صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۹۲۱۹۳
تعداد نظرات: ۱۰۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۳ - ۱۶ آذر ۱۳۹۰ - 07 December 2011

جنبش دانشجویی در کما ‍!

در چرایی وضعیت حاضر
  عصرایران - جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران ، در معنای خالص و پیشروی خود ،‌ نمایندگی افکار عمومی را در عرصه سیاست عمومی کشور بر دوش کشیده است ؛ چه آن زمان که علیه سفر نیکسون  ، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران شورید‌ ، چه زمانی که در ماه های منتهی به بهمن 57 دوشادوش مردم با رژیم شاه جنگید ، چه در آن 8 سالی که دانشگاه و جبهه را با خون خود به هم پیوند داد و چه آن هنگام که در حراست از آزادی و حقوق مردم حتی از مواجهه با سیاستمداران حاکم روی برنتابید.

اینک اما چند سالی است که جنبش دانشجویی در رکود و سکوت به سر می برد و تنها بخش اندکی از دانشجویان در صحنه سیاست کشور حضور دارند.
در این باره ذکر نکاتی چند خالی از فایده نیست:

1 - جنبش دانشجویی با دو ویژگی مهم تعریف می شود:‌ اولین ویژگی به استکبارستیزی جنبش دانشجویی مربوط می شود که طی آن ، جنبش دانشجویی همواره هر گونه مداخله گری خارجی در امور داخلی کشور را مردود دانسته و علیه آن اعلام موضع کرده است کما این که در 16 آذر 1332 دانشجویان علیه سفر نیسکون به تهران تظاهرات کردند و سه شهید هم دادند.

دومین ویژگی جنبش دانشجویی هم نقد قدرت در داخل بوده است. دانشجویان هر چند با اساس حکومت و دولتی هم موافق باشند اما به دلیل روحیه آرمانگرایانه خود نمی توانند در برابر کجی ها و نادرستی های دست اندرکاران جامعه سکوت کنند و طریق مماشات برگزینند.



با این حال در حدود یک و نیم دهه اخیر شاهد بوده ایم که جنبش دانشجویی به نوبت از این دو ویژگی خالی شده و به شدت آسیب دیده است.

اولین خدشه مهم ، در دوران اصلاحات به جنبش دانشجویی وارد شد ،‌ هنگامی که بخش مهمی از جریان های اصلی این جنبش ، روحیه ضداستکباری خود را از دست دادند و حتی کار به جایی رسید که برخی از چهره های این جریان سر از رسانه های آمریکایی درآوردند!

اما در دوران دولت اصولگرایان ، تحریف دوم در جنبش دانشجویی به وقوع پیوست و آن ، خالی شدن این جنبش از روحیه "نقد قدرت" بود. در این دوران ، بخش مهمی از آنچه به اسم جنبش دانشجویی رخ نمایاند ، چیزی جز ستایشگری قدرت و خروش علیه منتقدان نبود.

بی هیچ تردیدی ،‌با روند حاضر ، در آینده ای نه چندان دور ، مقوله ای به نام جنبش دانشجویی را باید در کتاب های تاریخ جست و جو کرد و از مردان و زنان کهنسال درباره اش شنید!

2 - یکی از علل رکود جنبش دانشجویی در سال های اخیر ، احساس تبعیضی است که به طور آشکاری در میان دانشجویان وجود دارد.
این یک واقعیت مسلم است که دانشگاه ها آکنده از افکار و عقاید مختلفی هستند که یکی از رموز بالندگی مراکز علمی نیز همین گونه گونگی هاست.
با این حال ، دانشجویان بر این باورند که برای ابراز خود ، با مشکلی به نام تبعیض مواجهند به گونه ای که برخی تشکل های دانشجویی حتی می توانند در روز روشن از دیوار سفارت انگلیس هم بالا بروند و کسی هم کاری به کارشان نداشته باشد ولی بعضی دیگر برای راه اندازی یک جلسه سخنرانی در آمفی تئاتر دانشکده شان با مانع مواجهند!

