عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سرمربی تیم ملی اسکی زنان در رشتۀ آلپاین نتوانسته بازیکنان و اعضای تیم را در سفر به جام جهانی ایتالیا همراهی کند. چرا؟ چون همسر خانم سمیرا زرگری به او اجازۀ خروج از کشور را نداده بود و ناچار از فرودگاه به خانه بازگشت. (این که خبر را اول بار یک روزنامۀ چاپی معتبر -شرق- منتشر کرده هم به لحاظ رسانهای قابل توجه است. چون رسانههای چاپی و کاغذی ما بیش از حد به اخبار خبرگزاریهای رسمی و غالبا با بودجههای دولتی و عمومی متکی شدهاند).
البته این چندمین بار است که چنین اتفاقی رخ میدهد و یک زن ورزشکار از حضور در یک مسابقۀ بینالمللی بازمیماند چون خروج زن شوهردار بدون اجازۀ همسر ممنوع است و قانون، ورزشکار و استاد دانشگاه نمیشناسد و برای خروج به اجازۀ همسر نیاز است.
به این داستان میتوان سه نوع نگاه داشت. نگاه اول، مخالفت با این قانون است و طرح این پرسش که چرا یک خانم 38 ساله و شناختهشده باید برای خروج از کشور از همسر خود اجازه بگیرد؟
نگاه دوم این است که حکم شرع و قانون استثنابردار نیست و همانطور که خانم میتواند مهریۀ خود را به اجرا گذارد و شوهر خود را ممنوعالخروج کند مرد هم میتواند از خروج همسر جلوگیری کند. چرا که چه بسا قصد بازگشت نداشته باشد (این مورد خاص، منظور نیست) یا شوهر اطلاع نداشته باشد و نمیتوان زنان را بر اساس شغل تفکیک کرد و اساسا شرع یا قانون به شغل شخص کاری ندارد. به عبارت دیگر غرامت و غنیمت با هم است و خانم هایی که روز عقد بر 500 سکه اصرار دارند نمی توانند در این فقره مدرن باشند چون سنت، درهم است!
نگاه سوم اما بر اساس مصلحت و فارغ از دو مورد بالاست: امام خمینی در تعارض عرف و شرع، به مصلحت روی میآورد. به عنوان مثال در شرع، رابطۀ کارگر و کارفرما به صورت اجیر و موجر تعریف میشود ولی در جمهوری اسلامی با مصوبۀ مجمع تشخیص مصلحت، قانون کار اجرا میشود که ضلع سومی را به دو ضلع کارگر و کارفرما افزوده که همانا دولت است. یا در شرع حداقل سن کارگر و ساعت کار نداریم ولی در قانون کار داریم.
بنا بر این راه حل ساده و مبتنی بر اصل مصلحت این است که دولت لایحه بدهد یا مجلس طرحی را به تصویب رساند که چهره های ملی در عرصه های ورزشی و علمی و ادبی از شمول این قانون مستثنا باشند. در واقع مستثنا هم نمیشوند. بلکه به جای همسر، حاکم شرع یا دادستان اجازه میدهد. همان گونه که وقتی دختری خواستگار مناسبی دارد ولی پدر او به دلایل واهی مخالفت میکند می تواند اجازۀ عقد خود را از قاضی بگیرد و معطل پدر نماند.
برای این منظور میتوان کمیسیون خاصی تعریف کرد. در این حالت، خانم سرمربی به این کمیسیون مراجعه میکند و ابتدا با شوهر او تماس میگیرند و میگویند پای اعتبار ملی در میان است. اگر دلیل قانع کنندهای دارید بیان کنید و اگر صرفا به قصد مقابله به مثل یا به دلیل دیگری است کمیسیون تصمیم بگیرد.
علیالاطلاق بودن حاکمیت، اساسا درهمین گره گشاییها خود را نشان میدهد. یعنی انجام کار حکومتی و ملی بر منافع و مصالح شخصی ارجح است.
