صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۲۴۶۶۷
تعداد نظرات: ۴۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - 18 October 2015
درنگی بر موانع توسعه یافتگی ایران (بخش دوم)

هفت سبک مدیریتی ضد توسعه در ایران

مرتضی نظری*
عصر ایران - بنا به اعلام رسمی در حال حاضر بیش از 440 هزار نفر به عنوان مدیر در دستگاههای اجرایی کشور اشتغال به کار دارند. این در حالی است که تعداد کارمندان کشور ژاپن با جمعیت 127 میلیونی جمعاً 300 هزار نفر است و ما در ایران با 75 میلیون جمعیت 1.5 برابر کل کارمندان ژاپن، فقط مدیر داریم!

طبق آخرین آمارها، در حال حاضر در کشور حدود 3600 سازمان و دستگاه اجرایی، نزدیک به 4 میلیون کارمند حقوق بگیر و 4.5 میلیون نفر بازنشسته مستمری بگیر داریم.

در دومین بخش از یادداشت"درنگی بر موانع توسعه یافتگی ایران"، بههفت شیوه مدیریتی ضد توسعهدر کشور می پردازم که باعث توقف و ایستایی در روند توسعه یافتگی کشور هستند.

با پوزش از مدیران متخصص، دلسوز و عاشق میهن، با وجدان، متعهد و لایق، خوانندگان گرامی را با سبک های مدیریتی زیان بار و خسارت آور آشنا می کنم.

مدیران و شیوه های مدیریتی که وجودشان در مسند امور مساوی است با عقب ماندگی، هدررفت منابع و تأخیر در روند توسعه کشور:

۱- مدیران معامله گر و بی هویت

مدیرانی هستند که از سبک پوشش تا طرز سخن گفتن خود را با گفتمان دولت ها تنظیم می کنند و دوری و نزدیکی به گروه ها و افراد ذی نفوذ سیاسی را با شامه قوی خود می سنجند که چه زمانی راهنمای چپ و چه زمانی راهنمای راست را بفشارند.

این تیپ مدیران از همه بیشتر تحول کشور را قفل می کنند. اخلاق، جوانمردی و پایبندی به قیود انسانی هرگز در قاموس این مدیران جایگاهی ندارد. این ها را باید دلالان سیاسی و اقتصادی نامید. برای ایشان هرگز مهم نیست چه کسی در رأس کار باشد. مهم تارهای در هم تنیده ای هست که روی آن می غلطند و از منابع و مزایای دولتی و بیت المال ارتزاق می کنند. وقتی پای اصلاح طلبی در میان باشد، ژست اصلاح طلبی می گیرند و وقتی اصول‌گرایی روی بورس باشد، گوی سبقت را از اصول‌گرایان می ربایند.

پیش چشم این جماعت معامله گر، دغدغه های اخلاقی، ملی و میهنی، پیشرفت کشور، جوانمردی و وطن پرستی خنده‌دار ترین واژگان است. تنها دو چیز در نظر این مدیران مقدس است: ما باشیم و منافع ما برقرار باشد!

۲- مدیران پاره وقت و از راه دور

این دسته از مدیران اگر چه به اسم مدیر تام و تمام یک سازمان یا اداره هستند اما واقعیت چیز دیگری است. دو روز تدریس در دانشگاه، یک روز مشاور یک شرکت، دو روز سفر کاری! اینان سازمان خود را از راه دور اداره می کنند. این مدیران سعی می کنند سازمان را با ساعات حضور خود تنظیم کنند. گاهی از خود می پرسم در حکم کارگزینی این مدیران مگر فوق العاده مدیریت و سایر مزایا بابت «یک ماه کار تمام وقت» پرداخت نمی شود پس چگونه می پذیرند که نیمی از هفته را در محل خدمت نباشند و از این مزایا برخودار شوند؟

۳- مدیران قبیله ای و عشیره ای

این بلیه همیشگی سازمان های دولتی و اجرایی در کشور ماست. مدیری فقط همشهری های خود را به کار می گمارد و امور عشیره خود را رتق و فتق می کند. این دسته مدیران هیچ گونه درکی از نگاه ملی به مسائل ندارند. ایران و آینده کشور را در روستا و زادگاه خود می بینند. وقتی با یک ارباب رجوع یا کارمند سازمان خود مواجه می شوند که در زمره همشهریانش نیست، گویی با یک غیر ایرانی و بیگانه طرف هستند. ماحصل فامیل گرایی چیزی جز تضییع حقوق مردم و جلوگیری از شایسته سالاری نیست.

