صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۸۸۸۷۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۴ - 26 March 2015
مروری بر سال کهنه؛ 12 ماه – 12 روز/ روز ششم

شهریور 1393/ هاشمی و حاشیه های سیاست

سایت هاشمی رفسنجانی در گزارش حضور آیت الله در خانه آیت الله قدوسی خاطره او از گفت و وگویی با آیت الله مصباح یزدی در 45 سال قبل را منتشر کرد حاوی صریح ترین لحن هاشمی...
عصر ایران – صبح دوشنبه 17 شهریور 1393 مقام معظم رهبری برصفحه تلویزیون ظاهر شدند و با بیان خود گفتند: « بله، من یک عمل جراحی دارم. البته جای نگرانی نیست. اما این به آن معنی نیست که به دعای مردم نیاز ندارم.»

  ساعتی بعد تصویر آیت الله خامنه ای بر روی بستر و در حالی منتشر شد که رییس جمهوری به عنوان اولین مقام رسمی بر بالین ایشان حاضر شده بود.

  حسن روحانی عازم تاجیکستان بود و همین که اندک زمانی بعدتر به این سفر رفت و اطلاع رسانی درباره این عمل جراحی توسط خود رهبری صورت پذیرفت و سایت رسمی هم یک رویکرد فعال را به نمایش گذاشت مجال بروز شایعات را نداد.

   این تارنما همچنین اعلام کرد چون امکان عیادت برای مردم عملا وجود ندارد صفحه ای را به عنوان عیادت مجازی ایجاد کرده است.

  هر چند نام بیمارستان اعلام نشد اما چون ساعتی قبل از ترک بیمارستان بار دیگر بربالین آیت الله مهدوی کنی ظاهر شدند مشخص شد که در بیمارستان قلب شهید رجایی در مجاورت صدا و سیما بستری بوده اند.




  رییس وقت مجلس خبرگان رهبری در بازگشت از مراسم سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی و از 14 خرداد 1393 به کما رفته و به تازگی از بیمارستان بهمن به آن مرکز درمانی انتقال یافته بود.

  سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز متن مکالمه کوتاه بین رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رهبری را منتشر کرد که در آن آیت الله خامنه ای می گوید: «به زحمت افتادید. راضی نبودم. واقعا راضی به زحمت نبودم.» و هاشمی رفسنجانی هم در واکنش اظهار می دارد:« این که چیزی نیست. ما با عشق مون می آییم پیش شما. الان هم با خیال راحت می روم خانه» و با این دعای رهبری خاتمه می یابد:«خدا شما را حفظ کند.»

  اشاره به هاشمی رفسنجانی بهانه ای برای یادآوری یک خبر دیگر هم هست که ابتدا گمان می رفت در حاشیه سیاست رخ داده و به کار تحلیل های جدی نمی آید اما بعدتر به متن آمد.
انتشار تصویر کارت عروسی نواده هاشمی رفسنجانی (عماد فرزند محسن ) با نتیجه امام خمینی (زهرا سید روحانی فرزند نفیسه اشراقی) به این مفهوم تلقی شد که دو خاندان هاشمی و خمینی با هم وصلت کرده اند اما اتفاقات دیگری رخ داد.

  دفتر آیت الله سید محمد صادق روحانی (پدربزرگ پدری عروس خانم) اطلاعیه ای صادر و در اقدامی کم سابقه اعلام کرد: «پایه  گذاری این وصلت از ابتدا بدون اطلاع و مشورت و نظر مثبت جناب مهندس کاظم روحانی – پدر زهرا- انجام شده و روند طی شده اشکالات قانونی دارد.»

  در پی آن بود که دایی عروس و نواده امام – حجت الاسلام مرتضی اشراقی – توضیح داد :« خانم نفیسه اشراقی فرزند مرحوم آیت الله شهاب الدین اشراقی در آبان 1374 از آقای سید کاظم روحانی فرزند آیت الله سید صادق روحانی و به حکم دادگاهی که آقای کاظم روحانی خود در آن حضور داشته جدا شده و بر اساس حکم دادگاه حضانت دختر به خانم اشراقی داده می شود...

