصاد عامل تعیینکننده است، بهویژه اقتصاد عمومی که در پرسههای روزمره، تأمین مواد غذایی و خرید خانه و ماشین نمایان میشود، بین نرخ بهره و هزینهها برقرار است و بخش اعظمِ هزینۀ خانهدارشدن، در گرو فرایندهای اداری و قوانین و مقررات است.
بدون شک اقتصاد، عامل مهمی در پیروزی شما بود.
ولی به اعتقاد من، عامل مهمتر، مقولۀ مرزها و مهاجرت است. مؤثرترین عامل همین است. من در سال 2016 هم بهخاطر پافشاری بر امنیت مرزی برنده شدم و سعی کردم مرزها را بسامان کنم. وضعیت خیلی تغییر کرد. دموکراتها روی کار آمدند و هر چه رشته بودم، پنبه شد. آنها ضوابط را تغییر دادند و همهچیز بدتر از سال 2016 شد.
در ادامۀ گفتگو حتماً به مقولۀ مهاجرت برمیگردیم. حالا بیایید در مورد آنچه در حال حاضر رخ میدهد، صحبت کنیم. شما با وعدۀ ایجاد تغییر در واشنگتن روی کار آمدید و به هر حال جدال بر سر تغییرخواهی آغاز شده است. یکی از نامزدهای شما، عملاً از سوی سنا رد شد. سناتورهای دیگری هم هستند که دربارۀ نامزدهای دیگرتان تردید دارند. اگر سنا همچنان از پذیرش گزینههای شما برای پستهای کلیدیِ کابینه خودداری کند، چه میکنید؟
فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد. آن نامزد هم رد نشد. اگر میخواستم، رأی سنا را میگرفتم، البته باید همۀ سعیام را میکردم. خیلی از مخالفانِ تند و تیز ما هم بالاخره با این گزینهها موافقت کردند.
پس تصمیم گرفتید از گیتس دست بکشید؟
نه، دست نکشیدم. با او حرف زدم و به او گفتم: «میدانی مت، فکر نمیکنم تصاحب این سمت، ارزش مبارزه داشته باشد. خودش هم میداند که پنج مخالف سرسخت را که خواهان گفتگو با رئیسجمهور بودند، مجاب کرده بودم. حُسن ماجرا در این است که ما با اختلاف فاحش پیروز شدیم. تعهد عظیمی داشتیم و کاری کردیم که از 129 سال قبل تاکنون بیسابقه بود. مردم برای این تلاش و تعهد احترام قائلاند. این گمان وجود داشت که خیلی جاها آشوبها و اعتراضاتی برپا شود، اما میدانید چه شد؟ همین که شمارش آراء شروع شد، همه متفرق شدند میخواهم بگویم حتی در واشنگتندیسی که مرکز تجمعات بود، نشانههایی دال بر اقناع و احترام در مردم دیده میشد.
[م. «مت گیتس»، منتخب ترامپ برای تصدی وزارت دادگستری بود که پس از تحقیقات کمیتۀ اخلاقِ مجلسِ نمایندگان، مجبور به کنارهگیری شد. رسانهها گزارش کردند که او به دلیل سوءرفتار جنسی، مصرفِ غیرقانونیِ مواد مخدر و پرداخت رشوه، مظنون و درحال بازجویی است. چشمپوشی از مت گیتس که انتخاب اولِ ترامپ برای این سمت بود، جنجال زیادی به پا کرد و «پم باندی» (دادستان پیشین فلوریدا) از سوی ترامپ جایگزین شد. باندی باسابقه و از حامیان پر و پا قرصِِ ترامپ در کارزار انتخاباتی و رسیدگی به پروندههای قضاییاش است.]
آیا صحت دارد که شما شخصاً با گیتس و پنج سناتور مخالف ملاقات کردهاید.
نه با آن سناتورها ملاقات نکردم. با آنها تماس گرفتم و میدانید که رابطۀ من با مجلس سنا خیلی خوب است. خیلی از آنها را تأیید کردهام و در انتخابشان نقش داشتهام. اگر در رقابتهایشان مداخله نمیکردم، شکست میخوردند و اکثریت را در اختیار نداشتیم.