۴- مدیران آکادمیک و غیر اجرایی

این قبیل مدیران از مدیریت فقط دانش آن را به ارث برده اند. مدیران دانشگاهی اما کم توان و غیر اجرایی! به همه چیز از منظر مسأله و موضوع پژوهشی نگاه می کنند. سازمان را با کلاس درس اشتباه گرفته اند.
نمی دانند که منابع، زمان و انرژی در حدی نیست که به پای افکار و آرمان های انتزاعی آنها تلف شود. این مدیران نمی دانند در کنار ارزشمندی نگاه پژوهشی به مسایل، سرعت عمل هم مهم است. این مدیران به اسم کار علمی، خواسته یا ناخواسته فرصت های طلایی توسعه را می سوزانند.

۵- مدیران ترسو و مطیع

مدیرانی که می بینند و می‌دانند نتیجه تصمیم مقام مافوق آن ها چقدر زیان بار است اما به دلیل شخصیت ضعیف و منفعل خود هرگز لب به نقد و نظر نمی گشایند.

خطر این قبیل مدیران بزدل به حدی است که امیرمؤمنان علی (ع) پرهیز از انتصاب اینها را در نامه ۵۳ نهج البلاغه به مالک اشتر متذکر شده اند. دلیل اطاعت پذیری و بله قربان گویی این مدیران یا از سر به خطر نیفتادن منافع آنهاست یا به دلیل اینکه تصور می کنند شایستگی یعنی اطاعت پذیری محض از مافوق و بی نیازی به نظرات کارشناسان.
این دسته از مدیران اتفاقاً اجازه ابراز نظر را از کارمندان و کارشناسان می گیرند. تجربه نشان داده در این قبیل سازمانها عموماً پدیده "سکوت سازمانی" و "انزوای کارشناسان" رخ می دهد.

۶- مدیران انتخاباتی- تبلیغاتی

این مدیران اساساً با هدف شرکت در انتخابات، وارد یک سازمان می شوند و تلاش می‌کنند محبوب دل ها شوند. تمام کارهایی که می کنند تبلیغاتی است. خوب کار می کنند که ر‌أی بیاورند. ضرر این مدیران آن جایی است که تمام امکانات و منابع ملی در اختیار خود را ابزاری برای رسیدن به موقعیت بالاتر می‌پندارند. سازمان را به ستاد انتخاباتی خود تبدیل می کنند. مدیریت این ها بسیار بی ثبات، کوتاه مدت و زیان بار است.

۷- مدیران هزینه ساز

این دسته از مدیران روی خطی از هزینه کار می کنند. وقتی میزان هزینه و نتیجه اقدامات آنها را بررسی می کنیم در می یابیم اگر همین برنامه به بخش خصوصی سپرده شده بود، با هزینه بسیار کم تر و با کیفیت بالاتر انجام می شد.

سالهاست در این کشور مدیران بسیاری به بهانه یک مأموریت کاری، هم حق مأموریت می گیرند هم پاداش، و هنگام بازگشت از سفر نیز از بودجه بیت المال سوغات آنچنانی به منزل می آورند و یا ولنگاری مالی که برای برگزاری یک جلسه ساده کاری با هزینه های سنگین و گزاف مانند رزرو هتل های گرانقیمت با فهرستی از هزینه های غیر ضروری و تشریفاتی همراه می شود.

سخن آخر

اگر ایران را عاشقانه دوست داریم فراموش نکنیم اولاً توسعه مسیری پیمودنی است و رسیدن به ایرانی توسعه یافته تر، با مدیرانِ کم کار، منفعت طلب، هزینه ساز، تبلیغاتی، ترسو، ناکارآمد و فامیل مدار و مدیرانی که عاشق تعالی سازمان، بهبود زندگی مردم و وطن خود نیستند، میسر نیست.