ممکن است برخی بگویند چرا اصل این قانون اصلاح نشود؟ قطعا ملاحظات شرعی اجازه نمیدهد به کل برداشته و حذف شود و قانونگذار توازن برقرار کرده و متقابلا گفته میشود که زن نیز ابزار مهریه را دارد.
همانگونه که بعضی به اصول حقوق بشردوستانه هم اعتراض دارند و میگویند چرا اساسا باید جنگی باشد که دربارۀ حقوق انسانها در جنگ صحبت شود حال آن که جنگ یک واقعیت است.
در این فقره اما میتوان حکومت را با اثل مصلحت دخالت داد. هر چند ابتدا باید همسر را توجیه کرد اگر مانع سفر شوی و او را به خانه بازگردانی تنها جسم او در خانه است و دل و روح او نیست. هنر این است که جسم و روح و دل و جان او با تو باشد.
پیداست که این نوشته از منظر وجهۀ ورزشی یا علمی فرد نوشته شده وگرنه وقتی زنی مایل است از ابزار مهریه استفاده کند مرد را چگونه میتوان از استفاده از ابزارهای خود بازداشت یا ممکن است مرد و زن نقشهای اجتماعی خود را به درستی ایفا کنند ولی برای همسر خود همسر کاملی نباشند یا به دلایل مختلف با هم مشکل داشته باشند.
به جای این که باب مصلحت را ببندیم آن را بگشاییم. این که تیم ملی اسکی زنان در مسابقه بینالمللی شرکت کند امری کاملاً مدرن است و گرنه کجای سنت زن اسکی باز داریم؟
اگر نمیتوان قوانین مدرن را دربارۀ آن اِعمال کرد، به طریق اولی نگاه سنتی را هم نمیتوان در مقولۀ اسکی رایج کرد. چارۀ کار و راه حل بینابین همان نگاه مصلحتی و از منظر منافع و مصالح کلان ملی است. یک لحظه تصور کنیم دیگر شرکت کنندگان وقتی بشنوند دلیل غیبت مربی تیم ایران چیست چه قضاوتی خواهند داشت و چه خشم و کینی در دل خانمی که بازمانده شکل میگیرد؟
جالبه فقط از زنان نبوده بلکه مردانی هم هستند که به خاطر مهریه ممنوع الخروج اند
وقهرمان ورزشی هم هستند چرا اونو نمیگن؟
چونکه از اون نمیتونند مطالب فمنیستی و بی بندباری استخراج کنند!
شما واقعا این را منطقی می دانید؟!!!!!!!!!!!!!!!!
کارشناس محترم به این نکته ظریف اشاره دارد که میفرماید:
"در این فقره اما میتوان حکومت را با اصل مصلحت دخالت داد. هر چند ابتدا باید همسر را توجیه کرد اگر مانع سفر شوی و او را به خانه بازگردانی تنها جسم او در خانه است و دل و روح او نیست. هنر این است که جسم و روح و دل و جان او با تو باشد.
دز ضمن، توجه همهی کسانی را که این نظرات را نوشتهاند جلب میکنم اگر خواهر، دختر و حتا یکی از وابستگان بسیار نزدیک شما خیلی دوستش داشتید چنین نظری میدادید.
بعید میدانم.
مردا هیچگونه تعهدی ندارن، راحت ول میكنن میرن !
ولی این خانم و بقیه خانمهای با این مشکل حاضر هستند از مهریه خودشون بگذرن؟
یکی از کاربرها اشاره قشنگی داشت . متاهل میشن و ازدواج میکنن . بعدش عالم و آدم اسیر میشن تا بچه ها بزرگ بشن . و اینجور تربیت فرزند هم که نتیجش مشخصه از قبل
یا حق
خانوم اجباری نیست ولی معنیش این هست که مردم ازدواج نکنن
با زنی در سطح طبقه اجتماعی خودتون ازدواج كنین آقایون !
بالاتر باشه نمیتونین موفقیت هاشو تحمل كنیین، پایینتر باشه اون به شما آسیب میزنه !!!!!!!!!!
اشكال از آقایونیه كه این مهریه هارو قبول میكنن ! بعضی زنها هم سوء استفاده میكنن !
