دیروز «کافه گفت و گو»ی عصرایران افتتاح شد و اولین بحث در آن با موضوع "آب" شکل گرفت و کاربران محترم سایت ، نظرات خود را بیان کردند و دیدگاهای همدیگر را نقد، تأیید یا تکمیل کردند.
بحث ها به حدی خوب پیش رفت که امروز از وزارت نیرو با سایت تماس گرفتند و ضمن تشکر از کاربران سایت اعلام کردند که نظرات آنها را جمع بندی و تحلیل خواهند کرد تا مورد استفاده مسؤولان مربوطه قرار گیرد.
با سپاس از همراهی ارزشمندی که در اولین گفت و گوی کافه داشتید، امروز دومین موضوع را به بحث
"آموزش زبان انگلیسی" در ایران اختصاص می دهیم.
همان طور که می دانید دانش آموزان ما از همان سال های میانی تحصیلات، زبان انگلیسی می خوانند و در دانشگاه ها هم چند واحد زبان عمومی و تخصصی می گذرانند ولی اکثراً هیچ کدام از مهارت های چهارگانه "خواندن،نوشتن،گوش دادن و حرف زدن" به این زبان را ندارند.
از طرفی بازار موسسات و کتاب ها و سی دی های آموزشی زبان انگلیسی هم داغ داغ است.
واقعاً نیاز به زبان انگلیسی در جامعه ما چقدر است؟
خودتان چقدر این نیاز را احساس می کنید؟
خاطره ای در این باره دارید؟
چه می توان کرد که مردم ایران نیز بتوانند همانند برخی کشورهای دیگر به زبان بین المللی انگلیسی مسلط باشند؟
اگر منتقد ترویج آموزش زبان انگلیسی هستید دلیل تان چیست و اگر موافقید چرا؟
بحث امروز تا ساعت 14 ادامه خواهد داشت و رأس این ساعت، کافه گفت و گو تعطیل می شود.
فقط قبل از ورود به بحث ، مقررات "کافه گفت و گو" را
اینجا بخوانید.
چاره رو هم وقت ندارم بنویسم.ساعت 14 هستش!
1) مواد آموزشی شامل کتاب و . . . هم از نظر محتوا و هم ار نظر روش ارایه بسیار کهنه و غیر جذاب هستند. موضوعات هر درس به هیچ وجه امروزی و جالب نیستند. من 20 سال است همین کتابها را با همین محتوا مجبورم تدریس کنم و این زجر آورترین کار دنیاست! شک ندارم نظام آموزشی تمایلی برای بهبود فرایند یاددهی و یادگیری زبان انگلیسی ندارد. اما خوش بختانه خانواده های امروزی به ضرورت یادگیری این زبان پی برده اند. و این خوب است.
2) اعتراف بزرگ! بیشتر دبیران زبان انگلیسی دانش و مهارت آموزش این ربان را ندارند.
3) زمان اختصاص یافته به آموزش زبان در مدارس ایران به هیچ وجه کافی نیست و بیشتر نشان از رفع مسولیت و بی برنامگی دارد.
4) مگر ذیگر مهارت های دانش آموزان ایرانی در مقایسه با زبان انگلیسی بهتر است؟ دانش تاریخ، جغرافیا، توانایی استدلال و . . . دانش آموزان اوضاع بهتری ندارد.
5) گجای دنیا با هفته ای 1 جلسه آموزشی می توان به دانش آموزان زبان خارجی یاد داد.
