صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۷۲۰۳۳
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۵ - ۱۰ دی ۱۴۰۱ - 31 December 2022

امروز با عبدالقادر گیلانی : از خان و مان آواره ام از دست عشق از دست عشق

 عبدالقادر گیلانی (471 - 561 ه.ق) از مشایخ صوفیه و مؤسس سلسله تصوف قادریه است. وی در شعر تخلص «محیی» را اختیار کرده بوده و دیوان شعرش به «دیوان غوث اعظم» معروف است.

از خان و مان آواره ام از دست عشق از دست عشق
سرگشته و بیچاره ام از دست عشق از دست عشق

ای کاشکی بودی عدم تا بازرستی از عدم
من سوزم از سر تا قدم از دست عشق از دست عشق

پرورده کردم خان و مان سرگشته ام گرد جهان
گشتم ضعیف و ناتوان از دست عشق از دست عشق

هرنیمه شب از گلخنی تا روز سازم مسکنی
چون گلخنی شد این دلم از دست عشق از دست عشق
هر روز و شب دیوانه ای در گوشه ویرانه ای

گویم به خود افسانه ای از دست عشق از دست عشق

این سو و آن سو میخزم سودای خامی می پزم
انگشت به دندان میگزم از دست عشق از دست عشق

ای خواجه ما را چون شما صد فکر بُد در کارها
شد راست کار و بار ما از دست عشق از دست عشق

با کس نگیرم الفتی از خلق دارم وحشتی
جویم ز هر کس تهمتی از دست عشق از دست عشق

محیی خدا را خوان و بس این غم مگو با هیچ کس
نعره مزن تو زین سپس از دست عشق از دست عشق

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200