صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۹۲۵۷۸
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۷ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - 13 February 2018
بررسی تطبیقی آموزش پایه در ایران و جهان

آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

مخاطب این مقاله صرفا مدیران تصمیم ساز نیستند؛ بلکه والدین مخاطب اصلی این نوشتارند. آنچه امروز در نظام آموزشی ما در جریان است در قالب نوعی رقابت آموزشی اتفاق می افتد که والدین در آن نقشی اساسی ایفا می کنند.

عصر ایران؛ امید خزانی*- از لحظه‌ای که به زوجی بشارت می‌دهند به زودی پدر و مادر خواهند شد، آرمان‌ها و آرزوهایی در ذهن آنها بارور می‌شود. این آرمان‌ها و آرزوهای رنگارنگ روز به روز بزرگ‌تر و فربه‌تر می‌شوند و خیلی زود با مفهومی به نام " آموزش" گره می‌خورند.

اما آن‌چه امروزه با رضایت والدین در جامعه ما به نام " آموزش" جریان دارد در واقع نوعی "فرزندکُشی" است. از نگاه روان شناختی، هوش عاطفی (Emotional Intelligence ) کودک 8 یا 9 ساله باید در کنار خانواده پرورش یابد، اما نظام آموزشی امروز این کودک را 12 ساعت در شبانه روز، در محیط مدرسه و دور از بستر خانواده، تحت آموزش های فشرده قرار می دهد؛ آموزش هایی که حتی به فرض کاربردی بودن، روح کودک را آزرده می کند و شادابی کودکی اش را از او می‌ستاند و حداقل قربانی این روند از بین رفتن خلاقیت اوست.

مخاطب این مقاله صرفا مدیران تصمیم ساز نیستند؛بلکه والدین مخاطب اصلی این نوشتارند. آنچه امروز در نظام آموزشی ما در جریان است در قالب نوعی رقابت آموزشی اتفاق می افتد که والدین در آن نقشی اساسی ایفا می کنند.

به فرض اجتناب ناپذیر بودن ساختار"رقابت " محورمدارس، این رقابت قابل تفکیک و تعدیل است. اگر 12 سال حضور فرزندمان در مدارس ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را به یک رقابت ورزشی مثل "دو و میدانی" تشبیه کنیم، این رقابت قطعا با توجه به بازه زمانی طولانی آن از نوع دو سرعت (sprinter) نخواهد بود و در قالب دو ماراتن (Marathon) ملموس تر است.

وضع فرزندان ما در دوران تحصیل شبیه به وضع دوندۀ ماراتُنی است که قرار است مسیر 42 کیلومتری مسابقه را بپیماید و به خط پایان برسد.


تصور کنید این دونده برای پیمودن چنین مسافت طولانی که مستلزم برنامه‌ریزی ، تمرین و استقامت بالاست، تمام توان و انرژی خود را مثل یک دونده دو سرعت در 800 متر اول با سرعت بالا مصرف کند. بی شک چنین دونده‌ای قادر نخواهد بود این مسیر طولانی را به سلامت به پایان ببرد.

در دهۀ گذشته ساعات آموزشی به ویژه مدارس غیرانتفاعی کشور با شیب زیادی افزایش پیدا کرده و این روند در مدارس ابتدایی روندی نگران کننده یافته است.

برخی مدارس دولتی نیز با مدارس غیردولتی وارد عرصۀ رقابت شده اند و در اکثر مناطق شهر تهران کودکان مقطع ابتدایی طی ساعات نسبتا طولانی در مدارس محبوس می شوند.

اگر به این ساعت‌ها مدت زمانی را که کودک در مسیر مدرسه تا خانه است، اضافه کنیم این زمان به 10 الی 12 ساعت نیز افزایش پیدا می کند حال آنکه برخی والدین پا را فراتر گذاشته و فرزندانشان را در مناطق خاص که بسیار دور از محل سکونت‌شان است، می‌فرستند و رفت وآمدی چندین ساعته را به فرزندشان تحمیل می‌کنند.

خوشبختانه ساعت های تحصیل اجباری درغالب مدارس دولتی با استانداردهای جهانی اختلاف زیادی ندارد و در طول یک سال تحصیلی دانش اموزان مدارس ابتدایی دولتی در ایران 910 ساعت آموزشی–با احتساب ساعت های فوق برنامه- را می گذرانند که از متوسط اتحادیه اروپا -759 ساعت-کمی بالاتر است.