خیلی از منابع بروز در حوزه های مختلف به زبان انگلیسی و برای درک انها باید به این زبان مسلط باشی یک بخشی از زبان وابسته به آموزش اما هر چه حضور توریست ها به کشور زیاد بشه این تعامل کمک می کنه زبان انگلیس هم کم کم مورد استفاده قرار بگیره اما شخصا معتقدم آموزش و پرورش نتونسته تو این بخش موفقیت زیادی را برای ما به ارمغان بیاره
تقصیر صدا و سیما هست اگر این همه فیلم ها وکارتون ها رو دوبله و ترجمه نکنه بذاره مردم خودشون با درک تصویری مفاهیم انگلیسی رو بفهمن به مرور زبان همه خوب میشه
1. زبان آموزی در کشور ما خیلی دیر شروع میشه ، 12 سالگی یعنی دقیقن سنی که زبان شناسا میگن بخش زبان آموزی مغز در حال بسته شدنه!! بر اساس critical period hypothesis
2. منابع و کتب تدریس در مدارس ضعیفه، در هیچ کجای دنیا کتب تدریس زبان تالیف نمیشه بلکه مستقیما از کتبی که توسط خود انگلیسی زبانها نوشته شده استفاده میشه
3. کاربرد و احساس نیاز به یادگیری زبان انگلیسی احساس نمی کنیم
دوستان عزیزم بر اساس تجربه نزدیک به دو دهه تدریس و مدیریت در موسسات و دانشگاهها در رشته آموزش زبان انگلیسی پیشنهاد می کنم یکبار برای همیشه حدود 2 سال پیوسته با شرکت در کلاسهای یک آموزشگاه به روز و شناخته شده و یا بصورت خصوصی از سطح مبتدی خود رو به سطح پیشرفته برسونید. اگر 10 بار هم وسط راه یادگیری رو رها کنید و دوباره پس از مدتی شروع کنید جواب نمیگیرید. تنها زمانی که به سطح پیشرفته برسید این امکان وجود داره که با دیدن فیلم و غیره معلوماتتون رو حفظ کرده و حتی افزایش بدید. با آرزوی موفقیت
اما موضوع دیگه ای که قابل طرحه نداشتن توریست جوان و نوجوان تو کشوره که بی ارتباط با موضوع فعلیتون هم نیست.
شاید بتونین در روزهای بعد این موضوع رو مطرح کنین.
من چند سال پیش توی یه کلاسی در تهران شرکت کردم که فقط یه استاد داشت ایشان هم مرد بسیار جوانی بودن که تحصیلکرده کشور انگلیس بودن و روشی که تدریس میکردن در ایران تک بود
روش تدریس ایشان بر پایه ی گفتگو بود و در کلاس ایشان هیچگونه دفتر کتاب یا تخته ای وجود نداشت فقط مکالمه بود و تکرار هفته ای یکبار هم برگزار میشد ولی از کل سالهایی که در مدرسه زبان یاد گرفته بودم فقط مطالب اون کلاس در ذهن من مونده و اگر مدارس هم برای شروع زبان از این روش استفاده کنن واقعا نتیجه میده و اونوقت مشکل خیلی راحت حل میشه
نظرات عالي است
كاش آموزش و پرورش ، صدا و سيما ، سازمان گردشگري ، شهرداري ها و حتي برنامه ريزان دولت اين نظرات را جمع بندي و آناليز كرده و در حوزه خود در تصميم گيري استفاده كنند
با تشكر از عصر ايران
1-شروع آن از پائين تر دوره آموزشي كه اساسي ترين دوره ها مي باشد انجام پذيرد
2-پخش فيلم و كارتون جذاب براي كودكان به زبان مورد نظر
3-پخش برنامه هاي راديو و تلويزيون به زبان هاي مختلف
به جای اینکه نگاه مثبت داشته باشند که ما با آموزش زبان می تونیم بهتر فرهنگ و ارزشهای خوب خودمونو به سایر ملل منتقل کنیم احساس می کنن که با آموزش زبان دیگران فرهنگ و ارزشهای خودشونو به ما منتقل می کنن و این نشون میده که اعتقاد دارن که ما از فرهنگ ضعیف و مغلوبی برخورداریم.
در زمینه سرعت اینترنت در ماههای اخیر معلوم شد که دلیل پایین سرعت اینترنت به علت عدم وجود اراده قوی در این زمینه در لایه های بالای ساختار حاکمیت است به همان دلایل گفته شده در بالا.
و من به عنوان یک ایرانی از این ذهنیت و نگاه منفی مسوولین نسبت به خود و فرهنگ ایرانی متاسفم.
2. توریست خارجی خیلی کم و نادر است
3. سفر خارج به دلیل گرانی به جز برای گروه خاصی برای بقیه مردم غیر ممکن است
4. سیستم آموزشی ناکارامد است
5. برنامه های سیما با زبان اصلی و زیر نویس فارسی پخش نمی شود .
ما در دوره ابتدایی در دبستان در فضای رسمی کشور زندگی می کردیم و سخن می گفتیم . خارج از آن تنها بودیم .بدون ارتباط رسمی(فارسی)با دیگران ،مطالعه می کردیم،رادیو گوش میدادیم و...ولی در جامعه محلی و خانواده ارتباط همان ارتباط غیر رسمی و زبان زبان مادری بود. «سو» همان «سو» بود و «سوت» همان«سوت».