بدیهی است که نتیجه اولیه چنین شرایطی عزلت گزینی بخش قابل توجهی از دانشجویان است و نتیجه ثانویه اش نیز این است که عملکرد بخشی از دانشجویان با گرایش های سیاسی خاص خودشان ، به نام تمام جنبش دانشجویی به جامعه عرضه می شود و این امر نیز به نوبه خود نارضایتی بخش های خاموش دانشجویی را تشدید می کند.

3 - جنبش دانشجویی در ذات خود استقلال عمل دارد چه آن که دانشجو هرگز خود را در یک محیط پادگانی که باید دستور از بالا برسد ، نمی بیند. مع الوصف شاهدیم که در سال های اخیر برخی جریان های خارج از دانشگاه ، تیم های خود را در دانشگاه ها تشکیل داده و از آنها به عنوان جنبش دانشجویی بهره برداری می کنند.

طبیعتاً دانشجویان عضو این گروه ها ، حق اظهار نظر و ابراز وجود را دارند ولی چون خاستگاهشان در بیرون از درهای دانشگاه است نهادن نام " جنبش دانشجویی"‌بر آنها روا نیست.

و پایان سخن این که "جنبش دانشجویی"‌ بخشی از سرمایه های ملی همه ما ایرانیان است و همان طور که اختلاس 3000 میلیارد تومان از منابع بانکی اقدام علیه ملت به حساب می رود ، نابودی این جنبش نیز گناهی نابخشودنی است.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۰۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵۲
دانشجوي شيمي تهران
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
جنبشي كه نيروي محركه ي تخريب مملكت باشد نباشد بهتر است.
ناشناس
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
اقا منفی ده انگار امروز مرخصیه تا نظراتی راکه رای مثبت بالا می اورند یکهویی در دو ثانیه منفی باران کند
ناشناس
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
فعلا تفکیک جنسیتی اهم امور است تا بعد.
ناشناس
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
آقا تو را بخدا نظر رو حذف نکنید بخدا از ما بهره کشی میکندد کافیه دانشجو در جهت منافع و مطامع اینا حرکت نکنه اونوقته هزار تا بر چسب بهش میزنن اینه حقیقت جنبش های دانسجویی
abfa16
۱۹:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
یه چیزی که شما یادتون رفت بنویسین به وجود اومدن فعالیت های زیر زمینی (مخفی ) در دانشگاه که من به تعداد زیاد تو دانشگاه خودمون می بینم .....................و این میتونه آغازی بر انحراف فکری و کاری تعداد زیادی از دانشجویان در آینده باشه ........
من
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
جنبش مگه فقط تو ملوکولها و وال استریت نیست مگه؟؟؟!!!
محسن
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
چیچی؟ جنبش؟ اونم از نوع دانشجویی؟
شما ایران زندگی میکنی دیگه؟؟؟!!!
ناشناس
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
آقا دمت گرم حرف دل مارو زدي
مخصوصا اون جمله:
برخی تشکل های دانشجویی حتی می توانند در روز روشن از دیوار سفارت انگلیس هم بالا بروند و کسی هم کاری به کارشان نداشته باشد ولی بعضی دیگر برای راه اندازی یک جلسه سخنرانی در آمفی تئاتر دانشکده شان با مانع مواجهند!
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
عکس با مسمایی است
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
عصر ایران بذار بچه های مردم به زندگیشون برسن . اینا برترین نخبگان جوان ما هستند . بذار به درس و مشقشون برسن . اینا هم مثل همه حق زندگی دارن . چه جنبش دانشجویی چه کشکی . فردا بدبخت شدن شما بهشون کار میدی؟ جامعه به مقتضای شعورش زندگی میکنه . این طفلک ها چرا هزینه بقیه رو بدن ؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