آقای رئیسجمهور، اگر موفق به جلب نظر سناتورهای مخالف نشوید، ممکن است از دیدارهای خصوصیِ تعطیلات کریسمس استفاده کنید؟
اگر تأیید شوند، واقعاً برایم مهم نیست که چطور این اتفاق افتاده است.
پس ممکن است این کار را انجام دهید؟
به سنا بستگی دارد، ولی با سناتور تون و سایر سناتورها رابطۀ بسیار خوبی دارم. کلاً با سنا رابطۀ خوبی دارم. در رویکارآمدنِ خیلی از آنها در این دوره و دورههای پیشین، سهیم بودهام و میتوانم بگویم که بیش از نیمی از سناتورها از حمایت من برخوردار شدند.
آیا تعهد میدهید که به انتخاب سنا در رد یا تأیید نامزدهایتان احترام بگذارید؟
مطمئناً از آنها میخواهم که نامزدها را تأیید کنند و فکر نمیکنم مواردِ بحثبرانگیز زیاد باشد. اختلاف نظر همیشه هست و به همین دلیل در رستورانها به شما منو میدهند تا انتخابهای متفاوتی داشته باشید. در انتخابات هم سلایق متفاوت است. تا اینجا مواردی را مطرح کردهام که فکر میکردم بحث برانگیزترند و معلوم شد که همۀ آنها چنین نبودند.
یکی از آنها که بسیار بحثبرانگیز شده، «رابرتافکندیجونیور»، از مخالفان قهار واکسیناسیون است. میخواهم از شما بپرسم که اگر چنین فردی به برنامههای واکسیناسیونِ دوران کودکی خاتمه دهد، آیا تصمیمات او را ابلاغ میکنید؟
بحث در این مورد مفصل است. درحالحاضر میزان اوتیسم در سطحی است که هیچکس پیش از این نمیتوانست تصور کند. اگر با دقت به رخدادهای کنونی توجه کنید، درمییابید که علتی در پس این موضوع نهفته است.
فکر می کنید به واکسیناسیون ارتباطی دارد؟
ترامپ: نه لزوماً، ولی گوشم به حرفهای بابی است که همکاری خوبی با هم داشتهایم و بهویژه در مقولات تغذیه و واکسیناسیون احترام زیادی برای او قائل هستم. او با کلیت واکسیناسیون مخالف نیست. احتمالاً با برخی واکسنها مخالف است. ما او را در کنارمان خواهیم داشت و قطعاً کاری میکنیم که به نفع کشور باشد.
و معنای ضمنیِ حرف شما خلاصشدن از شر برخی واکسنها است؟
بله، ممکن است. اگر به این نتیجه برسم که واکسیناسیون سودی ندارد یا مردم در مخاطرهاند. ولی فکر نمیکنم این موضوع خیلی بحثبرانگیز باشد.
آیا با او در مورد ارتباط واکسن و اوتیسم موافقید؟
باید آمار و ارقام را ببینم. آنها تعیینکنندهاند. فکر میکنم این فرایند، رضایتبخش خواهد بود. میتوانیم تحقیقات و آزمایشهای گستردهای در این مورد انجام دهیم و نتیجه را ببینیم. نظراتِ متفاوت و متعددی در این خصوص وجود دارد، ولی نتیجۀ تحقیقات علمی تعیینکننده است. وقتی بررسیهای لازم را انجام دهیم، درمییابیم که چه اقدامی لازم و چه اقدامی بیهوده یا مضر است.
رئیسجمهور، برخی از مقامات خارجی با توجه به مواضع «تولسی گابارد» در حمایت از روسیه و سوریه، نسبت به تبادل اطلاعات با او ابراز نگرانی کردهاند. آیا انتخاب او ارزش این را دارد که برخی از متحدان ما همکاری نکنند و اطلاعاتشان را با ما در میان نگذارند؟
[م. تولسی گابارد، نمایندۀ سابق حزب دموکرات در کنگره است که برای حمایت از ترامپ به حزب جمهوریخواه پیوست و از سوی رئیسجمهور منتخب آمریکا برای تصدی پست مدیریت اطلاعات ملی برگزیده شد. فقدان تجربۀ گابارد در امور اطلاعاتی و احتمال تکرار پروپاگاندای روسیه از مواردی است که در انتخاب او مطرح شده.]