قسمت غم‌انگیز و فاجعه‌بار این مبحث که شاید بتوان به جرات عنوان "فرزند کُشی" به آن داد، در مدارس ابتدایی غیرانتفاعی ایران رخ می دهد که در اغلب آنها ساعات آموزشی برای یکسال از 1275 ساعت تجاوز می کند و عموم خانواده ها به دست خود در رقابتی بی منطق و احساسی فرزندانشان را به این مراکز می سپارند که اختلاف فاحشی با استاندارد های جهانی دارند.

کافی است مدت زمان آموزشی فوق را با کشوری مثل فنلاند –با متوسط 608 ساعت در سال- و کره جنوبی با مدت زمان 612 ساعت در سال مقایسه کنیم و به عمق فاجعه پی ببریم.


آمار و ساعت های آموزشی فوق به فرض فراهم نمودن معلمان آموزش دیده و شرایط عاری از اضطراب (stress free venues) برای کودکان است و حال آنکه اگر شرایط تنش زا و مدرس های کم تجربه را -که بر برخی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی حاکم اند- به ساعت های آموزشی طاقت فرسای فوق اضافه کنیم می توان تصور کرد که چه فشار شدیدی به کودکان 7 تا 11 سال در مدارس غیرانتفاعی کشورمان تحمیل می شود. (آمار از وبسایت OECD ,و گزارش یونسکو با عنوان World data on Education seventh edition 2011-12)

جالب است آمار ساعت های حضور کودکان در مدارس ابتدایی غیر انتفاعی ایران از ساعت های آموزشی کشورهای صنعتی برای دانش آموزان دوره دبیرستان با متوسط 907 ساعت در سال هم بیشتر است در حالیکه توانایی کودکان ابتدایی با نوجوانان دبیرستانی قابل مقایسه نیست. در مدارس ابتدایی غیرانتفاعی تهران و مدارس خاص، دانش آموزان به طور متوسط 7.5 ساعت در کلاس های آموزشی شرکت می کنند که متوسط سالانه آن از 1275 ساعت تجاوز می کند. در کشور کره جنوبی این آمار برای ابتدایی 612 و دبیرستان 1020 ساعت است.

متوسط ساعات آموزشی برای دانش آموزان دبیرستان در کشور ایتالیا 1089، در کشور فنلاند 856- که دارای یکی از پیشرفت ترین نظام های آموزشی دنیاست- و ایالات متحده آمریکا 1146 (در ایالت های مختلف آمار متفاوت است) است که نشان می دهد آمار ساعت های حضور کودکان دبستانی مدارس غیر انتفاعی ایران حتی از دبیرستان های آمریکا که بالاترین ساعت آموزشی در بین کشورهای صنعتی را داراست، بیشتر است! (رک oecd.org)

 

آیا ساعات طولانی حضور در مدرسه مفید است؟

مطالعاتی که در کشورهای مختلف در زمینه ساعات حضور دانش آموزان در مدارس انجام شده است نشان می دهد که دانش آموزانی که ساعات کمتری در مدارس حضور دارند عملکرد بهتری در آزمون های مهم بین المللی از خود نشان می دهند. به گزارش روزنامه تلگراف انگلستان در تاریخ 22 دسامبر 2016 با استناد به گزارش سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه اروپا و کشورهای صنعتی (OECD) در 3 کشور نروژ، کانادا و فنلاند که دانش آموزان 6 ساعت یا کمتر در مدرسه حضور دارند به نسبت سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی که ساعات بیشتری در مدرسه هستند ، نتایج بهتری در آزمون های مهم بین المللی کسب کرده اند.

تحقیقی که در سال 2009 درامریکا و کشورهای آسیای شرقی انجام شد و شبکه فاکس نیوز نتایج آن را منتشر کرد نشان داد که نوجوانان دبیرستانی در آمریکا با متوسط 1146 ساعت آموزشی در سال در مقایسه با دانش آموزان تایوان ، هنگ کنگ ، ژاپن و سنگاپور که به ترتیب 1050، 1013، 1005 و 907 ساعت در سال آموزش می بینند ، عملکرد ضعیف تری در آزمون های مهم بین المللی دارند.


بنابراین با توجه به یافته های علمی، ساعت های آموزشی بیشتر نه تنها لزوما به توانایی و یادگیری بیشتر ختم نمی شود بلکه ممکن است نتایج بدی به ویژه در بین کودکان مقطع ابتدایی به همراه داشته باشد. موضوع مهم دیگری که در کشور ما کمتر شناخته شده است سندروم کمبود تمرکز ADHDاست که نوعی نارسایی ژنتیکی است که در برخی کودکان باید شناسایی شود.

