صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۳۳۲۶۹
تعداد نظرات: ۲۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۳ - ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ - 03 April 2022

بررسی شاخص های تمدنی غرب در جریان جنگ اوکراین

این شاخص ها که تمدن و فرهنگ اروپایی را جذاب کرده، عبارتند از: قانون مداری، احترام به طبیعت، صداقت، آزادی بیان، مقابله با نژاد پرستی و مقابله با سانسور و یا قواعدی مثل جدایی ورزش از سیاست که حاصل همین شاخص هاست.

 عصر ایران؛ میثم علیرضایی - جنگ اوکراین فرصتی برای بررسی بهتر تمدن غرب فراهم آورد چرا که در شرایط عادی و آرام، همه رفتاری متمدنانه دارند اما در بحران ها می توان رفتار بدون روتوش اشخاص و جوامع را تشخیص داد و شاخص های فرهنگ و تمدن یک جامعه را به چالش کشید.

کارکردهای تمدن

یکی کارکرد اساسی تمدن، زمانی است که بتواند در چالش ها، نظام های اجتماعی و انسانی را در چارچوب ارزش های خود حفظ نماید و از فروپاشی نجات دهد. مانند 8 سال مقاومت ایران در برابر عراق مسلح به بمب های شیمیایی آلمان، فرانسه، ایتالیا، اتریش، لوکزامبورگ و هلند و یا مقاومت مردم لندن در برابر بمباران های سهمگین آلمان در جنگ جهانی دوم.

ازسوی دیگر طبیعت تمدن چنان است که همواره می‌خواهد گسترش یابد و افراد بیشتری تابع آن شوند. فرهنگ پیچیده‌ای که با تمدن همراه است، گرایش به گسترش و نفوذ در فرهنگ های دیگر دارد و در بعضی مواقع آن‌ها را در خود هضم و محو می‌کند (نمونه این واقعیت تمدن چینی و نفوذ آن در کره، ژاپن، ویتنام و غیره است). بنابراین تمدن های بزرگ می توانند برای مردم آن، اعتبار و ثروت ایجاد نماید. چرا که اقشار مختلف و به تبع آن استعدادها و ثروتهای جوامع مختلف را به خود جذب می کند.

نکته دیگر این که با توجه به قدرت و نفوذ رسانه ها در دنیای امروز، برای جهان "غیر پیشرفته از نظر مادی" بسیار مشکل است که با خشونت مدرن جامعه متمدن مقابله کند. چون این کار به معنی مقابله با استانداردهای جهان متمدن است. می توان این موضوع را با یک مثال بهتر درک نمود.

تصور کنید هندوستان به هر بهانه ای به جزیره ای بی نام و نشان در آفریقا حمله کرده و 1000 نفر را بکشد و مقایسه کنید با اینکه طالبان به هر بهانه ای به یونان حمله کند و 1000 نفر را بکشد. کدامیک با محکومیت و مقابله بیشتری از سوی جامعه جهانی مواجه می شود؟ حتی اگر 1000 ساکن جزیره کشته شده، غالبا کودکان و غیرنظامیان باشند و 1000 یونانی کشته شده، از نظامیان آن باشند. حتی اگر هندوستان دلایل منطقی برای حمله خود نداشته باشد اما طالبان بتواند برای این حمله استثنائا دلایل منطقی و محکمه پسند ارائه نماید.

اگر بخش سخت افزاری (تکنولوژی) تمدن را کنار بگذارید، آنچه تمدن را زیبا، جذاب و تاثیرگذار و به تبع آن پایدار می کند، شاخص فرهنگ و اخلاق در آن است.

از آنجایی که فرهنگ و اخلاق در حکم نمای یک جامعه است و می تواند تمدن را به بهترین شکل معرفی نموده و به نمایش بگذارد؛ اروپا همواره تلاش نموده تا شاخص های جذابی برای فرهنگ و تمدن خود ایجاد نماید، تا به این وسیله بتواند کارکردهای تمدن را که در بالا به آن اشاره شد، برای خود محقق کند. اما همان طور که در مقدمه اشاره شد، بایستی این شاخص ها را در بحران ها و در چالش ها بررسی نمود.

