این ویژگی را اضطراب جدایی می نامند و دلیل آن این است که کودک به اندازه کافی بزرگ شده است که توانایی یادآوری و مقایسه را داشته باشد.
بنابراین به طور کامل درک می کند که شما چه زمانی، در حال دور شدن از وی هستید و او این دوری را دوست ندارد چرا که از دفعه قبل که تنها مانده است، خاطره خوشی ندارد. به خاطر بسپارید؛ او تا زمانی که شما را می بیند، هیچ مشکلی ندارد اما به محض این که موفق به دیدنتان نشود، گریه را سر می دهد.
گاهی اضطراب جدایی، حتی امکان انجام امور خصوصیتان ( مانند دستشویی رفتن ) را از شما سلب می کند و در این زمان احساس می کنید، صبر و تحمل شما نیز همانند مثانه تان در آستانه سرریز شدن است. در ضمن اگر در این دوران تصمیم داشته باشید کار بیرون از منزل را از سر بگیرید؛ متوجه مشکلات ناشی از اضطراب جدایی خواهید شد.
این نوع اضطراب که
بین سنین ۳ سالگی تا ۱۸ سالگی اتفاق می افتد، در صورتی که حداقل به مدت ۴
هفته ادامه داشته باشد و حداقل ۳ مورد از ۸ مورد مطرح شده در ذیل را دارا
باشد تحت عنوان اختلال اضطراب جدایی شناخته می شود.
۱- ناراحتی شدید و مداوم در زمانی که جدایی از خانه یا مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) رخ می دهد یا احتمال آن وجود دارد.
2- نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی).
۳- نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی از
مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) خواهد شد (مانند گم شدن یا دزدیده
شدن)
4- اکراه یا خودداری مداوم از رفتن به مدرسه (مهد کودک) یا جاهای دیگر به دلیل ترس از جدایی.
۵- ترس شدید و مداوم یا اکراه از تنها ماندن در خانه یا اماکن دیگر بدون
حضور مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) یا افراد بزرگ تر.
۶- اکراه یا خودداری مداوم از خوابیدن بدون حضور یکی از مظاهر دلبستگی و یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود
. 7- کابوس های مکرر درباره موضوع جدایی.
۸- شکایات مکرر از نشانه های ناراحتی بدنی (مانند: سردرد دل درد، تهوع یا
استفراغ) هنگامی که جدای از مظاهر اصلی دلبستگی رخ داده یا احتمال آن وجود
دارد.
چگونه باید با اضطراب جدایی برخورد کرد؟
* ابتدا مطمئن شوید، کودک بیمار نیست و فشارهای روحی و عاطفی به او وارد نمی شود زیرا در این موارد هم، بیش
* با اضطراب جدایی کنار بیایید و قبول کنید که این ویژگی مختص دوره شش تا هجده ماهگی کودک است و بالاخره این دوره تمام خواهد شد. اوج اضطراب جدایی پیش از یک سالگی است و بعد از اولین جشن تولد به تدریج کمتر با این مشکل مواجه خواهید شد.
* وقتی مجبورید به سرعت و برای مدت کوتاهی از اتاق بیرون بروید، در مدتی که در اتاق حضور ندارید با فرزندتان صحبت کنید، تا مطمئن شود که شما در نزدیکی او هستید. یکی از بازی های بسیار مناسب برای دوره اضطراب جدایی، بازی "دالی موشه" است.برای این که فرزندتان یاد بگیرد، اگر چیزی را نمی بیند به این معنا نیست که آن شیء وجود ندارد.
* هنگامی که فرزندتان شما را نگاه نمی کند، تا حد امکان از ترک وی اجتناب کنید. بعضی مادران منتظر فرصتی می شوند و تا حواس فرزندشان به بازی و سرگرمی پرت می شود ، از اتاق بیرون می روند. آن ها با این کار خود می خواهند مانع گریه و بی تابی فرزندشان شوند غافل از این که این امر در نهایت باعث افزایش اضطرابِ او می شود.
* اگر در این دوره قصد دارید، نگهداری از کودکتان را به یکی از نزدیکان یا پرستار بچه بسپارید، ابتدا به کودک فرصت دهید در حضور شما، به طور کامل با شخص مورد نظر آشنا شده و به او عادت کند.به این ترتیب به فرزند خود کمک می کنید تا اضطراب جدایی از شما را بهتر پشت سر بگذارد.
* برای همسرتان در این مورد به خوبی توضیح دهید تا او بداند که فرزندتان شما را بیش تر از پدرش دوست ندارد، ممکن است پدر در دوره بروز اضطراب جدایی احساس کند که شما و فرزندتان به او توجهی ندارید و وی در حاشیه قرار دارد و ارتباط بسیار نزدیک و دائمی شما با کودک ، فضایی را برای او باقی نمی گذارد. در این صورت به پدر اطمینان خاطر دهید که این ویژگی، خاص و مربوط به این دوره بوده و موقتی است. در ضمن از او بخواهید به اشکال دیگری به یاری شما بیاید.
* یکی از بازی های بسیار مناسب برای دوره اضطراب جدایی، بازی "دالی موشه" است.برای این که فرزندتان یاد بگیرد، اگر چیزی را نمی بیند به این معنا نیست که آن شیء وجود ندارد.برای مثال می توانید ملافه ای را روی سر خود بکشید و بعد سرتان را از زیر ملافه بیرون بیاورید و به این طریق با او بازی کنید.
اگر کودک کمی
بزرگ تر است ، می توانید تیله ای را زیر فنجان پنهان کنید و بعد با
برداشتن فنجان، به او نشان دهید که هنوز تیله سر جایش است. اگر این کار را
به شکل بازی و تفریح انجام دهید، فرزندتان آن را سریع تر می آموزد.