عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تلویزیون ایراناینترنشنال که در ایام انتخابات رأیندادن را تبلیغ میکرد این روزها ذره بین برداشته و در هر کلام و گفته رییس جمهور پزشکیان به دنبال اشتباه یا تپق یا تعارض و گاه به تلقی خودشان اهانتی میگردد تا به تعبیر همکار ما آن را عَلَم کنند.
خطیب و سخنور بودن برخی از رییسان جمهور پیشین تا جایی که بعضی ایراد کنندۀ خطبه نماز جمعه تهران یا اهل فلسفه بودهاند این توقع یا تصور را ایجاد کرده هر رییس جمهوری باید سخنور باشد.
همان ابتدای جمهوری اسلامی هم تسلط اولین رییسجمهوری ( ابوالحسن بنیصدر) بر فن سخنوری مقایسه می شد با لحن خشک نخستوزیر همان موقع -که رییس جمهوری بعدی شد - منتها چون مرحوم رجایی از حمایت رهبران حزب جمهوری اسلامی (آیتالله خامنهای و بهشتی و هاشمی رفسنجانی) برخوردار بود و این هر سه هم سخنوران چیرهدستی بودند ضعف مرحوم رجایی در این عرصه چندان به چشم نمیآمد ولی باز منتقدان بر او انگ میزدند که سواد کافی ندارد. در حالی که لیسانسه ریاضی و دبیر آموزش و پرورش بود و بهزاد نبوی هم گفت در فوق لیسانس رشته آمار هم پذیرفته شده بود اگرچه نتوانسته بود ادامه دهد و در مجموع کار به جایی رسید که به جز رهبران حزب خود امام خمینی هم در حمایت یک بار گفت: «آقای رجایی عقلش بیش از علمش است».
بعد از رجایی خود آیتالله خامنهای رییس جمهوری شد و سپس هاشمی رفسنجانی و در پی این 16 سال سید محمد خاتمی و هر سه روحانی با احکام متعدد از رهبر فقید انقلاب و اهل خطبه و خطابه تا نوبت به احمدینژاد رسید که اگرچه سخنور نبود اما اعتماد به نفس و روی سخنوری داشت و تعابیر خاص خود را به کار میبرد که گاه ضرب المثل میشد!
او هم جای خود را به حسن روحانی داد که از پیش از انقلاب منبر میرفت و سخنور قهاری بود و به مرور زمان اصطلاحات سیاسی و نظامی را هم چاشنی کرد.
هشتمین رییس جمهوری اگرچه روحانی بود اما به خاطر سالهای طولانی بالا نشینی در دستگاه قضا چندان ظاهر نمیشد تا تولیت آستان قدس و انتخابات ۹۶.
عبارات او بیشتر کلیشهای و قابل حدس و گاه عین ادبیات رسمی - کلمه به کلمه - بود ولی به هر حال به خاطر سابقه تحصیل در حوزه و حشر و نشر با روحانیون ولو تکراری و رسمی میکوشید همان ادبیات را جلو ببرد.
در پی سانحه برای آن مرحوم دفتر عمر دولت بر خلاف افق ۸ ساله که برای خود ترسیم کرده بودند (رییس سازمان سینمایی هم امروز گفت برای ۸ سال آماده بودیم) بعد از سه سال بسته شد و حالا یک جراح قلب رییس جمهوری ایران است که بیشتر به محتوای سخن توجه دارد تا به فرم و آرایهها. چندان که اتفاقا طی ۱۶ سال نمایندگی نطقهای تاریخی تاثیرگذاری در مجلس ایراد کرده و با همانها شناخته میشد و با کلام بیگانه نیست ولی ادبیات مردمی خود را به کناری ننهاده است.
نکته قابل توجه این که شاید در ظاهر، کلام او مطنطن نباشد اما اتفاقا پر از نکتههای تازه و متفاوت است و به اصطلاح ما رسانهای ها تیترخور و این همان است که عیب جویان ایراناینترنشنال به عمد یا به سهو نادیده میگیرند.
او چند روز قبل در دیدار با مدیران وزارت علوم و در معارفه دکتر سیمایی صراف خاطرهای از یک دوره آموزش مدیریت رییسان دانشگاهها در تایلند بیان کرد و در خلال آن گفت ۹ رییس دانشگاه در حد رییسان دانشگاههایی چون تهران و تبریز و مشهد به تایلند رفته بودیم تا به ما مدیریت یاد بدهند و دیدیم خانم کوتاه قد تایلندی آمده برای ما با آن چهره های متفاوت از مدیریت بگوید. مایی که می خواستیم برای دنیا الگو باشیم. حالا آن خانم میخواست به ما یاد بدهد.
گیر دادهاند که چرا گفت «کوتاه قد»و اگر چه بهتر بود میگفت ریزجثه یا حتی کوچولو اما اتفاقا داشت بر گفتههای آن خانم صحه میگذاشت و این که سخن او درست بوده است و در واقع ظاهربینی خودشان را رد میکرد. استاد تایلندی پرسیده در ایران چند دانشگاه دارید و وقتی آنها انواع دانشگاههای علوم پزشکی و آزاد را بر شمردهاند گفته مگر چقدر جمعت دارید و آن زمان ۶۰ میلیون بوده و او با تعجب گفته: مگر میخواهید داشنجویانتان را بخورید که هی دانشجو تربیت میکنید؟
سپس توضیح داده: اقتصاد جز این نیست که میخواهد به ۴ پرسش پاسخ دهد: چی تولید کنید،با چه کیفیتی و چه تعداد و کجاها توزیع کنید. همین!
