دیروز «کافه گفت و گو»ی عصرایران افتتاح شد و اولین بحث در آن با موضوع "آب" شکل گرفت و کاربران محترم سایت ، نظرات خود را بیان کردند و دیدگاهای همدیگر را نقد، تأیید یا تکمیل کردند.
بحث ها به حدی خوب پیش رفت که امروز از وزارت نیرو با سایت تماس گرفتند و ضمن تشکر از کاربران سایت اعلام کردند که نظرات آنها را جمع بندی و تحلیل خواهند کرد تا مورد استفاده مسؤولان مربوطه قرار گیرد.
با سپاس از همراهی ارزشمندی که در اولین گفت و گوی کافه داشتید، امروز دومین موضوع را به بحث
"آموزش زبان انگلیسی" در ایران اختصاص می دهیم.
همان طور که می دانید دانش آموزان ما از همان سال های میانی تحصیلات، زبان انگلیسی می خوانند و در دانشگاه ها هم چند واحد زبان عمومی و تخصصی می گذرانند ولی اکثراً هیچ کدام از مهارت های چهارگانه "خواندن،نوشتن،گوش دادن و حرف زدن" به این زبان را ندارند.
از طرفی بازار موسسات و کتاب ها و سی دی های آموزشی زبان انگلیسی هم داغ داغ است.
واقعاً نیاز به زبان انگلیسی در جامعه ما چقدر است؟
خودتان چقدر این نیاز را احساس می کنید؟
خاطره ای در این باره دارید؟
چه می توان کرد که مردم ایران نیز بتوانند همانند برخی کشورهای دیگر به زبان بین المللی انگلیسی مسلط باشند؟
اگر منتقد ترویج آموزش زبان انگلیسی هستید دلیل تان چیست و اگر موافقید چرا؟
بحث امروز تا ساعت 14 ادامه خواهد داشت و رأس این ساعت، کافه گفت و گو تعطیل می شود.
فقط قبل از ورود به بحث ، مقررات "کافه گفت و گو" را
اینجا بخوانید.
الان شما برید کربلا اکثر مغازه دارا از بس مشتری فارسی زبان داشتن فارسی بلدن بدون هیچ کتابی و اموزشی و....
ایران هم اگر درب های خودش رو به روی توریست ها بازتر کنه مطمئنا زبان انگلیسی در بین مردم رایج تر میشه
من ماموریت بودم مدیران یکی از شرکتها شب در اتاق اب معدنی می خواست به من زنگ می زد که به رسپشن هتل زنگ بزنم که بگم فلان اتاق اب می خواهد.
این مدیر یکی از تولیدکنندگان وصادرکنندگان بزرگ کشور است.
امروز سواد یعنی کامپیوتر وزبان انگلیسی
به نظرم چون نمی توانم از آن استفاده کنم انگیزه ای هم برای یادگیری ندارم، اگر من هم مثل بعضی از نماینده ها و بعضی نورچشمی و آقازاده ها راه به راه در سفر خارج بودم بدردم می خورد و انگیزه یادگیری داشتم!
فرهنگ ملت رو ببریم بالا خارجی ها بیان
با هزار سال کلاس رفتن هم نمیشه تا اون اندازه که با یه خارجی مکالمه میکنی و با لحن و لهجه اش آشنا میشی و مجبور میشی برای کاسبی هم که شده زبانشو یاد بگیری انگلیسیت رو تقویت کنی.
مملکت ما الن شبیه خونه ی اون آدمهاییه که هیچ رفت و آمدی به خونشون ندارن واسه همین همیشه خونشون شلخته و درهم برهم و کثیفه چون مهمانی دادن و مهمان اومدن همیشه باعث میشه انگیزه ای برای نظم و پاکیزگی و شیکی و به روز بودن و داشتن وسایل پذیرایی رو داشته باشی ...علاوه بر این این جور آإمها معاشر تر هستند رو بلدن چی و چطور حرف بزنن.
مسلما ما هم اگه ارتباط کلامی با اونها پیدا کنیم هم زبانمون تقویت میشه هم فرهنگ تعاملمون بالا میره هم سعی میکنیم همیشه پیرفت کنیم طوری که پسندیده بشیم
در حالی که سال ها بعد فهمیدم در خود انگلیس ، الفبای انگلیسی را با رقص و آواز و موسیقی به کودکان یاد می دهند ولی اینجا به ما با زور و مکانیزم نمره و ... خواستند یاد دهند که نشد که نشد.
اما این که چرا طی دوران تحصیل آموزش و پرورش ما بد عمل کرده و تقربا به جرات میتونم بگن 80% اونایی که مکالمه بلدن یا کلاس رفتن یا فرای از سیستم آموزشی مدارس دوره دیدن,این ضعف آموزشی باید رفع شه.
کتابهامون مکالمه محور نیس و فقط گرامر محوره
انگلیسی رو فارسی تدریس میکنن
شبکه های انگلیسی زبان توی خونه ها دیده نمیشه
سیستم اموزشی کلا مال عهد تیرکمون شاهه
تبادل فرهنگی هم خیلی کم داریم با کشورهای دیگه
گریه داره وا...له. ! ....تعامل با دنیا ، زبون رو "OK" میکنه....
در حالی که سال ها بعد فهمیدم در خود انگلیس ، الفبای انگلیسی را با رقص و آواز و موسیقی به کودکان یاد می دهند ولی اینجا به ما با زور و مکانیزم نمره و ... خواستند یاد دهند که نشد که نشد.
