عصرایران؛ علی منتظری - در آستانه سالگرد نخستین سال "طوفان الاقصی"، "اسرائیل" حملات هوایی خود به جنوب بیروت را تشدید کرده، اما اینبار با شدتی بیشتر، خشنتر و طولانیتراین حملات ادامه یافته است. این حملات همزمان با آغاز شمارش معکوس برای پاسخ "اسرائیل" به حمله موشکی ایران انجام شده و سوالات و نتایج مختلفی را مطرح میکند.
باید به صورت عینی به وضعیت جنگ فعلی در "جبهه لبنان" که بیش از دو هفته است با خشونت بی سابقه ای ادامه دارد، پرداخته شود. ارتش "اسرائیل" از طریق حملات هوایی به جنوب بیروت موفق شده رهبران اصلی مقاومت لبنان را در دو سطح اول و دوم هدف قرار دهد.
میتوان گفت این اقدام در چارچوب سیاست قطع سر مقاومت و از دست دادن تواناییهای کنترل، فرماندهی در میدان و جدا کردن نیروهای مقاومت، بهویژه برای جدایی نیروهای زمینی حزب الله در محورهاى خط مقدم از فرماندهی، انجام میشود. در این میان، ناکامیهای واضح ارتش "اسرائیل" در جنوب لبنان به دلیل مقاومت سرسختانه ای که توسط نیروهای حزب الله نشان داده شده و باعث وارد آمدن خسارات سنگین به مهاجمان اسرائیلی در چهار روز پیاپی شده است، دیده میشود.
تمرکز حملات "اسرائیل" در شب گذشته بر اطراف فرودگاه بینالمللی بیروت ممکن است بخشی از طرح "ب" باشد که ارتش "اسرائیل" بعد از ناکامیهای میدانی در جنوب به آن روی آورده است. اگر مشخص شود که مقاومت در جنوب بیروت توانایی کنترل خود را از دست داده است، ارتش اسرائیل ممکن است حمله هوایی (هلی برن نیروها در کنار احتمال انتقال نیرو به بیروت از طریق دریا) را در نقطهای نزدیک به این منطقه انجام داده و به سمت جنوب بیروت پیشروی کند تا پرچم "اسرائیل" را در منطقه حارة حریک، مقر رهبری حزبالله، برافراشته کند. این اقدام به منظور ارائه تصویری از پیروزی است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر "اسرائیل"، به دنبال آن است؛ زیرا او از ورود به جنگ زمینی به دلیل ناکامیهای میدانی ارتش خود تا به امروز بسیار محتاط عمل می کند.
جالب اینجاست که ارتش "اسرائیل" تا به امروز هیچگونه عملیات هلی برنی انجام نداده است، و این برخلاف عملکرد همیشگیاش در حملات گذشته به لبنان در سال های قبل بوده است. این امر ممکن است نشان دهد که ارتش "اسرائیل" در تلاش است تا از هر اقدامی که ممکن است منجر به اسارت سربازان شود، اجتناب کند.
اگرچه ارتش "اسرائیل" (علیرغم یک سال حملات روزانه، از جمله حدود 600 حمله به روستای کفرکلا در جنوب لبنان)، دادههای دقیقی درباره زیرساختهای مقاومت در روستاهای مرزی ندارد، اما تجربه هفتههای اخیر نشان داده که "اسرائیل" دادههای کاملی درباره زیرساختهای مقاومت در جنوب بیروت و به شکل خاص از ضاحیه جنوبی در اختیار دارد. این امر به آنها امکان داده تا بسیاری از رهبران مقاومت، از جمله سید حسن نصرالله، را ترور کنند.
رسیدن ژنرال مایکل اریک کوریلا، فرمانده کل نیروهای مسلح آمریکا، به تلآویو نیز توسط منابع آمریکایی(در پاسخ به حمله موشکی هفته گذشته تهران به اسرائیل) به "ضربه قریبالوقوع" اسرائیل به ایران ربط داده شده است، اما به احتمال بسیار زیاد حضور چنین شخصیت نظامی عالی رتبه ای تنها برای هماهنگی پاسخ "اسرائیل" به ایران نمی تواند باشد ، بلکه هدف بزرگتری نیز دارد و آن چیزی جز ترسیم یک استراتژی مشترک برای جنگی که از غزه به لبنان، عراق، یمن و ایران گسترش یافته است، نمی تواند باشد.
واضح است که "اسرائیل" زمانبندی پاسخ خود به ایران را با سالگرد "طوفان الاقصی" تنظیم کرده است. با وجود اشغال کامل نوار غزه، "اسرائیل" هنوز هیچیک از سه هدف اعلامی خود (نابودی حماس، بازگرداندن اسرا، و جلوگیری از هرگونه تهدید آینده از سوی غزه) را محقق نکرده است.
لذا، "اسرائیل" قصد دارد به "اصل موضوع" بپردازد، یعنی هدف قرار دادن ایران از یک سو و ادامه جنگ علیه لبنان از سوی دیگر، جایی که بهجز مشکلات میدانی، به دنبال کسب دستاوردهای معنوی بزرگ و استراتژیک مانند احتمال حمله به قلب جنوب بیروت در ضاحیه جنوبی است.
اگرچه تصویر مقاومت و هوادارانش به دلیل ضرباتی که به رهبری آن وارد شده، خاکستری به نظر میرسد، اما همه نگاهها همچنان به میدان جنوب لبنان و نیز احتمال تشدید درگیری ایران و "اسرائیل" است.
در این میان، صحبت از آتشبس و روندهای دیپلماتیک تنها حرفهایی بیهوده هستند؛ چراکه "اسرائیل" و آمریکا تمایلی به توقف جنگ در این مرحله ندارند و برعکس، تمایل به تشدید فشارهای نظامی بر مقاومت و محیط آن از طریق ادامه حملات هوایی و آوارهسازی غیرنظامیان و شهروندان عادی لبنانی دارند.
مطمئناً اسرائیل پاسخ خواهد داد، و این که ایران نیز به گونهای دردناکتر و شدیدتر واکنش نشان خواهد داد، دیگر پنهان نیست زیرا در صورت حمله اسرائیل به ایران ، راهی جز پاسخ برابر و قابل مقایسه با حمله احتمالی اسرائیل به ایران وجود ندارد.
باید به خطبه رهبر معظم انقلاب ایت الله علی خامنهای، در مراسم یادبود سید حسن نصرالله در تهران توجه داشت. استفاده مقام معظم رهبری از زبان عربی در این خطبه حامل پیامی روشن برای همه طرف ها در منطقه بود که ایران نه تنها از متحدان خود دست نخواهد کشید، بلکه به هم پیمانی که طی چهار دهه در منطقه با نیروهای مقاومت به دست آورده نیز پایبند است.
اما اینکه چگونه این هم پیمانی و قدرت عمل را اعمال خواهد کرد، به میدان جنگ بستگی دارد، جنگی که اکنون با شدت تمام بین نیروهای اسرائیلی و نیروهای زمینی حزب الله ادامه دارد و زبانه های آن ممکن به صورت دراماتیک تا ضاحیه جنوبی بیروت کشیده شود.