صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۸۵۸۲۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۰ - 25 May 2021

ميان آن مرگ واين مرگ چقدر فاصله است؟

بر اساس آمارهاي ذکر شده در اين يادداشت، وقتی ثروت كشور در هر گوشه ومكانی مورد طمع غارتگران و بدخواهان است، بايد هم رئيس جمهور در توصيف مملكت داري خود بگويد "نگذاشتيم قحطي شود".

عصر ایران؛ سجادبهزادی- آمارهایي از بحران در اکثر اجزاء سيستم، جامعه را احاطه كرده است و روزانه چون خوره به جان انسان ها افتاده است و اين آمارها زندگي را گاهي از معنا تهي مي كند؛ اما بيشتر ما به آنها عادت كرده ايم وزندگي نجيبانه اي با آن داريم. مانند زندگي يك شهروند افغاني در همسايه ما كه روزانه خبر مرگ غیرعادی، ترور و جنگ را می شنود و گاهي هم با چشم خود مي بيند وبه آن عادت دارد.

فكر مي كنيد میان آن بحران و مرگ حقيقي در جامعه افغانستان با اين بحران و مرگ تدريجي در جامعه ايران چقدر فاصله است؟

آمار برخي از اين  بحران ها، كه تنها طي تنها دو ماه نخست سال جاري در رسانه ها منتشر شده است را با هم مرور مي كنيم:

رئيس جمهور مي گويد "اینکه دولتی در شرایط سخت، اقتصاد را سالم و بدون حاشیه‌های سال‌های قبل پیش می‌برد، باعث افتخار است. در دولت قبل میلیاردها تومان پول مردم را بردند و معلوم نشد چه شده است".

شهردار تهران مي گويد "در زمان قاليباف تونل ۱۲۵میلیاردی، ۷۲۵ میلیارد تمام شد".

عده اي ديگر مدعي بودند مجلس انقلابي با دست بردن مخفيانه در جداول بودجه حداقل ۷۸۲۵ میلیارد تومان تقلب در بودجه به نفع فعالان "انقلابی"داشته است.

سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مدعي است "۹۰ هزار میلیارد تومان معوقه بانکی در دست ۱۱ نفر است".

اسحاق جهانگیری معاون اول رئيس جمهور مي گويد "دولت‌های احمدی‌نژاد بیش از ۲۲ میلیارد دلار را در کشوری سپرده‌گذاری کردند تا آن کشور ۱۷ میلیارد دلار به آنها فاینانس دهد. مشخص نیست چرا باید پول نقد به عنوان تضمین ارائه می‌دادند. وقتی که دولت تدبیر و امید روی کار آمد و می‌خواست این روش را اصلاح کند آن کشور اعلام کرد که امکان لغو قرارداد وجود ندارد و ما نیز ناچار شدیم به همان شیوه غلط ادامه دهیم".

عباس آخوندی وزير راه وشهرسازي مي گويد "در کشوری که همه برای به دست آوردن یک دلار تلاش می‌کنند ۱۵ میلیارد دلار ظرف سه سال از کشور خارج شده‌ است. همچنين ۳۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار و ۷ میلیون و ۶۱۲ هزار سکه بهار ازادی و ۶۰ تن طلا در کشور گم شده است".

فرشاد مومنی اقتصاددان واستاد دانشگاه با استناد به برآوردهای رسمی می‌گوید "طی ۳۰سال گذشته ایران ۳۳۰میلیارد دلار از منابع ارزی خود را صرف پدیده‌ای به نام کنترل نرخ ارز کرده است و در ۳۰ ساله‌ منتهی به ۱۳۹۶ در اثر نابخردی‌ها و دامن زدن به سوداگری و دلالی و تشویق فعالیت‌های غیر مولد معادل ۲۵۰ میلیارد دلار کشور در قالب ساختمان‌های بلا استفاده و خانه‌های خالی دچار اتلاف منابع شده است".

در خبرها آمده است ۹۰ میلیارد دلار، درآمد نفتی بلوکه شده ایران است و امروزه در حالی که بیش ۱۷۰ کشور جهان تورم‌های تک رقمی و بیش از ۱۵۰ کشور جهان تورم‌های زیر ۵ درصد دارند، ایران با نرخ تورم ۴۸ درصدی نقطه به نقطه، ششمین تورم بالا در بین همه کشورهای جهان را دارا است.

بنظر مي رسد جامعه ايران به شنیدن اين گونه آمارها كه هر كدام يك بحران است، عادت كرده و با آن زندگي مطيعانه اي دارد.  فوكو اعتقاد داشت: "فرد وقتي به انقياد گرفتار مي شود مطيع و آماده است تا تسلط قدرت را بپذيرد".  جامعه ما نیز در انقياد آمارها گرفتار آمده و مطیعانه به قدرتِ فساد گردن نهاده است.

اين آمارها وبحران هاي جامعه ايران، در ميان هياهوي انسان پسامدرن كه هر روز تحولي عظيم وشگفت در جهان خلق مي كند چه معنا ومفهومي براي توسعه و آينده اين سرزمين خواهد داشت؟ دولت ها وقدرت ها در ايران، خواستگاه ونقش خود را در ضمن اين آمارها وبحران ها چگونه تعريف مي كنند وچرا كسي پاسخگو نيست؟

در غرب و حتي برخي كشورهاي شرق مانند كره و ژاپن بارها شاهد بوده ایم که بعد از اتفاقات منفی كوچك، مقامات مرتبط با آن از سمت خود استعفا داده‌اند؛ بر این روال هر یک از آمارها وبحران هايي كه در اين يادداشت آمده باید براي ساقط كردن واستعفاي دسته جمعي يك دولت كافي باشد اما نظام سياسي ما هرگز اين فرهنگ را نپذيرفته است.

وقتی وضعيت اين باشد و بر اساس آمارهاي ذکر شده در اين يادداشت، ثروت كشور در هر گوشه ومكانی مورد طمع غارتگران و بدخواهان باشد، بايد هم رئيس جمهور در توصيف هنر مملكت داري خود بگويد "نگذاشتيم قحطي شود".

حدود ۱۱۸ سال پیش بشر اولین پروازش را روی زمین انجام داد و امروز اولین پرواز در سطح مریخ توسط چين و آمريكا رقم خورد. برای ما قابل تصور نيست كه ۱۱۸ سال بعد علم تا کجا پیش خواهد رفت، در حالی كه امروز ما همچنان در انقياد نيازهاي نخستين خود مانند برق وآب هستيم و هم زمان آمار نجومي ديگري از بحراني ديگر از راه مي رسد و اينبار سودحاصل از ارزهاي ديجيتال روح وجسم جامعه را بهم ريخته است.

فكر مي كنيد میان آن بحران و مرگ حقيقي در جامعه افغانستان با اين بحران و مرگ تدريجي در جامعه ايران چقدر فاصله است؟

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۲۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۰:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۴
مرگ حقیقی بهتر از مرگ تدریجی است
تعداد کاراکترهای مجاز:1200