ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود.
خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت. یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.
امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانهی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود، نگذارید به خانهی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند.
نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همینجور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.
کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجیهای ما هم بیتاب، مشتاق، با اصرار، خیلیهایشان رفتند.
منبع:تسنیم