همون شعوری که فرمودین آیا با خوتندن دوتا کتاب آمار و احتمالات و ریاضی و مقاومت مصالح و ...بدست میاد؟یا اینکه دانشجو باید فعالانه در عرصه عمومی جامعه اش حضور داشته باشد تا کسب کند؟
برادر من بدبختب دانشجو همینه که امروز مسئولان کشور میگن فقط درس و درس و درس!چرا؟چون که هرچی دانشجو آرام تر باشه اونا زاحت تر می تونن کار خودشون رو هر جوری که دوست دارن پیش ببرن چه به ضرر جامعه و یا شاید به نفع
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
دست رو دلمان نذار
ناشناس
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
خود من به عنوان دانشجو واقعا اعصابم خرد میشه وقتی که هر کاری میخوان بکنن به اسم دانشجو هست ؟
تو عکس ها کدوم یک از اونا دانشجو هستن ؟؟
اقای رسایی ه دانشجو هست ؟؟
هموطن
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
خوشبختانه وجود اینترنت و رسانه های پیشرو این امکان را فراهم آورده تا ایرانیان مقیم سرتاسر دنیا ، نظرات و تجربیات خویش را با هموطنان داخل کشور در میان بگذارند . بعنوان یک دانشجوی سالهای قبل از انقلاب این نکته را یادآوری میکنم که در آن سالها ؛ با وجود جریانات مختلف دانشجوئی و گرایشات سیاسی گوناگون از چپ چپ گرفته تا راست راست همگی ما در یک هدف متفق القول بودیم و هدف مشخص سرنگونی رژیم ستم شاهی بود . برای همین هیچ حرکتی بنام خودجوش و خود سر انجام نمیگرفت . لیدرهای جریانات در نشستهای مشترک ، زمان و مسیر تظاهرات را انتخاب و با امکانات کم آن دوران باطلاع سایر دانشجویان و یا دانشکده ها میرساندیم . در همان هنگام هم ما میدانستیم که ساواک و مزدوران رژیم در تمام جریانات نفوذ دارند و حرکات مخالف ما انجام خواهند داد . زمانیکه قیام دانشگاهها بصورت ارگانیزه انجام گرفت ، اکثر خبرگزاریها و نشریات خارجی تیتر زدند که : افق رفتن شاه نمایان شد ، چرا که قشر دانشجو بصورت منسجم دست به قیام زد . در همان روزها هم شهادت یکی از اساتید بنام دکتر نجات الهی فتیله آتش را زد و منجر به قیام همگانی شد . بنابراین دانشجو در تمام جوامع عملی واحد دارد و پیوسته پیشگام تحرکات جامعه هست . ولی زمانی این حرکت بر علیه خود میچرخد که دانشجو بگوید : ما بازی خوردیم . این دردناک هست ، چرا که صاحبان قدرت اگر بخواهند دانشجو را بازیچه قرار دهند ؛ آن هنگام دیگر این نیروی پیشگام دچار رخوت شده و گوشه عزلت می گزیند که این برای یک جامعه سمی مهلک هست . ولی ما هنوز ایمان داریم که پیشگامان جامعه ما هنوز فعال هستند و بازیچه دست قدرتمداران قرار نمیگرند ؛ شاید یکبار بازی بخورند ولی همین آنان را بیدارتر و هوشیارتر خواهد کرد . چرا که پیشگام جامعه همیشه از خطاها ؛ درس میگیرد .
سید ایمان
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
من دانشجوی دانشگاه تهرانم.امروز دانشگاه وحشتناک خلوت بود.هیچ خبری نبود.انگار نه انگار که امروز 16 آذره.پارسال هم بسیجی ها برنامه داشتن و هم انجمن اسلامی ها ولی امسال...نمی دونم!شاید برنامه ای هم باشه ولی ما خبر نداریم!
یک دانشجو
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد مطالبی که فرمودید چند نکته قابل ذکر است. امید که منتشر بفرمایید:
