کمیسیونی که وظیفه بررسی چشم انداز امنیت ملی آمریکا را بر عهده دارد، به این نتیجه رسیده است که ایالات متحده آمادگی جنگیدن و پیروزی در یک جنگ بزرگ را ندارد. کمیسیون استراتژی دفاع ملی تصریح میکند که آمریکا به طور کل برای یک درگیری در آینده آماده نیست.
به گزارش روزیاتو، نیروهای مسلح آن از نظر تعداد برای پیروزی در یک جنگ بزرگ ناکافی بوده و هزینههای دفاعی آن به شکلی نامتناسب صورت می گیرد. این کمیسیون هشدار می دهد که خطر برای ایالات متحده آنقدر جدی است که بسیار بدتر از کل دوران جنگ سرد است، در حالی که قدرت جمعی رقبایی مانند چین، روسیه، ایران و کره شمالی در حال افزایش است.
در سال ۲۰۲۲، پنتاگون استراتژی دفاع ملی را منتشر کرد، سندی که چگونگی مقابله با تهدیدات فزاینده علیه منافع حیاتی امنیت ملی ایالات متحده و یک سیستم بین المللی باثبات و باز را توضیح می دهد. این استراتژی به تهدیدهای چین و روسیه – و همچنین ایران، کره شمالی و گروه های بزرگ شبه نظامی ضد غرب- و نحوه برنامه ریزی وزارت دفاع برای مقابله با آنها می پردازد.
این استراتژی اندکی پس از تهاجم روسیه به اوکراین منتشر شد و هشدار میدهد که «در این دوران، رفتار طبق معمول در این وزارتخانه قابل قبول نیست».
کنگره در مصوبه ای اجباری درخواست کرده است که یک کمیسیون بر این استراتژی و گزارش نحوه کارآمدی (یا عدم کارآمدی آن) در دنیای واقعی متمرکز شود. نتیجه گیری آنها چنین بوده است: تنها دو سال بعد، این استراتژی از رویدادهای دنیای واقعی عقب افتاده است و این تهدید بزرگترین خطر از زمان جنگ جهانی دوم است.
این گزارش یک هشدار قابل توجه است، زیرا جنگ جهانی دوم با جنگ سرد ۴۰ ساله و بن بست هسته ای بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی دنبال شد. این کمیسیون بر این باور است که دورانی که اکنون در آن قرار داریم حتی خطرناکتر از دوران جنگ سرد است، در شرایطی که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ – یا حتی در چند بخش جهان یا جهانی – بسیار واقعی شده است.
در این گزارش به قدرت نظامی رو به رشد چین، تهاجم غیرقانونی روسیه به اوکراین و تمایل هر دو کشور برای ارعاب و آزار همسایگان خود در راستای توسعه سرزمینی اشاره شده است. این گزارش به دوستی خودخوانده «بدون محدودیت» بین دو کشور اشاره کرده که شامل حمایت چین از جنگ روسیه در اوکراین است. همچنین این گزارش کنگره هشدار می دهد که روابط رو به رشد بین دو قدرت (در کنار ایران و کره شمالی، خطر تبدیل جنگ با یک کشور به جنگ با دو یا چند کشور و در نتیجه درگیری در ابعاد جهانی را دارد).
در طول جنگ سرد، ارتش ایالات متحده از لحاظ تعداد و بزرگی برای جلوگیری از جنگ با اتحاد جماهیر شوروی، و در صورت لزوم، برنده شدن طراحی شده بود. پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ به معنای پایان اتحاد جماهیر شوروی و قدرت نظامی آن نیز بود و ارتش ایالات متحده برای مبارزه همزمان در دو جنگ کوچکتر علیه قدرت های کوچکتری مانند کره شمالی و ایران کوچکتر شد.
این استراتژی بعداً به یک طرح «پیروز شو-نگهدار-پیروز شو» نیز کاهش یافت، که در آن ایالات متحده پیشبینی میکرد که همزمان با دو قدرت کوچکتر بجنگد، اما خط مقدم با یک قدرت را حفظ می کند تا اینکه قدرت دیگر را شکست دهد. این طرح کم و بیش تا به امروز ادامه داشته است.
مشکل این طرح، به گفته کمیسیون ویژه کنگره، همکاری های قابل پیش بینی بین چین، روسیه، کره شمالی و ایران است. این گزارش به بودجه دفاعی ۷۱۱ میلیارد دلاری چین در سال (عددی نزدیک به بودجه دفاعی ایالات متحده)، سرعت بالای افزایش قدرت ارتش آزادی بخش خلق چین و زرادخانه هسته ای رو به رشد چین اشاره می کند.
روسیه در اوکراین درگیر شده است، اما این جنگ نشان دهنده قصد خصمانه کرملین علیه کشورهای همسایه از جمله اعضای ناتو است. کره شمالی از زمان طرح دو جنگی آمریکا، هسته ای شده است، ایران قدرت نظامی تعیین کننده ای در خاورمیانه است که ایالات متحده و برخی متحدانش را آزار می دهد و کره شمالی و ایران هر دو از نظر نظامی به روسیه نزدیک تر شده اند.
