عصرایران - حضرت علی علیه السلام می فرمایند: " نگاه کن چه چیزی گفته می شود ، نگاه نکن چه کسی می گوید." ؛ این ، نه یک دستور دینی صرف یا موعظه اخلاقی که یکی از فرمول های پیشرفت هر جامعه ای است.
هر گاه مردمان جامعه ای خود را از قید حب و بغض افراد رهانیده و به حق و باطل سخنان و اعمال آنها توجه کرده اند ، مسیر ترقی شان گشوده شده است ولی جوامعی که ملاک ها و میزان هایشان ، نه "حق و حقیقت" که "افراد و گروه ها" بوده اند ، با سر به زمین خورده اند. کشورهای جهان سوم که پر هستند از قهرمانانی که مردم آنها را می پرستند ، مصداق عینی این ماجرایند.
به هزار تأسف باید گفت که جامعه ما به شدت از عمل به آموزه ارزشمند حضرت علی علیه السلام فاصله گرفته است و عمدتاً نگاه می شود که "چه کسی" می گوید و اکثراً کاری ندارند که "چه چیزی" گفته می شود!
یک مثال از ماجراهای همین ایام اخیر می زنم: فیلم "گشت ارشاد" ساخته سعید سهیلی ، با اعتراض برخی گروه های خاص و با این عنوان که ارزش ها را به سخره گرفته است ، از ادامه اکران بازماند. این در حالی است که این فیلم با استقبال بسیار گسترده مردم مواجه بود و توانست در همان چند روز نخست اکران نوروزی ، نیم میلیارد تومان بفروشد.
سال گذشته نیز در چنین ایامی ، فیلم اخراجی ها ، بر پرده سینماها بود. در آن فیلم هم مانند "گشت ارشاد" برخی خط قرمزهای ساختگی ( و نه واقعی ) به طنز گرفته شده بود.
با این حال ، نه تنها مدعیان ارزشگرایی ، علیه آن فیلم به خیابان نریختند و از تریبون های عمومی علیه اش نطق نکردند و از اکران به زیرش نیاوردند ، بلکه زمین و زمان را برای تبلیغش بسیج کردند و به مدارس و ادارات بلیت های ارزان و مجانی دادند تا خدای ناکرده دیدن آن فیلم را از دست ندهند!
به راستی مگر جز این بود که اگر می خواستند ، می توانستند مته به خشخاش بگذارند که اخراجی ها به "بچه های جبهه و جنگ" اهانت کرده است و آنها را ریاکار و معتاد و جیب زن و سارق و لوده معرفی کرده است؟!
جالب این جاست که در فیلم گشت ارشاد ، افرادی که با لباس نیروهای ارزشی به اعمال خلاف می پردازند ، جعل عنوان کرده اند ولی در اخراجی ها ، جعل عنوانی در کار نیست و عناوین مجرمانه و موهن فوق الذکر ، به کسانی اطلاق شده که به عنوان بسیجی در جبهه ها حضور داشته و واقعاً اسیر و جانباز هم شده اند.
حال به سوال قبلی برمی گردیم: علت این منع و آن تشویق چه بود؟ چرا با اخراجی ها آن مهربانی ها را کردند و با گشت ارشاد این جفاها را؟
پاسخ را می توان در عمل معکوس به دستور حضرت علی علیه السلام یافت: اینان ، کاری ندارند چه حرفی گفته می شود ، بلکه به گوینده کار دارند! اگر خودی باشد (خودی هم با تعریف مضیق خودشان!) ، هر چه گفت نوش است و شهد و عسل ! ولی اگر کسی خارج از دایره تنگ شان سخنی بگوید ، ولو آن که عین حق باشد ، باید منکوب و محکوم شود مخصوصاً اگر آن حرف حق ، حرف حسابی متضمن نقد و انتقاد هم به اینان باشد!
اخراجی ها را مسعود ده نمکی ساخته بود ، بنابر این چه جای وهن ارزش ها در آن؟ ولی گشت ارشاد را سعید سهیلی ساخته است که عضو گروهی که ده نمکی عضوش بود ، نیست و سوابق طلایی(!) او را ندارد.
بنابراین ، فارغ از این که اخراجی ها چه می گوید و گشت ارشاد از چه می نالند ، باید از اولی حمایت کرد و بر دومی تاخت زیرا در قاموس اینان که خود را شیعه دو آتشه علی علیه السلام می دانند ، باید به "گوینده" نگریست که کیست نه به "سخن" چه چیست!
قبل از عید هم عده ای به "جدایی نادر از سیمین" تاختند و مدعی شدند که در این فیلم چون چند ایرانی دروغ گفته اند ، پس علیه ایران سیاه نمایی شده است اما همین افراد ، آیا نمی توانند با همین بهانه ، جلوی فعالیت شبکه "آی فیلم" را هم بگیرند که فیلم ها و سریال های ایرانی را برای کشورهای عربی پخش می کند؟ فیلم ها و سریال هایی که به مقتضای قصه هایشان ، پر هستند از انسان هایی که دروغ می گویند ، دزدی می کنند ، آدم می کشند ، کلاهبردای می کنند و ...!اما هیچ اعتراضی به "آی فیلم" نیست ( ما هم معتقدیم که جای اعتراضی هم نیست) .
علت این که آقایان دلسوز حیثیت ایرانی(!) علیه جدایی نادر از سیمین ، رگ گردن متورم می کنند ، این است که آن را فردی غیرخودی که حتی در مواردی کراوات هم زده است(!) ساخته که نامش اصغر فرهادی است ولی "آی فیلم" را بچه های خودی در صدا و سیما بر روی آنتن می فرستند!
این "مساله" ، تنها در عرصه سینما بروز و ظهور ندارد و همه شؤون سیاسی و اجتماعی کشور و جامعه را در بر گرفته است ؛ اگر روزنامه کیهان انتقاد کند ، به عنوان " منتقد منصف" از دست رئیس جمهور جایزه می گیرد ولی اگر فلان روزنامه یا سایت که با آقایان پالوده نمی خورد همان نقد را مطرح کند ، متهم می شود به سیاه نمایی و تشویش اذهان عمومی و آب به آسیاب دشمن ریختن و نهایتاً هم سر و کارش با توقیف و هزار مشکل دیگر است!