اول اینکه تعداد قلیلی از دانشجوهایی که روحیه استکبار ستیزی ندارند و به کشورهای بیگانه کمک میکنند همانهایی هستند که به قول خودتان از بیرون خطوطشان معلوم بوده و وارد دانشگاه شدند و ارتباطی با توده دانشجویان ندارند. میتوانید نظرسنجی در دانشگاه بگذارید تا ببینید اکثریت دانشجویان حتی بیش از مسئولین از بیگانه و مخصوصا انگلیس متنفرند.
دوم آنکه در این سالها به دانشجوها ظلم زیادی رفته است. افزایش ظرفیت و خروجی دانشگاه ها، نبود اطمینان از آینده شغلی، بها ندادن به دانشجو از طرف دولتمردان و سر نزدن به دانشگاه ها از طرف ریس جمهور و وزیر علوم، افزایش هزینه های دانشگاه ها و دهها مشکل دیگر اعتماد دانشگاه ها را به دولت پایین آورده است.
نکته سوم اینکه دلیل رکود جنبش دانشجویی نبود آزادی بیان در دانشگاه هاست. در بعضی دانشگاه ها با کار گذاشتن دوربین مدار بسته شما حق هیچ تجمعی در اعتراض به مسائل کوچک دانشگاه را هم ندارید. بدیهی است که برای داشتن یک دانشگاه پویا و فعال نیاز به یک آزادی نسبی در چارچوب قوانین کشور هست. و نکته آخر اینکه رسانه ها هم در حل مشکل دانشگاه ها کمک آنچنانی نمیکنند. همین یک ماه پیش بود که ما دانشجوها صدها پیامک برای پیگیری مشکلات دانشگاه به صدا و سیما ارسال کردیم و هیچ جوابی ندادند.
حميد
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
آفرين بر تحليل واقع بينانه تان ، عصري جون واقعا كه مسائل جامعه ما را خوب درك و منعكس مي كنيد و در روشنگري پيشگام هستيد .
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
بابا دانشجو خبر مرگش باید درس بخونه نه جنبش و این مسخره بازیها . موقعی که باید درس بخونن می جنبن . موقعی که باید بجنبن به دلیل بی سوادی یک مملکت رو نابود می کنن.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
چه طور موقعی که کارهای مثلا! دانشجویی طبق میل شما انجام میشه مثل بالا رفتن از دیوار سفارت انگلیس (اوج خشونت طلبی بی منطق) نمیگی خبر مرگتون! بشینین درستون رو بخونین؟!
ناشناس
| |
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
کاش شمام قسمتتون میشد 1 ترم میرفتید دانشگاه ادبیات چاله میدونیتون درست می شد.
ناشناس
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
اصلا نقد شما بر واقعيت منطبق نيست.
پاسخ ها
علی
| |
۱۸:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
واقعیت همان امتیازهای منفی است که به نظر شما داده می شود.
من
| |
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
شما واقعیتش رو بفرمائین دوست عزیز همه بدونیم
ناشناس
| |
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
این گوی و این میدان شما نقد بفرما!! حتی دلیل حرفت را هم ننوشته ای مومن! آنوقت به نقد دیگران معترضی؟!!
ناشناس
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
سال هاست داریم این موضوع مخصوصاً بند دوم و سوم رو فریاد می زنیم ولی راه به جایی نمی بریم و محدودیت ها بیشتر می شود. ممنون که به این بحث پرداختید
اکبر
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
در حال حاضر حق اعتراض به کیفیت غذا را هم توبیخ سیاسی میزنند چه برسد به مسائل بالاتر. فضای دانشگاه را سرد و بی روح و بدون شور و نشاط کردند. روحیه جمع گرایی را با ازبین بردن عمدی تشکلهای غیروابسته به یک جریان خاص، از بین بردند. نتیجه محرز آن هم از بین رفتن حس مسئولیت دانشجوها نسبت به یکدیگر و مسائل مشترک و بوجود آمدن فردگرایی بین آنها.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۶
دقیقا.همین مسئله در دانشگاه ما به چالش کشیده شده است
تعداد کاراکترهای مجاز:1200