مثل ما مردها سادلو نیستند
زنها به مردهاشون خیلی گیر میدن
وقتی ما می دونیم چنین مشکلاتی هست چرا از مربی داخلی استفاده میکنین تا حیثیت یک کشور زیر سوال بره...
اسم دور زدن قانون رو میذاریم مصلحت!!!
این چه پیشنهاد تبعیض آمیزی است؟ چه فرقی بین یک زن استاد دانشگاه، زن خانه دار، و زن با وجهه ملی است که باید سومی اجازه داشته باشه ولی بقیه زن ها نداشته باشند.؟!
این چه مصلحتی است؟
در ضمن نظراتی که در جهت مطلبی که می نویسید نیست را هم درج کنید.
ان وقت شما جای شوهر این خانم چکار میکردید؟
از طرفی این خانم قطعا یرای زندگی مشترک کاستی هایی دلشته که نتوانسته همسر خود را اقناع کند
تصور اینکه همسر این خانم یک ادم سنتی و بیسواد باشد ممکن نیست
چون همسرش ورزشکار و در رشته ورزشی فعالیت دارد که مربوط به قشر بسیار مرفه است
۱ هر مردی باید بداند که با رعایت نکردن حقوق همسرش و مانند اسیر با او رفتار کردن، همسرش را از دست می دهد...هیچ زنی عاشق مردی که با او مثل برده رفتار می کند نمی ماند...
۲ حقوق مدنی در کشور ما نیاز به اصلاحات فوری دارد و تا انجام نشود همچنان موارد متعدد از نقض حقوق زن و مرد را شاهد خواهیم بود
...
تفکرتون واقعا جالبه!
اکثر مرد ها ازین حقِ ناحقشون بعنوان اهرم فشار استفاده میکنن. برای اذیت کردن یا چیز دیگه....
انسان بسیار فرهیخته و با فرهنگ و ادبی هستن ایشون
به استرالیا مهاجرت کرد و بهش اقامت دادن
بعد یه مدت که خانومش فهمید خارج چه خبره و چشم و گوشش باز شد با مشاوره ها و کمک خانم های ایرانی مقیم استرالیا رفت از دست شوهرش شکایت کرد که اذیتش میکنه و کتکش میزنه.
پلیش هم اجازه نمیداد نزدیک همسرش بشه
بنده خدا تو این فاصله مادرش فوت میکنه میاد ایران برای مراسم ختم مادرش که خانمش مهریه رو میذاره اجرا و این دکتر عزیز ممنوع الخروج میشه و نمیتونه برگرده استرالیا. طلاق غیابی هم میگیره.
تا همین الان هم ممنوع الخروجه
برید زندان ها ببینید چه تعداد مرد داره عمرشون تو زندان ها هدر میشه. کسی که کاری نمیکنه
حالا یکی خواسته بره خارج شوهرش نذاشته حالا به هر دلیلی که ما خبر نداریم کل ایران خبردار شدن و نگران برای حل مشکلات خروج خانم ها از کشور
خب اگه خوب کاری کرده و زنها همه باید یاد بگیرن بفرمایید که خانمها اصلا چرا باید ازدواج کنن؟
ناخواسته زنها رو متهم کردی به سو استفاده.
یک راه دیگه هم هست.
زنانی مثل این خانم ، هنگام عقد ، اجازه خروج از کشور را از شرایط ضمن عقد کنند. همانطور که بعضی از آنها حق طلاق را جزو شرط ضمن عقد می کنند.
قانون بیشتر به نفع خانم هاست
اقایون تند نرن
زن نه حق طلاق داره، حق ارث نصف و ارو از همسر هم در مد هیچ
حق حضانت فرزند و هزار چیز دیگه با مرده، فقط یه مهریه رو میبینید؟
اجازه ندادن امروز مرد به خروج همسر بی تردید در برایر تعهدی دیروزی است که از سوی زن بر دوش مرد گذاشته شده است.متاسفانه بنیان سنتی ازدواج در معرض آماج تحولات عصر جدید قرار گرفته و در این میان آنچه معلو نیست محدوده تعهدات و تکالیف طرفین می باشد.