اگر زوجه مکرمه جناب الهام ، به همه کسانی که بار انقلاب را از قبل از 1357 تا دوران جنگ و امروز بر دوش کشیده اند ، هر چه خواست نثار کند ، آقایان با این ادعا که "آزادی بیان" داریم در مملکت ، بالای چشمش را فوت هم نمی کنند ولی اگر فلان وبلاگ نویس نصف همین حرف ها را بنویسد ، باید با ترس و لرز وبلاگش را رفرش کند که فیلتر شده است یا نه؟!
چرا چنین است؟ چون عادت کرده اند "به گوینده نگاه کنند ، نه به حرف" و این است یکی از رموز عدم پیشرفت شایسته جامعه ما. تعارفی هم در کار نیست ، تا عادت های زشتی چون همین مورد را ترک و اصلاح نکنیم، سرنوشتی جز نگریستن حسرت بار به پیشرفت های ملل دیگر نخواهیم داشت.
پی نوشت:
*انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال
عصرایران منتظر یادداشت های کاربران فرهیخته خود برای پاسخ به این پرسش راهبردی است که چرا آن گونه که باید و شاید ، پیش نمی رویم و چه باید کرد؟
بدیهی است نوشتارهایی که با توجه به "واقعیت های موجود" قابل انتشار هستند ، در معرض مطالعه و قضاوت عموم قرار خواهند گرفت .
شاید این ، کمترین کاری باشد که می توانیم برای میهن انجام دهیم: «یافتن درد ، جستجوی درمان»
قلم توتم من است، ... دستم را قلم میکنم ولی قلمم را بر زمین نمیگذارم.
آقای محمدی عزیز امیدوارم این قلم نافذتان را نه بر زمین گذارید و نه جوهرش را تغییر دهید!!! من الله التوفیق
هرگز بر كلامي كه از دهان كسي خارج مي شود و در آن احتمال خير وجود دارد گمان بد مبر.
در مورد مسايل سياسي دقيقا عكسش صحت داره و بايد نگاه كرد كه چه كسي حرف را ميزند نه اينكه اون شخص چه حرفي ميزنه...
احتمالا سرچي كه كرديد يه كم ناقص بوده...
باتشكر
وبرخوردهای سازندگان این فیلم در حاشیه مراسم اسکار هم که مکمل فیلم شد برای بر باد دادن حیثیت و شرف یک جمهوری مستقل اسلامی....
ما در این جبهه از جنگ نرم(سینما) شکست خورده ایم و از مهمات خودمان بر علیه خودمان استفاده میکنند....
متاسفانه نویسنده این مقاله بسیار سطحی نگر بوده و این حقیقت را فراموش کرده که ما باید تاثیر یک فیلم بر اذهان عمومی و بر قلب ها و مغز ها را در نظر بگیریم شما چطور به خود اجازه می دهید فیلم اخراجی ها که هر ایرانی در پایان آن به ایرانی بودن خود می بالد و احساس افتخار می کند را با فیلم ...گشت ارشاد مقایسه کنید.
باز میجوید.......................
كه فقط شما متوجه شدين؟؟
اتفاقا اين دوفيلم مخالف با صيغه بازي وفساد اخلاقي ومالي بود
كجاي اين داستان ناموجه بود؟
بعدش مگر قبل از فيلمبرداري واينهمه هزينه نميتوانند نگذارند كه فيلم ساخته نشه كه اينهمه حرف وحديث درست نشود
وبعد ش مگر اينهمه فيلم اكراني همه اش عالي است كه به اين دوفيلم بند كرده اند؟
؟
2 روز دیگه اکرانش آزاد میشه دوباره با این کارایی که کردن مردم رو میکشونن پای گیشه این فیلم !
به نظر من که باید میزاشتن باشه و تو صحنه خود فیلم خودشو توصیف کنه و نشون بده چند مرده حلاجه ...
نبود دمکراسی و اجرا نشدن قانون هست که باعث این ناهنجاری ها میشه
...به نظر من راه حل صادق بودن با خود و جامعه هست بالاخره بدنه حکومت هم از همین مردم ایران هست و نباید خودمون رو گول بزنیم و تقصیر رو فقط به گردن فقط مسوولان بیندازیم
با اصلاح کردن خودمون و با صادق بودن ونا هنجار نبودن تمام مشکلات حل خواهد شد هر چند اون تصمیم گیرنده نهایی بخواد نظر خودش رو در جامعه پیاده کنه
لطفا نظر بنده رو حذف نفرمایید
باتشکر
معیار و ملاک خوبی و بدی هر عملی قوانین الهی است نه سیاست(اصلاح طلبی یا اصولگرایی)
جنس استدلال شما هم از جنس استدلال مخالفان فیلم جدایی نادر از سیمینه.فقط باید اون تصویری از جامعه نشون داده بشه که شما دوس داری!!!؟؟؟
بحث ما مقایسه فیلم ها نیست.بحث ما آزاد گذاشتن مردم برای تحلیل و بعد تصمیم گیری است.اگر به ادعای ما مردمی که حماسه 9 دی رو آفریدند و به اصطلاح فتنه را خواباندند پس بگذاریم همه چیز را ببیندد و با بصیرت خود خوب و بد را تشخیص دهند.در جایی که خشک و برهوت و بی آب و غذاست روزه گرفتن هنر نیست .هنر اینه که در یخچال باز باشه سماور با کتری پر از چای تازه دم بغلت باشه بوی کباب تو خونه ببپیچه و تو روزه بگیری.این هنره.
موضوع این است که چرا فیلمی که با رد شدن از هزارتا فیلتر اجازه پخش گرفته عده ای به خود اجازه میدهند به صورت خودجوش !!! علیه ان تجمع کنند و اگر تجمع در این مملکت ازاد است چرا ما اجازه نداریم علیه اخراجی ها و پایان نامه و قلاده های طلا و ... تجمع کنیم؟
نوشته عالی بود
تحليل بسيار بجا و كاملي بود .صحبت دارم ولي ترجيح مي دم سكوت كنم . چون تجربه ثابت كرده حرف حق هيچ فايده اي ندارد .
اصول دین 5 مورد است
اول توحید دوم عدل سوم نبوت چهارم امامت پنجم معاد ...
مملکتی که توش عدالت نیست اونم مملکت اسلامی واقعا فاتحش خوندست ...