آنچه معروض داشتم نه به قصد تخطئه گروه سیاسی خاصی و نه هرگز به قصد نادیده گرفتن تلاش صادقانه مدیران شریف و توسعه گرای میهن عزیزمان بلکه به قصد اصلاح رویه های مخربی بود که مسیر پیشرفت میهن عزیزمان را اگر متوقف نسازد اما حتما کُند خواهد ساخت.

امید آنکه مؤثر افتد.


لینک بخش اول:
درنگی بر موانع توسعه یافتگی ایران: در گفتن و نوشتن مانده ایم!

*پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۰
در انتظار بررسی: ۱۰۱
غیر قابل انتشار: ۱
میرزایی
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
سلام آقای نظری باتشکر ازآسیب شناسی ارائه شده ، امیدوارم هیات محترم دولت برای مقابله با مدیران سود جو و فرصت طلب راهکارهای اساسی پیش بینی واقدام نماید.
ناشناس
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
زنده باد! بسیار بسیار عالی، ما که از این آسیب شناسی به جا لذت بردیم ای کاش اون کسانی که مصداق واقعی این مقاله هم هستن خونده باشن
ناشناس
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بسیار عالی٬کاملا صحیح فرمودید٬٬این مطلبتون در مورد بالای ۹۰درصد از مدیران ما مصادق داره٬ با عرض تاسف این مدیران دارن تیشه به ریشه مملکت و مردم میزنن و کسی هم هیچ کاری نمیکنه
ناشناس
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
مشکل اصلی در بین مدیران ما نبود تفکر سیستمی است. چه بسیار ضررها و تصمیمات اشتباه به این دلیل به بیت المال وارد کرده اند.
ناشناس
۲۱:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
چقدر عالی و دلنشین گفتی عصرایران
دستت درد نکنه کاش گوش شنوایی این حرفای حق را بشنود و چاره ای کند
ناشناس
۱۹:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بسیار عالی بود.
ناشناس
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
95 درصد مدیران از همون دسته اول اند... باقی اونقدر زیاد نیستند که اینقدر تاثیر منفی تو مملکت بذارند
رضا
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
عدم اجرای قانون وضغف مدیران رده بالاتر.
محمد
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
با تشکر از مقاله بسیار پرمحتوا و خوبتون.امید است که مدیریت جامعه ما در مسیر درستی قرار بگیره
ناشناس
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
عالى،عالى،عالى.
ناشناس
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
تازه هروقت هم احساس ناکارآمدی میکنند بیت المال را به تاراج میبرند.
ناشناس
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
دوستان بنظر خودتون اگر شما مدیر بودید تو این شرایط چطور مدیری بودید؟؟
ناشناس
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
خیلی ممنون از مطلب خوب و ارزشمند تون
آیا هیچکس میتواند این شیوه ها را تغیر دهد ؟ و شیوه لیاقت محور برپا کند
کارشناس ستادی
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
احسنت. عالی بود. اضافه کنید که در مدیران ما چیزی به اسم عذر خواهی وجود ندارد.
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
فقط میتونم بگم عالی بود. دمتون گم....
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
منم همین نظر رو دارم ولی به نظرتون چه کار باید بکنیم ماهایی که دلمون میسوزه واسه ایران
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
باید از مدرسه ها و خانواده ها شروع کنیم....
بنيامين
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
چند سال پيش مديرعامل تويوتا به خاطر نقص فني يك دستگاه خودرو توليدي اين شركت در حضور خبرنگاران تا كمر دولا شد و عذرخواهي كرد.حساب كنيد با توليد بيش از ده ميليوني اين شركت درسال.
بنده وقتي رفتار اين مدير رو با مديران شركتمون كه خودروساز هست مقايسه ميكنم شرمم ميشه.بنده به عنوان كارمند اين خودروسازي اصلا كاري براي انجام دادن ندارم وبيشتر مواقع تو اينترنت شركت وبگردي ميكنم ومديران هم انچنان رژه پيروزمندانه تو شركت ميرن كه بياوببين.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
با تشکر بسیار عالی بود . تشخیص درد ، بخش ابتدایی درمان است .
عباس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بسیار عالی و تخصصی درد را تشخیص داده ، ولی اکثر مدیران ما دارای بیشتر این خصوصیات هستند ،.حداقل برای محیط کاری من همیشه اینجوری بود.
