صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۴۶۳۰۴
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۸ - ۰۶ تير ۱۴۰۱ - 27 June 2022
در باغ ادبیات ایران -7

دروغ گویی ایرانیان؛ "سعدی یاد داده"؟!

برخی سعدی را متهم می‌سازند و می‌گویند او گفته: «دروغ مصلحت‌آمیز به ز راست فتنه‌انگیز» و دروغ را بی‌استثنا سرزنش نکرده و راه توجیه با قید «مصلحت» را باز گذاشته

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یکی از صفاتی که ایرانیان به آن متهم می‌شوند دروغ‌گویی است. یا خودمان، خودمان را به دروغ متهم می‌کنیم یا دیگران ما را. دربارۀ دلایل آن بسیار گفته و نوشته شده و البته مهم‌ترین دلیل هزینۀ بالای راست‌گویی در جامعه و در مناسبات با قدرت و دیگران است و البته منافع دروغ‌گویی از حیث مادی و ظاهری.


  جدای اینها در قانون تنها دربارۀ شهادت دروغ مجازات درنظر گرفته شده و کسی را به صرف عنوان دروغ‌گو نمی‌توان مجازات کرد.


  کسانی می‌کوشند دروغ را به خاطر تغییر دیانت در ایران پس از ورود به اسلام و از بیم جان بدانند حال آن که هزار سال قبل از آن دعای خشایارشا بوده که اهورا‌مزدا ایران و ایرانی را از قحطی و دروغ در امان بدارد. اگر دروغ، رایج نبود که برای در امان ماندن از آن دست نیایش برنمی‌داشتند! (‌این جمله را به داریوش هم نسبت داده‌اند اما خشایارشا [خشای +‌آرشا] معتبر‌تر است).


  در این میان برخی استاد سخن - سعدی- را متهم می‌سازند و می‌گویند او 700 سال قبل گفته: «دروغ مصلحت‌آمیز به ز راست فتنه‌انگیز» و چون دروغ را علی‌الاطلاق و بی‌استثنا سرزنش نکرده و راه توجیه با قید «مصلحت» را باز گذاشته مسؤولیت 700 سال اخیر با اوست!


  مولانا هم البته به سکوت توصیه و از گفتن دربارۀ سه موضوع (میزان درآمد، جاهایی که رفت و آمد می‌کنی و نوع باورها و اعتقادات) برحذر داشته اگرچه به دروغ گویی دربارۀ اینها سفارش نکرده و تنها گفته نگو: 


  در بیانِ این سه کم جُنبان، لبت
  از ذهاب و از ذهب وز مذهبت

 ( ذهاب: جاهایی که رفت و آمد داری/ ذهب به معنی طلا استعاره از درآمد سالانه یا حقوق ماهانه/ مذهب هم این که به چه باور داری یا مشخصا پیرو کدام مذهب هستی و به زبان امروز دربارۀ ایدیولوژی ات).

    بعضی هم توجیه نظام اخلاقی زمانه را غیر قابل قبول می‌دانند و با حافظ مقایسه می‌کنند که گفته

  ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم

  کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

   یعنی، مصلحت در استثنا نیست. مطلقا نباید کار بد -از جمله دروغ گویی - را انجام داد.

      اما آیا سعدی مجوز دروغ داده یا از جان انسان ها دفاع کرده است؟

   داستان از این قرار است که اسیری پادشاه را به زبان خود دشنام می‌گفت و چون پادشاه پرسید چه می‌گوید؟ وزیر گفت:

  «همی گوید: والکاظمین‌الغیظ و العافین عن‌الناس: مَلِک را رحمت آمد و از سر خون او گذشت. وزیر دیگر که ضد او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشان، جز به راستی سخن گفتن. این، مَلِک را دشنام داد و ناسزا گفت. مَلک، روی از این سخن درهم آمد و گفت: آن دروغ وی پسندیده‌تر آمد مرا زین راست، که تو گفتی. که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خُبثی. خردمندان گفته‌اند: دروغ مصلحت آمیز، به ز راستی فتنه انگیز».


  ( از وزیر پرسید اسیر چه می گوید و گفت از فروخوردن خشم و بخشودگی می گوید و وزیر دیگر به او تشر زد که در حضور پادشاه دروغ نگو! دارد فحش می دهد. شاه اما گفت دروغ او برای مصلحت ما بود و راست تو از خباثت توست. دروغ آمیخته با مصلحت بهتر از راستی است که آشوب و شر به پا کند.)


  چنانچه ملاحظه می‌شود دروغ در اینجا همان رعایت مصلحت‌های سیاسی به نفع جان فرد یا جامعه است نه برای توجیه و توصیه به خطا.


  وگرنه آنجا که پای شرافت و آزادگی خود فرد در میان باشد سعدی به صراحت می‌گوید:


  گر راست، سخن گویی و در بند بمانی
  به زان که دروغت دهد از بند رهایی

  یعنی اگر به خاطر حرف راست در زندان باشی بهتر از آن است که با دروغ از زندان رها شوی.

  یا باز سعدی در جای دیگر می‌گوید:


  یکی را که عادت بود راستی
  خطایی رود درگذارند از او


  وگر نام ور شد به قول دروغ
  دگر راست باور ندارند از او


  یعنی اگر فردی به راست گفتاری شهرت داشته باشد خطا را بر او می بخشایند. دقت کنید نمی‌گوید دروغ و کلمۀ خطا را به کار می برد تا دروغ را توجیه نکند و در بیت دوم: اگر کسی به دروغ گویی شهرت داشته باشد حرف راست را هم از او نمی پذیرند.