خدایا رحمتی کن تا ایمان ، نام ونان برایم نیاورد ، قوتم بخش تا نانم را وحتی نامم را در خطر ایمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند نه از آنها که پول دین را می گیرند و برای دنیا کار می کنند .
خدایا:عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار.
خدایا:به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن.
خدایا:رشدعقلی وعلمی، مرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق" محروم نسازد.
خدایا:مرا همواره آگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست وکامل کسی یا فکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم.
خدایا:جهل امیخته باخودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمن برای حمله به دوست نسازد.
خدایا:شهرت، منی را که:"میخواهم باشم" قربانی منی که " میخواهند باشم" نکند.
خدایا:مرا در ایمان اطاعت مطلق بخش تا در جهان عصیان مطلق باشم.
خدایا:به من « تقوای ستیز» بیاموز تا درانبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.
خدایا:به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن، بی همراه؛ جهاد، بی سلاح؛ کار، بی پاداش؛ فداکاری درسکوت؛ دین،بی دنیا؛ مذهب، بی عوام؛ عظمت، بی نام؛ خدمت، بی نان؛ ایمان، بی ریا؛ خوبی، بی نمود؛ گستاخی، بی خامی؛ قناعت، بی غرور؛ عشق، بی هوس؛ تنهایی در انبوه جمعیت؛ و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند؛ روزی کن.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید:
«فأحبب لغیرك ما تحب لنفسك و اكره له ما تكره لها(1)؛ آنچه كه براى خود دوست میداری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمىپسندى، براى دیگران هم مپسند.
1)یکی از علت های پیش نرفتن جامعه ما در تمام زمینه ها انتخاب ملاکهای گزینش افراد در پستهای تخصصی و یا حتی غیر تخصصی است.اگر دقت کنیم سوالاتی که یک مسئول گزینش در یک اداره به هنگام مصاحبه می پرسد سوالاتی است که بعضا شاید تا آخر عمر کاری فرد استخدام شونده به درد او نخورد...تعداد تکه های کفن میت و مقدم بودن پای راست هنگام ورود به مستراح و ... . ملاک ما برای افراد در گزینشها و ارزش گذاری ها چیست؟ریش،یقه آخوندی،صف اول نماز جمعه،حضور در تکایا،دعای ندبه و ... حال سوال من این است آیا یک فرد ضد نظام و انقلاب و امام این ملاک ها را یاد بگیرد و به آنها عمل کند و نیت او نفوذ در سیستمهای اداری و ارگانهای حساس باشد،چگونه درون او را بشناسیم؟که البته نمونه های زیادی پس از انقلاب در تاریخ انقلاب داریم مانند عوامل ستون پنجم در زمان جنگ که با همین تیپ ها فرماندهان مارا گول زدند و نیروهای مارا مثل گلبرگ گل پرپر کردند.با کمی دقت در ادارات و وزارتخانه ها و ... به راحتی می توان درک کرد که کمتر متخصصی در پست تخصصی خود کار می کند.چون ملاک ما تخصص نبوده.البته من منکر تعهد در کار نمی گردم اما این دو (تعهد و تخصص)مانند نگین و حلقه انگشتر جدا از هم به هیچ دردی نمی خورند.برای روشنتر شدن قضیه مثالی می آورم.استادی را در نظر بگیرید که به عنوان مدرس واحد شیمی در یک دانشگاه تدریس می کند.اگر این استاد فردی نماز خوان،متدین خداشناس و عمل کننده کامل به واجبات و مستحبات دینی باشد ، اما از شیمی جزH2O چیزی نفهمد چه بر سر آن دانشجویان می آید ویا برعکس همان استاد در رشته شیمی PHTداشته باشد اما در اعمال و رفتارش خدا را بالای سر نبیند و فردی کلاش و مفسد باشد چه؟جواب این دو سوال مشخص است.اما اگر تخصص علمی و تعهد دینی و اخلاقی کنار هم باشند ، دانشجوی تربیت شده در زیر نظر آن استاد فردی مفید برای جامعه خواهد بود.
2)یکی دیگر از عوامل منع پیشرفت جامعه ما عالم بی عمل بودن الگوهای جامعه ما در اکثر مقوله هاست.چه عالم دینی ، چه سیاستمدار و اقتصاد دان و ... فقط خوب شعار می دهند.باز مثالی می آورم :من همسایه دیوار به دیوار امام جمعه شهر خودمان هستم.حدود یک سال است که ما همسایه ایم اما دریغ از یک احوال پرسی.در این یک سال بیش از 20 بار مهمانی های بزرگ با غذاهای آنچنانی به بهانه همایش ها و نشستهای مختلف در حسینیه ایشان برگزار شده.مگر ما از دهان مبارکه مین ائمه جمعه روحانیئن محترم و علمای اعلام نشنیده ایم که تا هفت همسایه در جهات اصلی و فرعی جغرافیایی در جوار خانه مان گرسنه بخوابند ما مسلمان نیستیم.دریغ از یک تعارف.حال من چگونه پشت سر این عالم اقامه نماز کنم؟در عرصه سیاست نیز اوضاع بر همین منوال است.مسئولین از مردم سالاری دینی سخن می گویند.از انتخابات پرشور و دشمن شکن که به گفته آنها با میل و علاقه عموم حائزین شرایط برای حضور در پای صندوق های رأی برگزار می گردد.باز یک سوال ؟ اگر من نوعی علاقه ای به شرکت در انتخابات نداشته باشم(به هر دلیل)در عین حالی که در کارمند یکی از ادارات در این کشور هستم .آیا می توان در انتخابات شرکت نکنم؟جواب مثبت است اما عواقب آن چیست.اولین سوالی که بعد از مشاهده صفحه انتخابات در شناسنامه توسط مسوول گزینش اداره پرسیده می شود این است: چرای رأی ندادی؟به نظام معتقد نیستی ؟به حرف امام و رهبری گوش ندادی؟ضد ولایت فقیهی؟این سوالات فقط یک چیز را در ذهن ما تداعی می کند مردمسالاری کذایی...
