صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۱۲۵۲۶
تعداد نظرات: ۲۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۴ - ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - 13 November 2021
نقدی بر یک یادداشت

داعش خراسان، داعش لندن نیست

داعش لندن دیگر چه صیغه‌ای است؟ اگر نام خراسان با توجه به خاستگاه تاریخی و فرهنگی داعشِ شرقی انتخاب شده، به چه دلیل باید لندن را که مهد لیبرالیسم بوده، بچسبانیم به داعش؟

عصر ایران؛ هومان دوراندیش- روز پنج‌شنبه (20 آبان 1400) یادداشتی با عنوان «داعش شاخۀ خراسان؛ کدام خراسان؟» به قلم آقای رضا شاه‌ملکی در سایت عصر ایران منتشر شد که جان کلامش این بود: "داعش خراسان"، نامی نارواست و ما ایرانیان نباید اجازه بدهیم این گروه در دنیا به این نام نامیده شود.

اگرچه پرداختن به این مباحث پرطمطراق هویتی و گذشته‌گرایانه، واقعا ملال‌آور است، ولی در نقد نوشتۀ جناب شاه‌ملکی ذکر چند نکته ضروری است:

اول اینکه، نام هر گروهی را قاعدتا خود آن گروه انتخاب می‌کند. در اوایل انقلاب، سازمان مجاهدین خلق معترض بود که نام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، کپی‌برداری از نام آن‌هاست. این اعتراض روا بوده باشد یا ناروا، به هر حال تشکلی سیاسی در این کشور با نام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پدید آمد و دیگران هم آن را به همین نام نامیدند. و اگر چنین نمی‌کردند، چه باید می‌کردند؟ مورخین برای ثبت تاریخ، ناچار بودند از این گروه سیاسی با نام خودش یاد کنند نه با نام گروهی دیگر.

در کرۀ شمالی، حاکمیت از آن "حزب کارگران کره" است. بسیاری از منتقدین حکومت کرۀ شمالی، معتقدند این حزب به هیچ وجه در خدمت کارگران این کشور نیست. حتی آن را عامل اصلی سرکوب کارگران کرۀ شمالی می‌دانند. بر فرض که چنین باشد. در این صورت چه باید کرد؟ باید نامی جدید برای "حزب کارگران کره" انتخاب کنیم؟

اگر رسانه‌های غربی و یا مورخین چپگرا، نامی تازه برای حزب کارگران کره انتخاب می‌کردند و در رسانه‌هایشان از آن مثلا با عنوان فرضیِ "حزب کارگرستیز کرۀ شمالی" یاد می‌کردند، اقدامشان حرفه‌ای و قابل قبول بود؟ اینکه نام یک گروه را مطابق علائق خودمان تغییر دهیم و از آن گروه در رسانه‌ها و متون تاریخی، رسما با اسم مد نظر خودمان یاد کنیم، بریدن قبای واقعیت به مقراض ایدئولوژی مطلوب خودمان است.

نقشه ادعایی حکومت داعش 


واقعیت این است که الان گروهی افراطی و ستیزه‌جو در شرق ایران وجود دارد که خودش را "داعش خراسان" نامیده است و رسانه‌های جهان و ایران هم نمی‌توانند هر بار که می‌خواهند از این گروه یاد کنند، اسم دیگری برایش به کار ببرند؟

تازه اگر چنین کنند، داعش خراسان تبدیل می‌شود به گروهی که دهها نام دارد؛ چراکه بعید است نامی که واشنگتن پست و گاردین برای آن انتخاب می‌کنند، همان نامی باشد که عصر ایران و خبر آنلاین برای آن انتخاب کرده‌اند. در این صورت وقتی در خبرها یا تحلیل‌های سیاسی به گروه الف یا ب یا ج اشاره می‌شود، بسیاری از مخاطبان رسانه‌ها متوجه نمی‌شوند که منظور همان "داعش خراسان" است.

