صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۹۱۹۹۷
تعداد نظرات: ۴۹ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۵ - 06 September 2016
یادداشت عصر ایران خطاب به سفیر جدید بریتانیا

دو راه بیشتر ندارید آقای سفیر!

شما قبل از سفارت در ایران، سفیر کشورتان در قطر و یمن هم بوده اید. اما نیک می دانید که ایران نه قطر است و نه قابل مقایسه با یمن؛ نه فقط از منظر وسعت جغرافیایی یا عمق تاریخی و فرهنگی که از نظر پیشینه روابط دو کشور ایران و بریتانیا در درازنای تاریخ.
عصر ایران - روز 15 شهریور، روابط ایران و بریتانیا، بعد از 5 سال، بار دیگر به سطح سفیر ارتقا یافت و سفرای دو کشور در پایتخت های یکدیگر ، کار خود را آغاز کردند: حمید بعیدی نژاد در لندن و نیکلاس هاپتون در تهران.
  نوشته زیر، یادداشت عصر ایران است خطاب به سفیر جدید بریتانیا:

 سفیر محترم بریتانیا در تهران!
سلام  

به ایران خوش آمدید ؛ ما ایرانی ها، هر آن که به خانه مان بیاید را گرامی می داریم. شما نیز مشمول این قاعده فرهنگی ایرانی هستید و حتماً حساب اندک جماعت هنجار شکنی که در همه جوامع وجود دارند، از جامعه اصلی جداست.

امیدواریم روزهای خوبی را در ایران و بین مردم مهربان ایران داشته باشید.

آقای نیکلاس هاپتون!
این که بعد از 5 سال تیرگی روابط، با تدبیر دولتین تهران و لندن، بار دیگر روابط دو ملت ایران و بریتانیا به عالی ترین سطح دیپلماتیک رسیده است، خرسندیم چرا که بر این باوریم، عصر جدید، عصر روابط به هم تنیده ای است که هر گونه دوری انسان ها از یکدیگر، با جوهره دوران در تضاد است و برنده ای ندارد.
بریتانیا در اروپا و ایران در غرب آسیا دو کشور مهم و اثرگذار هستند که اگر روابطی مبتنی بر احترام متقابل بین شان برقرار باشد، قطعاً منجر به بهبود روابط دو منطقه و کاهش بسیاری از تنش های منطقه ای و حتی جهانی خواهد شد.
ما دوست داریم، دورنمای روابط جدید ایران و بریتانیا این گونه باشد.



جناب سفیر!
شما قبل از سفارت در ایران، سفیر کشورتان در قطر و یمن هم بوده اید. اما نیک می دانید که ایران نه قطر است و نه قابل مقایسه با یمن؛ نه فقط از منظر وسعت جغرافیایی یا عمق تاریخی و فرهنگی که از نظر پیشینه روابط دو کشور ایران و بریتانیا در درازنای تاریخ.

جنابعالی حتماً قبل از پذیرش مأموریت ایران، درباره تاریخ این روابط مطالعه کرده اید و اگر انسان منصفی باشید، حتماً تأیید می کنید که بریتانیا در بخش عمده تاریخ روابطش با ایران، کوشیده از موضع استیلاجویی و مداخه گری در ایران عمل کند.

راستش را بخواهید مردم ایران نیز در حافظه تاریخی شان یاد خوشی از بریتانیا ندارند؛ شاید به مذاق تان خوش نیاید ولی بریتانیا به حدی در میان مردم ایران بدسابقه است که "کار کار انگلیسی هاست" به یک مثل سیاسی در ایران تبدیل شده است . این مثل، در موضوعاتی به کار برده می شود که از آن بوی توطئه به مشام می رسد و کسی نمی داند چه کسی پشت پرده قرار دارد. اینجاست که به طور پیش فرض، اتهام متوجه انگلیس می شود.

شاید انتساب همه توطئه ها به انگلیس را مقرون به واقعیت ندانید. البته که همه چیز را سیاه سیاه دیدن منطبق بر واقعیت و انصاف نیست ولی دولتمردان سابق شما و از جمله بسیاری از سفرایی که شما روی صندلی آنها نشسته اید، چنان کارنامه ای در ایران به جا گذاشته اند که چاره ای جز محتاط بودن ایرانی ها در قبال شما باقی نمی گذارد.