3)از علل دیگر در جا زدن جامعه ما عدم تعامل بین مردم و مسئولین است.که البته علت آن را می توان در بند 2 همین متن یافت.وقتی روحیه صداقت و امانت و احساس حاکمیت عدالت در جامعه در تابوت دروغ و تهمت و ریاو خیانت به بیت المال ،اقدامات غیر قانونی با مجوز قانونی،جلوگیری از اعتراض قانونی با روشهای غیر قانونی به گور سپرده می شود،اینجاست که مردم با دلی شکسته از مسئولینی که از شانه های همین مردم بربالا رفته و بر مسند خویش نشسته اند،دیگر دل به کار نمی دهند،در ادارات کم کاری می کنند،در بازار کم فروشی،در انبارها احتکار و در ساخت و ساز بنای کج می سازند...و چه کسی انتظار پیشرفت از این جامعه دارد؟
4)علاوه بر مسائل اخلاقی که چوب لای چرخ پیشرفت جامعه ماست،به نظر حقیر یکی از بزرگترین موانع ما سیستم آموزشی و پرورشی از بیخ و بن غلط جامعه ماست.سیستمی که در آن استعداد یابی معنایی ندارد.مدرک گراست.به تخصص اهمیتی نمی دهند.معلمانش دوره های روانشناسی کودک را سپری نمی کنند.امکانات آموزشی آن ابتدایی ترین است.تبعیض در توزیع همین امکانات ابتدایی داد می زند.نخبگان علمی فقط از مراکز استان انتخاب می شوند.معلمانش به جای کشف شیوه های نوین تدریس بعد از اتمام درس و کلاس مسافر کشی می کنند(به علت قلت حقوق و مزایاو عدم کفاف در آمد برای معاش).از مدرسه که بگذریم دانشگاهها نیز مشکلات اساسی دارند.رشته های توزیعی برای انتخاب دانشجو در آن رشته با نیازهای جامعه مطابقت ندارد.در حالیکه در جوامع پیشرفته حتی 1 دانشجوی فارغ التحصیل شده بیکار نمی ماند . چون نیاز اعلام شده توسط دولت با خروجی دانشگاه یکی است.و این علت جلوس افراد غیر متخصص بر مسندهای تخصصی است.دکترای ادبیات ریاضی ندریس می کند.فوق لیسانس جغرافیا رئیس تأمین اجتماعی می شود.دکترای حقوق حسابدار اداره است و ....
5)صرف هزینه های بی مورد در چرخه اقتصادی کشور که هیچگونه ثمری آنچنانی در پیشبرد اهداف پیش بینی شده ندارد و استفاده از ابزار آزمون و خطا در اقتصاد و سیاست و فرهنگ از دیگر عوامل عدم پیشرفت ماست.هر دانش آموزی که برای زیارت قبور شهدای معزز و مکرم دفاع مقدس در قالب راهیان نور به مناطق جنوب کشور راهی میشود،بالغ بر 170000 تومان برای دوت هزینه دارد.البته آشنایی با آن دوران و شناخت ارزشهای آن امری انکار ناپذیر است و این سخن من با بیانات رهبری در خصوص اهمیت دادن به شهدا و منش آنها مغایرت ندارد .بحث بنده در خصوص نحوه برگزاری این اردوهاست.هزینه های کلانی از بیت المال که خرج این گونه کارها می شود و مطمئنا دل شهدای معززرا به درد می آورد مورد بحث اینجانب است.وحال چه نتیجه ای داشته؟آیا بهتر نبود مسئولین ما با عمل به وصایا و کپی برداری از زندگی ساده و بی آلایش آن شهیدان،و سرمایه گذاری برای تسهیل در امر ازدواج،اشتغال زایی و رفع پدیده شوم اعتیادرفع غم از چهره غمناک ارواح بلند شهدا و امام شهدا می نمودند؟از این نمونه ها بسیار است.در مقوله فرهنگ نیز اینچنین است.ما به جای سرمایه گذاری در بگیر و ببندها و زندان و آبروریزی به جرم فساد اخلاقی جوانان نا آگاه،تهیه و توزیع انواع نرم افزارهای مذهبی و اخلاقی و ... می توانیم با ساخت دانشگاههای بومی در کشور و حذف خوابگاههای دانشجویی که منشأ بروز ناهنجاری ها در جامعه شده .بخش عظیمی از مشکل فساد اجتماعی را حل کنیم.
چراکه یکی از علل بروز این ناهنجاری ها دوری فرزندان از کانون گرم خانواده و حضور در خانه های ناسالم مجردی و خوابگاههای دانشجویی است.اما دولت برای از دست ندادن پول خوابگاهها از اقدام و حتی حرف زدن در این مورد نیز ابا می نماید.وقتی قشر دانشجو به جای پرداختن به علم و صنعت و حضور پررنگ در صحنه های سیاسی و اجتماعی در یک جامعه دغدغه اشتغال و مسکن و ازدواج دارد چه انتظاری از وی برای شرکت در پیشرفت و پیشبرد اهداف بلند جامعه اش از وی می رود.
البته همانطور که اشاره نمودم سخن در این باب زیاد است و مجال کم.انشاءا... اگر فرصتی یافت شد این بحث را در موضوعات دیگر ادامه خواهم داد.البته در پایان به این موضوع اشاره کنم که پرداختن به این نقایص و انتقادهای دلسوزانه نباید چشم ما را بر مسئولین دلسوزی(هرچند انگشت شمار)که کارهای بزرگی در کشور انجام میدهند ؛ ببندد.ما بعد از انقلاب کارهای بزرگی انجام داده ایم اما بحث اینست که لیاقت مردم ایران چیزی بالاتر از این حرف هاست.جایی که وقتی در روستاهای ما در سالیان دور مکتب خانه بود و ساز و کار درس و مدرسه دایر بود اروپا و آمریکا اصلا وجود نداشت،بر هر ایرانی این امر پذیرفتنی نیست که از سوی همین تازه به دوران رسیده ها تحریم شویم و به سخره گرفته شویم.به امید روزی که تمام زندانیان سیاسی آزاد شوند و تمام تفکر ها در پیشرفت جامعه دخیل شوند،به امید روزی که صدا و سیما چنان اطلاع رسانی بی تعصب و بی رنگ و ریا انجام دهد که مجبور به انجام عملیات راپل برا انهدام دیش ماهواره ها نشویم و مردم خود ازبین رسانه ها رسانه ملی را برای دیدن و شنیدن انتخاب کنند.به مید روزی که یک شهروند عادی بتواند در تریبون آزاد بلند پایه ترین مسئولان کشور را به خاطر قصورش مورد مواخذه قرار دهد به امید ظهور مردی که با شمشیر عدالت گردن گردنکشان را نوازش کند ... انشاء ا...