این خانم اگر زندگی خویی نداشته باشد، اول جدا میشه بعد برای مسابقات میره خارج،حالا یا پناهنده میشه یا نمیشه.
تازه داریم درمورد حقوق زن و مرد صحبت میکنیم که بصورت یک طرفه ای به نفع مرد هست.
زندگی زناشویی یک قراداد است که تضمینش رعایت اخلاق دو طرف هست
و قانون نباید داخل زندگی مردم سرک بکشد
یه جمعیت عظیمی پسر با سربازی از حقوق اولیه محرومند و ممنوع الخروج و راهی ندارند جز سریازی ...
برای اینا هم ناراحت بشید لطفا اگه واقعا به برابری خیلی معتقد هستید...
چون پسرها به ناچار باید برن سربازی، چه ربطی به حقوق زن ها دارد.
اصلا بحث همین هست که چرا اینقدر اهرم فشار بر زن و مرد قرار میدن.
مگر وقتی دو نفر ازدواج میکنن، زندگی فقط برای پسر هست، چرا باید پسر مهریه پرداخت کند
چرا این همه حق و حقوق تعریف میکنید که کار را به اینجا بکشاند.
مطمینن اون زمان اول که خانوم وارد تیم ملی میشه مرد سرش داغه و راحت میشه ازش رضایت نامه گرفت
مشکل داخلیشون به ما ربطی نداره اهمیتی هم نداره برامون
در هر صورتش باورش سخت است
ورود دادگاهها به زندگی شخصی زوجین مشکلات را بمراتب پیچیده تر میکند لذاهمانگونه که افراد برای چک اپ جسم خود اقدام میکنند روابط ورعایت حقوق زوجین هم باید مورد برسی وچک اپ قرار گیرد تا بموقع ریشه مشکلات شناسائی ومرتفع گردد
قانون را اصلاح کنید.
خروجی رو همه داریم میبینیم.
از طلاق و مهریه و خشونت و....
چرا شوهر باید مسئول رضایت دادن یا ندادن سفر خارجی زن باشه؟
زن بالغ قیم لازم داره؟ اختیارش باید دست یه نفر دیگه باشه؟
مدرسه تموم شده، الان داریم درمورد آدم بزرگ ها صحبت میکنیم.
چرا قانون در تمام مسائل زناشویی مردم دخالت میکنه اونم یک طرفه
متوجه شدم كه نمونه افكار این مرد تو جامعمون زیاده ...
ما بعنوان مادران آینده باید پسرهای بهتری تربیت كنیم !
با عشق تقدیم شوهرت می کردی
الان خارج بودی
تحمل کن مرد
روزت نزدیکه
چرا دوست دارید قوانین به میل شما باشه و این همه خودتون رو اذیت کردید و مقاله نوشتید
بهتر نبود رئیس فدراسیون محترم موقع عقد قرارداد با سرمربی تائید خروج ایشان رو از شوهرشون میگرفتند بعد باهاشون قرارداد می بستند
فدراسیون باید اقدام میكرد
اصلا چه معنی داره زن بازی کنه ؟؟!
اصلا چه معنی داره زن بخواد بره خارج !!؟
زن فقط باید بچه داری کنه و ظرفها را هم خوب بشوره !
چرا فکر میکنید زن ورزشکار با شما ازدواج میکنه حالا؟؟؟
اشكال از خود آقایون هست! چرا مهریه خارج از توانتون قبول میكنید ؟؟؟؟؟
اگر یك ذره صلابت داشته باشین این اتفاقها نمی افته كسی كه بخاد كاسبی كنه همون اول رابطتون بهم بخوره بهتره تا اینكه بعدا گیر بیافتین !
نیاز نیست برای هر موردی یک کمیسیون خاص ایجاد کرد و یا یک شورای تشخیص مصلحت ساخت.
کلا در جامعه دو قطبی این اتفاقات عادی هستند. بهترین کار این هست که رسانه ها جامعه را از دو قطبی نجات دهند.
