عصر ایران؛ شادی مکی/ فرآوری و تنظیم:- تلهها یا طرحوارههای زندگی در واقع الگوهای رفتاری و باورهای عمیق تکرار شوندهایاند که ریشۀ آنها را باید در کودکی افراد و آنچه در این سنین بر افراد گذشته جُست. طرحوارههای ذهنی زندگی فرد را به صورت مداوم دچار اختلال می کند و سبب میشوند تجارب تلخ او در زمینههایی خاص مدام تکرار شوند.
تلۀ از خودگذشتگی نیز یکی از همین طرحوارههاست. اگرچه در عرف و تعریف معمول جامعه، گذشت، از مفاهیم و خصائل ارزشمند به حساب میآید و حتی تقدیس میشود، اما به مصداق اندازه نگهدار که اندازه نکوست اگر در این از خودگذشتگی اندازه نگاه داشته نشود یا و بیموقع انجام شود میتواند آسیبهایی به دنبال داشته باشد و در این وضعیت دیگر یک مفهوم ارزشمند نیست.
طرح وارۀ ازخود گذشتگی را اینگونه تعریف میکنند: «توجه و تلاش افراطی به برآورده کردن نیاز و خواستهای دیگران ولو به بهای ناتوانی در برآورده کردن و ارضای نیاز و خواستهای خود.»
این طرحواره یا تله ناشی از یک الگوی ذهنی و رفتاری تکرارشونده است که طی آن فرد بیش از حد معمول نیازهای خود را قربانی نیازهای دیگران میکند. این افراد نیز مانند مهرطلبها توان نه گفتن ندارند و اگر به دیگران نه بگویند احساس عذاب وجدان میکنند و به سرزنش خود میپردازند و در واقع برای فرار از احساس عذاب وجدان حتی اگر مخالف انجام کاری باشند آن را انجام میدهند.
ویژگی افراد دارای طرحوارۀ از خود گذشتگی
ویژگی و شاخصه اصلی این افراد قربانیکردن نیازها و خواستهای خود به خاطر تامین نیازهای دیگران است. آنها همچنین نسبت به دیگران مسئولیتپذیری افراطی دارند. تنها دلیل این نوع رفتار در افراد واجد این تله آن است که عمیقا باور دارند این نوع رفتار درست است. میپندارند همه اطرافیان آنها نیازمند کمکاند. هر قدر افراد به آنها نزدیکتر باشند تلاش دارندگان تله برای تامین نیاز این افراد هم بیشتر میشود.
این در حالی است که افراد گرفتار در تله به دلیل فشارهایی که برای رفع نیاز دیگران تحمل میکنند معمولا به بیماریهای روانتنی مبتلا میشوند؛ مشکلاتی که خود را به صورت سردرد، معده درد، دردهای رودهای، خستگی و احساس درد در بدن نشان میدهند.
با این حال این افراد در زمان بیماری نیز به کسی اجازه نمیدهند از ایشان مراقبت کند. آنها اگرچه در ظاهر انتظار جبران محبتهایشان از جانب سایرین را ندارند، اما در واقعیت اگر فداکاریهایشان بیپاسخ بماند ناراحت میشوند. این افراد با همه فشاری که تحمل میکنند، اما معتقدند از حق انتخاب خود استفاده کرده و آگاهانه به دیگران محبت و نیازهایشان را برآورده میکنند.
مبتلایان به این تله شنوندۀ خوبی برای درددل دیگراناند اما غالبا خودشان از ابراز نیازهای خود پرهیز کرده با دیگران درباره خود و مشکلاتشان صحبت نمیکنند، آنها حتی از توجه به خود احساس ناخوشایند و حتی عذاب وجدان دارند و وقتشان را به جای صرف نیاز خود صرف حمایت از سایرین میکنند.
متخصصان میگویند علت اینکه این افراد دست به از خود گذشتگی افراطی میزنند آن است که وقتی احساس ارزشمندی کرده و خود را شایسته توجه میدانند که کاری شایسته درباره دیگران انجام دهند و در سایر مواقع این افراد احساس بیارزشی میکنند.
مبتلایان به این طرحواره غالبا توسط دیگران مورد سوءاستفاده قرار میگیرند در حالی که نقشه و امکان سوءاستفاده دیگران از آنها معمولا توسط خودشان در اختیار سایرین گذاشته میشود.
تاثیر بر روابط عاطفی
این تله در روابط عاطفی نیز رخ مینماید. مبتلایان به این تله در بسیاری موارد عاشق یا مجذوب افرادی که مشکلات جسمی یا روحی دارند میشوند. همچنین افراد دارای اعتیاد، افرادی که به لحاظ مالی تامین نیستند، یا افرادی که تجربههایی مانند طلاق یا شکست عاطفی را تجربه کردهاند برای این افراد جذبکننده هستند.