  آقای کاظم روحانی طی همه سال های پس از آن هیچ گاه به دختر خود سر نزده و او را از مهر پدری محروم ساخته اما از قصد ازدواج فرزندش با عماد هاشمی رفسنجانی آگاه بوده و جواز ازدواج را دادگاه در یک روند دو ساله و پس از سه محکمه صادر کرده است.»

  ظاهرا آیت الله صادق روحانی انتظار داشته در غیاب پدر به پدربزرگ مراجعه شود نه آن که حکم قضایی دریافت کنند اما  دادگاه اگر نیاز می دید چنین حکمی صادر می کرد خاصه این که پدربزرگ شهرتی در حد اعلام مرجعیت داشته  نه آن که به «کفو» بودن زوجین رای دهد که به منزله تجویز ازدواج به حساب می آید.

  نکته قابل توجه این بود که برخی رسانه های خاص به این اتفاق به صورت ویژه پرداختند چون برای آنان یک بازی دو سر برد به حساب می آمد: یک طرف خانواده هاشمی بود و پدر داماد که رقابت برای شهرداری تهران را در شورای شهر به قالیباف واگذار کرد و سوی دیگر مادر عروس – نفیسه اشراقی- که به خاطر مطلبی در شبکه های اجتماعی بیش از خواهرش مورد انتقاد آنان قرار داشت.

  وجه سیاسی دیگر این بود که سید صادق روحانی در دهه 60 به عنوان منتقد حاکمیت جمهوری اسلامی یک دوره حصر خانگی را هم تجربه کرده بود. در سایت رسمی او هم آمده است که سابقه انتشار رساله عملیه که در عرف روحانیون شیعه به معنی اعلام مرجعیت تلقی می شود  قبل از 1340 است یعنی حتی پیش از امام خمینی و جالب این که در این ماجرا به فتوای خود او درباره اذن پدر عمل شده بود که در این گونه موارد اذن پدر را ضروری نمی داند.

  در رخداد دیگری از شهریور 1393 نیز باز نام هاشمی رفسنجانی در میان است. هنگامی که پایگاه رسمی آیت الله خبر داد :هاشمی رفسنجانی در دیدار با خانواده مرحوم آیت الله قدوسی – دادستان انقلاب در سال 60 که در شهریور ماه ترور شد- خاطره ای از گفت وگوی خود با آیت الله مصباح یزدی در خانه آیت الله قدوسی و در حضور آیت الله خامنه ای و مربوط به 45 سال قبل را نقل کرده است: 

  خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی چنین گزارش داد:

  «موضوع خاطره مربوط به سال 1348 است. هاشمی می گوید به اتفاق آقای خامنه ای صبحانه رفتیم منزل آقای قدوسی. دیدیم این آقا هم آنجاست. نشستیم تا ظهر با او بحث کردیم تا او را قانع کنیم برای ادامه مبارزه. آخرش هم گفت: من مبارزه با شاه را حرام می دانم. آقای خامنه ای از او پرسیدند: دلیلت چیه؟ آن آقا در جواب گفت: مبارزه ای که مجاهدین و چپی ها هم در آن باشند حرام است.آقای خامنه ای هم به تلخی به او گفتند: اگر اهل مبارزه نیستی. خب مبارزه نکن. ولی مبارزه را با این حرف ها خراب نکن... کار به جایی رسید که بعد از آن تا پیروزی انقلاب با او قهر بودند.»

  دفتر مقام معظم رهبری انتساب این سخنان به آیت الله خامنه ای را تکذیب نکرد و هیچ توضیح و تصحیحی هم درباره آن انتشار نداد اما خود مصباح با توضیح بعدی عملا بر کلیت موضوع، صحه گذاشت و تنها یادآور شد بر ضرورت جدا بودن فعالیت مذهبی ها از کمونیست ها تاکید کرده بود نه نفی مبارزه.