اما جدا از این نکتۀ فنی، نکتۀ دوم این است که "داعش خراسان" اسمی بی‌مسما و نامی بی‌بنیاد نیست. این گروه سُنی افراطی، مدافع خلافت اسلامی است. تفکر سیاسی مدافع خلافت، در طول تاریخ دو بخش خاورمیانه‌ای و خراسانی داشته است. داعش خراسان معتقد است ایران یک پرانتز بین این دو منطقه است. یعنی خلافت خاورمیانه را از خلافت خراسان و در واقع خلافت غربی را از خلافت شرقی جدا کرده است.

از نظر بسیاری از افراط‌گرایان سنی‌مذهب، از زمان صفویه پرانتزی به نام ایران موجب جدایی و دوپارگی تفکر و نظام خلافت در این منطقۀ جغرافیایی شده است. آن‌ها معتقدند این پرانتز باید حذف شود تا خلافت خراسانی و خاورمیانه‌ای یکپارچه شوند. بدیهی است که خراسان هم در این نگرش، فراتر از خراسان کنونی ایران است.

این رویاها روا باشند یا ناروا، واقعیت این است که ابوبکر بغدادی و یارانش در پی احیای خلافت غربی (شام و عراق) بودند و سران نه چندان شاخص داعش خراسان هم در پی احیای خلافت شرقی (خراسان بزرگ) هستند.

اگر روزی داعش در شرق و غرب ایران کاملاً مستقر شود، طبیعتا باید منتظر باشیم که داعشیان شرقی و غربی در پی حذف پرانتزی به نام ایران باشند که از زمان شاه اسماعیل صفوی در این منطقه ایجاد شده و اوقات آنان را تلخ کرده است!

خوشبختانه تحقق چنین آرزویی بعید است؛ چراکه اکنون از داعش شام و عراق در غرب ایران، چیز زیادی به جای نمانده است.

سوم اینکه، جناب شاه‌ملکی داد سخن سر داده‌اند که خراسان این مفاخر فرهنگی را داشته و ما ایرانیان چنین و چنان هستیم و داعش را نسزد که نام خراسان بر خود نهد. معلوم نیست ما تا کی می‌خواهیم با این رجزخوانی‌ها و فخرفروشی‌های تاریخی دلخوش باشیم.

این همه تعصب و تفاخر نسبت به گذشتۀ تاریخی‌مان، احتمالا ناشی از فلاکتی است که امروز دچار آنیم. وقتی امروز چیزی در چنته نداریم، ناچاریم قبای دیروز را محکم بچسبیم تا لااقل دیروز را از دست ندهیم.

میلیون‌ها ایرانی در دهه‌های گذشته ایران را ترک کرده‌اند. با مهاجرت و درخواست پناهندگی و حضور غیر قانونی در کشورهای غربی، قید زندگی در ایران را زده‌اند و به معنای دقیق کلمه، از ایران گریخته‌اند.

اگر این امکان برای همه مهیا بود، احتمالا دهها میلیون ایرانی دیگر هم زندگی در استرالیا و آلمان و سوئد و کانادا و آمریکا و کجا را به زندگی در ایران ترجیح می‌دادند. بدبختیِ ملی از این بالاتر؟

وقتی که نقد حال ما چنین است، بیاییم تعصب بورزیم که چرا مشتی افراط‌گرای ابله در خارج از مرزهای شرقی ایران، خودشان را داعش خراسان می‌دانند یا داعش چه و چه؟ نام آن‌ها هر چه باشد، چه دردی از ما دوا می‌کند؟

وانگهی اگر از سر هویت‌گراییِ تاریخی، به چیزی به نام خراسان بزرگ قائلیم و آن را جزو ایران بزرگ یا ایران فرهنگی می‌دانیم، این افراط‌گرایان سنی‌مذهب هم بخشی از مردمان همان خراسان بزرگ یا ایران فرهنگی‌اند.

اگر بحث بر سر این است که افراط‌گری آنان هیچ ربطی به اندیشه‌های مفاخر فرهنگی خراسان ندارد، اتفاقا باید به جناب ملک‌شاهی یادآور شد که "کافرکُشی" داعشی‌ها چندان هم بی‌ربط نیست به تفکر مفاخر فرهنگی خراسان.

