شب حادثه خواهرم در خیابان با فردی درگیر شده بود که او را به زور به خانه کشاندیم تا دعوا تمام شود اما حاضر نبود موضوع را رها کند و برای همین شروع به داد و فریاد کرد و فحاشی او باعث شد همسایهها مقابل در خانه ما جمع شوند و آبرویمان برود. حدود ساعت چهار و نیم صبح برای اینکه جلوی سر و صدایش را بگیرم با دستم دهانش را گرفتم و با آرنج زیر گلویش را فشار دادم تا دیگر فریاد نزند اما مدتی بعد متوجه شدم دیگر تکان نمیخورد و نفس نمیکشد.
کد خبر: ۶۲۱۲۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۶
با اینکه خواهرم زن فاسدی بود اما هیچ وقت به قتل او فکر نکردم. متهم گفت: خواهرم بعد از جدایی از شوهرش خیلی بیبند و بار شده بود. او حتی به فکر آبروی بچههایش هم نبود و کارهایی میکرد که همه خجالت میکشیدند. مصرف مواد او آنقدر زیاد شده بود که دیگر کشیدن کفاف نمینداد و او مواد را تزریق میکرد.
کد خبر: ۲۳۲۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۸