این شاخص ها که تمدن و فرهنگ اروپایی را جذاب کرده، عبارتند از: قانون مداری، احترام به طبیعت، صداقت، آزادی بیان، مقابله با نژاد پرستی و مقابله با سانسور و یا قواعدی مثل جدایی ورزش از سیاست که حاصل همین شاخص هاست.


اما در جنگ روسیه و اوکراین، رفتار غرب کاملا متناقض با شاخص های مذکور بود. این تناقض را به لطف رسانه ها به صورت پراکنده، همه می دانند و در جریان وقایع آن قرار گرفته اند، آنچه در زیر آمده با هدف تجمیع خلاصه اتفاقات و ملاحظه یکجا با  طرح پرسش ها و مقایسه هایی برای بررسی بهتر تنظیم شده است.

  • قانون مداری و عدالت: مصادره اموال تجار روسی بدون تشکیل دادگاه بی طرف و حق دفاع برای متهمان.

  • آزادی بیان و مقابله با تفتیش عقاید: حذف هنرمندان سرشناسی نظیر "والری گرگیف"، رهبر روسی پرآوازه ارکستر از ارکستر فیلارمونیک مونیخ به دلیل اجبار به اعلام نظر در مورد پوتین و امتناع او از اظهار نظر؛ یا انتقاد تند فرانسه به کاریکاتور روسی که در آن یک بیمار اروپایی را به تصویر کشیده که آمریکا به آن روس هراسی را تزریق می کند. این را مقایسه کنید با انتشار کاریکاتور توهین آمیز به حضرت محمد (ص) - بزرگ ترین شخصیت مسلمانان با 1.8 میلیارد یعنی 2.5 برابر جمعیت کل اروپا – و دفاع فرانسه از کاریکاتوریست به اسم آزادی بیان.

  • مقابله با سانسور: حذف نام یوری گاگارین، اولین فضا نورد جهان از رویدادهای مربوط به فضانوردی و همچنین حذف دروس مربوط به داستایفسکی از دانشگاه میلان بیوکا به دلیل روس بودن این شخصیت ها

  • جدایی ورزش از سیاست: صدور بیانیه های مختلف علیه روسیه و خودداری از رویارویی با تیم های روسیه در میادین ورزشی. این در حالی است که فدراسیون های ورزشی ایران برای همین اقدام در برابر اسراییل مدام محروم و محکوم شده اند آن هم اسرائیلی که طبق قطعنامهٔ ۲۳۳۴ شورای امنیت سازمان ملل که در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶ بدون حتی یک مخالف ( از جمله آمریکا و انگلستان ) و با عوان «تخطی وقیح از قوانین بین‌الملل» محکوم شد.

  • احترام به طبیعت و حیوانات: انجمن های بین المللی که برای سگ ها و گربه ها تشکیل شده بود در اقدامی عجیب حتی گربه ها و سگ های روسی را از برنامه ها و رویدادهای خود حذف کردند. این در حالی است که حتی داعش در حکومت خود تفاوتی میان سگ و گربه ها و ملیتشان نگذاشته بود و مثلا سگ و گربه های بلاد کفر را از چیزی محروم نمی کرد.

  • تعهد و صداقت: سوییس اعلام کرد که بی طرفی را کنار می گذارد و دارایی های مربوط به روسیه را مسدود می کند. سوال اینجاست که چرا سوییس، دارایی های مافیا و قاچاقچیان انسان، مواد مخدر و اسلحه را هیچ گاه مسدود نکرد. چرا دارایی های قذافی و صدام را مسدود نکرد و در تمام این مدت بی طرفی و امنیت سپرده گذاری را تضمین کرده بود؟

