عصر ایران؛ سروش بامداد- روی همین روغنهایی که به خاطر حذف ارز ترجیحی قیمت آنها افزایش یافته نوشته شده: ساخت ایران! اما اگر ساخت ایران است چرا قیمت آن تا این حد به نرخ دلار بستگی دارد؟
کالای ساخت ایران یا تولید ایران قاعدتا نباید تا این اندازه به ارز وابستگی داشته باشد. بله، درست است که هرکالایی به میزانی ارزبری دارد و مثلا به مواد ظروف روغن میتوان یا سایر هزینهها اشاره کرد اما در این قضیه صحبت از ارتباط مستقیم و مشابه واردات است. منظور این است که مرغ و تخم مرغ در داخل تولید می شوند اما چون خوراک و دارو و سایر نیازها را وارد می کنند طبعا از این طریق تأثیر میپذیرند اما در این فقره انگار کل پروسه متأثر است.
40 سال قبل یکی از وزرا میگفت در بازدید از یک کارخانه تولید روغن متوجه شده فقط قوطی را میسازند و خود روغن با کشتی وارد میشود.
مراد از «ساخت ایران» یا «تولید ایران» که روی ظروف روغن مایع نقش بسته چیست؟ اگر وارداتی است که دیگر تولید داخل نیست. اگر هست اما در داخل فرآوری و نهایی یا بسته بندی میشود چرا می نویسند ساخت یا تولید ایران؟
به نظرم باید شبیه ماجرای تولید لاستیک خودرو یا تایر باشد که 25 سال قبل از نزدیک دیدم. مهمترین مادۀ اصلی –کائوچو- وارداتی بود. اما تایر یا لاستیک به نام ایران تولید میشد. به لحاظ تبلیغانی شاید نادرست نبود اما ذهن سیاستگذار را منحرف میکرد چون تصور می شد واقعا داریم تولید میکنیم یا کاملا به ارز وابسته نیستیم.
مثال دیگر تفاوت تولید پنیر با کره است. پنیر را میتوان داخلی نامید اما کره عملا وارداتی است. تعبیر ساخت ایران یا تولید ایران را چگونه میتوان هم برای محصولات کاملا ایرانی- ولو نیازمند مواد اولیه خارجی- به کار برد و هم برای فرآورده هایی که تماماً وارد و در ایران بسته بندی میشود؟
اگر منظور از تولید یا ساخت ایران وابستگی کم به ارز متلاطم خارجی باشد تولید و ساخت ایران نیست چون داریم می بینیم تا چه حد به ارز وابسته است. اگر منظور بسته بندی در ایران یا تقسیم به ظروف کوچک تر و ایجاد اشتغال برای نیروی کار ایرانی است با اغماض می توان گفت بله ساخت ایران است. اما به گمانم باید کلمۀ بینابینی یافت تا گمراه مان نکند.
تصفیه و بسته بندی شده در ایران
از گرانی بسیار تا بی کیفیتی فراوان ،
این روزها دیگر همه می دانند که ادعای یارانه ای بودن اجناس از اساس دروغ بود و تقریبا هرچه در بازار یافت می شود قیمت آن با بازار جهانی یکی است .
مشکل ریشه ای در فقر مردم ناشی از کم بودن دستمزدهاست .
یعنی متوسط درآمد دویست دلاری است که مردم را با مشکل مواجه کرده ، نه قیمت کالا .
که ریشه همه این مشکلات هم به دلار سی هزار تومانی باز می گردد.
تا زمانی که دوباره دلار به یک هزار تومان کاهش پیدا نکند ، هیچ حرکتی نمی توان انجام داد