کلا توو ایران هیچ حمایتی از زنان نمیشه
آقا جان در حد توانت مهر كن !!!
اصلاً شما از زندگی مشترک درکی هم دارید کلا؟!
این چه زنیه که شما پای عقدش نشستی، ولی مطمئن نیستی فردا با یه سفر خارجی تنها تون بزاره؟ اول مطمئن میشن که مرد یا زن موندنیه، بعد ازدواج میکنند نه اینکه اول ازدواج کنی بعد از 100 ها حقه استفاده کنی که زن یا مردو نگه داری!
اگر زندگی خوبی نداشته باشد و بخواد برنگرده که اول میره طلاق میگیره.
با یا بدون مهریه میره، اونور
خوبه یکم در قوانین مون تعدیل ایجاد کنیم
ثانیا شما ترویج فرهنگ بی بند باری غربی نکنید اینجا جمهوری اسلامی است.
ثالثا زنی که بدون اجازه شوهر سفر کند سفرش معصیت است.
رابعا حکومت کارهای مهمتری دارد.
يرجى احترام لغتك!
کی گفته کسی که تشکیل خانواده میده نمی تونه دنبال ورزش و قهرمانی بره؟؟؟ این همه ورزشکاری که در عین ورزش و قهرمانی زندگی خانوادگی موفقی دارند پس چیه؟ کی حکم کرده زنی که ازدواج میکنه حقی به غیر از سرویس دادن به شوهر و بچه نداره؟ پسر های ایرانی هم، هم خر و میخوان هم خرما! اشکالی نداره از نظر شما؟ هر کاری دلشون خواست بکنند، همه حق و حقوق ها هم مال اونها باشه! رفیق بازی، مهمونی های مجردی، دیر اومدن به خونه و... در مقابل خانم باید همه سرویس ها رو به نحو احسن براش انجام بده!!!!
حق طلاق چی؟
حضانت بچه ها چی ؟؟
هزارو یك حق دیگه كه مرد داره و زن نداره چی؟؟؟؟
فقط دم از مهریه كه تنها حق زنه میزندید؟؟؟
این مقاله شما تاثیر مخربی بر زندگی این زن و شوهر جوان دارد. ای کاش این قدر فکر نکنین هر چی که مینوسین خوبه و حلال مشکلات این مردم و سرزمینه. قدری لطفا بیاندیشید.
اگر زنی به هر دلیلی تصمیم به رفتن بگیره آیا با زندانی کردن او، میشه زیر یک سقف زندگی کرد یا همش عذاب خواهد بود؟ بنظرم هر آدم عاقلی در وهله اول به فکر آرامش خودش هست و با زور نگه داشتن کسی اون آرامش به خونه برنمیگرده!
پس نتیجه اخلاقی اینکه اون که بخواد بره راهش رو پیدا میکنه و اون بخواد بمونه نیازی به بهونه نداره برای رفتن.
ولی هیچ کدوم از اختیارات مرد را کم نمیکنن.
ایکاش بین اختیارات زن و مردم تعادل رو رعایت کنند و به سمت برابری حرکت بشه.
خودم یک مرد هستم ولی ترجیح میدم حقوق و مسولیت زن و شوهر نصف نصف باشد.
نه مهریه اهرم فشار زن باشه و نه حق طلاق اهرم فشار مرد
در قضیه پرداخت مهریه ، چند سالی است که قانون این حق را از دست خانمها به شکل های مختلف نظیر تغییر شرط عندالمطالبه به عندالاستطاعه و یا تعیین صقف 110 سکه و اخیرا هم که کاهش به جداکثر 5 سکه ، بنابراین وقتی مصلحت قادر است قواعد شرع و عرف را متاثر کند بهتر است به راهکارهایی دیگر دست یافت .
برای موضوع جاضر میتوانستند مجوز خروج و همراهی همسر ایشان را هم صادر کنند ( وقتی بحث ملی مطرح است هزینه های مالی این مجوز بسیار کم ارزش میشود ).