اول یه خاطره
یادمه ما کلاس زبان میرفتیم و اونجا دختر و پسرا باهم بودیم ، یکی از بچه ها دیر اومد و همه ما کلاس نشسته بودیم ، رسم بر این بود که همه داخل کلاس انگلیسی صحبت کنن و وقتی پسره وارد کلاس شد ، استاد گفت سلام بده و خودتو معرفی کن ، بنده خدا تا اومد خودشو معرفی کنه برگشت گفت ، i am hello ، حالا شما خنده کلاسو تصور کن .
خلاصه به نظر من ما چون زبان رو به صورتی میخونیم که پیچیدست و برای همین فقط به عنوان درس پاس شدنی یاد میگیریم اما باید طوری بهمون یاد بدن که الان مثل جدول ضرب یاد بگیریم ، شاید استفاده از فیلم های انگلیسی در مدارس بتونه کمک کنه ، مثل برنامه کودک های انگلیسی که اول فارسیش پخش بشه بعد انگلیسیش . و هرجا به نظر معلم خوب اومد فیلم رو متوقف کنه و به بچه ها بگه که فارسی و انگلیسیش چی میشه ، دقیقا مثل کلاس زبان ها .
کلا نیاز نداریم چیزی یاد بگیریم حالا چه رسد به زبان دیگر.
متاسفانه ما حتی در خصوص یادگیری زبان خارجی معدل خوبی نداریم
یه راه خوب اینه که توریست های بیشتری وارد کشور بشوند و با رفع تحریم ها و سرمایه گذاری و ورود خارجی ها به ایران و سفر ایرانی ها به خارج عملا در محیط قرار گرفته و همچنین در دانشگاهها و مدارس ضریب بیشتر و مزایا و تشویق هایی برای تاثیر درس زبان انگلیسی در معدل در نظر گرفته بشود.
اگر می خواهید یک هدیه ارزشمند به فرزندان خود بدهید آنها را به کلاس های زبان انگلیسی بفرستید.
در آینده خواهند فهمید چه خدمتی به آنان کرده اید.
البته عده اي هم فكر ميكنند اموزش زبان از كودكي باعث از دست رفتن زبان فارسي خواهد شد !! كسي نيست كه گوشزد كنه آيا اكنون زبان فارسي خوب پاس داشته ميشه و يا ساير كشورها كه زبان دوم درشون خيلي خوب آموزش داده ميشه آيا زبان اصليشونو فراموش كردن؟ ميشه از تجربيات ساير كشورها استفاده كرد
با توجه به اینکه اون موقع ها چیزی به اسم زیرنویس اصلا رایج نبود اگرم بود فارسیش پیدا نمیشد مجبور بودیم چندبار دیالوگهارو گوش بدیم تا بفهمیم با یه دیکشنری دم دستمون
یادش بخیر اخه عشق فیلم بودیم
باور کنین امسال امتحان ایلتس دادم در مجموع 1ماهم براش مطالعه نکردم ولی نمره 7.5 آوردم
توی listening نمره 8.5 آوردم که مطمینم تنها دلیلش همون فیلم دیدنای دوران مدرسه اس
کاش بجای درسهای چرند مدرسه که نه سر داره نه ته داره نه جذابیت داره نه توی خاطر کسی میمونه هر روز یه فیلم دور هم میدیدن بچه ها به زبون اصلی با کمک معلم
به خدا نیاز به هیچ سیستم اموزشی دیگه ای نبود
البته عده اي هم فكر ميكنند اموزش زبان از كودكي باعث از دست رفتن زبان فارسي خواهد شد !! كسي نيست كه گوشزد كنه آيا اكنون زبان فارسي خوب پاس داشته ميشه و يا ساير كشورها كه زبان دوم درشون خيلي خوب آموزش داده ميشه آيا زبان اصليشونو فراموش كردن؟ ميشه از تجربيات ساير كشورها استفاده كرد
بنده مدرس زبان انگلیسی هستم. به نظر بنده عوامل مختلفی در این ضعف دخیل هستند که من به 3 مورد که فکر می کنم مهمتر از بقیه هستند اشاره میکنم:
1. ضعف در زبان مادری ما ایرانی ها . فردی که در زبان مادری خود مشکل دارد نخواهد توانست یک زبان بیگانه را خوب یاد بگیرد. به غلط های رایج در اخبار توجه کنید!!!!
2. عدم توجه لازم به آموزش زبان انگلیسی در مدارس که به تبع آن، ضعف به دانشگاهها هم منتقل می شود.
3. عدم دقت کافی در زمینه گزینش مدرس انگلیسی در آموزش و پرورش برای مدارس. لازم است تجدید نظر اساسی در این زمینه صورت گیرد.
من فرهنگي بدبخت اينقدر قسط دارم ميدم كه ته حقوقم دوزار بيشتر نميمونه...
اشكال اينه كه ديد "انسان پروري" به دستگاه آموزش و پرورش نيست بلكه ديد "دستگاه خورنده هزينه" هست. براي همينه كه پايين ترين حقوق رو ميدن به فرهنگيان.
اين خانه از پايبست ويران است...
اگر استفاده از آن استمرار داشته باشد هم يادگيري است و هم تمرين و هم تثبيت.
ايجاد محيط استفاده از روش هاي مختلفي مي تواند باشد مانند:
توريسم، سايت هاي اينترنت، استفاده عملي در مدارس و ...
درضمن يادگيري ما هم در راستاي مكالمه نيست بلكه براي يادگيري گرامره براي همين هم ايجاد انگيزه براي يادگيرنده نمي كنه و نهايتا" هزينه بيخودي ... متاسفانه !!!