نوع خفیفی از این سندروم موسوم به "کمبود تمرکز بعد از نهار" وجود دارد که اغلب کودکان را که بعد از خوردن ناهار در کلاس مجبور به آموزش می شوند تحت تاثیر قرار می دهد و یادگیری آنها را به شدت کاهش می دهد.

آن چیزی که در ساعات انتهایی آموزش روزانه برای کودکان اتفاق می افتدcramming یا همان "چپاندن اطلاعات " است و نه Learning یا همان یادگیری.

آنچه امروز کشور ما در زمینه آموزش بدان دچارشده است یادآور حکایت 17 باب هفتم گلستان سعدی است که در سفری همراه جوانی بود که در ظاهر علوم جنگاوری و زورآوری را آموزش دیده بود اما در اولین تجربه عملی عرصه را به وقاحت تمام می بازد.

با توجه به بررسی های تطبیقی فوق و نتایج تحقیق های علمی منتشر شده، تاثیر ساعات طولانی آموزش بر یادگیری دانش آموزان به ویژه کودکان مخرب است. نظام آموزش که متشکل از خانواده و نهادهای تصمیم ساز دولتی است باید همواره در نظر داشته باشند که کودکی نباید دوران محبوس شدن در مدرسه باشد و پرورش انسان سالم و شاداب از نظر روحی و جسمی باید در اولویت قرار گیرد. کودکانی که شادی و شادابی از آنها گرفته شود قطعا در بزرگسالی –فارغ از هر شغلی که انتخاب می کنند- انسان های موفق و سالمی نخواهند شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------
*دانشجوی مقطع دکترای تخصصی آموزش

Emotional intelligence –هوش عاطفی، توانایی شخص در کنترل و مدیریت احساسات و عواطف در طول زندگی را به عهده دارد.
 
OECD اتحادیۀ کشورهای پیشرفته صنعتی است که 35 کشور از اروپا ، آمریکای شمالی و شرق آسیا عضو آن هستند.

• ساعت های آموزشی مدارس غیر انتفاعی ایران بر اساس بررسی های میدانی مدارس غیرانتفاعی منطقه 3 و 11 تهران است.