  در عراق نوری مالکی از نخست وزیری کناره زده شد و حیدر عبادی دولت تشکیل داد.  با پیشروی های داعش انتقاد از مالکی فزونی گرفته و آیت الله سیستانی نیز حمایت خود را از دولت برداشت تا یکی از مهم ترین بهانه های داعش برچیده شود.

  پروژه داعش اما گسترده تر از آن بود که با تغییر دولت اعضای آن به خانه بازگردند. آنان مدعی ایجاد سرزمینی تازه هستند که نه تنها بخش هایی از خاک دو کشور سوریه و عراق را در بر می گیرد که قابل گسترش هم هست. از این رو ویدیویی منتشر کردند که نشان می داد جیمز فولی خبرنگار آمریکایی را سر بریده اند و از آن پس لحن رسانه های غربی و شخص رییس جمهوری آمریکا هم تغییر کرد و به جای داخلی دانستن چالش از آن به مثابه به یک تهدید منطقه ای و جهانی یاد شد.

  در شهریور 1393 شبکه های اجتماعی نشان دادند که مرزها را شکسته اند و یک اتفاق در گوشه ای از جهان می تواند دومینو وار خود را به همه جا تحمیل کند. «انقلاب هوش» در دهه اول قرن بیست و یکم و ابزارهای نوین ارتباطی، جهان را به همان دهکده کوچکی بدل کرده که مارشال مک لوهان پیش بینی کرده بود.

  در شهریور 1393 یک ایده و ابتکار در جاهای مختلف دنیا تکرار شد تا نشان دهد شبکه ارتباطی مجازی چگونه مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردیده است.

  «چالش سطل یخ» یا «چالش آب یخ» نمادی از فعالیت برای کمک به جامعه سرطانی در نیوزیلند و یک موسسه خیریه در آمریکا بود به این شکل که افراد در مقابل دوربین 24 ساعت فرصت داشتند یا به این موسسه کمک کنند یا یک سطل آب یخ روی سر خود بریزند و البته در غالب موارد هم آن 100 دلار را می دادند و هم سطل آب یخ را روی سر خود می ریختند. نکته جالب تر این بود که یک یا چند نفر دیگر را نیز برای این چالش نامزد می کردند و به این ترتیب گسترش یافت.

  مثل خیلی از پدیده های دیگر این پدیده در ایران با سه واکنش تقلید، طنز و توطئه انگاری رو به رو شد.

  در رویکرد اول تقلید شد منتها به دلیل مشکلات تحریم بانکی کمک ها به موسسه سرطانی داخلی اختصاص یافت. نیکی کریمی بازیگر سینما هم خواستار پرهیز از اتلاف آب شد. یک خبرنگار فلسطینی هم یک سطل خاک بر سر خود ریخت تا رنج فلسطینی ها و فاجعه ای را که تنها چند هفته قبل از آن در غزه جریان داشت یادآور شود. فارغ از بحث بحران کم آبی این چالش مردم را با این بیماری بیشتر آشنا کرد.

  برای این که روایت شهریور 1393 به سیاست محدود نماند اشاره ای به هنر و سینما هم خالی از لطف نیست. هر چند که این اتفاق هم دور از سیاست نبود.

   در جشن خانه سینما فیلم سینمایی «ملکه» با دریافت 10 تندیس رکورددار این مراسم شد.

   «ملکه» یک فیلم بسیار خوش ساخت و متفاوت  درباره جنگ ایران و عراق است اما با نگاه انسانی و بدون شعارها و عرفان بازی های رایج و این اواخر لودگی هایی که وارد سینمای دفاع مقدس شد. وجه مرتبط با سیاست هم این است که در دولت قبل امکان برگزاری جشن خانه سینما سلب شده بود زیرا مستقل از اراده حاکم بر وزارت ارشاد و به صورت مستقل و توسط یک نهاد مدنی برپا می شود.

  شهریور 93 را با این اوصاف می توان ماه غلبه حاشیه بر متن سیاست دانست.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200