زبان انگلیسی، با تمام زیبایی و غنای خود، گاهی شگفتیهایی را در تعامل با دیگر زبانها رقم میزند. در حالی که بسیاری از کلمات انگلیسی از زبانهای دیگر وام گرفته شدهاند، پدیدهای جالبتر نیز وجود دارد؛ کلماتی که در زبانهای دیگر معنایی کاملاً متفاوت مییابند.
به گزارش روزیاتو، این تفاوتهای معنایی، که گاه میتوانند منجر به سوءتفاهمهای بامزه یا حتی دردسرساز شوند، نشاندهنده پیچیدگی و ظرافت ارتباطات بینفرهنگی است. در ادامه، قصد داریم نگاهی دقیقتر به این کلمات انگلیسی بیندازیم و داستانهای جالبی را که پشت این تفاوتهای معنایی نهفته است، کشف کنیم.
کلمه انگلیسی fart (باد شکم) در زبان نروژی معنای متفاوتی دارد. در واقع به معنای «سرعت» است. و در لهستانی، به معنای «شانس» ترجمه میشود.
Brat (بچه پررو)، در واقع در روسی به معنای «برادر» است. البته به شکل متفاوتی نوشته میشود: Брат، اما دقیقا همین کلمه است.
No (نه) برای انگلیسی زبانهایی که در حال یادگیری یک زبان اسلاوی مانند لهستانی یا چک هستند کمی گیجکننده است، زیرا در این زبان ها No، معنای »بله» می دهد.
Pet (حیوان خانگی) در زبان فرانسوی معنی «باد شکم» می دهد.
Smoking (سیگار کشیدن) در فرانسه معنی «تاکسیدو» (کت و شلوار مجلسی) می دهد.
Crap (آشغال)، در زبان رومانیایی به ماهی «کپور» گفته می شود.
Ohio که نام یکی از ایالت های آمریکاست در ژاپنی معنای «صبح بخیر» می دهد.
در زبان اندونزیایی Air (هوا)، به عنصر دیگری اشاره دارد: «آب».
Mist (مه) در آلمانی به معنای «کود» است.
Hammer (چکش) در المان به معنی «عالی» است. اگر بشنوید یک آلمانی میگوید “Das ist der Hammer”، در واقع منظورشان این است که چیزی واقعاً «عالی» است!
پپرونی یک نوع سالامی تند آمریکایی است. اما بسیار شبیه کلمه ایتالیایی برای فلفل دلمهای به نظر میرسد: peperone.
Gary (یک نام) کلمهای است که در ژاپنی برای توصیف «اسهال» استفاده میشود.
در زبان سوئدی، kiss (بوسه) معنی «ادرار کردن» کمی دهد.
دفعه بعد که یک آلمانی میگوید برای شما یک gift (هدیه) دارد، مطمئن شوید منظورش نسخه انگلیسی کلمه است و نه معنای آن در آلمانی: «سم».
Die (مردن) به طور عامیانه توسط ایتالیاییها برای گفتن «بیا» استفاده میشود.
Eagle (عقاب) بسیار شبیه کلمه آلمانی برای «جوجهتیغی» است: igel.
Push (فشار دادن) در پرتغالی به معنای «کشیدن» است. این کلمه puxe نوشته میشود، اما دقیقاً مثل کلمه انگلیسی تلفظ میشود.
Fish (ماهی)، که در پرتغالی fixe نوشته میشود، اما دقیقاً به همان شکل انگلیسی تلفظ میشود، به معنای «باحال» است.
اگر یک لهستانی شما را به prom (جشن فارغالتحصیلی) دعوت کرد، زیاد هیجانزده نشوید. این کلمه در واقع به معنای «قایق» است.
Barf (استفراغ) در هندی، اردو و فارسی به معنی «برف» است.
Sean Bean (نام بازیگر) در واقع در ایرلندی به «پیرزن» ترجمه میشود. البته seanbhean نوشته میشود و تلفظ آن نیز متفاوت است.