۳۰ سال پیش، کوئنتین تارانتینو با ساخت دومین فیلمش با عنوان «پالپ فیلکشن» یا «داستان عامهپسند» هالیوود را شوکه کرد و سبک جدیدی از سینما و روایت را به روی پرده آورد.
به گزارش ایسنا، «پالپ فیکشن» که به عنوان شاهکار تارانتینو و فیلم دوم درخشان این کارگردان و اثری تعیینکننده شناخته میشود به خاطر دیالوگهای به یاد ماندنی، ساختار روایی نوآورانه و ترکیب منحصر به فردی از شوخی و خشونت مورد توجه قرار گرفت. این فیلم برای هفت جایزه اسکار، نامزد شد و ساموئل ال. جکسون و اوما تورمن را ستاره کرد و به احیای کارنامه کاری جان تراولتا کمک شایانی کرد.
به گفته یکی از منتقدان، این فیلم «یک تزریق داخل وریدی از جنون بیرحمانه، کمدی سیاه و یک سرخوشی ناخوشایند و عجیب است».
اگرچه «پالپ فیکشن» به طور رسمی در اکتبر ۱۹۹۴ منتشر شد اما پیش از آن و در همان سال، با برنده شدن جایزه معتبر نخل طلا در جشنواره فیلم کن، سروصدای زیادی به پا کرده بود. بسیاری انتظار داشتند آن سال فیلم «سه رنگ: قرمز» اثر کریشتف کیشلوفسکی جایزه اصلی کن را از آن خود کند و خود تارانتینو هم به نظر میرسید که شگفتزده است و پس از کسب جایزه رو به مخاطبان کن گفت: «من از آن نوع فیلمها نمیسازم که مردم را به هم نزدیک کند. من فیلمهایی میسازم که مردم را از هم جدا کند.»
با این حال، «پالپ فیکشن» با واکشنهای متفاوتی از سوی منقدان و مخاطبان رو به رو شد و بسیاری آن را به خاطر جذابیت مسحورکنندهاش و لذت خالص حاصل از هیجان بالا دوست داشتند و این فیلم تا به امروز، نمره ۹۲ درصد از منتقدین در وبسایت راتن تومیتوز را حفظ کرده است. تاد مککارتی، منتقد سینما این فیلم فیلمی «پر از شجاعت، شوخی و ابداعات شیطانی» توصیف کرد.
اما واکنش منفی نیز به همان اندازه قوی بود. برخی این فیلم را به خاطر خونریزیهای بیش از حد و استفاده بیمسئولانه از الفاظ نژادپرستانه مورد انتقاد قرار دادند. سید فیل از اساتید نویسندگی فیلم، احساس میکرد که «پالپ فیکشن» خیلی سطحی و پر از دیالوگهای اضافی است. ژان لوک گودار، کارگردان شهیر فرانسوی که زمانی یکی از الگوهای تارانتینو بود نیز به نظر میرسید که از فیلم متنفر است.
با این حال، موفقیت مالی چشمگیر فیلم و فروش ۲۱۳ میلیون دلاری در برابر بودجه ۸ میلیون دلاری نشاندهنده اهمیت فزاینده و اعتبار فرهنگی فیلمهای مستقل آمریکایی بود و کمپانی میراماکس، استودیویی که از این فیلم حمایت کرد، به بازیگری مهم در صنعت سینما تبدیل شد.
«داستان عامهپسند» با فیلمنامهای از «تارانتینو» شامل سه اپیزود با سه قصه مرتبط با هم است که در آن بیش از هر چیزی جسارت کارگردان به چشم میخورد. تارانتینو در «پالپ فیکشن» تمام اشکال متعارف روایی سینما را کنار گذاشت و داستان خود را در ساختاری پیچیده با گذرهای زمانی و مکانی متناوب به پیش میبرد و شخصیت محوری قسمت پایانی فیلم همان کسی است که در میان فیلم شاهد کشته شدنش بودهایم.
«داستانهای عامهپسند» با قصهای پر فراز و نشیب و شخصیتهای جذاب و ملموس، دوران اوج ادبیات سیاه در دهه ۳۰ و سینمای سیاه دهههای ۴۰ و ۵۰ آمریکا را تداعی میکند.
از دیگر جوایز این فیلم میتوان به گلدن گلوب و بفتای بهترین فیلمنامه برای تارانتینو و همچنین جایزه بهترین فیلم و کارگردانی از انجمن ملی منتقدین فیلم آمریکا اشاره کرد.
جان تراولتا با کسب نامزدی اسکار بهترین بازیگری برای بازی در این فیلم دوباره به دوران اوج حرفهای خود پس از فیلم «تب شنبه شب» رسید و اوما تورمن نیز پس از بازی در این فیلم و کسب نامزدی اسکار، نام خود را به عنوان یکی از شناختهشدهترین بازیگران هالیوود سر زبانها انداخت.