 اگر ایران، بخش هایی از بریتانیا را از سرزمین اصلی جدا و کشورتان را تجزیه می کرد، اگر مواد مخدر را در کشورتان رواج داده بود، اگر با تحمیل قراردادهای یکجانبه، منابع زیر زمینی تان را به ثمن بخس برده بود، اگر بزرگ ترین قحطی تاریخ معاصرتان را رقم می زد و مرگ 40 درصد از شهروندان تان را باعث می شد، اگر برای سرنگونی یک دولت مردمی در کشور شما کودتایی را سازماندهی می کرد و تاریخ کشورتان را تغییر می داد، اگر کشور شما درگیر جنگ بود و ایران به دشمن تان کمک می کرد، اگر کشورتان تحت تحریم بود و مردم تان به خاطر این تحریم تحت فشار معیشتی بودند و شما می دانستید که ایران نقش مهمی در این وضعیت دارد و ... آیا به خود حق نمی دادید که نسبت به ایران بدبین باشید و محتاطانه با او رفتار کنید؟

واقعیت این است که همه این اقدامات سیاه را بریتانیا علیه ما مردم ایران انجام داده است؛ همه شان نیز در تاریخ ثبت شده اند و شما بهتر از همه بر آن واقفید.

آقای هاپتون!
کاری سخت و باری سنگین بر عهده گرفته اید؛ شما دو راه بیشتر ندارید: یا راه اسلاف تان را پیش بگیرید و سفیر توطئه باشید و یا مسیر جدیدی را به همراه دولت تان در پیش بگیرید که مبتنی بر احترام و جبران گذشته باشد.
راه اول از آن جهت برایتان سخت است که زمانه استعمار و زورگویی خارجی، دستکم در جغرافیایی به نام ایران به پایان رسیده است. ایرانی ها، اعم از حاکمان و مردمان دیگر و فارغ از دسته بندی های فکری و سیاسی، به پشتوانه تجریه تاریخی دریافته اند که نباید سرنوشت خود را به دست دیگران بدهند و اگر لازم باشد، ولو با تحمل هزینه های فراوان استقلال شان را حفظ می کنند.

راه دوم نیز سخت است چرا که زدودن گذشته و بنا کردن آینده، کاری است بس شگرف اما حتماً ارزش آن را دارد که روابط دو کشور بزرگ، به طور اساسی اصلاح شود.
پیشنهاد هر انسان عاقلی که نطر به آینده دارد، راه دوم است و توپ در زمین شماست.

آقای سفیر!
امیدواریم زمانی که مأموریت تان در تهران به پایان رسید، دستکم از نقطه ای که هستیم، چند قدم به سمت حسن تفاهم و احترام متقابل حرکت کرده باشیم و شما با نام نیک ایران را ترک کنید و الّا خراب کردن، کاری است که از دست هر بی هنری هم بر می آید... به ایران خوش آمدید!





ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۹
در انتظار بررسی: ۹۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
تا حالا از خوندن سرمقاله هاتون لذت نبرده بودم. واقعا احسنت به شرف نگارنده
ناشناس
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
فکر میکنم بهتر بود این متن رو به انگلیسی هم مینوشتید
داريوش
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
چه نامه بي معني و احمقانه اي
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
مثلا با گفتن این دو کلمه کلی و موهن، نقد کردی نوشته رو؟!!!!
ناشناس
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
از دیوار سفارتش کی بابد بالا بریم و بزنیم همه چی رو داغون کنیم و لوازمش رو سرقت کنیم؟ چند وقتیه از سفارت کشوری بالا نرفتیم و دلمون تنگ شده برای این کارها!!!
حافظ
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
نظر کارشناسانه ای بود.
همیشه آرزو داشته و دارم که نویسندگان در اظهار نظر به نقاط مثبت و منفی موضوع توامان بپردازند.
اما عبارتی که در سطر هشتم نوشته اید: « هر گونه دوری انسان ها از یکدیگر، با جوهره دوران در تضاد است و برنده ای ندارد» دقیق نیست. برخی مواقع برنده شدن در گرو دور شدن از یکدیگر است و عدم دوری منجر به حوادث ناگواری می شود. مانند طلاق، هر چند که ناخوشایند است.
محمد
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
درودددددددددددددددد عصرایران
ناشناس
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
سیستم انگلیسی توطئه و چاپیدن و مردم را به جان هم انداختن است . این توی خونشان است.
آزموده را آزمودن خطاست!
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
متن زیبا و قابل تاملی بود.
يوسف
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
اميدوارم كه عصر ايران آلزايمر نگرفته باشد ! اگرچه ايران كشور بزرگي است كه با قطر و يمن قابل مقايسه نيست اما نبايد از نظر دور داشت كه نه تنها در كشورهاي ياد شده، بلكه حتي در بوركينوفاسو هم به سفارت يك كشور خارجي حمله نمي كنند.
عرق ملي چيز بسيار خوبيست ولي در قضاوت نبايد از دايره انصاف خارج شد و نبايد فراموش كرد كه اين ما بوديم كه به سفارت انگليس تعرض كرديم و بنابراين نبايد طلبكار باشيم.
....هرچند شك دارم كه عصر ايران كامنت مرا چاپ كند چون معمولاً آنهايي كه حقيقت را ميگويند، بعنوان آدمهاي غربزده و نوكر آمريكا شناخته ميشوند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
اولا موضوع بحث یه چیز دیگس نه حمله به سفارت انگلیس
ثانیا یادتون نره که در انگلیس هم به سفارت ایران حمله شد و چند دیپلمات ایرانی هم کشته شدند
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
خیلی عالی بود نوشتتون. ایکاش حتما ترجمه شده این نامه رو بدست سفیر برسونید
علیرضا
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
جانا سخن از زبان ما می گویی
farhad
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عالی بود عصر ایران ممنون.
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
شما گفتی، اونم گوش داد.
مرگ بر انگلیس
مهدی
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
با سلام
شاید جزء چندمین قلم عصر بوده که وزین و محکم و بدور از هوا، نوشته شده بود، بسیار ممنونیم از شما، که ایرانی برای منافع ایرانی مینویسد!
جواد
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
خوب بود تقریبا جانا سخن ا زبان ما میگویی
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
کاش این یادداشت به دستشان میرسید
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
کاش این یادداشت به دستشان میرسید
اميد
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
سگ زرد برادر شغال است
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
خندیدم واقعا. اگه ما با این دوستان بریتانیایی از نزدیک در ارتباط بودیم که چند مورد را باید به عرضتون برسونم: 1)توسعه و تعمیق روابط همانطور که گفتین واقعا لازمه و برای هر دو ملت فایده زیادی داره 2)زمانی می شه از انگلیس (یا هر کشور دیگری) انتظار نگاه برابر به رابطه را داشت که وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و توان دفاعی کشور خودمون سر و سامان پیدا کنه 3)عزیز جان وضعیت فرهنگی ملت ماتقریبا از دید ایندوستان یکیه و همه را چه خوب و چه بد که از سفارت بالا رفتن جزئی از این فرهنگ و اجتماع می دونن و اتفاقا حسابشونو جدا نمی کنن (همینطور که حساب خوبا را جدا نمی کنن) 4) تقریبا سر و ته کشورهای خاورمیانه و ... را یکی می دونن خیلی سعی نکنین خودتونو جدا کنین
rasoul
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عصر ایران عزیز یه همچین متنی رو برای سفیر محترم روسیه م میذاشتین. چون خیانت هاش در قبال ایران از بریتانیا بیشتر بوده. هم از لحاظ سرزمینای وسیعی که از ایران جدا کرد و هم اقدامات مفتضحی که در جنگ جهانی ذوم و در شمال ایران انجام داد و هم قراردادهای ننگینی که ازش چیزی نگیم بهتره.
ناشناس
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
سرنگونی یک دولت مردمی یعنی چه؟ نام مصدق عزیز را حاظر نیستیم روی یک خیابان ناقایل بگزاریم و لی در مواقع ضروری از ایشان به نفع خودمان استفاده میکنیم؟ضمنا در انگلیس هم بهمین سبک بآقای سفیر جدید ایران خیر مقدم میگویند؟
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
شما دارید کی رو نصیحت می کنید؟ سفیر پیر استعمار رو؟؟!!!!!!!!!
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عالی
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
احسنت والله حال کردم از این تحلیل
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عاي بود