مثلا مولانا به عنوان برجسته‌ترین چهرۀ عرفان خراسانی و مهم‌ترین عارف ایرانی، صریحا در مثنوی گفته است:

لاجرم کفار را خون شد مباح/ همچو وحشی پیش نُشّاب و رِماح.

یعنی خون کفار مباح است و آن‌ها را می‌توان مثل حیوان وحشی هدف تیر و نیزه قرار داد.

وحشی نوعی حیوان دشتی هم بوده، نشاب یعنی تیر، رماح یعنی نیزه‌ها. بزرگترین عارف خراسان برایش محرز بوده که کافر را می‌توان با نشاشیب (تیرها) از پای درآورد و با رُمح (نیزه) کشت؛ و این کار را مباح می‌دانست. یعنی کاری که نه حلال بوده نه حرام.

این تفکر افراطی و ستمگرانه، که کاملا هم غیر قرآنی و برخلاف آیات 8 و 9 سورۀ ممتحنه است، محصول تراوشات فکری یکی از مفاخر فرهنگی خراسان است. مگر داعش خراسان چه می‌گوید؟ این گروه هم معتقد به قتل کفار است و هر که را که مصداق "کافر" ببیند، به قتل می‌رساند یا قتلش را بلامانع می‌داند.

بنابراین بهتر است چشم‌بسته و بر مبنای کلیشه‌های فرهنگی، از مفاخر گذشتۀ خودمان یکسره تمجید نکنیم. در کلام این مفاخر، انبوهی از آموزه‌های نادرست است که علت صدورشان هر چه بوده باشد، دلیلی در تایید آن‌ها یافت نمی‌شود. آنچه عرفا گفته‌اند، بعضا نه با علم جور درمی‌آید نه با عقل سلیم نه با حقوق بشر و نه حتی با آموزه‌های قرآنی.


تحقیر اعراب در شاهنامۀ فردوسی هم، اگرچه واکنشی بوده به ظلم و نژادپرستی امویان، ولی امروزه به عنوان سخنانی جدا از زمینۀ تاریخی‌شان، پذیرفتنی نیست. حتی در همان زمان هم، اگر فردوسی از منظری بالاتر به ماجرا نگاه می‌کرد، درمی‌یافت که روزگاری ایرانیان بر جهان سرآمدی داشتند و امپراتوری‌شان را بسط می‌دادند و در زمانۀ او نیز نوبت به اعراب رسیده بود.

روزگار همین است: یوم لک، یوم علیک. در قرآن هم آمده است: تلکَ الایّامُ نُداولُها بَینَ النّاس (این روزگار را در میان مردم می‌گردانیم). در زمانۀ فردوسی نوبت به اعراب رسیده بود و در عصر هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان، نوبت ایرانیان بود.

البته که فردوسی و مولانا جزو مفاخر ایران و خراسان هستند، ولی دامن اندیشۀ این بزرگان از نقد بری نیست (چه نقد خرد چه نقد رادیکال). بویژه عرفا، اگر در اقوالشان دقیق‌تر شویم، می‌توانیم رگه‌هایی کاملاً غیر دموکراتیک و بعضا انسان‌ستیزانه را در اندیشۀ آنان پیدا کنیم. این انسان‌ستیزی هم طبیعتا شامل حال "کفار" می‌شد.

با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از عرفا سنی‌مذهب بودند، بنابراین عجیب نیست که دست کم علمای گروه داعش در شرق و غرب ایران، متاثر از عرفایی بوده باشند که ما خوش داریم امروزه چشم‌بسته و بدون هر گونه نقدی، یکسره از آنان تجلیل کنیم و به عالم و آدم فخر بفروشیم که این‌ها بزرگان ما در عصر قدیم بودند و چشم‌وچراغ ایران و خراسانند!

