در راه كلانتري بوديم كه مهدي و برادرش سيروس و دو فاميلشان كه قاسم و بهداد بودند به ما حمله كردند. آنها زنجير و چوب داشتند و پشت سر هم به ما ضربه ميزدند. طوري كه برادرم بدحال شد و او را به بيمارستان برديم. برادرم در بيمارستان به من گفت مردي با موهاي قرمز او را زده است.
کد خبر: ۲۰۰۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۸