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عالی و گویا
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
احسنت باریکلا
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
ای ول
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
چند بارحمله به سفارت انگلیس رو از قلم انداختی!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
و شما هم حمله مسلحانه به سفارت ایران در لندن رو فراموش کردید!!!
ناشناس
| |
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
اتفاقا اشاره جالبی داشت اونجا که میگه حسابشون از کل جامعه جداس
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
شما چه کاره اید که برای یک سفیر تعیین تکلیف می کنید و نقشه راه نشان می دهید؟ سیاستمدارید؟ دیپلماتید؟ نظریه پردازید؟ چه کسی این حق و اختیار را به شما می دهد؟ وانگهی، فکر می کنید سفیر یک کشور خارجی می نشیند روزنامه ها و وبسایتهای ایرانی را بخواند و به حرفهایشان گوش بدهد؟ شما اگر خیلی هنر دارید همین کار ژورنالیستی خودتان را ادامه بدهید و به رسالت خود عمل کنید که تواب و اثرش بسیار بیشتر است. سیاست متعلق به سیاستمداران است و ژورنالیستها باید مراقب باشند آنها سر مردم کلاه نگذارند و اگر چنین دیدند، پته آنها را روی آب بریزند. ضمنا ما خودمان باید صد جوالدوز به خودمان بزنیم یک سوزن به دیگران!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
تعیین تکلیف نیست، آزادی بیان است . نکند شما فکر می کنید نمی توانیم واقعیت های تاریخی را هم بیان کنیم. اصلا چرا شما ناراحی می شی؟
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
انگلیس خبیث در ذات خود چپاول و خیانت دارد . و تمام بدبختی های کشور ایران زمانی شروع شد که پای این کشور خبیث در ایران باز شد . ودر دوره قاجار و پهلوی به اوج خود رسید
سیامک
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
آفرین برعصرایران ..متشکریم
بختگان
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
من اگر جای ایشان بودم میگفتم:
بلایی که خودتان بر سر خودتان میآورید عمرا اگر ما و آمریکا و تمام دنیا میتوانستیم سرتان بیاوریم.
خاوری را ما برای مدیریت ارشد بانک ها تعیین کردیم؟
رکورد های حیرت آور اختلاس را ما جابجا کردیم؟
کالاهای بنجل چینی را ما مجبورتان کردیم که وارد کنید؟
ما باعث شدیم که شرکت های خودرو سازیتان خودروهایی بسازند که تابوت متحرکش مینامید ؟
ما باعث شدیم که رکورد دار اعتیاد و طلاق و سوانح رانندگی در منطقه باشید؟
برادرمن!نامه ات خوب و منطقی است اما یه سوزن هم به خودمون بزنیم بد نیست!!
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
احسنت و صد آفرین بر او که این چند سطر ولی تاریخی چند صد ساله را رقم زده و به روباه پیر و مکار فهماند تا باید مسیرش را تغییر دهد
پاسخ ها
کارگر ایرانی
| |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
اونهم مسیرش رو تغییر میده.
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
آفرین
زنجانی
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
هر کشوری بر اساس منافع ملی خودش عمل میکنه ماباید یاد بگیریم نه به کسی سواری مفتی بدیم نه با کسی بیخودی دشمنی کنیم از خیانت انگلیس گفتی کاش یه بارم سفیر روسیه رو خطاب قرار بدی وخیانت روسها در حق مردم ایران بشماری
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
من فقط خلاصه خبر رو نگاه کردم
"که ایران نه قطر است و نه قابل مقایسه با یمن؛ نه فقط از منظر وسعت جغرافیایی یا عمق تاریخی و فرهنگی که از نظر پیشینه روابط دو کشور ایران و بریتانیا در درازنای تاریخ."
چرا فکر می کنی یمن عمق تاریخی یا فرهنگی نداره؟ و چرا فکر می کنی روابط انگلیس و اعراب یمن و قطر کم اهمیت تر از رابطه با ایران در درازنای تاریخ هست؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
تو متن ننوشته که یمن عمق تاریخی نداره ، یا روابط با قطر مهم نیست، بلکه نوشته تاریخ روابط ایران و انگلیس بسیار پردامنه تر از این دو کشور است. ضمن این که ایران از منظر تاریخ و فرهنگ از یمن و قطر سابقه بیشتر دارد مگر این که شما فکر کنید یمن و قطر سابقه تمدنی بیشتری از ایران دارند!!!!!
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
اتفاقا ایشان خوب می دانند با چه ملت و حکومتی سرو کار دارند در ضمن شما نیاز نیست برای سفیر یک کشور دیگر تعیین تکلیف کنید
امین
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
مطمئن باشید اگه مسولان و ملت همیشه هوشیار و میدان دار باشند، نیازی به این ادا و اطوار نیست.
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
عالی
پاسخ ها
علی
| |
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
من چند روز پیش با چند تا از دوستان رفته بودم کوه گرگی از دور نظاره گر ما بود به او گفتم سلام میدونم به چی فکر میکنی اما بهتر نیست دشمنی را کنار بزاریم با هم دوست بشیم ما در کوله مان کمی غذا داریم بیا با هم بخوریم هرچند میدانم در بین همراهانم یکی دونفر خیلی میترسند وممکن است تو را ناجوانمردانه هدف چوب و کلنگ کوهنوردی قرار دهند اما خوب من در مقابل اون جنایتکاران قطعا از تو دفاع میکنم انها در هر جمعی ممکن است باشند در همین احوال اون گرگ زیبا که احتمالا صحبتهای مرا شنیده بود ومن نیز احساس کردم قول و قرار با من را قبول کرده در حال نزدیک شدن به ما بود که با سر وصدای همون یکی دو نفر نادان فرار کرد و افسوس که ما از همراهی یک دوست جدید محروم شدیم
ناشناس
| |
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
علی جان قصه خوبی بود ولی برغم همه تلاش هایت ربطی به متن نداشت. همه چیز را سیه سیه یا سفید سفید دیدن شرط عقل نیست عزیزم.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200