(مردم فقیر بعضی کشورهای آفریقایی برای نجات یافتن از فقر و آگاهی بیشتر حتی زبان فرانسه هم به بچه هاشون یاد می دهند)
بنظر من آموزش و فراگیری زبان بصورت محاورهای (نه با قواعد گرامری دست و پا گیر و رسمی) مانند کشور هند، باید در اولویت قرار بگیرد. بعد از آن هر کس که نیاز تخصصی داشت به دنبال فراگیری اصولی برود. ایجاد کانالهای سالم تلویزیونی خارجی زبان، کلاسهای ساده سمعی و بصری در مقطع دبستان، اردوهای متشکل از دانش آموزان ایرانی و خارجی، و راهکارهایی از این قبیل میتواند بسیار کارساز باشد.
جواب جالبی ازش شنیدم:گفت انگلستان و کشورهای غربی خوب میدونن که ایران و ایرانی به زبان انگلیسی مسط باشه دنیا رو به سلطه خودش در میاره...
بعدها فهمیدم که واقعا این چنینه
این نسل ...
خواهد سوخت ...
اگر روزی 5 دقیقه در منزل با کودک مکالمه کنید و از پرسش های ساده ای مانند who are you آغاز نمایید، بعد از یک ماه از نتایج آن شگفت زده خواهید شد
این روش آموزشی در مالزی بسیار متداول است تا حدی که مدارس به کودکان بلیط رایگان شهربازی می دهند و از والدین می خواهند در محیط پارک، نام وسایل و بازی ها را با کودک تمرین کنند.
باید مدل آمزش تغییر کند
اگر در شرکتهای نفت و گاز و صنایع کار میکردید مو ضوع را لمس می کردید.
راستش این تجربه خودمه، از اول تا آخرش
یادم میاد مدرسه ما دبستان آموزش زبان انگلیسی داشت
معلمش هم خدایی آدم خوب و مهربونی بود و با شعر زبان رو به ما یاد میداد
تا دانشگاه، حتی به واسطه رشتم و اساتید دانشگاهی، مجبور بودیم با کتب تخصیصی و زبان اصلی سرو کله بزنیم
ولی راستش من از همون اول تا لحظه ای که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم، متنفر از ازبان بودم
ینی سر کلاس گریه میکردم
بعد دانشگاه رفتم کلاس زبان، به واسطه جریاناتی
و هم اکنون بعد 4 سال هر ساله حد اقل 3 چهار ماه میرم زبان
حتی به جایی رسیده که سعی میکنم کتب فارسی رو هم بگردم ترجمه انگلیسیشو پیدا کنم
خیلی فکر کردم چرا؟
به این نتیجه رسیدم
که برا یادگرفتن هر زبونی، قبل از خود زبون
باید فرهنگشون رو بشناسیم
ینی تا نفهمیم که اونا چطور فکر میکنند، چطور برخورد میکنند با هم،
نمیتونیم زبانشونو یاد بگیریم
یه چیزی بین کسایی که زبان خوب دارند مشترکه
یا فیلم دیدیدن
یا آهنگ گوش دادن
یا در اون کشور بودن
و این سه عامل عواملیه که شما میتونین در معرض فرهنگشون باشین
انسان اصولا به دنبال رفع نیازمندی های خود است ،بنابراین تا در مورد یادگیری زبان خارجی هم مجبور نشود،اقدام به این کار نخواهد کرد.
مثلا بخاطر برگزاری المپیک در پکن،یادگیری انگلیسی در این شهر با قدرت صورت پذیرفت.
یا در کشورهایی که به فعالیت توریستی یا پذیرش بین المللی دانشجو و بطور کلی هرگونه تعاملات رو در روی بین المللی اهمیت می دهند،همه خود را برای درآمد بیشتر ملزم به یادگیری زبان خارجی خواهند یافت.
باید وارد تعاملات بین المللی شد و همزیستی مسالمت آمیز با دنیا بر اساس استاندارد های رایج را پذیرفت.
و یک نکته دیگه اگر در مدارس خوب انگلیسی تدریس شود دیگر نیازی به این کلاسهای بیرون نیست کلاسهایی با هزینه های بسیار که واقعا امکان رفتن به انها برای خیلی ها مقدور نیست.
یک نکته دیگه دوستان اگر به مدت یک سال با برنامه ریزی فیلم و اخبار و انگلیسی بشنوید و خودتان را مجبور کنید که خلاصه انها را جلوی اینه تعریف کنید شنیدار و گفتار به طرز خیلی خوبی پیشرفت می کنید و برای خواندن و نوشتن هم فقط تمرین لازم است و هیچ نیازی به هیچ کلاسی نیست الان تو محیط وب کلی مطالب و کلاسهای انلاین وجود دارد ( البته با سرعت اینترنت ما ) که کاملا کاربردی ومفیده
1- زمان شروع یادگیری زبان (اول یا دوم راهنمایی) کمی دیر به نظر می رسد. مقایسه با تحصیلکرده های سطح دیپلم کشور همسایه یعنی پاکستان که از دوره ابتدایی تدریس انگلیسی شروع می کنند کاملا تفاوتها رو مشخص می نماید.
2- به فراموشی سپردن مهارت های گفتاری(speaking)، شنیداری (listening) و تا حدود زیادی نوشتاری (writing) در یادگیری زبان چراکه عمده ی مباحث در ایران روی بخش خواندن و درک مطلب (reading comprehension) متمرکز شده و در امتحانات نیز متاسفانه فقط این مهارت و تا حد بسیار کمی مهارت نوشتاری مورد ارزیابی قرار می گیرد. این مساله در کنکور به اوج خود می رسد چون هیچ راهی برای ارزیابی سه مهارت اولیه در آن وجود ندارد. ضمن اینکه نبود امکاناتی مانند سمعی-بصری و سیستم پخش با کیفیت فیلم و سی دی در بیشتر مدارس و بالا بودن تعداد دانش آموزان در یک کلاس هم بسیار موثر بوده است.