  • حقوق بشر: در حالی از حقوق مردم اوکراین دفاع می شود ( و باید هم بشود) که عربستان در یک روز 81 نفر را اعدام نمود. خبرنگار خود را قطعه قطعه و در اسید حل کرد. ناتو افغانستان را به راحتی به طالبان فروخت و ... در کدام مورد غرب رفتاری صادقانه و متعهدانه به حقوق بشر و مسئولانه در برابر فجایع انسانی، نظیر غزه و یمن داشته است؟  
  • اصل برابری و مقابله با نژادپرستی: ده ها شخصیت و خبرنگار غربی درباره اینکه جنگ زده های اوکراین با افغانستان و روسیه و عراق تفاوت دارند و به دلیل داشتن چشم آبی و و موی بلوند و پوست سفید و تمدن اروپایی نباید مورد تهاجم و آوارگی قرار گیرند، سخن گفته اند. پرسش اصلی اینجاست اگر تمدن اروپا پرچم مقابله با نژادپرستی را برافراشته و تمدنی مبتنی بر حقوق بشر دارد، چطور خروجی این تمدن، این حجم از ابراز نظرهای نژاد پرستانه و تبعیض آمیز، آن هم در طبقه فرهیخته و دانش آموخته آن است؟

حال تمدن اروپا که خرده تمدن های زیادی را در خود ادغام کرده و گسترش جغرافیایی زیادی دارد، شباهت کم نظیری با امپراطوری رم پیدا کرده که علت انهدام و فروپاشی آن با افزایش پیروزی‌ها و تسلط بر ملت‌ها و سرزمین‌های زیاد، چند برابر شده بود. 
امپراطوری رم تمرکزی بر رشد و توسعه اخلاقیات و فرهنگ، همزمان و هم تراز با گسترش سخت افزاری ( تکنولوژی و جغرافیا ) تمدن خود نداشت و پس از سقوط قسطنطنیه توسط ترکان عثمانی در سال 1453 بعد از میلاد مسیح، تضعیف اقتصادی و عدم پشتیبانی اجتماعی دچار فروپاشی شد.

به قول استاد حسین کاظم زاده ایرانشهر ( 1262 – 1340 ) دیپلمات، نویسنده و کاندیدای جایزه صلح نوبل در سال 1955: «انحطاط اخلاقی همیشه پیش آهنگ انقراض تمدن‌ها بوده است.»

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۱
در انتظار بررسی: ۳۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۰:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
دوستان قضیه خیلی ساده هست
چشم آبی و موی بلوند کدومه؟
اونها میخواهند قبل از اینکه پوتین به خودشون حمله کنه ،سر جاش بنشونن.
اوکراین بیخ گوش اروپاست
یمن کجای اروپاست؟
اونها از هیچ چیز اوکراین دفاع نمیکنن،اوکراین از همه چیز اونا دفاع میکنه.چه تحلیلیه مه شما دارین
ناشناس
۰۰:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
فرهنگ یک جامعه در مقابل امنیت در درجه دوم اهمیت قرار دارد ، شما باید باشید و پیروز و غالب باشید و دشمنتان مغلوب باشد تا حرف از تمدن بزنید .
ابتدا باید به هر طریق ممکن پیروز شوید و بعد اخلاق گرایی را تبلیغ کنید.
این حرف در ظاهر درست نیست ، اما در عمل چاره ای جز این نداریم .
مثل قتل که کشتن یک انسان بی گناه محکوم است اما قتل یک سرباز متجاوز به وطن عملی قهرمانانه است .
در حالی که در نفس عمل تفاوتی وجود ندارد.
رضا
۰۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
سلام،آفرین بر نویسنده منصف .
ارسلان
۲۳:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
این مواردی که شما به آن ها اشاره کردید، نمونه فشرده ی توطئه های 43 سال گذشته علیه ایران و ایرانی (نه فقط جمهوری اسلامی) است.

چون این موارد فشرده و طول 4 هفته اتفاق افتاد دورویی غرب برای گروه کوچکی از مردم و نخبگان سیاسی و رسانه ای روشن شد. گروه زیادی که هضم رسانه های جریان اصلی شده اند و احتمال زیاد با این متن شما مخالف هستند و غرب را محق می دانند.