در يك كلام دموكراسي واقعي در هر كشوري حاكم شود ، آن كشور پيشرفت خواهد كرد. زماني كشوري شكوفا خواهد شد (از هر لحاظ) كه مردم و مسئولين با هم يكرنگ باشند و هيچ چيز پنهان از هم نداشته باشند . چنانچه به خاطر داشته باشيد در اوايل اجراي طرح سهميه بندي بنزين مجلس كه بايد وكلاي ملت باشند و از حقوق ملت دفاع كند ، سهميه بنزين جدا دريافت كردند كه رسانه اي شد و مردم متوجه شدند . از اين قبيل مسائل زياد پيش مي آيد كه باعث سلب اعتماد مردم شده و باعث يأس و نا اميدي آنها از مسئولين مي شود . در هرصورت جنابعالي پاسخ بجايي را ارائه نموديد . موفق باشيد
نتیجه میشه گرفت که دلش برای کشورش و مردمش میسوزه و خواستار اصلاح امور اونه
دوست عزیز تو چند بندی که ذکر کردین مسائل متفاوتی (البته مهمی) گفته شده
و به نظر من اگر کلی تر بخواهیم پاسخ بدیم باید به نقش اطلاع رسانی و فرهنگ سازی دوستان و خبرنگار و نخبگان و ... بیشتر دقت کنیم
یه دوست عزیزی تو چند کامنت بالاتر با اسم مهدی عنوان کرد که "...چه فایده ای از این گفتن ها..." ولی به نظر من بهترین کار الان گفتن و بازگو کردن این مطالب در سطح جامعه است
اگر ما در هر زمینه ای مشکل داریم ( خصوصا مسائل فرهنگی-آموزشی) باید سطح اطلاع عمومی جامعه رو بالا ببریم
تا وقتی که افراد نخبه و تحصیل کرده ی جامعه و به طبع آن خبرنگاران و تحلیل گران مشکلات جامعه را باز گو نکنند تا وقتی برای بهبود اوضاع از سوی تحلیلگران پیشنهادی صورت نگیرد تا وقتی کارشناسان و متخصصین ضعف های جامعه را شفاف و بی پرده بیان نکنند و به مردم نشان ندهند ، عموم مردم پی به اشتباه خود یا پی به اشتباه دولت ، یا پی به اشتباهات جامعه نخواهند برد
جامعه ی رسانه ای ایران باید به وظیفه ی مقدس خود در راستای فرهنگ سازی و تفکر پروری مخاطبانش جامع عمل بپوشاند و قلم خود را در این راستا بفرساید
نه آنکه فقط بر اساس منافع حزبی خاص بنویسد
از رسانه های مجازی بنده فقط عصر ایران و بازتاب را قبول دارم چون واقعا حقیقت و درد جامعه را تا جایی که اجازه دارند( وبا مقاومت زیاد) بازگو میکنند و تلاش تحلیل گران آنها اصلاح واقعی امور کشور است
به نظر من یکی از بهترین کارهایی که از دست ما بر می آید این است که هر کس به اندازه خودش به دیگران اطلاع رسانی کند تا در تولید فرهنگ درست ، در تولید تفکر صحیح از مسائل کشور و در پاسخ به شائبه های به وجود آمده مردم نقش موثر داشته باشیم ( حتی به اندازه نمایش اینگونه تحلیل ها در صفحه فیس بوک یا وبلاگ خودمون یا حتی نوشتن یک دیدگاه ساده اما منطقی)
باید سطح دانش عمومی مردم جامعه را از این مسائل و ضعف های اجتماعی بالا ببریم
فکرشو کنید اگر همین مقاله بالا را همه ی روزنامه ها و سایت ها نمایش میدادند و مردم خود قضاوت میکردند الان دیگر در این زمینه شائبه ای وجود نداشت که فیلم را نمایش بدهیم یا ندهیم!
ولی متاسفانه تحلیل گران رسانه های کشور ما (با عذرخواهی از بعضی دوستان) بیشتر بر اساس منافع حزبی و گروهی مینویسند و مشکلات اصلی هم چنان بر سر جایش باقی میماند
امیدوارم همه ی ما فقط و فقط برای آبادانی ایران عزیزمون تلاش کنیم و در این راستا گام برداریم ممنونم از تحلیل های همیشه خواندنی عصر ایران و آقای محمدی و همه ی کسانی که دیدگاه های خودشون رو بیان میکنن
آیا شما فکر می کنید کسی این فرمایشاتی که شما گفتید را نمی دونه به خدا همه مردم همه مشکلات معضلات و تبعیضات این مملکت رو می دونن منتها افرادی مثل شما و جناب آقای مطهری چون هم دارای پایگاه فکری و سیاسی و اجتماعی هستید می تونید این حرفها رو بیان کنید ولی افرادی چون من اگر لام از کام بگن به خاک سیاه می نشینن بازم از نوشتتون متشکرم ولی انتظار ما مردم از امثال شما و آقای مطهری دادن راهکار برای این موارد هست به قول شاعر آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است اگر ما همین حرفها رو بزنیم به عنوان منافق یا هر اصطلاحی که دوست دارن ما رو به سلابه میکشن پس خواهشا شما که می تونید و میدونید راهکار این موضوع رو بدید به امید روزی (که فکر نکنم به عمر ما قد بده)که ما هم بتونیم تو این مملکت حرفمونو بدون ترس و دلهره بزنیم بتونیم به خاطر عقیدمون رای بدیم (نه بخاطر قطع شدن یارانمون)و کسی هم باشه که اگه اشتباه کردیم با دلیل نه زور و حجفیات جواب ما رو بده .بازم متشکرم
ممنون و با آرزوی موفقیت
تمام حرف های شما کاملا درست و منطقی است و هیچ مخالفی نمیتواند پاسخی به چنین نوشته ای بدهد.
اما دلیل همه این اتفاقات را فقط یک چیز میدانم ، کسانی که شایسته هستند در جای خود نیستند.
به عبارتی ناخوداگاه یاد ان جمله ای میافتم که میگوید برای نابودی یک کشور افراد جاهل را بر کارهای بزرگ بگزارید و افراد عاقل را بر کارهای کوچک ، با این اوصاف کشور خود به خود روبه نابودی خواهد رفت.