3- سطح پایین علمی معلمان دربرخی از مدارس و البته راحت طلبی ایشان در بیشتر جاها ... در مورد زبان انگلیسی تنها دانستن واژه ها و گرامر همان کتاب برای دبیر کافی نیست و از او انتظار می رود همه مهارتها را بطور همزمان ارتقا دهد. وضعیت معیشتی معلم ها اغلب آنها را وادار می کند وقت و انرژی خود را به جای ساعات مقرری آموزش و پرورش صرف کلاس های تدریس خصوصی و آموزشگاهی خارج از مدرسه کنند.
4- واژه گزینی بسیار بسیار نامناسب در کتاب های راهنمایی و دبیرستان: بعنوان نمونه، در زمان تحصیل اینجانب دانش آموزی که به پیش دانشگاهی می رسید واژه های ساده و پرکاربردی مانند خطر (danger) و نمک (salt) را نخوانده بود در حالی که در سال اول دبیرستان با واژه های سخت و کم کاربردتری مانند بت (idol) و امانتداری (trustworthy) آشنا شده بود.
5- بر خلاف بسیاری از کلیشه گویی ها، دستور زبان یا گرامر گنجانده شده در کتابهای راهنمایی و دبیرستان جز پرکاربردترین موارد بود تنها ایراد این بود که یادگیری گرامر به یادگیری مهارتهای ذکرشده در بالا اولویت داشت و هیچگاه از دانش آموزان خواسته نمی شد که گرامرهای و واژه ها و عبارتهای یادگرفته شده در طول زمان تحصیل را در حد یک متن یا حتی یک پاراگراف بصورت انشا بنویسند. این مورد دلیل اصلی ناتوانی بیشتر ایرانیان تحصیلکرده از نوشتن یک نامه اداری یا یک ایمیل ساده به زبان انگلیسی می باشد.
6- تدریس به زبان انگلیسی یا حداقل بصورت نیمه فارسی-انگلیسی به شدت از دوره دبیرستان توصیه می شود . در این مورد دبیرستان محل تحصیل اینجانب بصورت یک نمونه موفق میتواند ملاک ارزیابی باشد. همچنین عدم استفاده دانش آموزان و معلمان از دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی: به یاد داشته باشیم که همیشه ساده ترین و سریعترین راه بهترین راه نیست بویژه اگر بحث یادگیری مطرح باشد. وقتی معلم به فکر گذران وقت با صرف کمترین انؤزی و دانش آموز تنها به فکر کسب نمره در کمترین زبان ممکن باشد نتیجه ای بهتر از این حاصل نمی شود.
همین معضلات در سطح آموزش عالی نیز دیده می شود
من یه سفر به لبنان داشتم
اونجا هر جوان سه زبان عربی (مادری) و انگلیسی و فرانسه رو بلده.
از یه خانم که اونجا زندگی میکرد و لیدرمون بود پرسیدم. گفت اینجا دانش آموزا در دوره دبیرستان انتخاب میکنن که کل درساشون مثلا انگلیسی باشه و همه چیز به زبان انگلیسی تدریس میشه و در اینصورت دوره دانشگاه رو باید فرانسه بردارن و یا برعکس .
خوب معلومه که اینجوری هر دو تا زبان رو خوب باید یاد بگیرن !
به نظرم این یه روش فوق العاده است برای یادگیری.
تا جایی که من میدونم در هند هم کلیه دروس به زبان انگلیسی تدریس میشه.
کار من الان با پاکستانی هاست اونها هم فوق العاده خوب انگلیسی صحبت میکنن!
اشکال کار ما از نظام آموزشی مونه
به نظرم دليل اصلي ضعف زبان انگليسي ماها شيوه اشتباه آموزش آن در مدارس هست و بايد به طور كامل شيوه آموزش دگرگون و مطابق استانداردهاي جهاني انجام بشه.
عدم تربیت معلمان توانا برای برقراری ارتباط با زبان آموز و انتقال مفاهیم به شکل درست و کاربردی به زبان آموزان...
عدم درک بسیاری از مسولان از اهمیت آموزش زبان بصورت صحیح و موثر به طوری که زبان آموز بعد از فراگیری آن در مدرسه قادر به استفاده از آن به صورت کاربردی باشد.
بی میلی و برخورد احساسی مسئولان نسبت به آموزش زبان انگلیسی...
1) در سال های اخیر بنظر می رسه اوضاع کمی بهتر شده که شاید بخاطر اینترنت و رسانه ها باشه.
2) ما قواعد و واژه ها را در حد مطلوب بلدیم ولی معمولا جرأت و مهارت استفاده از دانشمان را نداریم. تک تک مهارت های زبان هم مثل هر مهارت دیگری نیاز به تمرین و استفاده دارد. تا استفاده نکنیم مهارت و اعتماد بنفس بدست نمی آید.
3) بیشتر ما نیاز به یاد گرفتن نداریم. هر کس نیاز داشته باشه یاد بگیره انگیزه بالایی پیدا می کنه.
4) اگر امکاناتی رو که برای آدم با یاد گرفتن زبان پدید میاد در نظر بگیریم می تونه انگیزه ساز بشه. در دنیا حداکثر 120 میلیون فارسی زبان وجود داره ولی اگر انگلیسی یاد بگیری لا اقل نصف جمعیت دنیا مخاطبت می شن و می تونی چیزای زیادی یاد بگیری.
5) خیلی وقت ها زبان سخت جلوه داده میشه در حالیکه واقعا می تونه مفرح باشه تا سخت.