چهارم اینکه، جناب ملک‌شاهی فرموده‌اند چرا داعش خراسان «شاخۀ لندن یا ریاض یا کراچی» نباشد. از حیث نفس افراطی‌گری به نام دین، داعش خراسان اگر بتواند حکومت تاسیس کند، قطعا شباهت‌های قابل توجهی با حکومت فعلی عربستان خواهد داشت. اما مسئله این است که داعش خراسان متعلق به منطقۀ خراسان بزرگ است و همین موجب تفاوت‌هایی بین آن‌ها و افراطیون حاکم بر حجاز می‌شود.

این تعلق جغرافیایی، موجب شده نام این گروه "داعش خراسان" شود. شاید اگر این گروه در عربستان پدید می‌آمد، نام "داعش حجاز" را برای خودش انتخاب می‌کرد.

اما داعش لندن دیگر چه صیغه‌ای است؟ اگر نام خراسان با توجه به خاستگاه تاریخی و فرهنگی داعشِ شرقی انتخاب شده، به چه دلیل باید لندن را که مهد لیبرالیسم بوده، بچسبانیم به داعش؟

اگر عناوینی مثل سوسیالیسم و لیبرالیسم لندنی را در نوشته‌هایمان به کار ببریم، ممکن است گفتارمان غنای تئوریک چندانی نداشته باشد، ولی دست کم بیراه نگفته‌ایم.

لندن شهری بوده که لیبرال‌ها و سوسیالیست‌ها و مارکسیست‌های اروپایی در کافه‌هایش آزادانه در کنار هم می‌نشستند و بحث می‌کردند و مقاله می‌نوشتند و تزهای غلط و درست صادر می‌کردند و نوشته‌های مطبوعاتی‌شان را برای همدیگر می‌خواندند.

لندن یکی از کانون‌های اصلی شکل‌گیری جهان جدید بوده است. در چند قرن اخیر، تجدد و ترقی از در و دیوار تاریخ این شهر می‌بارد. آزادی مذهبی، ویژگی بارز شهر لندن است. مسلمین، چه شیعه چه سنی، در لندن مراکز و مساجد خودشان را دارند. انبوه مراکز فرهنگی اسلامی در لندن، از چشم هیچ منصفی دور نمی‌ماند. به قول عطاءالله مهاجرانی، در ماه محرم فریاد "یا حسین" در لندن طنین‌انداز می‌شود.

اگر داعش خراسان بتواند حکومت تشکیل دهد، فریاد "یا حسین" شیعیان را با نشاشیب مدرن خاموش می‌کند. اینکه داعش خراسان را داعش لندن بنامیم، ناشی از کوته‌نظری تاریخی و فرهنگی و البته کورچشمی ایدئولوژیک و احتمالا خوش‌رقصی برای راستگرایان افراطی داخل کشور است.

سایت "حوزه‌نیوز" در 21 مهر 1397 در خبری با عنوان "آمار مساجد و مسلمانان در بریتانیا رو به افزایش است"، نوشته است: «سخنگوی یکی از روزنامه های محلی بریتانیا اعلام کرد: در سال های اخیر شاهد رشد قابل توجه مساجد و اماکن دینی و مصلی ها در بریتانیا هستیم تا جایی که طبق آمارها لندن اسلامی‌تر از بسیاری از سرزمین‌های مسلمان است.

به گزارش سرویس بین‌الملل خبرگزاری «حوزه» به نقل از lesobservateurs.ch، سخنگوی یکی از روزنامه های محلی بریتانیا اعلام کرد: در سال های اخیر شاهد آن هستیم که حتی در کم‌جمعیت‌ترین و ساکت‌ترین محله‌های شمال بریتانیا نیز مساجد جدید ظاهر شده و روز به روز به تعداد مسلمانان در بریتانیا افزوده می شود.

وی گفت: طبق آمارهای منتشر شده از سازمان‌های مطالعاتی، لندن با دارا بودن حدود 100 دادگاه اسلامی فعال و نیز 423 مسجد، اسلامی‌تر از بسیاری از دیگر شهرهای بلاد اسلامی است.»


