عصر ایران - تلاش ها برای رسیدن به توافق جامع هسته ای طی بیش از دو هفته مذاکرات فشرده در نهایت منتهی به تمدید چهار ماهه برنامه اقدام مشترک ژنو شد. در حالی که بسیاری از کارشناسان گمان می کردند تعیین بیش از دو هفته زمان برای مذاکره آن هم در روزهای پایانی برنامه اقدام مشترک، منجر به حصول توافق جامع خواهد شد، این اتفاق روی نداد و مذاکرات برای چهار ماه دیگر تمدید شد. حال شاید این سوال بجا باشد که گره مذاکرات هسته ای کجاست؟ اجازه دهید کمی به قبل بازگردیم.
شش ماه پیش برنامه اقدام مشترک (که به اشتباه توافق ژنو خوانده می شود) خیلی ها را امیدوار کرد که حصول به توافق نهایی میان ایران و 1+5 نزدیک است. حتی پیشرفت هایی که در چند مرحله بعد از آن صورت گرفت این امیدواری ها را بیشتر ساخت. اما توقف پیشرفت ها در وین 4 علامت سوال بزرگی را در مقابل آنها ایجاد کرد. مشکل در کجا بود؟ به اعتقاد من مشکل در نوع نگاهی بود که نسبت به برنامه اقدام مشترک شکل گرفت. برنامه اقدام مشترک اگرچه در ایجاد فضای مثبت برای ادامه مذاکرات بسیار مهم بود، اما در واقع ورودی به اصل مذاکرات نداشت.
به عبارت دیگر اگر تعهداتی که طرفین قبول کردند در ظرف شش ماه بعد از آن انجام دهند را کنار بگذاریم، برنامه اقدام مشترک (و مذاکراتی که تا قبل از وین 4 صورت گرفت) صرفا یک دستور کار بود. یعنی طرفین توافق کرده بودند که درباره چه موضوعاتی مذاکره کنند و لذا نام برنامه اقدام مشترک بر آن نهادند و از توافق خواندن آن حذر کردند.
به همین دلیل وقتی طرفین در وین 4 وارد اصل مذاکرات (نگارش متن توافق) شدند تازه اختلافات نمایان شد و تا امروز نیز ادامه یافت تا طرفین را از دستیابی به توافق جامع باز دارد. حال این سوال مطرح شده است: مشکل لاینحل باقی ماندن مذاکرات هسته ای چیست؟
تیم مذاکره کننده ایران به خوبی دریافته است که مشکل اصلی در عدم اعتماد متقابل و شک و تردید طرفین نسبت به نیات، اهداف و اعمال یکدیگر است. اجازه بدهید کمی دقیق تر به این موضوع بپردازیم.
در عرصه بین الملل بیش از آنکه اهداف و نیات یک کشور مهم باشد، برداشتی که دیگر کشورها از اهداف و نیات آن کشور دارند مهم است. استفن والت استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در نظریه "توازن تهدید" عنوان می کند کشورها نه در برابر قدرت، بلکه در برابر کشورهایی موازنه ایجاد می کنند که برای آنها به شکل خاصی خطرناک جلوه می کند. وی در نظریه خود بر اهمیت نیات تجاوزکارانه به جای منابع مادی قدرت تاکید می ورزد.
به عبارت دیگر برای کشور "الف" مهم نیست که اندازه جمعیت، شرایط اقتصادی، نوع سلاح و تعداد نیروی نظامی کشور "ب" چقدر است؛ بلکه آنچه مهم است این است که آیا کشور "ب" برای کشور "الف" یک تهدید و خطر محسوب می شود یا خیر.
از این منظر آمریکا در برابر ژاپن که دارای فناوری و چندین نیروگاه هسته ای است واکنشی نشان نمی دهد. مهم تر از آن برای آمریکا چندان اهمیتی ندارد که پاکستان به عنوان یک کشور مسلمان که اتفاقا مامن گروه تروریستی القاعده هم می باشد دارای فناوری هسته ای و حتی بمب اتمی است و یا هند که اقتصاد رو به رشدی دارد و دارای سلاح هسته ای هم است با واکنش آمریکا مواجه نمی شود. به همین ترتیب موشک های بالستیک ایران هم برای عراق یا افغانستان مسئله نیست؛ چرا که ایران تهدیدی برای این دو کشور محسوب نمی شود.
عدم اعتماد و تردید در نیات و اهداف یک کشور و وجود روابط خصمانه به اندازه کافی پتانسیل ایجاد تصویری تهدید آمیز از آن کشور در ذهنیت طرف مقابل را دارد. از سوی دیگر باید دانست زمانی که دو کشور در یک رابطه خصمانه به سر می برند، حضور آنها در پای میز مذاکره نه برای حل و فصل موضوع، بلکه برای اعلام مواضع و یا در بهترین حالت برای گرفتن امتیازات بیشتر و دادن امتیازات کمتر خواهد بود که این امر خود به فضای بی اعتمادی دامن می زند.