ترامپ: از شنیدن این حرف تعجب میکنم. گابارد آمریکاییِ بینظیری است و همیشه تبلیغات منفی وجود دارد. دربارۀ من هم میگفتند با روسیه دست به یکی کردهام، ولی وقتی مستندات را دیدند، تغییر موضع دادند و گفتند: ترامپ کسی بود که به فعالیت «خط لولۀ نورد استریم»2 (برای انتقال گاز طبیعی) پایان داد و تحریمهای زیادی علیه روسیه اِعمال کرد. البته من با روسیه ارتباط دارم، کمااینکه با خیلی از کشورهای دیگر که مردم تصورش را هم نمیکنند، کنار میآیم، اما ما در پایان، راه خودمان را در پیش میگیریم، چون من متعلق به این کشور هستم و قرار نیست در خدمت کشورهای دیگر باشم.
[م. ترامپ یک ماه پیش در شهر گلندانِ آریزونا رو به حضار گفته بود: «من مانع ساخت خط لولۀ گاز نورد استریم 2 شدم. کسانی که من را دوست روسیه توصیف میکنند، بیمار هستند. او در پاسخ به تلاش دموکراتها برای متهم کردنِ او به برقراری رابطه با روسیه گفت: دوست دارند بگویند من دوست، همکار وجاسوس روسیه هستم. نورد استریم 2 بزرگترین پروژۀ تجاری روسیه بود؛ بزرگترین خط لولۀ انرژی در جهان که از روسیه به آلمان و سراسر اروپا کشیده میشد. من جلوی آن را گرفتم و این ارتباط را از بین بردم.» ساخت خط لولۀ گاز نورد استریم 2 در سال 2018 آغاز شد و پس از یک سال و نیم متوقف شد. در پایان سال 2019، دولت ترامپ تحریمهایی را علیه شرکتهای دخیل در ساخت خطوط گاز نورد استریم 2 و ترک استریم اعلام کرد، اما با کمک کشتیهای روسی، ساخت هر دو خط لوله تا دسامبر 2021 به پایان رسید.]
و اگر دریابید که مقامات خارجی به دلیل این که او رئیس اطلاعات شما است، از تبادل اطلاعات خودداری میکنند، معادلاتتان تغییر میکند؟
نمیدانم. از شنیدن این حرف تعجب میکنم. اولین بار است که چنین چیزی میشنوم. منظورم این است که گابارد، آمریکایی درخشان و باذکاوتی است. سالها است که او را میشناسم و میدانم که ارتباطی با روسیه ندارد. اگر چیزی در کار باشد، احتمالاً زیر سر روسیه است. من چیزی ندیدهام. اگر مدرکی دارید رو کنید.
شما در کارزار انتخاباتی، اعتنایی به پروژۀ 2025 نداشتید، اما دستکم پنج نفری که برای ردههای بالای کابینه در نظر گرفتهاید، به این پروژه پرداختهاند و با آن سر و کار دارند. آیا این موضوع، وعدۀ انتخاباتی شما به مردم را زیر سؤال نمیبرد؟
[م. پروژۀ انتقالِ ریاستجمهوری ۲۰۲۵ موسوم به «پروژۀ ۲۰۲۵»، طرح ابتکاری «بنیاد هریتیج» است که با هدف ترویجِ مجموعهای از پیشنهادات براساس سیاستهای جناح محافظهکار برای تغییر شکلِ دولت فدرالِ ایالات متحده و تثبیت قدرت اجرایی در صورت پیروزی ترامپ در انتخاباتِ ریاستجمهوری ۲۰۲۴ سازماندهی شده است. این پروژه به صورت کتابی مدون و مفصل (920 صفحه) درآمده و راهکارهای راستِ رادیکال را در حوزههای مختلفِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… به دولت ترامپ در آینده پیشنهاد داده است. اندیشکدههای دموکرات بهشدت به این پروژه انتقاد کردهاند.]