و یا سایت دانشگاه ادیان و مذاهب در گزارشی به تاریخ 26 فروردین 1396 آورده است: « به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب به نقل از خبرگزاری مهر، موسسه گیت استون در رابطه با تغییر دیدگاه مردم در رابطه با مذهب نوشت: شهر لندن در مقایسه با مجموع بعضی کشورهای مسلمان نیز اسلامی‌تر است. ۴۲۳ مسجد جدید اخیراً در این شهر ساخته‌شده است و ۵۰۰ کلیسا به تعطیلی کشیده شده‌اند. برای مثال کلیسای متحد هایت توسط جامعۀ مسلمانان مصری در لندن خریداری‌شده و به مسجد تبدیل ‌شده است. و یا اینکه کلیسای سنت پیتر به مسجد مدینه تبدیل گردید. مسجد بریک لین نیز به‌جای یک کلیسای سابق ... تأسیس ‌شده است. گفته می‌شود که نه‌تنها ساختمان‌ها تغییر کاربری داده‌اند، بلکه بسیاری از مردم نیز به اسلام گرویده‌اند. و گرایش مردم لندن به دین اسلام دو برابر شده است".

این در حالی است که بسیاری از مساجد لندن با مشکل افزایش جمعیت و کمبود ظرفیت روبرو هستند. به‌طوری‌که بعضی مساجد مجبور هستند نماز جماعت روز جمعه را در خیابان‌ها برگزار کنند. بعضی تحلیل‌گران نیز معتقدند در ۲۰ سال آینده نمازگزاران مساجد بسیار بیشتر از مسیحیان شرکت‌کننده در مراسم کلیسا خواهند بود.

تخمین زده ‌شده که تا سال ۲۰۲۰ تعداد نمازگزاران در مساجد لندن به حداقل ۶۸۳ هزار نفر برسد در حالی ‌که تعداد مسیحیان شرکت‌کننده در مراسم کلیسا به ۶۷۹ هزار نفر کاهش خواهد یافت.»

باری اسلام، چه اسلام شیعی چه اسلام سنی، در لندن از حق حیات و حق رشد برخوردار است.

جناب ملک‌شاهی چه بپسندند چه نپسندند، لندن در تاریخ سیاسی جهان پایتخت لیبرالیسم بوده است و دقیقا به همین دلیل کسی در این بارانشهرِ سرشار از آزادی، نگران افزایش جمعیت سنی‌ها یا شیعیان و یا مخالف ساخت مسجد از سوی اهل سنت یا اهل تشیع نیست.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۳۶
غیر قابل انتشار: ۰
بی نام
۰۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۳
عالی.
علی
۰۰:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۳
البته من ارتباط این موضوع با مقاله آقای شاه ملکی را نمی فهمم. مطلب ایشان اشاره به این دارد که قدرت رسانه ای در ایران هراسی و ایجاد این القا که ایران و خوراسان و داعش در کنار یک دیگر هستند بسیار فعال عمل می کنند و ما نباید در این دام بیافتیم. چه ارتباطی دار دبه وضع امروز کشور؟ اگر چه وضعیت غیرقابل تحمل کشور قابل انکار نیست. اما آن باید بگونه ای دیگر نقد شود نه با نفی مطلب آقای شاه ملکی
هیوا
۲۳:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
واقعا این است قلم بی تعصب و لیبرال ایران امروز ما بە این تفکر نیاز دارد نە تفکرات ایرانشهری و دیگر ستیزی و ناروادری
ناشناس
۲۳:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
واقعا متاسفم از طرز فکرتون آقای دوراندیش. سوالی ازتون دارم: اگه عده ای از اشرار محله تان جمع شوند و نام خود را بگذارند مثلا دوراندیش ها یا دوراندیش بند یا همچین چیزی، شما اعتراض میکنید یا برایشان کف میزنید؟!
علی
۲۲:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
نکند وضعیت روحی و نفسانی ما به نحوی درآمده باشد که این آیات و ابیات باعث ضلالت ما شده باشد.
آفتاب آمد دلیل آفتاب
لندنی که مبدع خباثت بارترین اعتقادات و رفتارهای شیطانی در عصر حاضر بوده، لندنی که جنایاتش در تاریخ بشریت بی سابقه بوده و لندنی که مراکز شیعی آن مهد اختلاف و ایجاد جنایت میشه، لندنی که مراکز تسننش مهد تکفیر و کشتار میشه از دید برخی بارانشهر سرشار از آزادی میشه.
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ حج 46
آيا آنان در زمين سير نكردند تا دل‌هايى داشته باشند كه با آن حقيقت را درك كنند، يا گوش‌هايى كه با آن حقيقت را بشنوند؟ البتّه چشم‌هاى آنان كور نيست، لكن دل‌هايى كه در سينه دارند نابينا است.
ناشناس
۲۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
کاری با درست یا غلط بودن مطلب آقای ملکشاهی ندارم؛
ولی چی شده که جناب دوراندیش اینچنین از اصطلاح داعش لندن برآشفتن که مولانا و فردوسی و سایر عرفا رو ناجوانمردانه زیر سوال بردن؟
معلومه ایشون حتی شاهنامه رو هم درست و دقیق نخوندن که حرف از تحقیر اعراب میزنن. چون اگه درست خونده بودن میدونستن ابیاتی که احتمالا در فضای مجازی دیدن، الحاقی هستن و مربوط به فردوسی نیستن.
در مورد مولانا هم قطعا نمیتونن یک بیت بیارن و افکار انسان بزرگی چون او رو نقد کنن!

لندن شاید مهد لیبرالیسم اروپایی ها باشه
ولی برای ایرانی ها چیزی جز سیاست ورزی، سرکوب، چپاول و استعمار رو یادآوری نمیکنه!
حمید
۲۱:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
بسیار عالی و منصفانه
ناشناس
۲۰:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
این اخرهای متن مرای غلغلک داد که داعش لندن چندان هم بی ربط نیست چون خیلی از این داعشی های امروز از لندن و پاریس و برلین ووین و مادرید برخاسته اند و چشم آبی و مو بور هستند...
ناشناس
۱۹:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
بعید میدانم حتا یکبار شاهنامه را خوانده باشید!
ناشناس
۱۸:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
نویسنده به احتمال زیاد در اروپا زندگی نکرده. یکی از نگرانی‌های اصلی کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس افزایش تعداد مسلمانان هست. به همین دلیل نویسنده در جریان نیست که اتفاقا دولت‌های اروپایی تا چه حد از این افزایش در هراس هستند. به عنوان نمونه شما را ارجاع میدهم به نامه ی اخیر بعضی نظامیان و سیاسیون فرانسوی در خصوص افزایش خطر مسلمانان.
ناشناس
۱۸:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
هومان دوراندیش خودش، خودش را نقض می کند. داعشی ها خود را داعش نمی نامند. دولت اسلامی می نامند و با داعش نامیدن هم مخالف اند. پس چرا هومان دوراندیش آنها را داعش می نامد؟
علي
۱۷:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
الان اقای هومان دور اندیش با این تخریب تتمه تعلق هویت ملی به چی میخئاهید برسید؟بسیاری از بزرگان همچو اقای کزازی هم گفتند ان شعر کذایی مال فردوسی نبوده.ایا شما از این مطلع نبودید؟آب به اسیاب پان ها میریزید
محمدرضا
۱۷:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
با سلام
جناب هومان دور اندیش
این که لندن چه بوده و چگونه الان مسلمانان در آن روزگار سپری می کنند و آزادند شاید به این علت باشد که مالکیت این بستر با ملکه بریتانیا که سر دسته ماسون ها است می باشد و این ملکه و دار و دسته اش هستند که مهره های خود را در بلاد مسلمین بعلت کچ فهمی و نادانی عوام و خواص بعنوان حاکم گمارده اند و با مهره های خود چهره ی خشن و ضد بشری از مسلمین و جوامع مسلمین دردنیا ارائه می کنند.
این انگلیسی زبان ها را می خواهی عمیق تر بشناسی بهتر است به فیلم های تاریخی و جنگهای که داشته اند و کرده اند مراجعه بفرمایید تا شما هم مثل نویسنده مقاله دانش لندن از آن طرف بام نیفتی. این ها هم وحشی هستند منتها با کت و شلوار و کراوات ، این یادتان نرود.
ملت مظلوم ایران، افغانستان ، عراق ، پاکستان و ... اگر داعش رشد می کند بعلت وجود دست نشانده هایی است که درس شان را در دانشگاه های انگلستان، آمریکا و ... تحت حمایت سرویس های MI6 , CIA طی نموده اند و در حوزه های علمیه و مکتب های اسلامی نفوذ کرده اند و قابل شناسایی هم نیستند چه بسا که فلان آیت الله یا فلان ماموستا یا امیرالمؤمنین یا مفتی اعظم نفوذی این سرویس ها باشند و چهره اسلام را با صدور فتواهای نادرست و معیوب و ضد بشری مخدوش می نمایند.

