نه گفتن به کودکان همیشه هم کار درستی نیست. به جای انکار، روشهای بازدارنده یا تنبیه میتوانید از راههای دیگری برای رد خواستهها یا رفتارهای فرزندانتان استفاده کنید.
به گزارش خبرآنلاین، جدای از خستگی این روش تربیتی هم برای والدین و هم برای فرزند، برخی از کارشناسان تربیتی و روانشناس کودک بر این باورند که بیش از حد نه گفتن به کودکان ممکن است باعث رنجش آنها شود یا بذر کینه را در دلهای آنها بکارد.
به همین علت، بهتر است که به جای اینکه به طور مستقیم به فرزندتان نه بگویید، از روشهای دیگری برای رد یا انکار موارد مختلف استفاده کنید. در این مقاله، راههای ساده برای نه گفتن به کودکان بدون بر زبان آوردن کلمه نه یا افعال بازدارنده را میخوانید.
گفتن کلمهی «نه» – همراه با عباراتی مانند «نباید» و «نمیشود» واکنشی است که همهی ما به طور پیش فرض آن را انجام میدهیم اما شما میتوانید استفاده از این کلمات را محدود کنید و در عین حال، برای کودک نوپای خود مرزهای سالمی تعیین کنید. در واقع، هدف از کمتر نه گفتن به کودکان این است که کودک نوپا را از کاری که نمیخواهید انجام دهد منع کنید و به سمت کاری که میخواهید انجام دهد هدایت کنید.
کارشناسان معتقدند که استفادهی مکرر از کلمهی نه یا عبارات و کلمات مترادف با آن ممکن است حساسیت کودک را نسبت به مفهوم این کلمه و کلمات و عبارت مشابه آن از بین ببرد. در نتیجه، اگر از این کلمه و عبارات در موقعیتهای تهدیدکنندهی زندگی و خطرناک به کار ببرید، کودک نسبت به آنها حساس نیست و کلام شما بر او تأثیری نخواهد گذاشت. کودکان در مقابل عبارات کوتاه، واضح و مختصر برای توضیح اینکه چرا آنها نباید کاری را انجام بدهند، واکنش بهتری دارند.
تربیت کودک نوپا مطمئنا فراز و نشیبهای خاص خود را دارد. گاهی اوقات، این کار میتواند بسیار جالب و شگفتانگیز باشد و در مواقع دیگر بسیار خستهکننده و مستأصلکننده باشد. هنگامی که فرزند شما به یک کودک نوپا تبدیل می شود، ذهن خود را توسعه میدهد و میخواهد دنیایی را که در آن زندگی میکند کشف کند، مرزها را آزمایش کند و اساسا آنچه را که میخواهد، انجام دهد.
تربیت و منضبط بار آوردن این کودکان ممکن است خستهکننده باشد. شاید هم احساس کنید تمام چیزی که همیشه به کودک نوپایتان میگویید کلمهی «نه» است. خوشبختانه، راههای دیگری برای نه گفتن به فرزندتان بدون گفتن کلمهی نه وجود دارد. هم برای شما و هم برای فرزندتان بهتر است که همیشه آن کلمه را نشوند.
استفاده از راههایی که در ادامه میخوانید، به فرزندتان کمک میکند تا احساس کند بیشتر درک شده، قابل اعتمادتر است و گزینههای دیگری به جز شنیدن کلمهی نه هم دارد.
به جای اینکه همیشه و در هر موقعیتی به فرزندتان نه بگویید، سعی کنید ناراحتی او را با چیزی مانند «میدانم که نمیخواهید به رختخواب بروید» تأیید کنید. به او بگویید: «ای کاش شما هم می توانستید بیدار بمانید چون در آن صورت ما هم بسیار سرگرم میشویم. درک میکنم.» گفتن چنین جملاتی به فرزندتان کمک میکند تا بفهمد شما هم آنچه او از سر میگذراند را تجربه کردهاید. انسانها، حتی کودکان، میخواهند دیگران حتی وقتی عصبانی هستند، آنها را درک کنند. به فرزندتان کمک کنید تا احساس کند که میدانید عصبانی شده و حتی ممکن است دلیل خوبی برای این کار داشته باشد.
وقتی او واقعا چیزی را میخواهد و شما نمیخواهید او در آن لحظه آن چیز را داشته باشد چون باید به رختخواب برود یا به دلیل اینکه باید شام خود را بخورد، به او چیزی بگویید که متوجه شود میتواند کاری که دوست دارد انجام بدهد اما باید اول شام بخورد. به عنوان مثال، اگر فرزند شما واقعا میخواهد درست قبل از شام یک کلوچه بخورد، چیزی شبیه به این بگویید: «بسیار خب، واقعا این شیرینی را میخواهی؟ میتوانی آن را بعد از خوردن تمام شامت بخوری. من آن را جای امنی میگذارم و مطمئن میشوم که به محض اتمام غذا آن را به تو بدهم.»