نه، ببینید من با همۀ بخشهای این پروژه مخالف نیستم. با بعضی قسمتهای آن مشکل دارم. مشخصاً نمیخواستم به سراغش بروم، چون با نظارت من تدوین نشده بود و با بیتوجهی به این پروژه میخواستم نشان دهم که کاری با آن ندارم. نمیخواستم آن کتاب را بخوانم، چون به اندازۀ کافی در این باره اطلاعات دارم. بخشهایی از آن بسیار محافظهکارانه و سودمند است، درعینحال دیدگاههایی دارد که نمیپسندم. کاری به موارد خاص ندارم، اما ارتباطی با پروژۀ 2025 نداشتم. حالا اگر چند نفر از اعضای ما با آن درگیر شدهاند، باید به خاطر داشت که صدها نفر در تدوین آن دخالت داشتند. چیزی که میدانم این است که 2025، سند عظیمی است.
بیش از 800 صفحه است.
خیلی مفصل است. راستش را بگویم، فکر میکنم انتشار آن درست قبل از انتخابات، صحیح نبود.
این طور فکر میکنید؟
بله، به آنها گفتم به نظرم این کار درست نیست، چون محتوای پروژه، ارتباطی با مواضع من ندارد. واقعاً چرا این کار را کردند؟ با انتشار این سند، فقط کار را برای من پیچیدهتر کردند. سعی کردند من را به آن گره بزنند و این در حالی است که من با همۀ بخشهای آن موافق نبودم، با برخی بخشها بهشدت مشکل داشتم و فکر میکردم انتشار چنین سندی پیش از انتخابات، اقدام نامناسبی است.
آیا این نارضایتی را با آنها در میان گذاشتید؟
بله و صرفاً نارضایتی نبود. واقعیت بود. اقدامشان کاملاً نامناسب بود. سندی 800 صفحهای منتشر کردند و به جناح مقابل اجازه دادند دو یا دوازده مورد از 800 صفحه را دستچین کند و بر ضد ما به کار بگیرد. این کار بسیار نابخردانه بود. آنها خواهان پیروزی من بودند، اما با انتشار این سند که علاوه بر بخشهای نامعقول، محتوای ارزشمندی هم داشت، شرایط را پیچیدهتر کردند.
متوجه شدم قربان. بیایید به موضوع مهاجرت بپردازیم که میدانم برای شما بسیار حائز اهمیت است. شما اخیراً در شبکۀ اجتماعی «تروث» گفتهاید که قصد دارید از ارتش برای اخراج مهاجران استفاده کنید. نظر به این که قانون «پوسهکومیتاتوس»، استفاده از ارتش در اجرای قوانین داخلی را ممنوع کرده، اگر ارتش از اجرای دستورات شما امتناع کند، چه خواهید کرد؟
اینطور نیست. اگر تهاجم به کشور رخ دهد، قانون مزبور جلوی ارتش را نمیگیرد و من هم چنین وضعیتی را تهاجم به کشورمان قلمداد میکنم. درحالحاضر با ورود تبهکارانی به کشور مواجهیم که پیش از این سابقه نداشت. آنها در مقیاس و تعداد بیسابقهای وارد میشوند. قبلاً هرگز شاهد چنین چیزی نبودیم و من هم فقط کاری را انجام میدهم که قانون مجاز دانسته باشد، اما همۀ ظرفیتهای قانونی را برای مقابله با این وضع به کار خواهم گرفت و فکر میکنم در بسیاری از موارد، کلانتریها و مجریان قانون به مساعدت نیاز دارند. ما گارد ملی را هم در این خصوص به کار میگیریم و طبق قوانینِ کشورمان تا جایی که مجاز باشیم، پیش خواهیم رفت.
اگر نتوانید با دولتهای پذیرندۀ توافقنامۀ خروج مهاجران یعنی کشورهای مقصد مذاکره کنید و هیچکدامشان پذیرای این افراد نباشند، آیا مجبور خواهید بود این مهاجرانِ بازداشتشده را در اردوگاهها نگه دارید؟
من آنها را به کشورهایشان بازمیگردانم و اگر از پذیرش این افراد سرباز بزنند، معاملات تجاریمان را متوقف خواهیم کرد.