آن اشاره به قد کوتاه در واقع برای این بود که بگوید به ما ۹ رییس دانشگاه یاد داد اقتصاد چیست و تحقیری در آن مستتر نبود. نهایت این که باید دقت بیشتری در استخدام کلمات به کار گیرد تا به لایههایی برنخورد.
امروز هم گیر دادهاند که چرا یک بار در واکنش به حجم مشکلاتی که مدیران اقتصادی خراسان برشمردهاند گفته است: والله من بی تقصیرم. من وارث این اوضاع هستم. ( همان اسب زین شده که کیهان ادعا میکند!).
جای دیگر اما گفته البته من هم بی تقصیر نیستم چون نماینده مجلس بودهام و در تصویب و نظارت نقش داشتهام.
از این دو نتیجه گرفته اند تناقض دارد. در حالی که در مقام رییس جمهوری جدید تصریح می کند با روندهای اجرایی گذشته مخالف بوده ولی به طور کامل هم تنزه طلبی نمی کند.
پزشکیان ناطق زبردستی نیست اما باهوش است و در هر موضعگیری انگشت بر جاهای حساس میگذارد و این که صدای برخی درآمده احتمالا به خاطر این است که بعید نیست در اختصاص بودجههای کمک به بعضی نهادهای دینی و شبه دینی تجدید نظر کند. خود او بهترین نمونه از تربیت دینی با آموزه های نهجالبلاغه بدون یک ریال بودجه و کمک انواع نهادهاست.
دکتر سید جعفر شهیدی که نهج البلاغه را به پارسی روان بازگرداند یک ریال بابت ترجمه نگرفت و بعدها چه بودجه ها که به نهادهای شبه دینی تعلق گرفت که به گزارش روزنامه هممیهن در سال ۱۴۰۳ سر به ۱۱۰ هزار میلیارد تومان میزند.
درد براندازان بر سر این است که تفاوتهای او تحریم را از توجیه قبلی انداخته و رادیکالهای داخلی به این جور گفتار صریح عادت ندارند.
هم آنجا که گفت یک خانم کوتاه قد تایلندی بحث او قد و قامت نبود و می خواست بگوید راه را اشتباه طی می کنیم (بهتر بود می گفت به لحاظ جثه هم به او نمی آمد اگرچه مسابقه ورزشی نیست تا هیکل معیار باشد) و هم اینجا که گفته تقصیر ما نیست تبصره ای قایل شده و به اندازه یک نماینده از ۲۹۰ نفر یا عضو کمیسیون قبول مسوولیت کرده است.
هدف منتقدان داخلی روشن است. نمی خواهند این سخنان او برجسته شود چون مدعی اند اسب زین شده (!) تحویل داده اند ولی شبکه های فارسی زبان خارج دنبال چی هستند؟
تا به سیاست های کلی مصوب رهبری عالی نظام اشاره میکند موضوع را به پیروی شخص تقلیل می دهند و تا در نطقی بر نکاتی انگشت می گذارد که قبلیها یا نمیپرداختند یا با ابهام می گذشتند به موارد فرعی میپردازند.
کافی است به ادبیات دینی او توجه کنیم که مدام می گوید اسلام یعنی حق و عدالت و انصاف در کشوری که هر جمعه امام جمعه ها از حجاب می گفتند و برای زنان خط و نشان می کشیدند و مردم را به اطاعت فرامی خواندند.
موضع گیری های پزشکیان اما در این چند روز پوستهای داشته و هستهای.
هسته همان اعلام پای بندی به وعدهها و تاکید بر وظیفه حکومت در برقراری عدالت و انصاف است (کاملا متفاوت با ادبیات غالب کارشناسان مذهبی برنامه های تلویزیونی که انگار می خواهند جماعتی گمراه را به راه آورند) و پوسته شاید با لغزشهای کلامی همراه باشد و قابل اغماض.
توجه دادن به پوسته و غفلت از هسته سخنان او در رسانههای اصول گرای داخلی با این هدف صورت می پذیرد که دولت سایه/ پنهان تقویت و سرخوردگی ها جبران شود و اگر هم توانستند چوب لای چرخ دولت بگذارند. چندان که آقای قالیباف رییس مجلس هم به صراحت گفته عده ای نمی خواهند دولت موفق شود.
در رسانه های خارج نشین هم دلیل روشنی دارد. با هر اصلاحی مخالف اند و جز به سقوط نمی اندیشند. هر چند نمی گویند براندازی مورد نظر آنان اولا چگونه ممکن است و ثانیا چه تبعاتی دارد. عجالتا ذره بین برداشته اند و رفته اند سراغ پوسته سخنان پزشکیان در حالی که هسته و جان کلام او نیاز به تحلیل دارد و نه این که یک جا گفته به اندازه خود مقصریم و جای دیگر بی تقصیرم.