صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۱۹۲۵۹
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۲ - ۱۵ آذر ۱۴۰۳ - 05 December 2024
در واکنش به یادداشت عصر ایران

فرهنگستان: پیشنهاد ما «گل‌پاک» به جای «کلین‌شیت» بود نه «مُهر‌و‌موم»/ پیامک را ما ساختیم نه کزازی

فرهنگستان زبان وادب فارسی جدای ماجرای کلین‌شیت/گل‌پاک / مُهر و موم روایت ما درباره «پیامک» را تایید نکرده. به همین خاطر مستند آن را آورده ایم.

   عصر ایران- در پی انتشار یادداشتی در عصر ایران با عنوان «کلین‌شیت یا مُهر‌و‌موم/ بله، آقای فردوسی‌پور می‌شود! زبان فارسی را بیشتر از شما دوست داریم» روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی متن زیر را فرستاده است: 

     با سلام. از توجه شما به زبان فارسی سپاس‌گزاریم. در مطلب «کلین‌شیت یا مُهر‌و‌موم/ بله، آقای فردوسی‌پور می‌شود! زبان فارسی را بیشتر از شما دوست داریم»، ساخته شدن نوواژۀ «پیامک» به استاد کزازی نسبت داده شده است که درست نیست. پیامک از برابرهای مصوّب فرهنگستان است و البته در شعر کهن فارسی نیز سابقه دارد. نکتۀ دیگر این است که «مُهروموم» از مصوبات فرهنگستان نیست. دوستان صداوسیما خودشان ساخته و به کار برده‌اند. در کارگروه ورزش گروه واژه‌گزینی که شامل نخبگان و استادان حوزۀ ورزش است، به جای کلین‌شیت «گل‌پاک» پیشنهاد شد و همین هم به تصویب شورای واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسید. (پایان متن روابط عمومی فرهنگستان)

    چون در عین تشکر ادعا شده واژۀ «‌پیامک» ساختۀ فرهنگستان است نه دکتر کزازی جا دارد اشاره شود به گواه روزنامه همشهری در تاریخ 9 خرداد 1386 آنچه فرهنگستان ساخته بود «پیام کوتاه» بود و روزنامۀ همشهری به پیشنهاد دکتر کزازی یا نظر اولیه خودشان و سپس تأیید ایشان اول بار «پیامک» را به کار برد و فرهنگستان بعد از 50 روز یعنی 27 تیر 1386تازه تصویب کرد.

    عین نوشته همشهری در 9 خرداد 1386 از این قرار است:

   «پیام‌کوتاه به عنوان معادل  اس‌ام‌اس واژه مناسبی نیست. دکتر میر جلال‌الدین کزازی در این‌باره می‌گوید: من هم معتقدم پیام‌کوتاه چون بلندتر از اس‌ام‌اس است مناسب نیست و بخت برابری با آن را نخواهد داشت اما پیامک یا پیامه چون کوتاه‌تر است مناسب‌تر است.»

   هم تاریخ روزنامه مشخص است هم استاد خوش‌بختانه حی و حاضر و قبراق و هم تاریخ مصوبه فرهنگستان (27 تیر 86 یعنی 50 روز بعد و طبعا به تأسی از آن مثل موارد دیگر که به جای هلی‌کوپتر،چرخ‌بال را ساختند بعد دیدند بال‌گرد بهتر است).

   ماجرا از این قرار است که در سال 86 شماری از استادان مطرح زبان و ادبیات فارسی (بالغ بر 25 نفر) از مردم خواسته بودند پیام‌های کوتاه را به فارسی بنویسند نه فینگلیش (‌زبان فارسی با حروف انگلیسی) و خبرنگار خوش ذوق همشهری دید اگر برای این خبر از اس‌ام‌اس استفاده کند نقض غرض است و پیام‌کوتاه هم بلند و بی‌مزه. پس تیتر زد: «پیامک»‌ها را فارسی بنویسید و این دقیقا 9 خرداد 1386 است حال آن که تاریخ مصوبه فرهنگستان 27 تیر 1386 و قطعا به تبعیت از آن بوده است.
 
     دوستان فرهنگستان! شما صاحب و متولی انحصاری زبان و ادب فارسی نیستید. از ساخت واژه به ابتکار دیگران استقبال کنید. کما این ‌که نویسنده این سطور اول بار برای یک برنامه تلویزیونی و به خواست کارشناس آن واژۀ «افشانه» را به جای «اسپری» پیشنهاد کرد و بعدها هم فرهنگستان تصویب کرد و هم رایج شد. می‌توان زمان پخش آن برنامه با تاریخ تصویب این فقره را هم مقایسه کرد.

  به وجود و ذوق دکتر کزازی افتخار کنید نه این که اصرار داشته باشید به فرهنگستان منتسب کنید. جدای این در فرهنگستان هم استادانی طراز اول نشسته‌اند و آنها هم برای دکتر کزازی احترام قایل‌اند. بامزه این‌که گاه خود پیشنهاد دهندگان یک نوواژه به آن باور ندارند!  و چه مثالی از این بهتر که  آقای بهاءالدین خرمشاهی یک بار در «بخارا» نوشت: به جای «تونل» به سیاق روگذر و زیرگذر، درون گذر را پیشنهاد کردم اما  خودم به کار نمی‌برم!

  کارشناسان خود هر رشته به شرط علاقه و آشنایی با زبان فارسی بهترین منبع برای ساخت نوواژه‌اند. ما هم کلین‌شیت را تأیید نمی کنیم و مهر و موم یا گل‌پاک را بهتر می دانیم (‌هر چند گل‌پاک مثل پارک سوار نیمی انگلیسی دارد هنوز!) اما بهتر است از خود افراد همان فن استفاده کنیم. همان‌گونه که اگر دقت کنیم درمی‌یابیم  در تعمیرگاه‌های خودرو چه کلماتی را خود مکانیک‌ها ساخته‌اند ( مثلا سگ‌دست) تا جایی که محمود دولت‌آبادی نویسنده بزرگ ایرانی که یک اتومبیل آمریکایی بزرگ ولی قدیمی دارد گفته بود این را نگه داشته‌ام چون زود به زود باید بروم تعمیرگاه و آنجا با واژه‌هایی که آنها ساخته‌اند آشنا می‌شوم و به کار می‌برم! در ساخته های فرهنگستان این دو ضلع غایب‌اند. نه از مکانیک خبری است نه از نویسنده!
  
   اگر به مکانیکی نمی‌روند دست‌کم وقتی روزنامه‌ای یا استادی در حد کزازی واژه‌ای ساخته که رایج شده افتخار آن را چرا به نام خود ثبت می‌کنند؟ راستی آیا آقای رییس محترم فرهنگستان نمی‌تواند از رییس صدا و سیما بخواهد از خودشان واژه نسازند؟ یا کمی شتاب کنند و قبل از آن که کلین شیت رایج شود بسازند؟

   بر خلاف کسانی که معتقدند برخی واژه‌ها دیگر جا افتاده معتقدیم این جا‌افتادن‌ها به زیان زبان فارسی است مثل این تعبیر که: کامبک زد! آخر کامبک زدن (‌به معنی جبران گل خورده و بازگشت به بازی) هم شد مصدر و فعل؟  دغدغه فرهنگستان باید این باشد نه این که حالا که یک رسانه دغدغه زبان فارسی دارد و بر عادل فردوسی‌پوری که می‌پسندد هم خرده می‌گیرد در یک سطر تشکر کنند و در چند سطر بعد به دنبال اثبات خودشان و موضوع دیگری باشند!

 

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200