لذا آنچه می تواند به مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 کمک کند تغییر تصاویر موجود از آنها در ذهنیت یکدیگر است. ایران و غرب (به خصوص آمریکا) باید تلاش کنند تصویر منتشر شده از خود برای طرف مقابل را اصلاح کنند. این اقدام می تواند یک دستور العمل برای دیپلماسی رسمی و البته دیپلماسی عمومی دو کشور باشد.
بی گمان دولت مردان یک کشور برخاسته از آراء و عقاید مردم آن کشور هستند و نظرات آنها را اعمال می کنند. لذا جای هیچ شکی نیست که تصویر تهدیدآمیز ایران برای دولت مردان آمریکا با تصویر ایران برای مردم این کشور هیچ تفاوتی نداشته باشد و بالعکس تصویر آمریکا برای دولت مردان و مردم ایران نیز یکسان باشد.
این موضوع را می توان در نظرسنجی های معتبری که طی سال های اخیر صورت گرفته مشاهده نمود. موسسه گالوپ در این باره اقدام به نظرسنجی از مردم آمریکا کرده که نتایج این نظرسنجی از سال 1989 لغایت 2011 در جدول ذیل نشان داده شده است. (1)
نظر شما روی هم رفته درباره ایران چیست؟ |
||||||
|
خیلی موافق |
غالبا موافق |
غالبا مخالف |
خیلی مخالف |
نظری ندارم |
|
2011 |
2% |
9% |
42% |
43% |
4% |
|
2010 |
1% |
9% |
39% |
46% |
4% |
|
2009 |
2% |
10% |
38% |
42% |
7% |
|
2008 |
1% |
7% |
43% |
45% |
4% |
|
2007 |
1% |
8 % |
38% |
48% |
5% |
|
2006 |
1% |
6% |
40% |
46% |
6% |
|
2005 |
1% |
11% |
49% |
33% |
6% |
|
2004 |
3% |
14% |
46% |
31% |
6% |
|
2003 |
2% |
11% |
48% |
31% |
8% |
|
2002 |
2% |
9% |
46% |
38% |
5% |
|
2001 |
2% |
10% |
45% |
38% |
5% |
|
1996 |
1% |
5% |
38% |
46% |
10% |
|
1991 |
1% |
12% |
44% |
35% |
9% |
|
1989 |
1% |
4% |
27% |
62% |
6% |
نظر خود را درباره دولت آمریکا بیان کنید.(ایرانی ها در 6/12/2008) |
|
خیلی موافق |
2 درصد |
تا اندازه ای موافق |
3 درصد |
تا اندازه ای مخالف |
9 درصد |
خیلی مخالف |
84 درصد |
نمی دانم |
2 درصد |
مشاهده می شود تصویر ایران و آمریکا برای همدیگر تا چه اندازه نامطلوب بوده و مسلما در این فضا امکان نیل به تفاهم به سختی ممکن است. از این منظر ایران و آمریکا باید تلاش کنند این تصویر نامطلوب را تغییر دهند. در این راستا وزیر خارجه ایران تلاش های خوبی در بعد دیپلماسی رسمی (گفتگوهای مستقیم، لحن بیان متفاوت نسبت به گذشته و ...) و دیپلماسی عمومی (ارائه یادداشت برای رسانه ها و مطبوعات انگلیسی زبان و انتشار ویدئو کلیپ در فضای اینترنت) داشته است. آمریکا نیز به نوبه خود اقداماتی در این زمینه انجام داده که می توان به صحبت اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل که ابراز داشت آمریکا به دنبال تغییر نظام ایران نیست و یا تلاش وی برای ملاقات حضوری و سپس تلفنی با حسن روحانی اشاره کرد. اما به هر تقدیر اصلاح تصویر دو کشور در نزد یکدیگر به تلاش های بیشتری نیاز دارد. در یادداشت بعدی در این باره بیشتر خواهم نوشت.
* کارشناس ارشد روابط بین الملل
[1] Jeffrey M. Jones, Americans Continue to Rate Iran as Greatest U.S. Enemy, GALLUP POLL, February 18, 2011, P.2
[2] Ibid, p.1
[3] Poll of Iranians and Americans, World Public Opinion.Org, January 2008, P.1
اعتماد بیجاست که این دولت به شیطان بزرگ داره و متاسفانه سرش هم به سنگ نمی خوره.
این نظر سنجی دوم رو از کجا آوردید؟
"تحقیقی که سازمان افکار عمومی ...." را نشان میدهد؟؟؟؟ یعنی کجا ؟
به امید از بین رفتن دلواپسیها(نه دلواپس ها)