پس نیازی به ساخت بازداشتگاههای بیشتر نیست، قربان؟
ببینید ممکن است مجبور باشیم این کار را انجام دهیم؛ چون با وضعیتی مواجه هستیم که دموکراتها میلیونها نفر را به ما تحمیل کردهاند و خیلی از این افراد از زندان و ندامتگاه قسر در رفتهاند. اگر به جمعیت زندانها در سراسر جهان توجه کنید، درمییابید که وضع به چه صورت است و ما چه تفاوتی با سایر نقاط جهان داریم، اصلاً نمیتوانم بفهمم چرا آنها به مجرمان معروف و افراد دارای سوء پیشینه اجازۀ ورود به کشور میدهند. لطفآ به آماری که از سوی گشت مرزی صادر شده توجه کنید. ظاهراً ۱۳,۰۹۹ نفر از این افراد سابقۀ قتل داشتهاند و به آنها مجوز ورود دادهاند. چرا باید این کار را انجام دهند؟ واقعاً نمیفهمم چرا آنها چنین کردهاند؟ ولی واضح است که دموکراتها به همین دلایل شکست خوردند. این فقط یکی از مواردی است که به شکست آنها منجر شد. موارد زیادی وجود دارد که ...
بنابراین شما میگویید نیاز به اردوگاههای جدید و احداث کمپهای بیشتر برای نگهداریِ مهاجرانِ بازداشتشده نخواهد بود؟
البته ممکن است به هر اقدامی برای خارجکردن آنها متوسل شویم. راستش برایم مهم نیست که چه فرایندی را دنبال خواهیم کرد ولی هر کاری لازم باشد برای بیرونراندن آنها انجام خواهیم داد. باز هم باید تأکید کنم که این کار را کاملاً در چارچوب قانون انجام میدهیم، اما اگر به اردوهای جدید نیاز داشته باشیم، امیدوارم تعدادشان زیاد نباشد، چون میخواهم این افراد را خارج کنم، نه این که صرفاً توقیف شوند و 20 سال آینده را در اردوگاهها سپری کنند. قصدم این است که آنها را بیرون برانم و کشورها باید مردمشان را پس بگیرند. اگر چنین نکنند تجارتمان را قطع خواهیم کرد و تعرفههای هنگفتی بر آنها وضع خواهیم کرد. به این ترتیب وقتی محصولاتشان را صادر میکنند، با تعرفههای قابل توجهی مواجه خواهند شد و تجارت با ما برایشان دشوار میشود.
سؤالی که در ذهن بسیاری از آمریکاییها وجود دارد، این است که آیا سیاست جداسازیِ خانوادهها را بار دیگر اجرا خواهید کرد؟
فکر نمیکنم مجبور به این کار شوم، چون اولاً جداسازی، سیاستِ من نبود؛ سیاست اوباما بود. من هرگز زندان را به کودکان اختصاص ندادم. او چنین کرد و اگر به سال 2014 برگردید، مشخص است که چه وقایعی رخ داده.
قصد ندارم گذشته را زیر سؤال ببرم. فقط میپرسم آیا این کار را انجام خواهید داد؟
شما پرسیدید سیاستِ تو این بود؟ غافل از آن که بحث از سیاست کشور است. فکر نمیکنم مجبور به این کار شویم، چون قصد داریم همۀ اعضای خانواده را دیپورت کنیم.
همۀ آنها را با هم دیپورت می کنید؟
بله، ترجیحام این است که به جای جداکردنشان، همه را با هم دیپورت کنم. به هر حال، وقتی از جداسازی صحبت میکنید، باید توجه کنید که ما در دورۀ حکمرانیِ دموکراتها، با 325 هزار کودک مواجه شدیم که به اسارت گرفته شدند، بردۀ جنسی شدند یا جان شان را از دست دادند. این وضعیت حاصل مدیریت دموکراتها است و آنها اجازه دادند چنین شود. مقصودم این است که با چنین وضعیتی مواجهایم. همۀ تلاشم را میکنم تا این کودکان را بیابم و به خانوادههایشان بازگردانم.
(ادامه دارد)