این موضع روسیه. موضع ایران که در این جنگ نابرابر رسانه ای-شناختی، در طول این 4 دهه، بسی پایین تر و میزان قربانیان آن بسی وسیع تر است.
ناشناس
۲۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
آفرین به نویسنده مقاله
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
سلام. مطالب درستی بود. البته چنین رفتاری از طرف سایر کشورها نیز برای موارد مشابه ممکن است اتفاق بیفتد. حتی ایران خودمان که بعضا شورترش هم بوده
سعید
۲۲:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
خیلی عالی و منصفانه
ممنون
علی
۲۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
مقاله از دیدگاه جالبی (جدا از بحث منافع ملی و اخلاقیات در حوزه روابط بین الملل) به موضوع مهمی پرداخته است. در نقد این دیدگاه، به نظر می رسد که دچار همان مشکل عمومی «دیدن غرب به صورت یک چیز یکپارچه و همگن» است. آنچه که این روزها به نام غرب شناخته می شود، و تک تک کشورهای آن، از «جامعه» های متعددی تشکیل شده است و هر جامعه دارای ویژگی های پسندیده و ناپسندی است، مثل پاس‌داشت آزادی بیان و همزمان اعمال محدودیت مستقیم و غیرمستقیم آن یا انواع یک بوم و دو هوا، دزدی، فساد، دروغ و ....
در این شرایط آنچه که باید مورد توجه باشد، درصد این ویژگی ها در یک تمدن ست. آیا مثلا در سراسر کشورهای اسلامی یا چین و ...، هر کدام از این ویژگی ها بیشتر پاس داشته می شوند؟
ناشناس
۲۱:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
لعنت لللر پوتین
ناشناس
۲۱:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
در همه جای دنیا زور خیلی وقت ها حرف اصلی را میزند. این استانداردهای دوگانه ای که گفتید شاید اگر فشار روانی و زور حکومتی نبود شکل نمی گرفت. همچنین در مقابل، رفتارهایی که انتظار داشتیم انجام دهند و ندادند چون زور و فشار نبود انجام ندادند. دنیا دنیای جنگله متاسفانه فقط الان ظاهرش یکم خوشگل تر شده.
ناشناس
۲۱:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
کراوات زده های اتو کشیده هر روز مستقیم یا غیر مستقیم در حال کشتن انسان های بی گناه هستند...
محمد
۲۱:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
سلام.
تحلیل واقع گرایانه ای ارایه کردید. برای ما ایرانیان شرق و غرب تفاوتی ندارد بلکه ذهنیتی که برای ما نسبت به این دو جبهه تشکیل شده است باعث سوگیری ما می شود. مطالعه و ارتقا سواد رسانه ای جامعه و همچنین توسعه ارتباطات بین المللی می تواند تصویری واقعی از جهان و شرق و غرب در ذهن جامعه ایجاد کنید و آنگاه شاید ارزشهای فرهنگی خودمان را اندکی باور کنیم.
علی
۲۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
هر چند که لیبرال دموکراسی‌های غربی ایرادات زیادی دارند ولی نباید انصاف را در نقد رها کرد. مشکل این مقاله در کاستن ارزش‌های غربی به چند مورد خاص و داوری نه چندان بی‌طرفانه در مورد عملکرد غرب در بحران اوکراین است.
ارزش‌هایی چون آزادی در انتخاب، قانون‌مداری، دموکراسی، آزادی بین، ایستادن در برابر زورگو، کمک به همنوع، عقلانیت را هم باید برشمرد. غرب در برخی از این ارزش‌ها ضعیف ظاهر شد و در برخی قوی و در برخی عملکرد بینابین داشت.
مثلا در قانون‌مداری و ایستادن در برابر زورگو، غرب یک‌صدا و قوی بود. در نهایت رفتار پوتین مغایر با قوانین بین‌الملل و اقدامی ظالمانه بر علیه آزادی و حق انتخاب یک کشور مستقل است. همچنین عقلانیت و دید استراتژیک غربی باعث جلوگیری از جنگ جهانی سوم هم شد.
فراموش نکنیم حدود ۱ میلیون پناهنده افغان، سوری و عراقی در اروپا زندگی میکنند و تامین سرپناه و حداقل زندگی آنها بر عهده دولت‌های غربیست که ما در بیرون گود نشسته و آنها را تخریب می‌کنیم.
خواهید گفت میلیون‌ها افغان در کشور ما هم زندگی می‌کنند ولی به یاد داشته باشید که وضعیت آن‌ها بیشتر شبیه مهاجر غیرقانونیست تا پناهنده و حمایت چندانی از آنها در کشور نداریم.
میثم
۲۰:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
البته آقا میثم ما هر چقدر هم از بی فرهنگی و..... اروپایی ها حرف بزنیم هیچی از ارزش هاشون کم نمیشه .اونا در شرایط خاص شاخص هاشون از صد اومده روی ۸۰ . اما باقی مردم جهان توی شرایط سخت از ۶۰ میشن ۲۰. شک نکن
ناشناس
۲۰:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
غرب بیشتر یک روتوش ظاهری هست. باطن ان چیزی دیگر هست که در بحران ها خودش را نشان می دهد. بحران جنگ اکراین نمونه ای از ظاهر فریبنده غرب هست. که می تواند برای غربگرایان داخلی درس تازه ای باشد اگرچه نمونه های دیگر زیادی هست که با مراجعه به تاریخ می تواند به راحتی پیدا کرد اگر بخواهند و واقعا بخواهند عینک خوشبینی به غرب را از چشچمان خودشان در بیارند وب ا عینک واقعیت ببنیند.
علی اکبر
۱۹:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
از تحلیل منصفانه واستدلالهای منطقی شما لذت بردیم.
ناشناس
۱۹:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
کدام آزادی بیان؟ شما می توانید وجود خداوند را انکار کنید، اما حق ندارید هولوکاست را انکار کنید. احترام به قانون؟! کشتن شهید سلیمانی طبق کدام قانون بین المللی بود؟ احترام به طبیعت؟ خبر ندارید زباله های هسته ای و آلودگی صنعتی و ضایعات کارخانه ها را چه می کنند؟! مقابله با نژادپرستی؟ فقط بلوندها آدم هستند و نه خاورمیانه ای ها. روسیه را می توانید تحریم کنید، اما اسراییل را نه. عصر ایران را چه می شود؟ آیا در جهان موازی زندگی می کنید؟
امیر اشکان
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
فقط ساده لوحان باور می کنن که تمدن غرب دارای ویژگیهای برتر اخلاقی و انسانی و فرهنگی است.
غرب همون گرگ درنده ای است که در دوران گذشته بوده ، منتها در عصر جدید با تضعیف قدرت سخت افزاریش و قیامت و اعلام استقلال ملت های تحت مستعمره ش ، ناچار به تغییر تاکتیک شد و اینبار پوستین بره زیبا و مهربانی را بر تن کرد تا ماهیت گرگ بودنش را مخفی کند .
در روز روشن همان بره بود و شب هنگام و در تاریکی ، به دریدن ملتها می پرداخت ( تاریکی رو معادل بگیرید با ایجاد تفرقه و جنگ بین کشورها و قومیت ها ، مبارزه با تروریسم و افراطی گرایی دست ساخته خودش، سرنگونی دیکتاتورها و نجات ظاهری ملتها و ... )