6) بطور خلاصه اگر زمینه ارتباط و تعامل با دنیا بیشتر برقرار باشه و زبان کاربردی آموخته بشه هم ماندگار تر و هم موثر تر یاد گرفته میشه.
زبان انگليسي ما ايراني ها اصلا هم ضعيف نيست. اگر سطح عمومي زبان انگليسي رو در كل كشور در نظر بگيريم ، مي بينيم سطح عمومي آشنايي با زبان انگليسي در سطح مقبولي وجود داره ، هرچند كه به صورت حرفه اي نميتونيم حرف بزنيم و يا انگليسي رو با لهجه كاملا فارسي حرف مي زنيم.
اگر گذرتون به چند كشور خارجي بيفته خواهيد ديد كه مردم اونجا حتي كمترين آشنايي با زبان انگليسي ندارن ، مانند تركيه ، دبي ، گرجستان و .. البته عراق را بايد استثنا كرد . در ميان كشورهاي اروپايي هم مردم بسياري از كشورهاي غيرانگليسي زبان در هنگام برقراري ارتباط به زبان انگليسي واقعا مشكل دارند .
من اينو به شخصه با برخوردهاي مكرر تجربه كردم.امكان نداره يك توريست خارجي بياد ايران و در عرض كمتر از 5 دقيقه نتونه ارتباطي رو كه ميخواد برقرار نكنه ( به انگليسي ) ولي شما قطعا در كشورهاي غيرانگليسي زبان ديگر به مشكل برخواهيد خورد.
اول اینکه، معلم های ما اکثرا خودشان مشکل تلفظ و اطلاعات دارند. دوم اینکه، معلم ها دل سوز نیستند و به دنبال اتمام وقت و رفتن به دنبال مشکلات زندگی خودشان می باشند . سوم اینکه، کلا روش تدریس اشتباه است . چهارم اینکه، باید محیطی ایجاد شود که دانش آموز از اطلاعات انگلیسی خود استفاده کند مثلا شبیه سازی صورت بگیرد و نیاز نیست حتما به خارج از کشور سفر کند. خلاصه کلام اینکه ما به ملم های دانا و دل سوز، نیاز داریم و این در صورتی امکان پذیر است که تامین شوند . به امید اینکه روزی متخصصین امر بر مسند های کاری مرتبت تکیه بزنند. نه افراد نالایق!
اما با کمال تاسف در سال 84-85 وزیر وقت تدریس به زبان انگلیسی را در کلیه دانشگاه های ایران منع کرد.
تاسف بارتر این است که درصد بالایی از اساتید دانشگاه ها نیز انگلیسی خوبی ندارند به طوری که نمی توانند به راحتی در یک کنفرانس علمی صحبت کنند.
به نظر من باید تدریس در مقطع ارشد و دکتری به زبان انگلیسی باشد تا حداقل کسانی که تحصیلات عایه دارند به زبان انگلیسی مسلط باشند.
ولی می دونم که اگر هر انسان و ملتی که مسلط به زبان بین المللی نباشد همیشه ناچار است با واسطه ترجمه با دنیا آشنا شود و این مسئله زمان بر خواهد بود وباعث عقب افتادن از جریان تولید علمی و فن آوری جهانی خواهد شد.
در مدارس ما حتی مدارس خوب و غیرانتفاعی آموزش زبان انگلیسی فوق العاده ضعیف هست و متدهای آموزشی که اصلاً نمی شه در موردشون صحبت کرد.
آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاه های معتبر واقعاً خوب دنبال می شه هم متدها به روز هست و هم استادها دوره های آموزشی لازم را برای تدریس گذرانده اند.
در کل اگر شنیدید که کسی با رفتن به مدرسه و همون کتاب های مدارس به انگلیسی مسلط شده فقط یه لبخند بزنید و در ابرها محو بشید !!!
البته امروزه به جز زبان انگلیسی یادگیری زبان دوم هم واقعاً مهم شده است مثل فرانسه ، آلمانی ، اسپانیولی و حتی چینی.
به نظر من حالا که چه خوب چه بد همه خارج از مدرسه انگلیسی یاد میگیرن بهتر نیست که اموزش زبان انگلیسی هم به مراکز خصوصی سپرده بشه که حد اقل نظارت روش کامل باشه و اتلاف وقت انرژی هم کمتر بشه.البته در پاسخ به دوستانی که کتابهارو مقصر میدونن.باید عرض کنم که در این مقوله کتاب و مدرس خیلی به هم مرتبط هستن بهترین کتاب میشه به بدترین نحو تدریس بشه و بالعکس ، و تجهیز کردن مدارس با بهترین معلمها تقریبا غیر ممکنه
من مشکل خودم میگم. من فوق مکانیک دارم. از لحاظ فهمیدن متون و معنی کردنشون هیچ مشکلی ندارم و حتی فقطی فیلم یا سریال خارجی میبینم به راحتی دیالوگهای رد وبدل شده رو میفهمم ولی اصلا نمی تونم حرف بزنم چون تلفش افتضاح. به نظرم مشکا ما این بوده که تو مدرسه اصلا رو تلفظ ما کار نشده و نمیشه. همیشه رو قواعد و معنی کلمات کار میشه.
1- گنجاندن درس انگلیسی از دوم دبستان وقتی بچه درگیر آموزش زبان بشود خود بخود مادر پدرها هم بنوعی درگیر میشوند ضمن اینکه همه کسانیکه خوب انگلیسی حرف میزنند از سن 5 سالگی با آن درگیر بوده اند.
