۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۹۷۴۲۱
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۷ - ۲۴-۰۶-۱۴۰۳
کد ۹۹۷۴۲۱
انتشار: ۱۹:۰۷ - ۲۴-۰۶-۱۴۰۳

روایتی تکان‌دهنده از مرگ هوادار ملوان؛ اتلاف وقت فاجعه‌آفرین در فولادشهر

روایتی تکان‌دهنده از مرگ هوادار ملوان؛ اتلاف وقت فاجعه‌آفرین در فولادشهر
غفار خداپرست، یکی از هوادارانی که در جریان حادثه ناگوار درگذشت مرتضی خائفی در ورزشگاه فولادشهر حضور داشته است، روایتی تکان‌دهنده از این اتفاق ارائه کرده است.

یکی از هواداران ملوان که حامل برانکارد مرتضی خائفی نیز بوده است، روایت متفاوتی از ماجرای غم‌انگیز فولادشهر دارد.

به گزارش ''ورزش سه''، یک روز بعد از مرگ ناگوار هوادار ملوان در استادیوم فولادشهر، حالا غفار خداپرست، دیگر هوادار ملوان که از ابتدای حادثه و تا زمان انتقال او به آمبولانس در کنار متوفی بوده است؛ ماجرا را با جزئیات دقیقی روایت می‌کند.

این هوادار ملوان در تشریح ماجرا می‌گوید: ما نشسته بودیم که یک دفعه دیدیم آقا مرتضی افتاد پایین. از آن لحظه داد زدیم که دکتر، آمبولانس بیایید اینجا. برانکارد را که خیلی دیر آوردند، اما وقتی آقا مرتضی را روی برانکارد گذاشتیم و به پایین سکوها رفتیم، مامورها گفتند نه، باید از پشت استادیوم او را ببرید و ما مجبور شدیم دوباره همان مسیر را برگردیم و این زمان زیادی برد درحالی‌که آمبولانس دقیقا جلوی ما بود. باز ما برگشتیم به سمت پشت استادیوم و تا رسیدیم دوباره گفتند نه، برگردید داخل و از آمبولانس داخل زمین استفاده کنید. دوباره تمام این مسیر را برگشتیم به همان نقطه که بودیم و زمان زیادی تلف شد.

او ادامه داد: دکتر بابک صیاد، پزشک ملوان با دست به آقا مرتضی شوک داد و ایشان نفسش بالا آمد ما گفتیم خدا را شکر. بعد انتقال دادند به بیمارستان و دوباره آمبولانس برگشت. مدام از دکتر آمبولانس می‌پرسیدیم که حالش خوب است؟ می‌گفتند بله و خوب است. دقایق ۷۰ بازی بود که به ما تازه گفتند آقا مرتضی تمام کرده است.

این هوادار ملوان ادامه می‌دهد: ناظر نمی‌توانست همان ابتدا به ما اجازه بدهد که بیمار را به آمبولانس برسانیم؟ سه بار ما دور زدیم! می‌توانم بگویم ۱۵ دقیقه طول کشید تا بیمار را به آمبولانس برسانیم، هیچکس به داد ما نرسید. مگر ما می‌خواستیم چه کاری انجام دهیم؟ فقط می‌خواستیم آقا مرتضی را به آمبولانس برسانیم.

او در خصوص تجهیزات موجود در آمبولانس گفت: من خودم مشکل قلبی دارم و حمل کردن آقا مرتضی که سنگین بود، به من فشار آورد. گفتند از من نوار قلب می‌گیرند، اما این کار را نکردند. داخل آمبولانس امکاناتی نبود و حتی نوار قلب هم از من نگرفتند و فقط اکسیژن وصل کردند.

ارسال به دوستان