متاسفانه الان در کشور کسانی به قدرت رسیده اند که ظرفیت این مناصب را نداشته و ندارند و بسیاری از افراد جامعه و نظام را در فشار و تگنا و نارضایتی گذاشته اند.
به این فراز از نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشترنگاه کنید:((اگر کسی را شب هنگام درحال گناه دیدی صبح اورا با آن نگاه نبن شاید که سحر توبه کرده باشد))با این جمله موضوعیبه اسم سوء پیشینه منتفی میشه مگر نه اینکه کلام حکومتیه و به حاکم مصر فرستاده شده؟ پس چی شد اون حکومت اسامینهج البلاغه ای؟چرا ادارات دنبال سوپیشینه و این حرفا هرگناهی که کرده و هرجرمی خوب زندان رفته و جزاش رو دیده عواقب بعدی چرا؟ واقعا از عصرایران که تک تک نظرات رو می خونه انتظار دارم جواب این سوال رو بده یا مطلبی بنویسه در همین موضوع با تشکر
جدایی نادر از سیمین فقط یک فیلمه ، ایا در امریکا فیلم علیه بالاترین افراد کشورشان نمیسازند؟
در خود امریکا فیلم های زیادی درباره بزرگترین جرم و جنایت هایی ساخته میشه که خود رئیس جمهور در پشت پرده ماجرا قرار داره ، چرا سعی داری حرف هایی را که شک ندارم در جلسات فلان جا برگزار میشه را اینجا کپی کنی .
جدایی نادر چه از نظر تو قشنگ چه زشت باشد ولی هرگز نمیتونی درمورد درون مایه فیلم چنین دیدگاه کوته بینانه ای داشته باشی.
یک سوال:
در جامعه ایران اصلا کسی دروغ نمیگوید؟!!!
اصلا کسی دنبال ویزا گرفتن و رفتن به خارج کشور نیست؟!!!
اگر جوابت مثبت باشه پس بدون یه فیلمساز حق داره درمورد زندگی عده ی به قول تو کمی از جامعه هم فیلم بسازه.
بهتره یه نگاه به سفارت خانه ها بیاندازی ، یا بهتره بگم یه نگاه کلی به جامعه کنونی ایران بیاندازی...
اولین مشکل شما اینه که اصلا نمیخواین قبول کنید که خداوند متعال قدرت تعقل و تفکر رو فقط تو ذهن شما قرار نداده ، باقیه مردم ایران هم به همین اندازه از درک و فهم برخوردار شدند .
مشکل ما اینه که فقط فکر میکنیم خودمون خیلی میفهمیم و دیگران هیچی نمی فهمن!
در ضمن اسلام با ساخت فیلم هایی مثل "گشت ارشاد" هیچ وقت کوچیک نمیشه ولی با کارهای بچه گانه شما و همفکران شما خیلی پیش دیگران کوچیک میشه
به فکر مردم نیستی، نباش. به فکر اسلام باش که از این کار های شما مسلمانان به اصطلاح حزب اللهی!!!!!! خیلی دلش گرفته
چقدر راحت به افرادی که حضور ندارن فحش میدید.((غلط کرده)) جمله خوبی نیست.بحث ما اینست که اگر مردم ما بصیرند بگذارید ببینند و بشنوند و خود تصمیم بگیرند
اکثر مشکلات ما از اونجایی ناشی میشه که از اقیانوس عظیم اسلام ما فقط به سطح آب توجه کردیم. اصول فدای فروع شده و دین دستمایه بازی های سیاسی قرار می گیرد. همچنین مشکلات از جایی بوجود آمد که صاحبان این انقلاب تقسیم بندی شدند کسانی که به طیف تفکر خاصی تعلق داشتند شدند صاحب انقلاب و زجر کشیده و خون داده و مسلمان تمام عیار و کسانی که همانند این طیف فکرنمی کنند، حرف نمی زنند و لباس نمی پوشند همگی شدند نا مسلمان وطن فروش ضد انقلاب همین باعث شد جمعی جوانان خود را جدا از انقلاب ببینند و دشمن با کوچکترین ابزار توانایی ضربه زدن به کشور را پیدا کرد نمونه این را در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان می توان مشاهده کرد که با کمترین هزینه به نسبت رسانه ملی بیشترین مخاطب را دارند. متاسفانه این گونه تفکرات تمامی فرصت ها را به تهدید تبدیل می کند جایی که می شود انتقاد را از زبان خودی و هم وطن وطن نفروخته شنید و فکری به حال آن کرد، به علت محدودیت های همین افراد، همین حرف از زبان رسانه های بیگانه و با کلی تحریف و سیاه نمایی بیان می شود و نتیجه کار چیزی می شود که متاسفانه در جامعه امروز قابل مشاهده است .
جمله ی زیبایی که در همین فیلم اخراجی های 1 زده شد دارای بار معنایی گزافی است که برتری انسانها به ریشه است و نه به ریش. ولی افسوس که اکنون گروهی کاملاً خلاف بر این عمل می کنند و تنها ظواهر امر برایشان مهم است
بر گرفته از ویکی پدیا
شما بجای استدلال با مبانی حق، بحث را به استدلال با مبنای قشری گری میکشانید که البته نزد اهل کلام مردود است.
میخواهد خوشتان بیاید یا نیاید! با این نوع رفتارها و استدلالها رفتنی هستید زیرا که «ان الباطل کان زهوقا»
برو دنبال نون باش که خربزه آبه...
امیدوارم سال خوبی داشته باشید
متن شما حاوی نکات درستی بود اما همه جوانب بحث در ان گفته نشده بود
شاید رسالت کسانی چون شما فقط اگاه ساختن از موارد اینچنینی نباشد بلکه تلاش برای نهادینه کردن تعقل بجای احساس و عمیق نگاه کردن بجای سطحی نگری و ... باشد
تلاش برای درست عمل کردن در حوزه رفتار وگفتار و تقویت ارزشهای مهمی که در این بین صدمه می بینند
کمک به ساخت یک چارچوب ارزشی مبتنی بر دین وتعقل و یاداوری ارزشهای راستین وشرایط موجود به ما در تصمیم گیری درست کمک می کند
شاید جای اموزش در این بین بسیار خالی باشد
اگر سلسله مباحثی در حوزه تعقل اجتماعی توسط افراد به نام در رسانه محترم شما باب شود کمک بسیار شایانی به این مقوله خواهد شد
اي كاش بفهمند كه ادامه وضع موجود به ضرر خود آقايان تمام ميشه!
