عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - پزشکیان برای تشکیل دولت قوی و موفقیت در 4 سال آینده، در ابتدا نیازمند تشکیل دولت ائتلافی و با اختیار است.
منظور از دولت ائتلافی این است که دولت تنها از چهره ها و نیروهای جناح پیروز در انتخابات تشکیل نشود بلکه دیگر مراکز قدرت در حکومت نیز در دولت جدید، نماینده و سهم داشته باشند.
دلیل این نیاز نیز به سادگی قابل بیان است. همه قدرت در دستان رئیس جمهوری نیست به ویژه اگر رئیس جمهوری از جناح اصولگرا نباشد؛ به ویژه اگر رئیس جمهوری از جناح اصلاح طلب باشد.
براساس قانون اساسی و قواعد نانوشته، اداره کشور ایران براساس نظر جمعی و اجماعی صورت می گیرد. در صورتی که رئیس جمهوری و دولت تنها بخواهد بر اختیارات و قدرت خود اتکا کند دستشان در موارد اساسی و کلیدی خالی می ماند و به مانند برخی سال های دولت دولت روحانی، به دولت بی اختیار تبدیل می شوند.
دولتی که در مسائل اساسی و کلیدی ، نه قدرت تصمیم گیری دارد و نه قدرت اجرا. ویژگی که در دولت رئیسی، ترمیم شد. دولت رئیسی برخلاف دولت دوم روحانی، با اختیار بود به همین دلیل در موضوع واکسن کرونا هم توانست تصمیم گیری کند و هم اجرا. در موضوع روابط با امریکا توانست از طریق مذاکرات غیرمستقیم به توافق شفافی نفت در برابر هسته ای برسد. توافقی که برپایه آن امریکا چشم خود را بر صادرات نفت ایران به چین ببندد و تحریم ها را اجرا نکند و در مقابل ایران، پیشروی در بخش های حساس هسته ای را متوقف کند.
توافق عادی سازی با عربستان سعودی و بهبود روابط با 6 کشور جنوب خلیج فارس نیز از این دریچه محقق شد.
پزشکیان برای موفقیت نیازمند داشتن دولت با اختیار است و این موضوع تنها با حضور نمایندگان همه بخش های قدرتمند در دولت او محقق می شود.
براساس قانون اساسی، اختیارات معمول "رئیس جمهوری" در همه جمهوری های جهان، در ایران اما به طور کامل در اختیار مقام رئیس جمهوری نیست و او تنها بخشی از قدرت را در دست دارد. تصمیم گیری و اجرا در بخش های اساسی و استراتژیک به طور کامل در دستان رئیس جمهوری نیست. بخش های دیگری از قدرت، به صورت قانونی (قانون اساسی) یا در قالب قواعد نانوشته، در خارج از دولت قرار گرفته اند.
پس پزشکیان باید برای جلب همکاری و همراهی و حداقل منع کارشکنی آنها، نمایندگان سایر بخش های قدرتمند را در دولت خود داشته باشد. در غیراین صورت عملکرد 8 ساله دولت روحانی در مقابل دیدگان اوست که چگونه مانع از فعالیت های او و دولتش شدند و با کارشکنی های مختلف، راه را برای اجرای برنامه های مختلف دولت بستند. آنها توانستند بازی برده دولت روحانی در برجام و اینترنت را به شکست بکشانند.
در تشکیل دولت جدید از سوی پزشکیان، اولویت، همچنین، تشکیل دولت ائتلافی و جذب نیروهای کارآمد و قویی از جبهه رقیب (اصولگرا) است.
در انتخابات اخیر، مصطفی پورمحمدی کاندیدا اصولگرا خوش درخشید و از برندگان انتخابات بود گرچه در نتیجه انتخابات در رتبه آخر قرار گرفت.
او نشان داد نسبت به مطالبات و خواسته های واقعی جامعه، اگاهی دارد و از توانایی و تجربه کافی در حوزه های حساس مثل مسائل اطلاعاتی امنیتی و قضایی نیز برخوردار است. این فرصتی در برابر دولت پزشکیان است که از شخص پورمحمدی در دولت آینده استفاده کند. بهترین سمت نیز برای او وزیر اطلاعات است.
علاوه بر این، قالیباف نیز چهره اصولگرا ومیانه رو و اجرایی است که بهتر است پزشکیان در دولت جدید او را با خود همراه سازد. قالیباف نیروی است که از همکاری در مسائل اجرایی کشور استقبال می کند. پزشکیان باید از قدرت و ظرفیت اردوگاه قالیباف به خوبی استفاده کند.
پرویز فتاح از چهره های اصولگرا، وزیر اسبق نیرو و رئیس فعلی ستاد اجرایی امام از دیگر افراد قدرتمندی است که بهتر است در دولت جدید از حضور او استفاده کرد گرچه او در آخرین روز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با حضور در تجمع جلیلی در مصلی تهران حاضر شد و دست به خودزنی بزرگی زد چرا که بعد از سال ها از وضعیت بی طرفی خارج شد.
پزشکیان برای تشکیل دولت آینده علاوه بر این باید چهره های قدرتمند دیگر قوا و بخش های حاکمیت در خارج از دولت را به درون دولت منتقل کند.
اشاره به تجربه تشکیل "ستاد ملی کرونا " به هنگام آغاز همه گیری بیماری کرونا در ایران مفید است. این شورا با هدف تصمیم گیری و هماهنگی برای مقابله با کرونا در همه حوزه ها تشکیل شده بود.
ویژگی این شورا این بود که اختیاراتش از هیات دولت بالاتر بود چرا که نمایندگان همه نهادهای قدرتمند حاکمیت در آن حضور داشتند. جلسات به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می شد و مقاماتی در آن حضور داشتند که نه عضوی از دولت بودند و نه زیرمجموعه دولت به شمار می آمدند اما در قالب ستاد ملی کرونا تحت ریاست رئیس جمهوری قرار گرفتند.
در ستاد ملی کرونا، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، دادستان کل کشور و فرمانده نیروی انتظامی حضور داشتند.
پزشکیان اگر خواهان تشکیل دولت بااختیار است باید این مقامات را در دولت خود داشته باشند. حداقل اقدام این است که آنها را به مانند رئیس صداوسیما و شهردار تهران (2 عضو خارج از دولت که در جلسات هیات دولت شرکت می کنند) به جلسات هیات دولت دعوت کند.
حداکثر هم این است که با حفظ سمت، مسوولیت های دولتی به آنها واگذار شود.
به عنوان مثال می توان پیشنهاد کرد برای قدرت بخشیدن به وزارت دادگستری، سمت وزیر دادگستری با حفظ سمت به دادستان کل کشور سپرده شود. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز با حفظ سمت به وزارت دفاع منصوب شود. با این اقدام، این دو جایگاه قدرت واقعی می یابند. فرمانده نیروی انتظامی یا معاون او نیز می تواند به عنوان معاون امنیتی وزارت کشور منصوب شوند.
شما احمقها که از همین الان برای اینکه می دونید پشت میز نشین و ناکارآمدید دارید بهونه میارید برای چه چیزی جز قدرت و ثروت مردم و سر کار گذاشتید
بچه جنوب
بازی برده برجام و اینترنت را داخلی هابه شکست کشاندند.....
عزیزم...
دقت
بهتره برای معاون اولی از علی لاریجانی استفاده بشه،حداقل برای دوره بعدی رای طرفدارای لاریجانی هم سمتش میاد.