صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۳۴۱۰۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۸ - ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ - 09 April 2022

بومرنگ تبلیغات سیاسی

متاسفانه بايد گفت كه به عنوان كسي كه علاقه‌مند بودم اين خطوط را بشناسم و كارهاي دولت را براساس آن ارزيابي و تحليل كنم، هنوز هم نمي‌دانم كه سياست‌هاي مورد نظر دولت چيست؟
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «بومرنگ تبليغات سياسي» به قلم عباس عبدي نوشت:
هميشه ميان سياستمداران قدري از بزرگنمايي نسبت به عملكرد يا وعده‌هاي خود و كوچك‌انگاري نسبت به كارنامه رقيب وجود دارد. بخشي از اين رفتار كاركرد تبليغاتي دارد. ولي مثل هر تبليغ ديگر اگر بيش از اندازه از واقعيت دور شود، نتيجه معكوس و منفي خواهد داشت. 
 
اكنون در ابتداي سال ۱۴۰۱ هستيم. كافي است كه مشابه اين روزها را در سال گذشته به ياد آوريم كه پيش از انتخابات بود. مجموعه رسانه‌هاي رسمي و نواصولگرايي نوك تيز حملات‌شان و با تمام توان بر نارسايي‌هاي اقتصادي از جمله تورم، كمبود درآمد و فقر و فساد متمركز بودند. اين حملات در چارچوب سياسي متعارف پديده عجيب يا غير منتظره‌اي نيست. به‌طور طبيعي نيروهاي سياسي نيز بايد نارسايي‌ها را برجسته كنند تا به مخاطبان و مردم پيام دهند كه ما افراد يا ايده‌ها و برنامه‌هايي داريم كه مي‌توانند اين وضعيت را تغيير دهند. هنگام انتخابات هم نمي‌گويند اين مشكلات با حضور ما در دولت نيز ادامه خواهد داشت، چون در اين صورت مردم به آنها راي نمي‌دهند. 
 
البته قرار نيست كه بلافاصله پس از انتخابات نيز مشكلات حل شود. طبعا يك بازه زماني براي حل هر مشكلي بايد در نظر گرفت. برخي بلافاصله و برخي در كوتاه‌مدت و بقيه در ميان‌مدت بايد حل شوند. بنابراين از زماني كه انتخابات انجام شد، به‌طور عادي محبوبيت سكانداران جديد يا به تعبير ديگري اميد مردم نيز در وضعيت به نسبت خوبي قرار گرفت. 
 
با اتفاقي كه براي واكسن كرونا افتاد اين اميد و رويكردِ مثبت، بيشتر هم شد. فارغ از اينكه چه سهمي از تامين واكسن مربوط به دولت پيش بود، ولي در هر حال مردم آن را در دولت جديد تجربه كردند و به پاي اين دولت نوشته شد و اين يك شوك مثبت بود. 
 
در همان زمان نوشتم كه بايد صبر كرد، تا پايان سال ۱۴۰۰ فرصت هست كه آثار اوليه دولت را ببينيم. نه به اين معنا كه همه مشكلات را حل كنند، اين شدني نيست و هيچگاه تا سال‌هاي سال نيز مشكلات به‌طور كامل حل نمي‌شوند. آنچه مورد انتظار بود، شواهدي از بهبود امور است كه به صورت بازگشت‌ناپذير رخ دهد. 
 
ما با دو دسته از شواهد عملكردي مواجه هستيم. دسته اول كه عموما براي نخبگان مهم است، شامل اقدامات سياسي كارآمد و انتخاب مديران خبره براي تحقق آن اقدامات است. دسته دوم كه براي مردم مهم است، نتايج اين اقدامات است كه شامل افزايش درآمد، كاهش گراني، رشد اشتغال، بهبود خدمات دولتي و… است. 
 
درباره اقدامات دسته اول بايد گفت كه به‌طور معمول در همه دولت‌ها كارهايي انجام مي‌شود كه منظور ما نيست، بلكه منظور خطوط برنامه جديدي است كه دولت فعلي را از سياست‌هاي دولت قبلي متمايز مي‌كند. تعيين اين خطوط حتي نيازمند زمان نبود، بلكه در همان مقطع انتخابات بايد براي همگان روشن مي‌شد. 
 
متاسفانه بايد گفت كه به عنوان كسي كه علاقه‌مند بودم اين خطوط را بشناسم و كارهاي دولت را براساس آن ارزيابي و تحليل كنم، هنوز هم نمي‌دانم كه سياست‌هاي مورد نظر دولت چيست؟ اين ايراد بسيار مهم است. در فقدان چنين رويكرد مشخصي، اقدامات دولت كاملا اقتضايي خواهد شد و هيچ دستاورد روشن و پايداري نخواهد داشت. 
 
شايد مديريت كلي دولت اين نقد را وارد نداند، در اين صورت پاسخ روشني مي‌توان به آن داد، اينكه يك متن كوتاه و نه ده‌ها و صدها صفحه؛ از اين رويكرد به‌طور رسمي ارايه شود. البته نه آنچنان كلي كه همه دولت‌ها و همه افراد با هر گرايشي نيز آن را قبول داشته باشند. اگر چنين متني آمد، آنگاه مي‌توان عملكردهاي موجود را با آن محك زد. 
 
اگر درباره شواهد دسته اول بتوان چون و چرا كرد، درباره دسته دوم چه بايد گفت؟ كافي است كه به وضع قيمت‌ها به ويژه در حوزه خوراكي‌ها نگاهي بيندازيم. تنها قلمي كه هنوز از نردبان تند گراني بالا نرفت، نان است. كيست كه نداند شكاف قيمتي ميان نان و ساير اقلام چه عوارض شديدي خواهد داشت و چه هزينه‌هايي را از جيب دولت بر جامعه تحميل مي‌كند. بنابراين چاره‌اي ندارند جز اينكه در اولين فرصت، جلوي اتلاف منابع مزبور در عرضه نان را هم بگيرند و اين مشكل جديدي ايجاد خواهد كرد. 
 
گذشته از نان همه اقلام جهش قيمتي عجيبي داشته‌اند. نه فقط اقلام خوراكي كه وعده‌هاي داده‌شده درباره خودرو و تغيير سياست‌هاي آن، مساله بورس، سياست‌هاي مالياتي و قيمت‌گذاري روي كالا و… و بسياري ديگر از امور نشان مي‌دهد كه همه آن تبليغات و وعده‌هاي غير متعارف به صورت بومرنگ عمل كرده و به سوي وعده‌دهنده بازگشته است. در اين ميان مساله برجام بيش از ساير امور به چشم مي‌آيد. البته نمي‌خواهم بگويم كه به نتيجه نرسيدن آن تقصير ايران است. قطعا امريكايي‌ها زياده‌خواهي‌هاي خود را دارند ولي اين طبيعت روابط بين‌الملل است.
 
در هر حال خوب است قدري تامل شود كه اگر رسانه‌هاي رسمي و اصولگرا بخواهند اكنون نيز مثل سال گذشته عمل كنند، چه هجوم تبليغاتي درباره قيمت‌هاي برنج، روغن، مرغ، تخم‌مرغ، حبوبات، گوشت، تر‌بار و ميوه و اخيرا مخابرات و اينترنت، گاز و برق، بهداشت و درمان و دارو و… به راه مي‌انداختند؟ روشن است كه منتقدان وضع موجود نبايد مثل آنان رفتار كنند، ولي مردم در عرصه عمومي داوري‌هاي خود را دارند.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200