اما این بار در جنگ اوکراین اینقدر دستپاچه شد و ترسید که دیگه نتونست تاریکی مصنوعی ایجاد کنه و در همان روز روشن و‌جلو چشم جهانیان ، بخش هایی از پوستین زیبای بره ایش رو پاره کرد و چنگ و‌دندون های زشت و کریه گرگیش رو نشون داد.
ناشناس
۱۹:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
بسیار عالی بود. ممنون از نویسنده محترم.
بهروز
۱۸:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
آقا نویسنده این مقاله را بیشتر معرفی کنید. عجب زیبا و با دلایل خوب منظور خود را ارائه کرد.
حال همین منظور را بدید دست خطبای نماز جمعه و مسئولان حکومتی ما ببینید چگونه مطالب را بیان می کنند.
از نویسنده این مقاله بسیار متشکرم و از خواندن مطالب ایشان لذت بردم. از ایشان مطالب بیشتری بخوانیم.
ناشناس
۱۶:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
مردم دیدند با قطع برق در یکی ایالات متحده امریکا و هجوم فرهیختگان ساکن در غرب به فروشگاه ها تنها عامل پایداری به تمدن غرب همین دوربینهای مدار بسته و قوانین سختگیرانه ی غربی ها است .
تعداد کاراکترهای مجاز:1200