پروژه که بهصورت دو بخش مجزا و در مجاورت یکدیگر بنا شده است، شامل دو ساختمان است که بهوسیله پلی به هم متصل شدهاند. ساختمان اول که در آن از مصالح آجر استفاده شده، برای والدین طراحی شده است و ساختمان دوم با مصالح اصلی شیشه که محلی برای برگزاری جشنها است، عموماً مورد استفاده فرزند خانواده است.
به گزارش عصر ایران به نقل از آرکوما، این بنا همچنین بهگونهای طراحی شده است که در صورت لزوم قابلیت جداسازی و فروش بهصورت مجزا را دارد.
عموماً شکاف بین نسلها مسألهای چالش برانگیز محسوب میشود. شیوهی زندگی در ایران را نیز زیستن به سبکهای متناقضی دانستهاند که بهصورت موزاییکی در کنار هم قرار گرفته و نوعی پازل و بافتی ناهمگون از انواع متفاوت و متأخر شیوههای زندگی ایجاد کرده است.
این تفاوت در شیوههای زندگی خصوصاً در مواردی مانند خصوصی/ عمومی، باز/ بسته، مردانه/ زنانه حادتر به نظر میرسد که تأثیر آنها را میتوان در شیوه سازماندهی معماری در طول تاریخ بر حوزهبندی، رابطه توده و خالی، سلسلهمراتب و سکانس-بندیهای فضایی مشاهده کرد. این مسأله در معماری مناطق مختلف جغرافیایی ایران نیز به این دلیل نمود یافته است که شیوههای زندگی در این مناطق متأثر از دیدگاههای دینی و مسائل اقلیمی آن بودهاند.
در نواحی شمالی که نحوه آزادانهتری از روابط اجتماعی حکمفرما بوده، زندگی بیشتر در فضای عمومی جریان داشته است و هسته سخت و بسته خانه توسط فضاهای نیمهباز مثل تراس و حیاطها احاطه میشدند. درحالیکهدر نواحی مرکزی ایران فضای خالی به درون پروژه میآید و برای رسیدن به آن، لایههایتودرتویی باید طی شود.
در پروژه دوگانه صفادشت ما سعی داشتیم این اختلافها را بارور کنیم و با اتکا بر تفاوت در شیوههای زندگی، روشهای سازماندهی مختلفی را استخراج کرده، آنها را به یکدیگر متصل کنیم.
پروژه برای شخصی بود که در زمین اول، ساختمانی را برای خانواده مذهبی خود میخواست، خانوادهای که مراسم مذهبی سنتی به مانند محرم و رمضان را برگزار میکنند، و در زمین کناری ساختمانی دیگر را برای مهمانیها و پارتیهای شبانه طلب میکرد.
دیاگرام ساختمان اول مبتنی بر یک حیاط مرکزی است که بنا حول آن شکل گرفته و بر مرز ساختمان با اطراف بهواسطه دیوارهای آجری و پنجرههایی معدود تأکید بسیار شده است. دیاگرام ساختمان دوم شامل هستهای سخت است که توسط فضای نیمهباز و باز محاط شده. همچنین در ساختمان جشنها سعی شده با اتصال معلق هسته سخت به سقف، فضای باز سیالی در زیر آن ایجاد گردد تا بهواسطه این سیالیت بر دوگانگی این دو ساختار تأکید شود.
از آنجا که چالش این پروژه نحوه انتشار تناقضی بوده که در زندگی روزمره ما جاری است، درنتیجه منطق تضاد در ساختار پروژه با نوع کاربری متضاد آن کاملاً همخوان است، به گونهای که هرگروه با خصوصیات متناقض خود بتواند به زندگی بپردازد بدون اینکه مشکلی برای دیگری ایجاد کند، درست همانطور که این تناقض در زندگی روزمره درون یک خانواده جریان دارد.
مشاور فضای سبز: بابک مستوفی صدری
مدت اجرا: 1395-1393
فرهاد وفا
مهرداد مکارمی
علی اکبر بلوکی، علیرضا سیب سرخی (سفت کاری)، محسن شمشیری(نازک کاری)
شرکت مهندسین مشاور باستان پل، مهندس وحید قراخانی نیا
شرکت مهندسین مشاور پایا بنا آفرین، سعید افشار
شرکت مهندسین مشاور پایا بنا آفرین، مجتبی عرب پور
عسل کرمی، فاطمه طباطبائیان، نگار درزی
سجاد حسینی
سپیده صرافزاده، مژگان ضیائی، شهاب رمضانی، پیمان نوذری، مروارید ممیزان، مهرداد مکارمی