به عبارت دیگر، ایالات متحده ممکن است در آینده با یک قدرت بزرگ و یا حتی درگیری با هر چهار قدرت فوق الذکر روبرو شود. ارتش ایالات متحده برای جنگیدن و پیروزی در درگیری با قدرت های بزرگتر، بسیار کوچک است. نیروهای مسلح این کشور – از جمله اندازه نیرو، بودجه کلی دفاعی و مقدار تجهیزات – همگام با تهدیدات پیش نرفته اند.
نیروی دریایی ایالات متحده امروز ۲۹۷ کشتی دارد که آن را (از نظر تعداد کشتی ها) کوچکتر از نیروی دریایی ارتش آزادی بخش خلق چین می کند. این گزارش خاطرنشان می کند که نیروی دریایی آمریکا قصد دارد ناوگانی متشکل از ۳۷۷ کشتی را در سرویس داشته باشد، اما این امر تا سال ۲۰۴۵ محقق نمی شود.
اگر به هشدار کمیسیون ویژه کنگره توجه شود، شاهد افزایش سریع تعداد کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده خواهیم بود که در حالت ایده آل شامل دو ناو جدید می شود که تعداد کل ناوهای هواپیمابر آمریکا را به ۱۳ فروند خواهد رساند.
افزایش تولید زیردریایی به سه زیردریایی در سال، ۳۰ زیردریایی جدید را در طی ده سال به ناوگان دریایی ایالات متحده اضافه خواهد کرد، در حالی که سه ناوشکن دیگر در سال می تواند به جبران بازنشستگی رزمناوهای کلاس Ticonderoga کمک کند. همچنین نیروی دریایی ایالات متحده میتواند از تقویت کشتیهای آبی خاکی استفاده کند، بهویژه برای جبران از دست رفتن ناو USS Bonhomme Richard در سال ۲۰۲۰، و حداقل ۳۰ فروند ناوچه جدید کلاس Constellation.
در صورت وقوع یک جنگ بزرگ، نیروی هوایی ایالات متحده با وظیفه بزرگ دستیابی به برتری هوایی و در عین حال از بین بردن نیروهای مسلح دشمن، توانایی تولید صنعتی و دسترسی به اقتصاد جهانی مواجه خواهد شد. جنگنده نسل بعدی سلطه هوایی (NGAD) این نیرو- که قرار است جانشین F-22 Raptor شود – احتمالاً در تعداد بیشتری از نسبت جایگزینی ۱:۱ که نیروی هوایی در نظر داشت ساخته می شود.
همچنین، این نیرو برای بدترین سناریویی که در آن به انجام ماموریت های متعارف علیه روسیه و چین به طور همزمان و در عین حال نگه داشتن تعدادی از بمب افکن ها برای عملیات های بازدارندگی هسته ای نیاز خواهد بود، به دو برابر بمب افکن های B-21 Raider (در مجموع ۲۰۰ فروند) نیاز دارد. در نهایت، نیروی هوایی ایالات متحده باید هواپیمای سوخت رسان پنهانکار این سرویس به نام KC-Z، برای پشتیبانی از هواپیماهای دوست در مناطق مورد مناقشه بسازد.
نیروی زمینی ایالات متحده شاخه ای از ارتش این کشور است که کمترین کارآیی را در آسیا و اقیانوسیه دارد، جایی که جنگ احتمالی با چین در خواهد گرفت. نیروهای مکانیزه بزرگ، مجهز به تانک ها و خودروهای جنگی پیاده نظام، فرصت های اندکی برای جنگیدن در فضایی که بخش اعظم آن از اقیانوس های عظیم تشکیل شده، پیدا می کنند.
با این حال، سیستمهای دفاع هوایی و موشکی این سرویس – مانند دفاع منطقه ای پاتریوت و تاد – و سیستم جدید تسلیحات مافوق صوت برد بلند (LRHW) هر دو میتوانند یک حباب محافظ برای همه شاخه ها از زمین فراهم کرده و به سرعت به اهدافی استراتژیک و حساس به زمان در فاصله ۲,۹۰۰ کیلومتری داشته باشند.
گزارش کمیسیون ویژه کنگره بهطور غیرمنتظرهای برای آمریکایی ها ترسناک است – بهخصوص از این جهت که توسط یک تیم دو حزبی متشکل از نمایندگان دموکرات ها و جمهوریخواهان تهیه شده است. آیا ایالات متحده در حال وارد شدن ناآگاهانه به جنگ جهانی سوم است؟ شاید نه، اما این گزارش تصریح میکند که ایالات متحده در واکنش به روند تروریسم جهانی که در ۱۱ سپتامبر به اوج خود رسید، کند عمل کرده است.
یک جنگ جهانی، که احتمالاً شامل استفاده از سلاحهای هستهای میشود، آنقدر بدتر از پیش بینی ها خواهد بود که نمیتوان پیشبینی کرد که اوضاع برای یک آمریکایی معمولی چقدر بد پیش خواهد رفت- البته اگر آنقدر خوش شانس باشند که زنده مانده و پایان آن را ببینند.