نه عزیزم ملاک خودی و غیر خودی ایشان نیستند، ملاک حقایق دین است
البته تمام قدرت استدلال و استنباط شما تا همینجاست که پس از شنیدن هر کلامی به جای پاسخ دادن به منطق آن کلام به همین جملات کلیشهای و مضحک متوسل میشوید
اون حرف من رو هم که گفتی مضحک هست ، اینا عملا دارن اجراش می کنن. بنابراین مضحک نیست ، تلخ و گزنده است.
حالا شما هم همین صحبت را با لعاب دین عرضه می کنید.
خودی کسی است که حقیقت را بیان کند آنچنان که حضرت رسول می فرماید حقیقت را بگوئید هرچند که علیه شما باشد.
و به بیان حضرت سیدالشهدا اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
آیا این جماعت مخالف شما در قبال نمایش فیلم قلاده های طلا لشکر کشی اصحاب الموتور راه انداختند.که شما این چنین بر همگان توفق می جوئید.
على امير المؤمنين با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموكراسى رفتار كرد.او خليفه است و آنها رعيتش،هر گونه اعمال سياستى برايش مقدور بود اما او زندانشان نكرد و شلاقشان نزد و حتى سهميه آنان را از بيت المال قطع نكرد،به آنها نيز همچون ساير افراد مىنگريست.اين مطلب در تاريخ زندگى على عجيب نيست اما چيزى است كه در دنيا كمتر نمونه دارد.آنها در همه جا در اظهار عقيده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقيده آزاد با آنان روبرو مىشدند و صحبت مىكردند،طرفين استدلال مىكردند،استدلال يكديگر را جواب مىگفتند.
شايد اين مقدار آزادى در دنيا بىسابقه باشد كه حكومتى با مخالفين خود تا اين درجه با دموكراسى رفتار كرده باشد.مىآمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على پارازيت ايجاد مىكردند.روزى امير المؤمنين بر منبر بود.مردى آمد و سؤال كرد.على بالبديهه جواب گفت.يكى از خارجيها از بين مردم فرياد زد:«قاتله الله ما افقهه»(خدا بكشد اين را،چقدر دانشمند است!).ديگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود رهايش كنيد،او به من تنها فحش داد.
بعضي اقايون هر جور كه به نفعشون باشه حرف ميزنند يك زماني مردم رو مجبور به پذيرش عقايدشون مي كنند يك زماني دم از ازادي بيان مي زنند و به قول خودشون حقايق رو مي گند البته در اين زمان نقاب روشنفكري و فيلم سازي بهتر جواب ميده چون مردم بابتش پول ميدهند
علی (ع) مردانه اعتراض مینمود و وام گیر این و آن نبود ...
ببینید
اگر واقعا بخواهیم این مشکل را موشکافی کنیم، مشکل اساسی تر از این مبحث است!
نگاه کنید: بر فرض مثال موسیقی
آیا تمام موسیقی هایی که در ایران تولید و به تایید وزارت ارشاد میرسند با موازین شرعی ما هم پوشانی دارند؟
آیا در پاره ای از موارد اگر از انصاف دور نشویم موسیقی تولید شده در خارج از ایران نزدیک تر به معیار های اسلامی نمی باشد؟؟
بر گردیم به زمان جنگ؟!
چرا آن زمان این گونه نبود و معیار سخن بود نه افراد!
به نظر بنده مشکل از درک نکردن درست ضوابط و جابجایی آن با روابط است!
آیا در سیاست ما این گونه نیست؟؟؟
آیا در سیاست ما اگر جناحی بر راس امور تسلط داشته باشد، تمام افراد متعلق به جناح رقیب (حتی تا سطوح بسیار پایین ) و یا تمام طرح ها و برنامه ریزی های جناح های قبلی حاکم بر امور را جابجا و حذف نمی کند؟؟
2- اصحاب رسانه امیدوارم نظر اینجانب بعنوان یک مخاطب قابل درج باشد!!!!
با نظر نگارنده مطلب حاضر اینجانب نیز موافقم براستی سخن مولا که به جوهر کلام توجه شود نه به گوینده آن در برخی از رسانه ها مهجور مانده است چند نکته را لازم میدانم یادآور شوم 1- رویکرد رسانه های حق گو و شفاف (که زبان حقگوی و شجاع جامعه هستند و مقدس ترین و الهی ترین رسالت را دارند) با مواضع امثال همسر آقای الهام و آقای ده نمکی وعملکرد سابق و جاری و چالش کشیدن آنها در پیشگاه ملت و بیان حقایق بدون جانبداری سیاسی بسیار ضیف بو ده است.
2- رویکرد جانبدارانه صدا وسیما بسیار ضعیف بوده است واقعا شرم اور است که رسانه ملی در دوران انتخابات هموطنانی را نشان دهد که از پوشش کافی برخوردار نیستند و در سایر زمانها گویی هموطنانی اینچنینی در ایران زندگی نمی کنند.
3- رنگ باختن شعار سیاست ما عین دیانت ماست عدم و جود تقوی در میان دولتمردان
در پایان یادآوری این نکته که رسالت رسانه پاک کردن جامعه از طریق شفاف سازی و جلو گیری از سوئ استفاده از نا اگا هی جامعه است. حق یارتان باد
سیاه نمایی نداشت!
یه چشم بگردون تا ببینی چطور ملت دارند میرن!
البته عذر میخام این نظرو اینجا دادم ، منم با کلیت بحث موافقم ، زیادم نظرم ربطی به این موضوع نداشت ولی این مساله واسم مطرح بود اشاره شد یادم افتاد
دلیلش هم روشنه / برو فیلم گشت ارشاد رو ببین شاید یکی از دلایل رو فهمیدی (البته اگر بزارن همون فیلم رو هم ببینی)
چون پاسخ اصلیم غیر قابل انتشار شد یجور دیگه میگم
البته که مهاجرت هست ولی به نظر شما دلیلش دروغگوییه مردمه؟! به خاطر مشکلاتی که با بقیه مردم داریم مملکتو ترک میکنیم؟
نوک پیکان این فیلم مردم ایرانن
اخراجیها سخیفتر از اون بود که بخایم راجع بهش صحبت کنیم، فیلمی که یکسر لودگی باشه با لوده بازی میشه نقدش کرد!