2- اجبار کردن تمامی کارمندان به صحبت کردن در محیط اداری و حتی کارگری هر چند اندک به زبا انگلیسی نتیجه آن میشود جهش یکباره کل جامعه
3- اجبار کردن رانندگان تاکسی برای شرکت در یادگیری رایگان و بدون هزینه در کلاس زبان عمومی و دادن کارنامه در صورت پاس کردن.
قول میدم ظرف پنج سال یک جهش حیرت آور را شاهد خواهیم بود.
با خوندن نظرات دوستان، می تونم بگم خیلی از نکاتی که دوستان اشاره کردن نقطه ضعف هایی هست که همه تجربه این مشکلاتو داریم.
فکر می کنم یکی از مهمترین کارهایی که باید برای آموزش زبان انجام شه تغییر نگاه و دیدگاه به مسئله زبان هست. این که تسلط به زبان انگلیسی دیگه یک "امتیاز" نیست، بلکه یک "ضرورت و نیاز" هست! تا زمانی که به یادگیری زبان به عنوان نیازز نگاه نشه، مشکلات اون هم جدی گرفته نمیشه. اینکه نوجوونا و جوونای ما توی کلاس های زبان شرکت کنن و به زبان انگلیسی مسلط باشن (نه فقط آشنایی!!) دیگه یه "امتیاز اجتماعی" نیست! بلکه عملا ندونستن زبان انگلیسی یه ضعف برای ماست. به هر حال، این زبان (به دلایل مختلف، از جمله سادگی یادگیری این زبان در مقایسه با خیلی از زبان ها از جمله فارسی!) به عنوان یه زبان بین المللی شناخته میشه و مردم کشورهای مختلف تا حد بسیار زیادی با این ربان آشنا هستن. اگر شما نتونی زبان مشترکی با مردم دنیا داشته باشی، نمی تونی ارتباط برقرار کنی. این هم دقیقا شروع خیلی از مشکلات خواهد بود.
1_آموزش صحیح ,علمی و کاربردی برای فراگیری مهارتهای چهار گانه
2-جذب و اعزام توریست
3-یادگیری و تعلیم مطالب علمی از پایه به زبان انگلیسی در حد ارائه و پرسش و پاسخ دروس
4-ارائه بیشتر برنامه های خبری و حتی سرگرمی به زبان انگلیسی در صدا و سیما
5-الزام تولید کنندگان کالا به ارائه بروشور و دیگر مستندات محصولات به هر دو زبان فارسی و انگلیسی
6-بازنگری عمیق در نظام آموزش و پرورش به خصوص در بخش تدریس زبان انگلیسی و الگو برداری از کشورهائی نظیر مالزی و یا اعزام معلمیان به این کشورها برای کسب تجربه
7-دور کردن بحث های سیاسی از مطالبی چون یادگیری زبان
8 -و بلاخره تزریق خواست فراگیری در همه مردم نه سر دادن شعار
-کتب و لغاتی که ما یاد میگیریم بروز و کاربردی نیست. اصطلاحات روزمره امروزی به ما آموزش داده نمیشود.
- شنوایی ما ضعیف است چون در مدرسه و دانشگاه فقط خواندیم و نوشتیم.
- اگر کسی بخواهد با دیگری تمرین داشته باشد وصحبت کند از نظر فرهنگی بقیه بجای تشویق میگویند ای بابا اینقدر کلاس نذارین در نتیجه صحبت کردن ما هم ضعیف میشه و میترسیم صحبت کنیم. از طرفی استاد Native نیز در کشور ما اندک است تا اشکالات صحبت و تلفظ از ما بگیرد
-صدا و سیما هم هر کانالی از جمله عربی و .... راه انداخت بجز کانال فیلم و سریال به زبان انگلیسی با زیرنویس فارسی (البته به صورت option)
پیشنهاد:
- استفاده از کتب بروز شده
- دعوت از اساتید Native
- پخش فیلم و سریال به زبان انگلیسی ( البته از نوع امروزی نه قدیمی)
- پخش برنامه آموزشی همه روزه و در ساعتهای مختلف برای عموم
1- نظام آموزشی غلط: گرامر محور بودن بجای مکالمه محور بودن.
2- دیر شروع کردن آموزش زبان در نظام اموزشی
3- ضعف معلمین این رشته
4- عدم ارتباط رودر رو با یک انگلیسی زبان به عنوان مثال با یک توریست
5- سیاست نظام آموزشی.
برای این مورد نظام سرمایه گذاری زیادی روی زبان عربی کرد ولی کدام یک از دوستان عربی را بهتر از انگلیسی صحبت می کنند؟
6- چون انگلیسی را بطور غلط یاد گرفته ایم شاید دیگه نشه کاری کرد! ولی یک زبان دیگر مثل فرانسه یا آلمانی را بهتر بتونیم یاد بگیریم!
7- ...
به نظر من والدین الان راه درستی رو پیش گرفتند و چند سال دیگه مشگل زبان بطور کلی از بین خواهد رفت.
به امید آن روز...
مشکل اجبار در یادگیریه
heloo
سلام اول به انگليسي سلام كردم تا بدانييد يه چيزايي يا دمه از دوران تحصيلم و چون علاقه داشتم به زبان انگليسي يادمه فقط ميذانم كه اگر خواستيم كه زبان انگليس را ياد بگيريم مثل بچه كه باش صحبت ميكنيم بايد صحبت بشه تا ملكه ذهن بشود در رابطه با بحث ديروز هم اگر به فرزند خود از كودكي ياد بدهيم كه آب را اسراف نكند خيلي خوب ميباشد وگرنه اگر رئيس بز رگترين اداره دولتي بشود باز همانطور آب مصرف ميكند مثلا براي شستشو جلو بانك يا ...