اهل حق
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
سلام وعرض ادب واقعا جاي تقدير دارد از نويسنده محترم وسايت عصر ايران .به راستي اين معضل اصلي جامعه ماست و به عنوان نمونه يا پايلوت مي توانيد همه اين معجون مديريتي را در دانشگاه فني وحرفه اي ملاحظه كنيد كه چگونه تيشه به ريشه به اصطلاح دانشگاه نسل سوم مي زنند و حقوق ميليوني دريافت مي كنند و متاسفانه دولت ووزارتخانه را هم با همين روش دور مي زنند .
اروم چی
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بهترین مقاله ای که تا به اکنون در این چند مدت خونده بودم. احسن واقعا. چقدر زیبا و شیوا نوشته شده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
احسنت درست است
جواد باقری
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
من فقط وزارت نفت رامثال بزنم.
چه ضرورتی برای این وزارت خانه هست.
تنها سازمانی لازم است برای کنترل میزان مخازن گاز ونفت.
باقی کارها اعم از فرآوری و پخش میتواند به بخش خصوصی واگذار شود
الان پالایشگاهها را هم که خصوصی کردن دست از سرشون برنداشتن.
تمام وزارت خانه ها با کلی مدیر نالایق با ادعا های آنچنانی فقط صندلی نشین هستند.
عباس
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
آمار 440 هزار مدیر واقعا تکان دهنده است و چیزی که بیشتر با مشاهده این آمار تاسف بار هست اینکه که جامعه دقیقا به دوبخش بسیار دارا و بسیار فقیر تقسیم شده هست.
ناشناس
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بسیار ممنونیم.
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
كلي گويي بود. از عصر ايران انتظار بيشتري داريم.
نعمت اله
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
با سلام در موضوع مطرح شده فرضي تحت عنوان تعداد مديران و كاركنان دولت عنوان شده كه ناصحيح است.در سال 91 تعداد كاركنان دولت 2140000 نفر است كه نيمي از انها در اموزش و پرورش شاغلند لذا كاركنان غير اموزش و پرورش حدود يك ميليون نفر است پس عنوان نمودن 4ميليون كارمند اشتباه است با اين فرض چگونه به نتيجه گيري مي توان اتكا نمود
ugdvqh
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
با سلام خیلی عالی بود و لازمه من یه نکته ای رو اضافه کنم اونم اینکه بسیاری از مدیران حال حاضر در کشورمان خیلی از صفات را با هم به ارث برده اند.
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
اگر ميتونستيم مثل ژاپن مدرسه خوب داشته باشيم تربيت سخت داشته باشيم قطعا مديراي خوبي هم مي تونستيم تربيت كنيم. همه چي از مدرسه شروع ميشه.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
آفرین و احسنت.
همه چیز از مدرسه و خانواده شروع میشه اما کار ساده ای نیست چراکه خانواده ها هم از مدارس قبلی در اومدند و هنوز همون رفتار قدیم را داریم.
ولی به هر حال باید از یه جایی شروع بشه....
ناشناس
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
100 درصد موافق هستم
افرین
علوی
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
برخی مدیران ما مدیران آماری هستند یعنی فقط آمار عملکرد خود را بالا می برند ولی این آمار با واقعیت خیلی تفاوت دارد.
ناشناس
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
با چه منطق و عقلی ژاپن رو با ایران مقایسه میکنید؟
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
بسیار مفید بود اما کو گوش شنوا
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
ای گل گفتی برادر باهت موافقم هرکی از راه رسیده پارتی داشت شد مدیر
سعید
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
عالی بود ، اما کو تا عمل
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
اغلب مدیران کشور ما همه این معایب رو با هم دارند
پاسخ ها
انجمن منابع انسانی
| |
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
جناب نظری درود
عصر ایران مچکریم
محمد
| |
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
سلام. مطلب خوبی بود. اما در برخی جاها نیاز است که وارد جزئیات شوید و مسائل را خرد کنید. همچنین جنبه های مختلف نیز بایستی مطرح گردد.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200