خاهش کردم پیشداوری نکنید
بنده مشکلی با آزادی بیان ندارم و حتی اگر هم فیلمی هم مشکلی داشته باشه تشخیصش با بیننده هاشه،
من فقط نظر شخصیمو گفتم و خواستم نظر بقیرو بدونم
شما اینو گفتی و نظرت اینه: "البته که مهاجرت هست ولی به نظر شما دلیلش دروغگوییه مردمه؟! به خاطر مشکلاتی که با بقیه مردم داریم مملکتو ترک میکنیم؟"
البته که مهاجرت به خاطر همینه. یه نگاهی به دور و برت بنداز ببین که همین دروغها و رفتارهای مردم که دیگه گرگ صفتانه شده اگه بخوای درست زندگی کنی، درست برخلاف جهت آب شنا کردنه؟ و چقدر می تونه زجرت بده؟
می خوای برات مثال بزنم؟:
اگر بخوای درست رانندگی کنی ...
اگر بخوای حق مردم رو رعایت کنی ...
اگر بخوای پول حلال بدست بیاری ...
اگر بخوای کاری رو از روال درستش انجام بدی ...
و...
با این شرایط با باید بسازی یا باید برای پیداکردن یک زندگی بهتر برای خودت و بچه هات، ریسک کنی و به دنبال یک مکان جدید برای زندگی باشی.
این وضعیه که با این طرز زندگی کردنمون، برای خودمون درست کردیم و عین واقعیته!
کمی دورتر از دور و برت نگاه بنداز و فکر نکن که دنیا همش همون چیزیه که دور و برت اتفاق می افته.
به نطرم خیلی از ایرانی ها نمیخوان از ایران برن ، شاید به خاطر شرایط کاری و زندگیشان باشد و به همین دلیل اصلا به این موضوع فکر هم نمیکنند چه برسه به .... ولی این رو هم بدونید که از 60 نفر هم کلاسی های من در سال اول دبیرستان ، تا کنون ( پیش دانشگاهی) 20 نفر از ایران رفته اند .
دوست عزیزی که نظرت اینه ، تو واقعا قبول داری که فیلم این قضاوتو داره و به عنوان یه ایرانی از مطرح شدنش در سطح جهان به خودت می بالی؟؟ اینا یکم با هم در تناقض نیس؟؟
بله باید خوشحال بود یه ایرانی در سطح اول دنیا تونسته هنرشو مطرح کنه اما نباید بیشتر از اون ناراحت بود که مردم ایران تو همین سطح اول دنیا به عنوان یه عده به قول شما گرگ صفت شناخته بشن؟؟
تو از موفقیت اون بیشتر خوشحالی یا از گرگ صفت شناخته شدن خودت؟؟
من هم با وجود اینکه ظاهرا نسبت خیلی بالایی از مخاطبین سایت نظری مخالف من داشتند خوشحالم که همگی سعی کردیم در آرامش دلایل خودمونو واسه همدیگه شرح بدیم.
امیدوارم جامعمون هم به سمت تضارب آرا و گفتگو حرکت کنه و از این حالت دو قطبی که به نظرم آفتی داره میشه برای کشورمون حرکت کنه...
این موضوع خودش ارتباط مستقیم داره با موضوع بحث که شرایط جوری شده هرکس راجع به هر موضوع خردی نظری میده ، سعی میکنیم از حرفش استنباط کنیم تو چارچوب کدوم جناح سیاسی ای داره حرف می زنه، بعد نسبت به ارتباطمون با اون جناح (و نه نسبت به حرفی که گفته شده) موضع میگیریم
دوست عزیز شما گفتی "اگه اون سکانس اول سیمین نمیخاس از کشور خارج شه (بخوانید فرار کنه) خیلی بیشتر به دلم می نشست" خب این یعنی شما مثل نادر به موندن اعتقاد دارید , اما نمیشه منکر این شد که خیلی ها رفتن و چندین برابر اون خیلی ها( من جمله خود من!) در آرزوی رفتن هستن
تو فکر می کنی دلیلش چیزی جز دروغ می تونه باشه؟ من نمی خوام نظرم غیر قابل انتشار بشه به همین دلیل به دروغ هایی که در سطح کلان به خورد ما داده میشه اشاره نمی کنم ولی به خدای واحد قسم می خورم من یکی اگه می خوام برم فقط به این دلیله که دروغ در سطح وسیعی توی جامعه ما رخنه کرده , وقتی می بینم سیاستمداران ما پشت قاب تلویزیون ظاهر میشن و به وضوح دروغ هایی رو به تحویل من و مردمم میدن و من نوعی هیچ راه اعتراضی ندارم به خدا احساس حقارت می کنم , احساس بدبختی بهم دست میده, به خودم می گم بیچاره این همه درس خوندی فوق لیسانس گرفتی ولی اینا شعور تو رو در حد یه جلبک هم نمی بینن که بخوان با تو و امثال تو صادق باشن ... و وقتی این حس حقارت در من زیاد میشه و می بینم نمی تونم کاری بکنم دوست دارم برم جایی که اگه قراره سیاستمدارم بهم دروغ بگه یک دروغ در میان 10 حرف باشه نه اینکه از 10 تا حرف 8 تاش دروغ باشه
اينجا ايران است و موفقيتها به همين سادگی سرکوب میشوند.
شايد شما به تازگي به جمع كاربران عصر ايران پيوسته ايد اگه درست ميگم خوش آمدي . فقط خواستم خدمتت عرض كنم كه عصر ايران هميشه حرف حق رو ميزنه از معدود سايتهايي هستش كه جرات نوشتن حرف حق رو دارد . موفق باشي
از عصر ایران..
در آخر الزمان مردم تا جایی دیندار هستند که دین به منافعشان لطمه نزند!....
بايد روي اين حرف فكر كرد
اما جواب اين سوال شما به روشني در مقاله داده شده، تا زماني كه ما اينجوري سليقه اي برخورد ميكنيم و ضابطه اي وجود ندارد همينه
بهترين جواب سوالتونو خودتون گفتين