با این نگاه ، آموزش زبان« انگلیسی به خاطر فراگیر بودن در جامعه جهانی» زمانی می تواند نتیجه بخش باشد که بدون هرنوع تعصب خشک وخالی ،خودمان را در جامعه(رسمی) جهانی وارد کنیم و نخست زبان رسمی این جامعه را یاد بگیریم .پیشنهاد روشنم این است که راهکاری را که در خصوص آموزش زبان فارسی در میان اقوام ایرانی(کرد،لر،آذری،ترکمن و...) تجربه کرده ایم در ورود به جامعه جهانی پیاده کنیم. از آغاز دبستان، کتاب ها به زبان انگلیسی تدوین شوند و تدریس علوم مختلف(از دیکته و انشا تا علوم تجربی و ریاضی) دوره 6 ساله ابتدایی به زبان انگلیسی صورت گیرد. زبان فارسی از مرحله دوم و دوره راهنمایی و دبیرستان وارد آموزش شود . در این حالت فارغ التحصیلان مرحله اول تعلیمات عمومی دیپلم انگلیسی خواهند داشت.در حالی که به زبان شفاهی مادری(و فارسی) نیز تسلط دارند و(در صورتی که در دوران ابتدایی، به طور خود خواسته و غیر رسمی با الفبا ودیکته و انشای فارسی آشنا نشده و روزنامه و مجله محلی نخوانده باشند! )در یکی دوسال بعد با آموزش الفبا،خط، نوشتار و ادبیات فارسی به زبان فارسی هم مسلط خواهند بود. خواندن کتاب و مجله و دیدن و شنیدن برنامه های انگلیسی بدون زیر نویس و مهمتر از همه مراجعه به منابع علمی دنیا برای همه مدرسه رفته ها امکان پذیر بوده و عشق و علاقه به میهن و بودن در ایران وکنار ایرانی ها به خودی خود انگیزه یادگیری زبان و ادبیات فارسی را تقویت خواهد کرد.ما در عین تسلط به زبان انگلیسی، در جامعه محلی و خانوادگی به زبان مادری و فارسی سخن خواهیم گفت.
چند راهکار:
1-بلافاصله پس از آموزش زبان فارسی، زبان انگلیسی در نظام آموزشی وارد شود.
کلاس سوم ابتدایی گزینه خوبی می باشد که بچه ها تقریبا به فارسی خود مسلط شده اند.
2- نظام آموزشی دیالوگ محور شود و برای کودکان هم بیشتر با شعر و موسیقی آموزش زبان را برای آنان لذت بخش نمایند.
3- امکانی فراهم گردد که ورود توریست به کشور زیاد گردد، نیازهای تجاری و تعاملات با دیگر فرهنگها از مهمترین انگیزه های افراد برای یاد گرفتن زبان است.
4- سطح معلمان زبان ارتقا یابد، یکی از مهمترین تاثیرها را بر آموزش زبان در مدارس معلمان به عهده دارند.
5-کتابهای ساده علمی و داستانی به زبان انگلیسی برای مدارس فراهم گردد.
6-صدا و سیما هم باید در این زمینه همکاری کنه و در همه شبکه ها در هر رده سنی و موضوعی برخی برنامه های روز رو به زبان اصلی پخش کنه و بعد چند ماه، دوبله شده اون رو نمایش بده،علاقه بسیاری از ایرانیان به بروز بودن باعث ایجاد انگیزه زیادی جهت آموزش زبان خواهد نمود. مخصوصا برای فیلمهای آموزشی و کودک بسیار اثربخش خواهد بود و بچه ها تلاش می کنند که در این رقابت از همکلاسیهای خود عقب نمانند و برنامه های کودک اصلی رو که بروزترند پیگیری نمایند.
و...
اما کار اصلی و خوب رو بعضی از زبانکده های خصوصی انجام میدند
من دخترم رو از سه سالگی سر کلاس زبان فرستادم
کلاس مکالمه کودکان و الان که چهار سال و نیمش شده خیلی از پیشرفتش راضی هستم
به طوری که خودم با مدرک لیسانس از نظر تلفظ و دونستن بعضی از کلمات پیشش کم میارم
در کل سیستم زبان آموزی آموزش پرورش ناکارامد
چرا که زبان محیط شاد و موزیکالی رو برای آموختن می طلبه
به نظرم باید کلاس های زبان مدارس به زبانکده ها ی ممتاز واگذار بشه.