• در همۀ ساعت های آموزشی زمان فاصله (break) یا اصطلاحا زنگ تفریح و غذا هم در نظر گرفته شده است.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۲۵
غیر قابل انتشار: ۰
حسین
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۸
یه مقایسه با چین هم میشد خوب بود. میگن خیلی سخت گیرن.
مهر
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
اینجانب از تعهد و تخصص شما در امر اموزش فرزندان ایران تشکر می کنم . طبعا انتشار این مطالب در نهایت تاثیر مثبت خود را بر جای خواهد گذاشت و آگاهی بخش خواهد بود. به نوبه ی خود همواره مطالب اموزشی شما را مطالعه می کنم و از آن برای تربیت فرزندم سود می برم. من به شخصه در مدرسه ای خاص که بیشتر شبیه شکنجه گاه ساواک بود بزرگ شدم و انواع شکنجه ها را در دوران ابتدایی و راهنمایی بخصوص متحمل شدم. از تهدید به زندانی شدن در سیاه چاله مدرسه تا انواع تنبیه بدنی. حتی یکبار مدیرمان دسته ای از موهایم را کند. امیدوارم که امکانی فراهم اید تا به شاگردان نه به عنوان سرباز بلکه شکوفه های تازه بشکفته نگاه شود.
ناشناس
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
لطفا درخصوص کتب برخی دروس مانند درس قرآن در دوران ابتدایی مطلب بزنید آموزش و پرورش به جای اینکه قران بیاموزد بچه های بدبخت مارا از این کتاب الهی دور می کند تاجایی که شب روزهایی که بچه های معصوم درس قرآن دارند اکثرا با استرس می گذرد. مثلا به کتاب قرآن کلاس سوم و چهارم ابتدایی رجوع کنید می بینید برخی صفحات مشکل در قرائت قران برای این کتاب انتخاب شده است که در این سن می بایست حداکثر از سوره های روان و کوتاه جزء سی قران کریم استفاده شده تا هم آموزش آن برای معلمین محترم و والدین راحت بوده و هم برای کودکان خوشایند باشد و موجبات دلزدگی این آینده سازان را از کتاب الهی مسلمین فراهم ننماید
محمد نوري فرد
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
ممنون كه به اين مسئله اهميت ميدين
پسر من كلاس سوم ابتدائيه كتابهاي كمك آموزشي!!!!!!!! گاج و ... بلاي روحمون شده
كلي مسائل پيچيده علوم و رياضي رو بزور فرو ميكنن تو ذهن بچه ها دليلش هم فقط سود سرشار اقتصادي و گردش ماليه بالاي اينجور مؤسساته كه سير نميشن و به هر نحوي ميخوان از اول ابتدائي تا كنكور بساطشون باقي بمونه تا با روح كودكان ما تجارت كنند
ناشناس
۲۰:۴۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
کاملا با شما موافقم. ولی چه چیزمان مثل فنلانده که نظام اموزشی مون را با اونها مقایسه می کنین؟
خویی
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
بنده متولد سال 1343 هستم از همان روزی که کلاس اول رفتم مشکل ریاضیات داشتم در دوران راهنمایی این مشکل بنده حادتر شد چون هیچی از ریاضیات نمیفهمیدم و معلمان مدام تنبیه بدنی میکردند جالب اینکه دفتر مشاور هم داشتیم ویک نفر کارمند به نام مشاور انجا را اشغال کرده بود دراین چند ساله یک بار با من مشاوره نکردن یا به والدین بنده اطلاع ندادند که فرزند شما چنین مشکلی دارد فقط تنبیه بدنی بود بس این خانه از پای بست ویران است
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
مگر پدر ؛ مادر ها در خانه هستند كه بچه ها در كانون خانواده باشند ما در روز 16 ساعت سر كار هستيم و وقتي ميريم منزل ديگه حوصله بچه نداريم
محسن
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
خیلی خوبه، هرچقدر به والدین آگاهی بدهید بهتر است تا نقد ساختاری وزارت آموزش و پرورش. فکر می کنم کار کردن روی والدین موثر تر باشد برای اصلاح نطام آموزشی. بویژه اینکه عامل خیلی از مشکلات نگاه غلط والدین به آموزش فرزندانشان است
ناشناس
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
نظام آموزشی ما از آنجا خراب شد که اشتغال و درآمد پزشکان و شغلهای پیرامونی چندین برابر مهندسان شد...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
چه ربطی داشت مهندس؟!
ناشناس
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
درسته که ساعت مدارس در کشورهای پیشرفته کمتر است. ولی بحث نگه داری بچه ها در ساعات بعد از مدرسه وجود داره . و در آن کشورها مراکزی برای نگه داری و تفریح بچه ها وجود دارد. تنها ماندن بچه ها در خانه جرم هست و مسلما تعداد مادرهای شاغل نیز بسیار بیشتر از ایران است. پس بهتره برنامه های جانبی که برای بچه های خارجی تدارک می شود را هم ببینید. اونجا ساعت 12 نمیان خونه پای تلویزیون بشینن که.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
دقیقا من هم می خواستم به همین نکته اشاره کنم . دبستانهای فرانسوی از 8/5 صبح تا 3/5 بعد از ظهر دایر هستند اما ساعتهای زیادی به بازی و تفریح و همکاریهای اجتماعی سپری میشود.
صدرا
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
با سلام
ممنونم از اينكه اينقد مطالب خوب و دغدغه مند براي نسل امروز ميزاريد حقيقتا من به عنوان يك پدر دغدغه بسياري در زمينه آموزش و پرورش بچه هام دارم تمام مطالب در مورد نقد هاي شما به سيستم آموزشي كشور رو خوندم و ميخونم بسيار مطالب دلسوزانه و كارشناسي شده ميزاريد خداوند انشالله بابت نشر اين مطالب اجر اخروي و دنيوي بهتون بده
آرزو
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
سلام

شما مدرسه دولتی از میدوون ونک به بالا پیدا کردی جایزه داری ؟؟ اصولا هر کسی بالا شهره دیگه توی ممکلت ما باید بره غیر انتفاعی ...اگه تعداد دولتی ها در هر منطقه با غیر انتفاعی ها برابر بود این رحف درست بود که پدرمادر مقصر هستن . نیست آقا نیست مدرسه دولتی که 25 نفر 30 نفر سرکلاس باشن و توی منطقه ما باشه وجود نداره چه کنیم ؟؟؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200