اگر با او سازش کنید و به او اجازه دهید به خواستههایش برسد، اما در زمان مناسبتر، کمک میکنید تا کمی آرام شود و متوجه شود که میتواند راه خود را برای زندگی داشته باشند، اما در حال حاضر به دلیل چیز مهمی مثل شام خوردن باید صبر کند.
درست مانند هر فرد دیگری، کودکان نیز میخواهند احساس کنند که درک شدهاند، مخصوصا زمانی که کوچکتر هستند و هنوز نمیتوانند خواستههای خود را درست بیان کنند. با تکرار احساساتشان به آنها کمک کنید بیشتر درک شوند. برای مثال، اگر واقعا آن شیرینی را میخواهند، چیزی شبیه این بگویید: «میدانم که تو واقعا آن شیرینی را میخواهی و عصبانی هستی که نمیتوانی آن را الآن بخوری». فقط با گفتن اینکه میدانید چرا او عصبانی و ناراحت است، به او کمک میکنید تا احساس بهتری داشته باشد چون میداند که هدف اصلی او را درک کردهاید و تمام گریههایش بیهوده نیست.
یکی از این راهها برای فرزندپروری و آموزش نظم و انضباط بدون نه گفتن به کودکان یا کمتر گفتن آن این است که به جای عصبانیت و از کوره در رفتن با مهربانی حرف بزنید. وقتی سر کودک فریاد میزنید یا او را مجبور به انجام ندادن کاری میکنید، او سرکشتر میشود و طوری برخورد میکند که گویی میخواهد با شما بیشتر بجنگد. سعی کنید طرز برخورد خود با او را تغییر دهید و مهربانتر رفتار کنید.
آرام و خونسرد بودن شما باعث میشود که او هم آرامتر شود. به عنوان مثال، به جای اینکه با صدایی بلند و عصبانی فریاد بزنید: «همین الآن از میز بیا پایین»، چیزی شبیه این بگویید: «هی رفیق، میتوانی لطفا به جای میز روی صندلی بنشینی؟» سعی کنید به شیوهای خوب و دوستانه به او نزدیک شوید. وقتی این کار را انجام میدهید خواهید دید که او واکنش بهتری نشان میدهد و بهتر از قبل دستورات شما را اجرا میکند.
در بسیاری از مواقع، ما به فرزندان خود میگوییم که نمیتوانند کاری را انجام دهند بدون اینکه دلیل آن را به آنها توضیح دهیم. این مهمترین دلیل ناراحتی آنها است. وقتی کودکان چیز خیلی بدی را میخواهند و شما بدون اینکه دلیلش را بگویید به آنها نه میگویید، ناراحت میشوند چون برایشان منطقی نیست. چیزهای بسیاری در این دنیا وجود دارد که کودکان باید یاد بگیرند و بفهمند، بنابراین، به آنها کمک کنید تا این کار را انجام دهند.
به عنوان مثال، به جای گفتن «نه، دیگر نمیتوانید بستنی بخورید»، چیزی شبیه این بگویید: «میدانم که واقعا بستنی بیشتری میخواهی اما خوردن بیش از حد بستنی برای ما مضر است. ما را بیمار میکند و نمیخواهم بعدا به خاطر زیاد بستنی خوردن دل درد بگیری.» کمک به آنها برای درک دلیل عدم تمایل شما به انجام دادن کاری که به انجام دادن آن اصرار دارند، به آنها کمک میکند تا بدانند شما برای نه گفتن دلیل خوبی دارد و این حرف را نه فقط به این دلیل که والدین او هستید و میتوانید هر زمان که بخواهید نه بگویید، میزنید.
یکی از بزرگترین ترفندها در تغییر تمرکز کودک از موقعیتی که واقعا چیزی میخواهد، ایجاد حواسپرتی برای اوست. اگر فرزندتان واقعا میخواهد بیش از زمان تعیین شده بیدار بماند، میتوانید چیزی شبیه این بگویید: «ولی من یک کتاب جدید برای خواندن قبل از خواب شما دارم که باید بخوانم. این کتاب یک داستان واقعا سرگرمکننده دارد و من برای خواندن آن هیجانزده هستم. میخواهی بیدار بمانی یا اجازه میدهی که آن را برایت بخوانم؟» چیز دیگری را به او پیشنهاد دهید که میتواند او را هیجانزده کند. به این ترتیب، به جای اینکه به خاطر کاری که انجام نداده ناراحت باشد، از انجام دادن کار جدید هیجانزده خواهد شد.