با این نگاه به یک زبان در بدنه تصمیم گیران کشور انتظار دارید تلاشی برای بهبود وضع فعلی صورت گیرد؟
heloo
سلام اول به انگليسي سلام كردم تا بدانييد يه چيزايي يا دمه از دوران تحصيلم و چون علاقه داشتم به زبان انگليسي يادمه فقط ميذانم كه اگر خواستيم كه زبان انگليس را ياد بگيريم مثل بچه كه باش صحبت ميكنيم بايد صحبت بشه تا ملكه ذهن بشود در رابطه با بحث ديروز هم اگر به فرزند خود از كودكي ياد بدهيم كه آب را اسراف نكند خيلي خوب ميباشد وگرنه اگر رئيس بز رگترين اداره دولتي بشود باز همانطور آب مصرف ميكند مثلا براي شستشو جلو بانك يا ...
مشکل اجبار در یادگیریه
1- نظام آموزشی غلط: گرامر محور بودن بجای مکالمه محور بودن.
2- دیر شروع کردن آموزش زبان در نظام اموزشی
3- ضعف معلمین این رشته
4- عدم ارتباط رودر رو با یک انگلیسی زبان به عنوان مثال با یک توریست
5- سیاست نظام آموزشی.
برای این مورد نظام سرمایه گذاری زیادی روی زبان عربی کرد ولی کدام یک از دوستان عربی را بهتر از انگلیسی صحبت می کنند؟
6- چون انگلیسی را بطور غلط یاد گرفته ایم شاید دیگه نشه کاری کرد! ولی یک زبان دیگر مثل فرانسه یا آلمانی را بهتر بتونیم یاد بگیریم!
7- ...
به نظر من والدین الان راه درستی رو پیش گرفتند و چند سال دیگه مشگل زبان بطور کلی از بین خواهد رفت.
به امید آن روز...
-کتب و لغاتی که ما یاد میگیریم بروز و کاربردی نیست. اصطلاحات روزمره امروزی به ما آموزش داده نمیشود.
- شنوایی ما ضعیف است چون در مدرسه و دانشگاه فقط خواندیم و نوشتیم.
- اگر کسی بخواهد با دیگری تمرین داشته باشد وصحبت کند از نظر فرهنگی بقیه بجای تشویق میگویند ای بابا اینقدر کلاس نذارین در نتیجه صحبت کردن ما هم ضعیف میشه و میترسیم صحبت کنیم. از طرفی استاد Native نیز در کشور ما اندک است تا اشکالات صحبت و تلفظ از ما بگیرد
-صدا و سیما هم هر کانالی از جمله عربی و .... راه انداخت بجز کانال فیلم و سریال به زبان انگلیسی با زیرنویس فارسی (البته به صورت option)
پیشنهاد:
- استفاده از کتب بروز شده
- دعوت از اساتید Native
- پخش فیلم و سریال به زبان انگلیسی ( البته از نوع امروزی نه قدیمی)
- پخش برنامه آموزشی همه روزه و در ساعتهای مختلف برای عموم
1_آموزش صحیح ,علمی و کاربردی برای فراگیری مهارتهای چهار گانه
2-جذب و اعزام توریست
3-یادگیری و تعلیم مطالب علمی از پایه به زبان انگلیسی در حد ارائه و پرسش و پاسخ دروس
4-ارائه بیشتر برنامه های خبری و حتی سرگرمی به زبان انگلیسی در صدا و سیما
5-الزام تولید کنندگان کالا به ارائه بروشور و دیگر مستندات محصولات به هر دو زبان فارسی و انگلیسی
6-بازنگری عمیق در نظام آموزش و پرورش به خصوص در بخش تدریس زبان انگلیسی و الگو برداری از کشورهائی نظیر مالزی و یا اعزام معلمیان به این کشورها برای کسب تجربه
7-دور کردن بحث های سیاسی از مطالبی چون یادگیری زبان
8 -و بلاخره تزریق خواست فراگیری در همه مردم نه سر دادن شعار
با خوندن نظرات دوستان، می تونم بگم خیلی از نکاتی که دوستان اشاره کردن نقطه ضعف هایی هست که همه تجربه این مشکلاتو داریم.
فکر می کنم یکی از مهمترین کارهایی که باید برای آموزش زبان انجام شه تغییر نگاه و دیدگاه به مسئله زبان هست. این که تسلط به زبان انگلیسی دیگه یک "امتیاز" نیست، بلکه یک "ضرورت و نیاز" هست! تا زمانی که به یادگیری زبان به عنوان نیازز نگاه نشه، مشکلات اون هم جدی گرفته نمیشه. اینکه نوجوونا و جوونای ما توی کلاس های زبان شرکت کنن و به زبان انگلیسی مسلط باشن (نه فقط آشنایی!!) دیگه یه "امتیاز اجتماعی" نیست! بلکه عملا ندونستن زبان انگلیسی یه ضعف برای ماست. به هر حال، این زبان (به دلایل مختلف، از جمله سادگی یادگیری این زبان در مقایسه با خیلی از زبان ها از جمله فارسی!) به عنوان یه زبان بین المللی شناخته میشه و مردم کشورهای مختلف تا حد بسیار زیادی با این ربان آشنا هستن. اگر شما نتونی زبان مشترکی با مردم دنیا داشته باشی، نمی تونی ارتباط برقرار کنی. این هم دقیقا شروع خیلی از مشکلات خواهد بود.
