آقای گل جام جهانی 1990 در 59 سالگی درگذشت.
به گزارش فوتبال 360، گوناگونی احوال و موقعیتها باعث میشود هرگز در اوج خوشی و موفقیت به دوام همیشگی روزهای خوب مطمئن نباشیم و در قعر حضیض و ناتوانی هم از رخ دادن اتفاقات خوب و بزرگ مایوس نمانیم. این موضوع در فوتبال صورتهای گوناگونی داشته و دارد اما یکی از بارزترین نمونههای امید داشتن در قعر درههای دوری از موفقیت و افتخار، کسی نیست به جز سالواتوره اسکیلاچی! برای او شاید خیلی زمان برده باشد اما فاصلهای که ما در تبدیل شدنش به گلزن اول میزبان جام جهانی 1990 و آقای گل این رقابتها دیدیم، فقط 3 دقیقه بود. او قدر 3 دقیقه مهم زندگیاش را دانست و اکنون با درگذشتش، فوتبال ایتالیا با یکی از بهترین رقم زننده خاطرات درخشانش وداع میکند.
تصور کنید در لیگ دسته سوم یک کشور در حال بازی هستید و شاید حتی به خاطر درآمد کم چنین لیگی ناگزیر به کار و تلاش در مشاغل دیگری هستید. فوتبال حتی گاهی در این شرایط از اولویت شما هم خارج میشود و تبدیل به یک فراغت و عشق خواهد شد که فقط از روی علاقه به سراغ آن میروید. چنین علاقهای اما اگر واقعی باشد میتواند دنیای شما را دگرگون کند و همه اولویتها پشت سر عشق قرار میگیرند. عشق و علاقه سالواتوره اسکیلاچی را از سریسی ایتالیا به یوونتوس رساند و از یووه هم به تیم ملی! تمام این اتفافات حدود 2 سال زمان برد و بازیکنی که شاید در حالت طبیعی باید از دیدها محو میشد و نامی از او باقی نمیماند با عشق به فوتبال و پیراهن لاجوردی آتزوری ظرف 2 سال برای همیشه تاریخ مستطیل سبز ماندگار شد. به تیم ملی آمد و حتی در بازیهای قبل از جام جهانی 1990 هم جزو مهرههای اصلی ویچینی نبود اما یک فرصت در اختیارش گذاشتند. تیمش به گل احتیاج داشت و مهاجمان آتزوری چنگی به دل نمیزدند. به میدان آمد و فقط به 3 دقیقه زمان برای ثبت اولین گلش احتیاج داشت. از اینجای جام جهانی 1990 به بعد کادر فنی ایتالیا هر زمان به گل احتیاج داشت، سالواتوره اسکیلاچی وارد عمل میشد و گره کار آتزوری را باز میکرد. او در جامی عنوان آقای گلی را به دست آورد که دیگو آرماندو مارادونا در آن کاپیتان تیم ملی آرژانتین بود. در 5 بازی متوالی تا دیدار ردهبندی انگلیس برای ایتالیا گلزنی کرد. از جایی ناشناخته سر برآورد، تیم ملی را عرصه درخشش خودش کرد، به آرژانتین مارادونا هم گل زد و بازیکن سریسی ایتالیا، آقای گل جام جهانی شد و کارش را به اتمام رساند. جالب اینجاست اسکیلاچی فقط 16 بار برای تیم ملی کشورش به میدان رفت؛ اما یکی از خاطرهانگیزترین ستارههای تاریخ تیم ملی ایتالیا به شمار میرود. فوتبال ستارهای را از دست داد که چارچوب دروازه را چشمبسته پیدا میکرد و برای گلزنی ساخته شده بود.
برای مسینا، یوونتوس و اینتر به میدان رفته است. جهش این بازیکن در دوران حرفهای به انتقالش از مسینا به یووه مربوط میشود. اسکیلاچی 8 سال در مسینا توپ زد و سپس به بیانکونری پیوست. او در 132 بازی برای بانوی پیر موفق شد 33 بار گلزنی کند و در 36 بازی مسابقه برای اینتر هم 12 بار دروازه رقبای این تیم را باز کرد. این مهاجم سابق تیم ملی ایتالیا اگر چه دستش به جام قهرمانی سریآ نرسید اما با اینتر و یوونتوس 2 بار موفق به بردن جام یوفا شد و عنوان آقای گلی جام جهانی 1990 هم در کارنامه اسکیلاچی میدرخشد. سالهای پایانی بازی او در جوبیلو ایواتای ژاپن گذشت.
برای مدتی طولانی از سرطان روده رنج میبرد و در نهایت این پس از سالها مبارزه با بیماری دار فانی را وداع گفت. وداع با اسکیلاچی، خداحافظی با روزهای غیرمنتظرهای است که او برای پیراهن لاجوردی آتزوری ساخت. نام او برای ایتالیا یک نماد است. در این دوران کم ستاره ایتالیا از دست دادن اسکیلاچی به عنوان یک مهاجم گلزن، کنایهآمیز و دردناک به نظر میرسد. آتزوری دقیقا در این دوران حاضر به مهاجمی با ویژگیهای سالواتوره اسکیلاچی احتیاج دارد. کسی که ناگهان از نقطهای ناشناخته بیرون بیاید، گرهها را باز کند، قدر فرصتهای کوتاه را بداند، خاطره بسازد و تیم ملی کشورش را به سمت بهترین روزها هدایت کند. ایتالیا یکی از دوست داشتنیترین نامهای تاریخ تیم ملی کشورش را تشییع خواهد کرد.