گاهی اوقات وقتی کودک چیزی را میخواهد، ممکن است آن چیز آنچه واقعا میخواهد نباشد. ممکن است فقط خسته یا گرسنه باشد و خواستن آن چیز بهانه باشد. به جای گفتن «نه، نمیتوانی آبنبات بخوری»، بگویید: «بله، میتوانی بعد از خوردن شام امشب آبنبات بخوری. حالا بیا یک خوراکی بهتر پیدا کنیم. من سیب، موز و ماست دارم. تو کدام را دوست داری؟» بهجای اینکه ایدهی خوردن چیزی را کاملا رد کنید، گزینههای دیگری را به او پیشنهاد دهید تا بتواند یا بعدا آبنبات بخورد و یا اگر گرسنه است خوراکی یا غذایی سالم بخورد.
یک راه عالی برای اینکه کودک احساس کند مسئول تصمیمات و احساسات خود است، این است که به او حق انتخاب بدهید که دربارهی کاری که میخواهد انجام بدهد خودش به جای شما تصمیم بگیرد. به عنوان مثال، به جای گفتن «نه، ما نمیتوانیم توپ را داخل خانه پرتاب کنیم»، بگویید: «میتوانی توپ را در خانه بغلتانی یا میتوانی آن را به حیاط ببری و آنجا با توپ بازی کنی. کدام یک را میخواهی انجام دهی؟»
این کار به کودک شما کمک میکند که وقتی شما نه میگویید احساس نادیده گرفتن شدن پیدا نکند. به این ترتیب، او احساس میکند که خودش تصمیم میگیرد که چگونه واکنش نشان دهد یا چه کاری به جای بازی با توپ در خانه انجام دهد. او میتواند توپ را داخل خانه بغلتاند یا در حیاط با توپ بازی کند. بههرحال، این فرزند شما است که تصمیم میگیرد نه شما.
صحبت کردن با عبارات مثبت به کودک نوپا این فرصت را میدهد که مسئله را حل کند و مهارتهای مربوط به تفکر انتقادی را یاد بگیرد. به جای شنیدن کارهایی که نمیتواند انجام دهد، میتواند روی همهی احتمالات و کارهایی که میتواند انجام دهد تمرکز کند.
در شرایط اضطراری یک نه محکم و قاطع میتواند تأثیرگذار باشد. کلمهی نه یا عباراتی مانند همانجا بمان و این کار را انجام نده را برای مواقع واقعا ضروری و خطرناک کنار بگذارید. ممکن است تغییر عادات زبانی دشوار باشد اما غیرممکن نیست. این شیوهی صحبت کردن هم نیاز به تمرین دارد. صبور باشید و کلمهی نه را فقط در مواردی که ضروریتر هستند به کار ببرید.
خنده میتواند بهترین راه برای یاد دادن نظم و انضباط به کودک باشد چون از این راه میتواند تشخیص بدهد که چه زمانی شما آرام هستید و با او بهترین رفتار را دارید. خنداندن کودک یا انجام دادن کاری احمقانه میتواند جالب، سرگرمکننده و دلسوزانه برای هدایت کودک به سمت همکاری بیشتر باشد. برای خنداندن کودک لازم نیست که یک کمدین عالی باشید. میتوانید با گفتن عباراتی مانند «بیا، بیا» یا غلغلک دادن کودک او را بخندانید تا سمت سطل زباله نرود یا به جای پرتاب توپ داخل خانه، در حیاط بازی کند. او را با بازی و شوخی تعقیب کنید تا برای بازی با توپ جای بهتری پیدا کند.
اگر متوجه شدهاید که فرزند خردسالتان به گلدانها آسیب میرساند یا دم حیوان خانگی را میکشد، به او یاد بدهید که با موجودات زنده سر و کار دارد. به او توضیح بدهید که وقتی به گلدان یا حیوان خانگی آسیب میرساند او را ناراحت میکند و مانع از رشد او میشود. به این ترتیب، نه تنها به فرزند خود نه نگفتهاید یا از روشهای بازدارنده استفاده نکردهاید، احساس همدلی و مراقبت از موجودات زنده را هم در او تقویت کردهاید. به جای نه گفتن به کودکان به آنها مسئولیتهایی برای مراقبت از گیاهان و حیوانات خانگی بدهید تا یاد بگیرند که باید با گیاهان و موجودات زنده در طبیعت با احترام و مهربانی رفتار کرد.
نه گفتن به کودکان همیشه خوب نیست. نه گفتن و استفاده از کلام بازدارنده را به مواقع اضطراری و خطرناک موکول کنید. با استفاده از کلام مهرآمیز و ترفندهایی که در این مقاله توضیح دادیم، میتوانید بدون ناراحت کردن کودکان آنها را به انجام دادن بهترین کارها تشویق کنید. به این ترتیب، کودکان روش درست زندگی را یاد میگیرند و در مواقع خطر که آنها را از انجام دادن کاری منع میکنید همان کاری را انجام میدهند که شما میگویید.