1- گنجاندن درس انگلیسی از دوم دبستان وقتی بچه درگیر آموزش زبان بشود خود بخود مادر پدرها هم بنوعی درگیر میشوند ضمن اینکه همه کسانیکه خوب انگلیسی حرف میزنند از سن 5 سالگی با آن درگیر بوده اند.
2- اجبار کردن تمامی کارمندان به صحبت کردن در محیط اداری و حتی کارگری هر چند اندک به زبا انگلیسی نتیجه آن میشود جهش یکباره کل جامعه
3- اجبار کردن رانندگان تاکسی برای شرکت در یادگیری رایگان و بدون هزینه در کلاس زبان عمومی و دادن کارنامه در صورت پاس کردن.
قول میدم ظرف پنج سال یک جهش حیرت آور را شاهد خواهیم بود.
من مشکل خودم میگم. من فوق مکانیک دارم. از لحاظ فهمیدن متون و معنی کردنشون هیچ مشکلی ندارم و حتی فقطی فیلم یا سریال خارجی میبینم به راحتی دیالوگهای رد وبدل شده رو میفهمم ولی اصلا نمی تونم حرف بزنم چون تلفش افتضاح. به نظرم مشکا ما این بوده که تو مدرسه اصلا رو تلفظ ما کار نشده و نمیشه. همیشه رو قواعد و معنی کلمات کار میشه.
به نظر من حالا که چه خوب چه بد همه خارج از مدرسه انگلیسی یاد میگیرن بهتر نیست که اموزش زبان انگلیسی هم به مراکز خصوصی سپرده بشه که حد اقل نظارت روش کامل باشه و اتلاف وقت انرژی هم کمتر بشه.البته در پاسخ به دوستانی که کتابهارو مقصر میدونن.باید عرض کنم که در این مقوله کتاب و مدرس خیلی به هم مرتبط هستن بهترین کتاب میشه به بدترین نحو تدریس بشه و بالعکس ، و تجهیز کردن مدارس با بهترین معلمها تقریبا غیر ممکنه
در مدارس ما حتی مدارس خوب و غیرانتفاعی آموزش زبان انگلیسی فوق العاده ضعیف هست و متدهای آموزشی که اصلاً نمی شه در موردشون صحبت کرد.
آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاه های معتبر واقعاً خوب دنبال می شه هم متدها به روز هست و هم استادها دوره های آموزشی لازم را برای تدریس گذرانده اند.
در کل اگر شنیدید که کسی با رفتن به مدرسه و همون کتاب های مدارس به انگلیسی مسلط شده فقط یه لبخند بزنید و در ابرها محو بشید !!!
البته امروزه به جز زبان انگلیسی یادگیری زبان دوم هم واقعاً مهم شده است مثل فرانسه ، آلمانی ، اسپانیولی و حتی چینی.
ولی می دونم که اگر هر انسان و ملتی که مسلط به زبان بین المللی نباشد همیشه ناچار است با واسطه ترجمه با دنیا آشنا شود و این مسئله زمان بر خواهد بود وباعث عقب افتادن از جریان تولید علمی و فن آوری جهانی خواهد شد.
اما با کمال تاسف در سال 84-85 وزیر وقت تدریس به زبان انگلیسی را در کلیه دانشگاه های ایران منع کرد.
تاسف بارتر این است که درصد بالایی از اساتید دانشگاه ها نیز انگلیسی خوبی ندارند به طوری که نمی توانند به راحتی در یک کنفرانس علمی صحبت کنند.
به نظر من باید تدریس در مقطع ارشد و دکتری به زبان انگلیسی باشد تا حداقل کسانی که تحصیلات عایه دارند به زبان انگلیسی مسلط باشند.