با این نگاه به یک زبان در بدنه تصمیم گیران کشور انتظار دارید تلاشی برای بهبود وضع فعلی صورت گیرد؟
اما کار اصلی و خوب رو بعضی از زبانکده های خصوصی انجام میدند
من دخترم رو از سه سالگی سر کلاس زبان فرستادم
کلاس مکالمه کودکان و الان که چهار سال و نیمش شده خیلی از پیشرفتش راضی هستم
به طوری که خودم با مدرک لیسانس از نظر تلفظ و دونستن بعضی از کلمات پیشش کم میارم
در کل سیستم زبان آموزی آموزش پرورش ناکارامد
چرا که زبان محیط شاد و موزیکالی رو برای آموختن می طلبه
به نظرم باید کلاس های زبان مدارس به زبانکده ها ی ممتاز واگذار بشه.
چند راهکار:
1-بلافاصله پس از آموزش زبان فارسی، زبان انگلیسی در نظام آموزشی وارد شود.
کلاس سوم ابتدایی گزینه خوبی می باشد که بچه ها تقریبا به فارسی خود مسلط شده اند.
2- نظام آموزشی دیالوگ محور شود و برای کودکان هم بیشتر با شعر و موسیقی آموزش زبان را برای آنان لذت بخش نمایند.
3- امکانی فراهم گردد که ورود توریست به کشور زیاد گردد، نیازهای تجاری و تعاملات با دیگر فرهنگها از مهمترین انگیزه های افراد برای یاد گرفتن زبان است.
4- سطح معلمان زبان ارتقا یابد، یکی از مهمترین تاثیرها را بر آموزش زبان در مدارس معلمان به عهده دارند.
5-کتابهای ساده علمی و داستانی به زبان انگلیسی برای مدارس فراهم گردد.
6-صدا و سیما هم باید در این زمینه همکاری کنه و در همه شبکه ها در هر رده سنی و موضوعی برخی برنامه های روز رو به زبان اصلی پخش کنه و بعد چند ماه، دوبله شده اون رو نمایش بده،علاقه بسیاری از ایرانیان به بروز بودن باعث ایجاد انگیزه زیادی جهت آموزش زبان خواهد نمود. مخصوصا برای فیلمهای آموزشی و کودک بسیار اثربخش خواهد بود و بچه ها تلاش می کنند که در این رقابت از همکلاسیهای خود عقب نمانند و برنامه های کودک اصلی رو که بروزترند پیگیری نمایند.
و...
ما در دوره ابتدایی در دبستان در فضای رسمی کشور زندگی می کردیم و سخن می گفتیم . خارج از آن تنها بودیم .بدون ارتباط رسمی(فارسی)با دیگران ،مطالعه می کردیم،رادیو گوش میدادیم و...ولی در جامعه محلی و خانواده ارتباط همان ارتباط غیر رسمی و زبان زبان مادری بود. «سو» همان «سو» بود و «سوت» همان«سوت».
با این نگاه ، آموزش زبان« انگلیسی به خاطر فراگیر بودن در جامعه جهانی» زمانی می تواند نتیجه بخش باشد که بدون هرنوع تعصب خشک وخالی ،خودمان را در جامعه(رسمی) جهانی وارد کنیم و نخست زبان رسمی این جامعه را یاد بگیریم .پیشنهاد روشنم این است که راهکاری را که در خصوص آموزش زبان فارسی در میان اقوام ایرانی(کرد،لر،آذری،ترکمن و...) تجربه کرده ایم در ورود به جامعه جهانی پیاده کنیم. از آغاز دبستان، کتاب ها به زبان انگلیسی تدوین شوند و تدریس علوم مختلف(از دیکته و انشا تا علوم تجربی و ریاضی) دوره 6 ساله ابتدایی به زبان انگلیسی صورت گیرد. زبان فارسی از مرحله دوم و دوره راهنمایی و دبیرستان وارد آموزش شود . در این حالت فارغ التحصیلان مرحله اول تعلیمات عمومی دیپلم انگلیسی خواهند داشت.در حالی که به زبان شفاهی مادری(و فارسی) نیز تسلط دارند و(در صورتی که در دوران ابتدایی، به طور خود خواسته و غیر رسمی با الفبا ودیکته و انشای فارسی آشنا نشده و روزنامه و مجله محلی نخوانده باشند! )در یکی دوسال بعد با آموزش الفبا،خط، نوشتار و ادبیات فارسی به زبان فارسی هم مسلط خواهند بود. خواندن کتاب و مجله و دیدن و شنیدن برنامه های انگلیسی بدون زیر نویس و مهمتر از همه مراجعه به منابع علمی دنیا برای همه مدرسه رفته ها امکان پذیر بوده و عشق و علاقه به میهن و بودن در ایران وکنار ایرانی ها به خودی خود انگیزه یادگیری زبان و ادبیات فارسی را تقویت خواهد کرد.ما در عین تسلط به زبان انگلیسی، در جامعه محلی و خانوادگی به زبان مادری و فارسی سخن خواهیم گفت.
2. توریست خارجی خیلی کم و نادر است
3. سفر خارج به دلیل گرانی به جز برای گروه خاصی برای بقیه مردم غیر ممکن است
4. سیستم آموزشی ناکارامد است
5. برنامه های سیما با زبان اصلی و زیر نویس فارسی پخش نمی شود .
به جای اینکه نگاه مثبت داشته باشند که ما با آموزش زبان می تونیم بهتر فرهنگ و ارزشهای خوب خودمونو به سایر ملل منتقل کنیم احساس می کنن که با آموزش زبان دیگران فرهنگ و ارزشهای خودشونو به ما منتقل می کنن و این نشون میده که اعتقاد دارن که ما از فرهنگ ضعیف و مغلوبی برخورداریم.
