عصر ایران ؛ نهال موسوی - محمد علی بهمنی شاعر و ترانهسرا در شامگاه جمعه 9 شهریور درگذشت و این خبر برای بسیاری از علاقمندان به شعر و موسیقی متاثر کننده بود. اگرچه محمدعلی بهمنی بیش از 14 مجموعه شعر دارد ولی آنچه بیشتر باعث اشتهار او شد ترانههایی است که خوانندههای مختلف از اشعار او خواندهاند و بسیارهم معروف شدهاند.
اشعار و ترانههای از بهمنی را خوانندههای مختلفی - هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب - خواندهاند مانند: عماد رام (قصه دل)، حبیب (خرچنگهای مردابی)، حمیرا (هوای قفس)، رامش (رودخونهها)، تورج شعبانخانی (بهار، بهار)، ناصر عبداللهی (بارانی)، شادمهر عقیلی (دهاتی)، همایون شجریان (چه آتشها)، علیرضا قربانی (پرده نشین) و ...
در قبل از انقلاب شاید ترانه آهنگ «رودخونهها منم میخوام راهی بشم / برم به دریا برسم ماهی بشم» که در سال 1353 منتشر شد به دلیل این که میگفتند این آهنگ اشاره به غرق شدن صمد بهرنگی در رودخانه ارس دارد و با الهام از آن واقعه است بسیار معروف شد البته آهنگسازی و اجرای رامش هم هر دو مکملی بر این قضیه بودند.
آهنگ رودخونهها یک مگا هیت واقعی بود و در جامعه آن زمان اسم محمدعلی بهمنی به عنوان نویسنده ترانه آن را مطرح ساخت (مگاهیت به یک رمان، فیلم، موسیقی و آلبوم و کنسرت و اشاره دارد که بسیار موفق و محبوب است، این اتفاق یک موفقیت فوق العاده با محبوبیت گسترده و فروش بسیار زیاد است).
در بعد از انقلاب هم با مجموعه آثاری متعددی که ناصر عبداللهی از اشعار او خواند و یا آهنگ معروف دهاتی با صدای شادمهر عقیلی باز در میان میان اهالی شعر و موسیقی بسیار مورد توجه قرار گرفت.
ایمان عظیمی درباره شعر بهمنی نوشته است: «شاعر همعصر کوچ کردهِ ما به دیار باقی، فهم درستی از زبان غزل داشت و سرودههایش در همنشینی با مردم کوچه و بازار عاری و خالی از پُرگویی، کلیبافی و پیچیدهنمایی بود.
به همین دلیل پایش به وادی ترانهسرایی هم باز شد و با طیف وسیعتری از مخاطبان روبهرو گردید. کلام خوشنوای شاعر، هم در حصار غزل خوش مینشست و هم در میان شنوندگان موسیقی پاپ ایران طرفداران پَر و پا قرصی داشت. این تنها صدا نیست که میماند، بلکه واژه نیز میتواند همگام با صدا نامیرا باشد و به ارزش کلمه جان بدهد. شعر بهمنی نمیمیرد و تاریخ گواه این مدعا خواهد بود.»
اما اتفاق دیگری که درباره محمدعلی بهمنی بسیار سروصدا کرد این بود که او مدت زمانی ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد را برعهده داشت و اتفاقا همین باعث شد که بسیاری از ترانهسراهای جوانتر با او به مشکل بخورند، که یکی از این درگیریها مربووط به یغما گلرویی بود که بسیار شدید به تصمیمات این شورا تاخت و حتی آن گونه که خود گفته است گرفتن جایزه افشین یداللهی را به دلیل بودن بهمنی در جمع داوران رد کرد و البته بهمنی هم جواب او را داد.
عاقبت بهمنی در شهریور ۱۳۹۷ با انتشار مطلبی، خداحافظیاش از ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد را اعلام کرد و در انتهای یادداشت استعفا خود چنین نوشت: «در من باآگاهیِ اشتباهم از قبول (ریاست شورای ترانه)- نه بهدلیل این که شش ماه است کارشناسانش هم حقوقی دریافت نکردهاند. فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانههای ضعیف نباشم. باشرم خداحافظی میکنم.»
یغما گلرویی هم در صفحه اینستاگرامش برای درگذشت او نوشته است: «من از او دلگیر بودم و او از من. هیچکدام هم نتوانستیم دیگری را قانع کنیم. هر کدام از پنجرهی خود به شعر و ترانه و سانسور نگاه میکردیم. اگر چه در یکی از همان نقدها هم نوشته بودم: "این یادداشت و یادداشتهای پیشتر مربوط به شوراهای شعر، نقد محمدعلی بهمنی شاعر نیست. نقد چرخهی شوم ممیزیست که حتا خود شاعران را هم برای خط کشیدن بر شعر دیگر شاعران به خدمت میگیرد." حالا او درگذشته و آنقدر غزلِ خواندنی از خود باقی گذاشته که آن بخشِ شورایی را از خاطر ببریم.همه گاهی لغزیدهایم.، میلغزیم.
او جانِ شاعرانه و دغدغهی شعر داشت و این جدایش میکند از صفِ ناشاعرانِ صلهبگیری که نانِ شوراهاي سانسور را میخورند و بر خونِ شاعرانِ دیگر خط میکشند. او بیش و پیش از همه چیز شاعری دردمند بود و با همین عنوان در خاطر من و دوستدارانش خواهد ماند... من هم سوگوار بهمنیِ شاعر هستم. یادش جاوید.»
حال بعد از 2 بار سکته کردن محمدعلی بهمنی و عاقبت جان به جان آفرین سپردن، الان فقط شعر ترانه رودخونهها یادمان میآید که در آن محمدعلی بهمنی سروده است:
رودخونهها رودخونهها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم ماهی بشم
دلم میخواد اونجا برم که همه دنیا آب باشه
تا نرسه دستی به من
دلم میخواد دور و برم هزار تا گرداب باشه
رودخونهها رودخونهها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم ماهی بشم ...
یادش گرامی