  بنا‌بر این جفاست اگر سعدی را به توجیه دروغ متهم کنیم اگرچه باید در این گونه قضاوت نظام اخلاقی آن دوران و وضعیت خاص پس از تهاجم ها را هم در نظر بگیریم.

*( با استفاده از کتاب "پنج اقلیم حضور- داریوش شایگان)

** نمایۀ صفحۀ اول برگرفته از کتاب «چرا دروغ می گوییم»- بهنام مرادیان

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
احمد
۰۹:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۷
با وحود این که سعدی در قله ادبیات ربان پارسی ابستاده است.ولی نظرات متضاد در گفته هایش کم نیست.برای نمونه: سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و ادم شد تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است
ناشناس
۲۲:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
بسيار زيبا و لطيف
ابرناشناس
۲۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
سلام
اگرچه درپیچیدن به جزئیات صحیح نیست
اما در آنجا که فرمودید :
«ذهب به معنی طلا استعاره از درآمد سالانه»

به نظر بنده ذهب «مجاز» از درامد است نه «استعاره»
هرچند تاثیری در کلیت مطلب ندارد
با تشکر
ناشناس
۱۹:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
خوشی یار یا همون خسی یار
ناشناس
۱۹:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
راست و دروغ هم از صفا ت خوب وبد انسانیست.....شاید به خاطر اهمیت راستگویی وبد شمردن دروغگویی در بین ایرانیان باستان برای پرهیز از آن دعا میکردند. ....
یحیی
۱۷:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
متاسفانه غلو واغراق در ادبیات ما نیز خود نوعی دروغ ودروغگویی است که امروز هنر تلقی می شود .
عصر ایران

نظامی می گوید: در شعر مپیچ و در فن او که احسن اوست اکذب او با این حال اغراق شاعرانه را نمی توان ذیل دروغ و مخالف اخلاق قرار داد. کما این که همه می دانیم سینما دروغ است و بازیگری در پرده سینما کشته می شود و ما با این که می دانیم دروغ است متاسف می شویم در حالی که ممکن است ایفاکننده آن نقش کنار دست ما در سالن نشسته باشد اما هیچ گاه به آن بازیگر و کارگردان خرده نمی گیریم. چرا؟ چون می دانیم سینما دروغ است و با این فرض تماشا می کنیم ولی اگر فیلمی را به عنوان مستند ببینیم و بعد بفهمیم مستند نبوده و ساختگی بوده اعتراض می کنیم. در شعر هم فرض اغراق شاعرانه از قبل پذیرفته شده است.

ناشناس
۱۶:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
چون «راستی»در مقابل کلمه «خطایی» می نشیند و «دروغ» در مقابل «راست».درضمن درصد بالایی ازدروغگویی بخاطر نفع شخصی است.
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
وقتی ظاهر اصل می‌شود. دروغگویی نتیجه مسلم آن است
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
اگه خشایارشا خشایار به اضافه شاه نباشه و خشای به اضافه آرشا باشه پس اصلا خشایار نادرسته.
عصر ایران بله. خشایار نبوده
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
ببخشید کجا سعدی رو در این موضوع متهم کردن؟
عصر ایران در کتاب ها و مقالاتی که به ریشه های دروغ گویی ایرانیان می پردازند.
پاسخ ها
محمد
| |
۲۰:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
پرسش جالبی بود :) اگر پاسخ دقیق‌تری بدهید و نام کتاب یا مقالات را ببرید بیش‌تر استفاده خواهیم کرد!
ناشناس
۱۳:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
به طور معمول ، ایرانیان زیر پرچم پادشاهان بیگانه زندگی کرده اند ، از حمله اسکندر تا پادشاهی ترکان کوچ نشینی که در ایران سلسله ها بنا کردند و تا قاجار نیز این پادشاهی بیگانگان ادامه داشت ، پس همیشه دو گانگی فرهنگی بین ارباب و رعیت باعث شده تا مردم عادی برای حفظ جان به دروغ متوسل شوند ، این دروغگویی به اسم مصلحت جزو خصایص عمیق و غیرقابل تغییر ایرانیان شده است .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۹:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
از نظر شما افغانها هم که حکومت بدست گرفتند بیگانه بودند در فلات ایران اقوام مختلف زندگی میکردند
رضا ن.
۱۳:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
آقای خدیر شما که به فارسی خوش نویسی شناخته شده هستید، آخه این چه کلمه عربی وحشتناکیست که بکار بردید: علی الاطلاق؟ زبان آدم از تلفظش گره میخورد!
عصر ایران

چون در شعر حافظ «مطلق» آمده برای قرینه سازی با آن بود.

محمود
۱۳:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
هرچه می کشیم از چاپلوسی و ریاکاری سیستمی است.
پاسخ ها
اومممم
| |
۲۰:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
سعدی یه جای دیگه گفته :
اگر خود روز را گوید شب است این
بباید گفتن آنک ماه و پروین

به نظرم این شعر سعدی بیشتر به این مضمون که فرمودید شبیه است
گرچه چندین سال بعد ماکیاولی همین مفاهیم را در کتاب خود بیان می کند
جالب اینه که ماکریاولی رو به عنوان آغاز کننده ی دوران مدرن می شناسند
یعنی شاید گفتن اینکه دروغ گفتن لازمه خود یکجور حقیقت گویی باشه
تعداد کاراکترهای مجاز:1200