در زمینه سرعت اینترنت در ماههای اخیر معلوم شد که دلیل پایین سرعت اینترنت به علت عدم وجود اراده قوی در این زمینه در لایه های بالای ساختار حاکمیت است به همان دلایل گفته شده در بالا.
و من به عنوان یک ایرانی از این ذهنیت و نگاه منفی مسوولین نسبت به خود و فرهنگ ایرانی متاسفم.
1-شروع آن از پائين تر دوره آموزشي كه اساسي ترين دوره ها مي باشد انجام پذيرد
2-پخش فيلم و كارتون جذاب براي كودكان به زبان مورد نظر
3-پخش برنامه هاي راديو و تلويزيون به زبان هاي مختلف
نظرات عالي است
كاش آموزش و پرورش ، صدا و سيما ، سازمان گردشگري ، شهرداري ها و حتي برنامه ريزان دولت اين نظرات را جمع بندي و آناليز كرده و در حوزه خود در تصميم گيري استفاده كنند
با تشكر از عصر ايران
من چند سال پیش توی یه کلاسی در تهران شرکت کردم که فقط یه استاد داشت ایشان هم مرد بسیار جوانی بودن که تحصیلکرده کشور انگلیس بودن و روشی که تدریس میکردن در ایران تک بود
روش تدریس ایشان بر پایه ی گفتگو بود و در کلاس ایشان هیچگونه دفتر کتاب یا تخته ای وجود نداشت فقط مکالمه بود و تکرار هفته ای یکبار هم برگزار میشد ولی از کل سالهایی که در مدرسه زبان یاد گرفته بودم فقط مطالب اون کلاس در ذهن من مونده و اگر مدارس هم برای شروع زبان از این روش استفاده کنن واقعا نتیجه میده و اونوقت مشکل خیلی راحت حل میشه
اما موضوع دیگه ای که قابل طرحه نداشتن توریست جوان و نوجوان تو کشوره که بی ارتباط با موضوع فعلیتون هم نیست.
شاید بتونین در روزهای بعد این موضوع رو مطرح کنین.
دوستان عزیزم بر اساس تجربه نزدیک به دو دهه تدریس و مدیریت در موسسات و دانشگاهها در رشته آموزش زبان انگلیسی پیشنهاد می کنم یکبار برای همیشه حدود 2 سال پیوسته با شرکت در کلاسهای یک آموزشگاه به روز و شناخته شده و یا بصورت خصوصی از سطح مبتدی خود رو به سطح پیشرفته برسونید. اگر 10 بار هم وسط راه یادگیری رو رها کنید و دوباره پس از مدتی شروع کنید جواب نمیگیرید. تنها زمانی که به سطح پیشرفته برسید این امکان وجود داره که با دیدن فیلم و غیره معلوماتتون رو حفظ کرده و حتی افزایش بدید. با آرزوی موفقیت
1. زبان آموزی در کشور ما خیلی دیر شروع میشه ، 12 سالگی یعنی دقیقن سنی که زبان شناسا میگن بخش زبان آموزی مغز در حال بسته شدنه!! بر اساس critical period hypothesis
2. منابع و کتب تدریس در مدارس ضعیفه، در هیچ کجای دنیا کتب تدریس زبان تالیف نمیشه بلکه مستقیما از کتبی که توسط خود انگلیسی زبانها نوشته شده استفاده میشه
3. کاربرد و احساس نیاز به یادگیری زبان انگلیسی احساس نمی کنیم
تقصیر صدا و سیما هست اگر این همه فیلم ها وکارتون ها رو دوبله و ترجمه نکنه بذاره مردم خودشون با درک تصویری مفاهیم انگلیسی رو بفهمن به مرور زبان همه خوب میشه
خیلی از منابع بروز در حوزه های مختلف به زبان انگلیسی و برای درک انها باید به این زبان مسلط باشی یک بخشی از زبان وابسته به آموزش اما هر چه حضور توریست ها به کشور زیاد بشه این تعامل کمک می کنه زبان انگلیس هم کم کم مورد استفاده قرار بگیره اما شخصا معتقدم آموزش و پرورش نتونسته تو این بخش موفقیت زیادی را برای ما به ارمغان بیاره
1) مواد آموزشی شامل کتاب و . . . هم از نظر محتوا و هم ار نظر روش ارایه بسیار کهنه و غیر جذاب هستند. موضوعات هر درس به هیچ وجه امروزی و جالب نیستند. من 20 سال است همین کتابها را با همین محتوا مجبورم تدریس کنم و این زجر آورترین کار دنیاست! شک ندارم نظام آموزشی تمایلی برای بهبود فرایند یاددهی و یادگیری زبان انگلیسی ندارد. اما خوش بختانه خانواده های امروزی به ضرورت یادگیری این زبان پی برده اند. و این خوب است.
2) اعتراف بزرگ! بیشتر دبیران زبان انگلیسی دانش و مهارت آموزش این ربان را ندارند.
3) زمان اختصاص یافته به آموزش زبان در مدارس ایران به هیچ وجه کافی نیست و بیشتر نشان از رفع مسولیت و بی برنامگی دارد.
4) مگر ذیگر مهارت های دانش آموزان ایرانی در مقایسه با زبان انگلیسی بهتر است؟ دانش تاریخ، جغرافیا، توانایی استدلال و . . . دانش آموزان اوضاع بهتری ندارد.
5) گجای دنیا با هفته ای 1 جلسه آموزشی می توان به دانش آموزان زبان خارجی یاد داد.
چاره رو هم وقت ندارم بنویسم.ساعت 14 هستش!