اول اینکه، معلم های ما اکثرا خودشان مشکل تلفظ و اطلاعات دارند. دوم اینکه، معلم ها دل سوز نیستند و به دنبال اتمام وقت و رفتن به دنبال مشکلات زندگی خودشان می باشند . سوم اینکه، کلا روش تدریس اشتباه است . چهارم اینکه، باید محیطی ایجاد شود که دانش آموز از اطلاعات انگلیسی خود استفاده کند مثلا شبیه سازی صورت بگیرد و نیاز نیست حتما به خارج از کشور سفر کند. خلاصه کلام اینکه ما به ملم های دانا و دل سوز، نیاز داریم و این در صورتی امکان پذیر است که تامین شوند . به امید اینکه روزی متخصصین امر بر مسند های کاری مرتبت تکیه بزنند. نه افراد نالایق!
زبان انگليسي ما ايراني ها اصلا هم ضعيف نيست. اگر سطح عمومي زبان انگليسي رو در كل كشور در نظر بگيريم ، مي بينيم سطح عمومي آشنايي با زبان انگليسي در سطح مقبولي وجود داره ، هرچند كه به صورت حرفه اي نميتونيم حرف بزنيم و يا انگليسي رو با لهجه كاملا فارسي حرف مي زنيم.
اگر گذرتون به چند كشور خارجي بيفته خواهيد ديد كه مردم اونجا حتي كمترين آشنايي با زبان انگليسي ندارن ، مانند تركيه ، دبي ، گرجستان و .. البته عراق را بايد استثنا كرد . در ميان كشورهاي اروپايي هم مردم بسياري از كشورهاي غيرانگليسي زبان در هنگام برقراري ارتباط به زبان انگليسي واقعا مشكل دارند .
من اينو به شخصه با برخوردهاي مكرر تجربه كردم.امكان نداره يك توريست خارجي بياد ايران و در عرض كمتر از 5 دقيقه نتونه ارتباطي رو كه ميخواد برقرار نكنه ( به انگليسي ) ولي شما قطعا در كشورهاي غيرانگليسي زبان ديگر به مشكل برخواهيد خورد.
1) در سال های اخیر بنظر می رسه اوضاع کمی بهتر شده که شاید بخاطر اینترنت و رسانه ها باشه.
2) ما قواعد و واژه ها را در حد مطلوب بلدیم ولی معمولا جرأت و مهارت استفاده از دانشمان را نداریم. تک تک مهارت های زبان هم مثل هر مهارت دیگری نیاز به تمرین و استفاده دارد. تا استفاده نکنیم مهارت و اعتماد بنفس بدست نمی آید.
3) بیشتر ما نیاز به یاد گرفتن نداریم. هر کس نیاز داشته باشه یاد بگیره انگیزه بالایی پیدا می کنه.
4) اگر امکاناتی رو که برای آدم با یاد گرفتن زبان پدید میاد در نظر بگیریم می تونه انگیزه ساز بشه. در دنیا حداکثر 120 میلیون فارسی زبان وجود داره ولی اگر انگلیسی یاد بگیری لا اقل نصف جمعیت دنیا مخاطبت می شن و می تونی چیزای زیادی یاد بگیری.
5) خیلی وقت ها زبان سخت جلوه داده میشه در حالیکه واقعا می تونه مفرح باشه تا سخت.
6) بطور خلاصه اگر زمینه ارتباط و تعامل با دنیا بیشتر برقرار باشه و زبان کاربردی آموخته بشه هم ماندگار تر و هم موثر تر یاد گرفته میشه.
عدم تربیت معلمان توانا برای برقراری ارتباط با زبان آموز و انتقال مفاهیم به شکل درست و کاربردی به زبان آموزان...
عدم درک بسیاری از مسولان از اهمیت آموزش زبان بصورت صحیح و موثر به طوری که زبان آموز بعد از فراگیری آن در مدرسه قادر به استفاده از آن به صورت کاربردی باشد.
بی میلی و برخورد احساسی مسئولان نسبت به آموزش زبان انگلیسی...
به نظرم دليل اصلي ضعف زبان انگليسي ماها شيوه اشتباه آموزش آن در مدارس هست و بايد به طور كامل شيوه آموزش دگرگون و مطابق استانداردهاي جهاني انجام بشه.
من یه سفر به لبنان داشتم
اونجا هر جوان سه زبان عربی (مادری) و انگلیسی و فرانسه رو بلده.
از یه خانم که اونجا زندگی میکرد و لیدرمون بود پرسیدم. گفت اینجا دانش آموزا در دوره دبیرستان انتخاب میکنن که کل درساشون مثلا انگلیسی باشه و همه چیز به زبان انگلیسی تدریس میشه و در اینصورت دوره دانشگاه رو باید فرانسه بردارن و یا برعکس .
خوب معلومه که اینجوری هر دو تا زبان رو خوب باید یاد بگیرن !
به نظرم این یه روش فوق العاده است برای یادگیری.
تا جایی که من میدونم در هند هم کلیه دروس به زبان انگلیسی تدریس میشه.
کار من الان با پاکستانی هاست اونها هم فوق العاده خوب انگلیسی صحبت میکنن!
اشکال کار ما از نظام آموزشی مونه
1- زمان شروع یادگیری زبان (اول یا دوم راهنمایی) کمی دیر به نظر می رسد. مقایسه با تحصیلکرده های سطح دیپلم کشور همسایه یعنی پاکستان که از دوره ابتدایی تدریس انگلیسی شروع می کنند کاملا تفاوتها رو مشخص می نماید.
2- به فراموشی سپردن مهارت های گفتاری(speaking)، شنیداری (listening) و تا حدود زیادی نوشتاری (writing) در یادگیری زبان چراکه عمده ی مباحث در ایران روی بخش خواندن و درک مطلب (reading comprehension) متمرکز شده و در امتحانات نیز متاسفانه فقط این مهارت و تا حد بسیار کمی مهارت نوشتاری مورد ارزیابی قرار می گیرد. این مساله در کنکور به اوج خود می رسد چون هیچ راهی برای ارزیابی سه مهارت اولیه در آن وجود ندارد. ضمن اینکه نبود امکاناتی مانند سمعی-بصری و سیستم پخش با کیفیت فیلم و سی دی در بیشتر مدارس و بالا بودن تعداد دانش آموزان در یک کلاس هم بسیار موثر بوده است.
3- سطح پایین علمی معلمان دربرخی از مدارس و البته راحت طلبی ایشان در بیشتر جاها ... در مورد زبان انگلیسی تنها دانستن واژه ها و گرامر همان کتاب برای دبیر کافی نیست و از او انتظار می رود همه مهارتها را بطور همزمان ارتقا دهد. وضعیت معیشتی معلم ها اغلب آنها را وادار می کند وقت و انرژی خود را به جای ساعات مقرری آموزش و پرورش صرف کلاس های تدریس خصوصی و آموزشگاهی خارج از مدرسه کنند.
4- واژه گزینی بسیار بسیار نامناسب در کتاب های راهنمایی و دبیرستان: بعنوان نمونه، در زمان تحصیل اینجانب دانش آموزی که به پیش دانشگاهی می رسید واژه های ساده و پرکاربردی مانند خطر (danger) و نمک (salt) را نخوانده بود در حالی که در سال اول دبیرستان با واژه های سخت و کم کاربردتری مانند بت (idol) و امانتداری (trustworthy) آشنا شده بود.
5- بر خلاف بسیاری از کلیشه گویی ها، دستور زبان یا گرامر گنجانده شده در کتابهای راهنمایی و دبیرستان جز پرکاربردترین موارد بود تنها ایراد این بود که یادگیری گرامر به یادگیری مهارتهای ذکرشده در بالا اولویت داشت و هیچگاه از دانش آموزان خواسته نمی شد که گرامرهای و واژه ها و عبارتهای یادگرفته شده در طول زمان تحصیل را در حد یک متن یا حتی یک پاراگراف بصورت انشا بنویسند. این مورد دلیل اصلی ناتوانی بیشتر ایرانیان تحصیلکرده از نوشتن یک نامه اداری یا یک ایمیل ساده به زبان انگلیسی می باشد.
6- تدریس به زبان انگلیسی یا حداقل بصورت نیمه فارسی-انگلیسی به شدت از دوره دبیرستان توصیه می شود . در این مورد دبیرستان محل تحصیل اینجانب بصورت یک نمونه موفق میتواند ملاک ارزیابی باشد. همچنین عدم استفاده دانش آموزان و معلمان از دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی: به یاد داشته باشیم که همیشه ساده ترین و سریعترین راه بهترین راه نیست بویژه اگر بحث یادگیری مطرح باشد. وقتی معلم به فکر گذران وقت با صرف کمترین انؤزی و دانش آموز تنها به فکر کسب نمره در کمترین زبان ممکن باشد نتیجه ای بهتر از این حاصل نمی شود.
همین معضلات در سطح آموزش عالی نیز دیده می شود
و یک نکته دیگه اگر در مدارس خوب انگلیسی تدریس شود دیگر نیازی به این کلاسهای بیرون نیست کلاسهایی با هزینه های بسیار که واقعا امکان رفتن به انها برای خیلی ها مقدور نیست.