این بیماران با غرق شدن در چنین روابطی همچنان در چرخه تله باقی میمانند. آنها به دلایل مختلفی جذب چنین افرادی میشوند، نخست آن که آنها در چنین روابطی میتوانند طرحواره ایثارشان را ادامه دهند و از سوی دیگر تنها چنین روابطی را بلدند.
این افراد بدون زندگی در تله احساس سردرگمی میکنند به همین دلیل دنبال روابطی میروند که این تله را در آنها تقویت کند و به نقش خود به عنوان انسان فداکار ادامه بدهند، اگر چه که آنها بعد از مدتی به دلیل دریافت نکردن پاسخ مورد انتظار خود در قبال ایثارگریشان از طرف مقابل خشمگین میشوند.
این افراد بر اساس تجربیات کودکی خود باور دارند که تنها در صورت از خود گذشتگی بیش از حد لایق محبت دیگران خواهند بود.
تفاوت میان گذشت و طرحوارۀ از خود گذشتگی
این امر بسیار مهم است که هر که به دیگران خدمت کرده و حتی در مواردی گذشت میکند لزوما دارای تله از خود گذشتگی نیست چون فردی که به این تله مبتلاست انتظار محبت متقابل دارد و روی این موضوع حساس است و حتی از رفتارهای دیگران آزرده خاطر میشود.
از طرف دیگر افراد فاقد تله که اتفاقا به دیگران خدمت هم میکنند توان نه گفتن در شرایط ضروری را دارند و برای برآورده کردن نیازهای دیگران، اجباری احساس نمیکنند. این افراد با انتخاب خود دست به فداکاری میزنند و در صورت لزوم خواست دیگران را بدون اینکه دچار احساس گناه شوند، رد میکنند.
علل ایجاد تله
همان طور که گفته شد ریشه این طرحواره را باید در دوران کودکی دانست. انتظارات بیش از حد والدین از کودک مانند اینکه: دختر باید کارهای خانه را انجام دهد یا باید به دیگران کمک کنی تا بچه خوبی باشی از جمله رفتارهای والدین است که میتواند فرد را به این طرحواره دچار کند.
همچنین اگر والدین و اطرافیان زمانی به کودک توجه کرده باشند که نیاز دیگران برطرف شده است او را در خطر ابتلا به این تله قرار دادهاند. بیتوجهی والدین به نیازهای کودک و نیز نقش والدگونه پیدا کردن کودک به هر دلیل، میتواند باعث ابتلا به تله در بزرگسالی شود.
کاش وجدان نداشتیم ومثل آنهابادوز ودغل به جایی رسیده بودیم
من واقعا این طرحواره رو دارم و به دوران کودکی که برمیگردم میبینم از بچگی نقش والد رو داشتم توی خونواده
الان ۴۸ سالمه و دیگه نمیخوام گرفتار این تله باشم
باید چه جوری خودمو درمان کنم؟
شخصیت اونا حل شده در شخصیت بچه ها...
اصلا وجود خارجی ندارن..
اگر برای خودشون خرید کنن، احساس گناه میکنن..
به جایی میرسه که بچه ها هم عادت میکنن و اگر غیر این باشه، شاکی میشن، چون تبدیل شده به وطیفه...!!
یادشون میره اونا هم یکبار به دنیا اومدن، و یکبار میخوان زندگی کنن..
واقعا هیچ رفتار افراطی، دزست نیست.
من هم از اون افرادی هستم که به همه کمک میکنم ، اما جوابی نمیگیرم ،
فقط نکته اش اینجاست که هیچ وقت هم نیاز به افرادی که بهشون کمک کرده ام پیدا نکردم (خانواده و غیر خانواده) وهمین برام قوت قلب هست وبکارم ادامه میدم.
واقعا تو ۴۴ سال زندگی هیچی نفهمیدم فقط خدمات دادم بدون هیچ بازخورد مثبتی همیشه سعی کردم همه رو از خودم راضی نگه دارم ولی الان نه سلامتی جسمی دارم نه روحی به شدت احساس خستگی میکنم حتی الان هم اطرافیانم از توقعاتشون کم نمیکنن و چه بسا اصلا تحمل نه شنیدن از منو تو هیچ شرایطی ندارن ??
ما در خانه مادری فداکار داشتیم و فقط از او خوبی کردن را یاد گرفتیم . بچه هایمان هم از ما یاد گرفتند.
و در ازدواج و زندگی خانوادگی فشار زیادی را تحمل کردیم . چون از این اخلاق سوء می کنند.
اگر برای خدا به دیگران نیکی میکردی الان دلت نمی سوخت و اتنظارجبران از کسی نداشتی.
روحیه ایثار را در مردم نکشید.ایثار به خاطر خدا پشیمانی ندارد.
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز