کیفیت پایین
کیفیت خوب
عصر ایران؛ زینب رحیمی ــ حسن ظهوری ــ ساعت پنج عصر دوم تیر ۱۴۰۰ بود که به سمت روستای بیگمقلعه در نقده حرکت کردیم. قرار بود ۳۸ دقیقه دیگر برسیم به کارگاه ستاد احیای دریاچه ارومیه به صرف ناهار اما هرگز نرسیدیم.
اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست در چند کیلومتری بیگمقلعه به دلیل نقص فنی اتوبوس و نداشتن ترمز و ناتوانی راننده در کنترل خودرو، حدود ساعت پنج و ۳۰ دقیقه واژگون شد.
مهشاد کریمی خبرنگار محیط زیست ایسنا و ریحانه یاسینی خبرنگار چند رسانهای ایرنا جان باختند.
تور مطبوعاتی خبرنگاران به ارومیه، با دعوت سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه و با برنامهریزی این دو نهاد برگزار شد. روز چهارشنبه دوم تیرماه، بعد از ورود به ارومیه حوالی ساعت ۸ صبح، بلافاصله با اتوبوس راهی پیرانشهر شدند تا از پروژه انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه بازدید کردیم که این اتوبوس برخلاف زمانبندی ستاد احیای دریاچه ارومیه، مسیر دو ساعته ارومیه به پیرانشهر را در چهار ساعت طی کرد و ما خبرنگاران به جای ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح، حدود ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر به سد کانیسیب رسیدیم که به دلیل سرعت پایین اتوبوس بود.
در ادامه، از تونل در حال ساخت انتقال آب زاب بازدید کردیم و در نهایت در ساعت چهار و ۳۰ دقیقه عصر از تونل بالا آمدیم و ساعت پنج راهی روستای بیگمقلعه شدیم از جادهای ناایمن، پرپیچ و خم و شیبدار که تردد اتوبوس در آن ممنوع است. قرار بود حدود نیم ساعت بعد به کارگاه خروجی تونل انتقال آب برسیم اما شاید پنج دقیقه قبل از رسیدن به مقصد اتوبوسمان به دلیل نقص فنی و نداشتن ترمز، از کنترل راننده خارج و واژگون شد.
آنجا بود که دنیا روی سرمان خراب شد. خاک همهجا را فراگرفت. اتوبوس روی دیواره سمت چپ سقوط کرد. تعدادی از خبرنگاران مصدوم شدند. آشکار است که اتوبوس خبرنگاران واژگون نمیشد و مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی از میان ما نمیرفتند تنها اگر ستاد احیای دریاچه ارومیه و سازمان محیط زیست رسم مهماننوازی را به جا میآوردند و اتوبوس استانداردی برای خبرنگاران میگرفتند و اگر ما را از مسیر ایمن به مقصد میرساندند.
در گزارش ویدیویی پیش رو، خبرنگاران عصر ایران که در اتوبوس حضور داشتند، مسیر ناایمنی را که ستاد احیای دریاچه ارومیه خبرنگاران را از آن مسیر برد، با جزییات تشریح و مسیر دسترسی ایمن به نقده را نشان میدهند و ثابت میکنند مهشاد و ریحانه چطور قربانی اهمال و سفر غیر مسئولانه ستاد احیای دریاچه ارومیه و سازمان محیط زیست شدند.
من اول از همه تالم و تاسف خودم رو نسبت به فوت این دو خبرنگار ابراز میکنم ما هر سال شاهد این اتفاق های دلخرلش هستیم .اتوبوس داخل دانشگاه ، اتوبوسی که شاگردان را برای بازدید میبرد و صدها مورد دیگر ...
ولی کسی به اصل مشکل اشاره نکرد یکی راننده اتوبوس دیگری ستاد احیای دریاچه و آن یکی ...
در اصل همه بخاطر فقر و نداشتن توان و قدرت مالی برای برطرف کردن مشکلات شان بوده ، خرید یک جفت لنت ترمز ، بازدید ماشین و رفع ایرادات بله همه در قبال توان مالی امکان پذیر است کسی که برای تامین مایحتاج زندگی اولیه مشکل دارد تامین قطعات برای خودرو را هر ماه عقب میاندازد تا بتوتند دردی موا کند و متاسفانه شاهد چنین وقایع دلخراشی میشویم
به امید روزی که بتوانیم بدون دغدغه و با بهترین امکانات عزیزانمان را به سفر و بازدید و هر جایی لازم بود بفرستیم
ایمنی تو دنیا تبدیل به مهمترین بخش تو فرآیند عمران شده که متاسفانه تو ایران مسولین و بعضی از مهندسین و پیمانکاران ما هم حتی چیزی در موردش نشنیدن !!
قصد تطهیر مسوولان بی مسولیت صد در صد مقصر را ندارم ها،
اما اگر اتوبوس صندلی هاش کمربند داشت و خودتون هم به فکر ایمنی و امنیت خودتون میبودید و کمربندهاتون را میبستید، نهایتا یه کوفتگی شانه و گردن بهتون وارد مییشد.
بهتره به جای فقط مقصر پیدا کردن و کوبیدنش، یه عبرت عاقلانه و مثبت هم بگیرید و بگیریم و به جامعه منتقل کنید، بلکه مردم کمربند بستن را جدی بگیرند و درصد صدمه خوردن ها توی تصادفات کمتر بشه
آیا وقت آن نرسیده همه در این کشور دست از سیاست بازی و هیاهو سازی بردارند؟
دیگر چه مانده در زیر فشار اختلافات سیاسی و تبلیغات ژورنالیستی، از این همه استاد و مدیر و مدبر و خبرنگار و مدافع این و آن و سمینار و جلسه چه بیرون زد؟
کشوری سوخته با مدعیان بزرگ
بقیه آدم نیستند؟ فقط اینها آدمن و بچههاشون؟
در هر صورت خوشحالم که صدای آقای ظهوری رو میشنوم؛ تندرست باشی برادر.
این طرح از وزارت نیرو و شرکت آب نیرو هست و ستاد احیا بهتر بودکه خودشان را قاطی نمی کردند
من اگر جای برنامه ریز این سفر بودم اول صبح بعد از فرود هواپیما به کارگاه نقده می رفتم و لااقل یک صبحانه را در کارگاه به مهمانان می دادم