یک نکته دیگه دوستان اگر به مدت یک سال با برنامه ریزی فیلم و اخبار و انگلیسی بشنوید و خودتان را مجبور کنید که خلاصه انها را جلوی اینه تعریف کنید شنیدار و گفتار به طرز خیلی خوبی پیشرفت می کنید و برای خواندن و نوشتن هم فقط تمرین لازم است و هیچ نیازی به هیچ کلاسی نیست الان تو محیط وب کلی مطالب و کلاسهای انلاین وجود دارد ( البته با سرعت اینترنت ما ) که کاملا کاربردی ومفیده
انسان اصولا به دنبال رفع نیازمندی های خود است ،بنابراین تا در مورد یادگیری زبان خارجی هم مجبور نشود،اقدام به این کار نخواهد کرد.
مثلا بخاطر برگزاری المپیک در پکن،یادگیری انگلیسی در این شهر با قدرت صورت پذیرفت.
یا در کشورهایی که به فعالیت توریستی یا پذیرش بین المللی دانشجو و بطور کلی هرگونه تعاملات رو در روی بین المللی اهمیت می دهند،همه خود را برای درآمد بیشتر ملزم به یادگیری زبان خارجی خواهند یافت.
باید وارد تعاملات بین المللی شد و همزیستی مسالمت آمیز با دنیا بر اساس استاندارد های رایج را پذیرفت.
راستش این تجربه خودمه، از اول تا آخرش
یادم میاد مدرسه ما دبستان آموزش زبان انگلیسی داشت
معلمش هم خدایی آدم خوب و مهربونی بود و با شعر زبان رو به ما یاد میداد
تا دانشگاه، حتی به واسطه رشتم و اساتید دانشگاهی، مجبور بودیم با کتب تخصیصی و زبان اصلی سرو کله بزنیم
ولی راستش من از همون اول تا لحظه ای که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم، متنفر از ازبان بودم
ینی سر کلاس گریه میکردم
بعد دانشگاه رفتم کلاس زبان، به واسطه جریاناتی
و هم اکنون بعد 4 سال هر ساله حد اقل 3 چهار ماه میرم زبان
حتی به جایی رسیده که سعی میکنم کتب فارسی رو هم بگردم ترجمه انگلیسیشو پیدا کنم
خیلی فکر کردم چرا؟
به این نتیجه رسیدم
که برا یادگرفتن هر زبونی، قبل از خود زبون
باید فرهنگشون رو بشناسیم
ینی تا نفهمیم که اونا چطور فکر میکنند، چطور برخورد میکنند با هم،
نمیتونیم زبانشونو یاد بگیریم
یه چیزی بین کسایی که زبان خوب دارند مشترکه
یا فیلم دیدیدن
یا آهنگ گوش دادن
یا در اون کشور بودن
و این سه عامل عواملیه که شما میتونین در معرض فرهنگشون باشین
اگر در شرکتهای نفت و گاز و صنایع کار میکردید مو ضوع را لمس می کردید.
باید مدل آمزش تغییر کند
اگر روزی 5 دقیقه در منزل با کودک مکالمه کنید و از پرسش های ساده ای مانند who are you آغاز نمایید، بعد از یک ماه از نتایج آن شگفت زده خواهید شد
این روش آموزشی در مالزی بسیار متداول است تا حدی که مدارس به کودکان بلیط رایگان شهربازی می دهند و از والدین می خواهند در محیط پارک، نام وسایل و بازی ها را با کودک تمرین کنند.
این نسل ...
خواهد سوخت ...
جواب جالبی ازش شنیدم:گفت انگلستان و کشورهای غربی خوب میدونن که ایران و ایرانی به زبان انگلیسی مسط باشه دنیا رو به سلطه خودش در میاره...
بعدها فهمیدم که واقعا این چنینه
بنظر من آموزش و فراگیری زبان بصورت محاورهای (نه با قواعد گرامری دست و پا گیر و رسمی) مانند کشور هند، باید در اولویت قرار بگیرد. بعد از آن هر کس که نیاز تخصصی داشت به دنبال فراگیری اصولی برود. ایجاد کانالهای سالم تلویزیونی خارجی زبان، کلاسهای ساده سمعی و بصری در مقطع دبستان، اردوهای متشکل از دانش آموزان ایرانی و خارجی، و راهکارهایی از این قبیل میتواند بسیار کارساز باشد.
(مردم فقیر بعضی کشورهای آفریقایی برای نجات یافتن از فقر و آگاهی بیشتر حتی زبان فرانسه هم به بچه هاشون یاد می دهند)