چون ۱۰۰ پیش انگلیسی زبان ها است هر کاری بخواهند انجام خواهند داد شک نکنید.
ناشناس
۱۷:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
این نوشته در کنار نکات درستش پر از اشکالات فقهی و سیاسی است اما بندی که بسیار درد آور است فلاکت زده خواندن دوره کنونی ایران نسبت به گذشته است! واقعاً ایران امروز به خاطر گرفتاریهای اقتصادی ریز و درشتش سزاوار واژه فلاکت است! اگر چنین بود آیا غرب برای مهار برنامه های هسته ای، دفاعی و سیاسی ایران اینچنین صف می بست!؟ آگر اینطور بود در عرصه های ورزشی در سطح آسیا در غالب رشته های معروف رتبه های اول تا سوم را به خودش اختصاص میداد؟! یا در تزریق همین واکسن کرونا یکی از بالاترین آمارها را در بین کشورهای جهان داشت؟! قدری انصاف انتظار زیادی نیست...
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
ببخشید، یک سوال:
کلمه داعش مخفف اصطلاح "دولت اسلامی عراق و شام" هست و تا جایی که شنیده ایم خود داعشیان از این کلمه داعش متنفر بوده و در مناطق تحت کنترلشان در عراق و سوریه استفاده از این کلمه ممنوع بوده است. حال شما بفرمایید داعش خراسان یا لندن یا کراچی یعنی چه؟ درست مثل این است که بگوییم تخم مرغ کبوتر !! یا بره شتر !! یا گوساله گوسفند !!
ناشناس
۱۶:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
خیلی خوب بود ممنون
ali
۱۶:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
"اینکه داعش خراسان را داعش لندن بنامیم، ناشی از کوته‌نظری تاریخی و فرهنگی و البته کورچشمی ایدئولوژیک و احتمالا خوش‌رقصی برای راستگرایان افراطی داخل کشور است."
عالی بود، عالی!!
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
حرفتان متین اما در مورد پاراگراف آخر باید بگوییم که در این زمینه باید نگران باشند که اگر دیر بجنبند همه چیز خود را بر سر این عدم نگرانی میدهند
ناشناس
۱۶:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
نقد کامل و عالی
علی شوش
۱۵:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
بسیار منصفانه. لذت بردم
محتسب
۱۵:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
پاسخ این جناب کاملا بی‌ربط به سخن آن جناب بود
بحث آن جناب بر سر سرقت اجزای هویتی تمدن ما بود
پاسخ این جناب بر سر هویت‌سازی لندن بود. و چه بی‌ربط
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
درود به شرفت آقای هومان دوراندیش
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
بنظر منم درسته. نباید اجازه سو استفاده از عناوین ایرانی روداد. اونا سو استفاده می کنن ولی اینکه ما خودمون بهش دامن بزنیم یه بحث دیگه س
تعداد کاراکترهای مجاز:1200