مهر نوشت: جواد علیزاده هنرمند طراح، کاریکاتوریست و کارتونیست پیشکسوت که از سال ۱۳۴۹ به شکل حرفهای وارد دنیای هنر شده است، از آن دست آدمهایی است که سعی کرده با زبان هنر با رنجها و ناملایمات مبارزه کند. طرحهای او اکثراً فضایی سیاه و تاریک را تصویر میکنند؛ طرحهایش در زمینههای مختلف کارتون مثل کارتونهای مطبوعاتی، طنز، پرتره، کاریکاتور سیاه، طنز سیاه، کمیک استریپ، ورزشی، سوررئال، فلسفی و طنز ۴ بعدی در دسترس است.
در کارهای علیزاده، تناقضات و پارادوکسهای زندگی چون مرگ، شادی و غم و سوالهای بیجواب انسان، مشهود است. او همچنین یکی از هنرمندان کاریکاتوریست فعال در زمان جنگ تحمیلی، بود که در روزهای انقلاب و دفاع مقدس به عنوان کاریکاتوریست در روزنامه کیهان کار میکرد.
او اولین کاریکاتور با موضوع جنگ را در همان روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی طراحی و از آن به بعد کاریکاتورهایی با مضامین وقایع نگاری جنگ، دفاع رزمندگان ایران اسلامی، وقایع پشت جبهه و سودجویی برخی محتکران را در زمان جنگ تصویر کرد.
جواد علیزاده در دی ماه ۱۳۶۹ با انتشار ماهنامه «طنز و کاریکاتور» فضای تازهای برای انتشار کاریکاتورهای متفاوت و خلاقانه در ایران گشود. چند نسل از کاریکاتوریستهای مهم ایرانی از همین نشریه به فضای حرفهای هنر ایران معرفی شدهاند. آنها که آن دوران را به یاد دارند به خوبی میدانند که جواد علیزاده در کنار انتشار کاریکاتورهای فکاهی، فضایی برای انتشار کاریکاتورهای خلاقانه ابداعی و طنز سیاه فراهم کرد و راه ترقی و پیشرفت کاریکاتوریستهای جوان از سراسر کشور را هموار ساخت.
نمایشگاه جدید جواد علیزاده با عنوان «بوفی که کور نبود» در گالری ثالث فرصتی برای تماشای آثار هنرمندی است که معلم بسیاری از هنرمندان کاریکاتوریست ایران است. این نمایشگاه تا ۱۲ تیر ماه ادامه دارد.
جواد علیزاده هنرمند کاریکاتوریست و کارتونیست پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره نمایشگاه جدیدش با عنوان «بوفی که کور نبود» در گالری ثالث توضیح داد: حدود ۳۱ اثر در نمایشگاه «بوفی که کور نبود» روی دیوار رفته است. اکثر این آثار را سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ کار کردم و در سال ۱۳۵۷ در قالب کتابی با عنوان «تصویر هدایت» به چاپ رسید و در فروردین ماه همان سال در سالگرد این نویسنده نمایشگاهی در نگارخانه نقش برگزار شد که اولین تجربه من در برگزاری نمایشگاه بود.
بعد از چهل و اندی سال، این تجربه دوباره تکرار شده است با این تفاوت که چند کار جدید را به آنها اضافه و همچنین گزیدهای از بهترین کارهایم را برای نمایش در این نمایشگاه انتخاب کردم. برخی کارها را نیز که به دلیلی جوانی در آن روزگار، دچار نقص بودند، اصلاح کردم.
وی، تجربه مجدد فضای نمایشگاه با موضوع صادق هدایت را یکی از اهدافش در برگزاری این نمایشگاه دانست و گفت: شما اطلاع دارید که من زیاد روحیه اجتماعی ندارم اما برای اینکه کارهایم با این موضوع توسط نسل امروز دیده شوند، این نمایشگاه را برگزار کردم.
این آثار حاصل دوران جوانی من است و پیام من برای جوانان این است که جوانان به این موضوع توجه کنند که میتوانند جرقهای را که از انرژی جوانیشان نشأت میگیرد، جدی بگیرند و آثار خوبی خلق کنند؛ کاری که من در جوانی انجام دادم.
علیزاده با بیان اینکه افسردگی در آثار صادق هدایت را دستمایهای برای ضدافسردگی در نظر گرفته است، گفت: در کاتالوگ نمایشگاه نیز به این موضوع اشارهای کردم که خواستهام ردپای امید در نوشتههای ناامید صادق هدایت را تصویر کنم؛ درست است نوشتههای صادق هدایت تلخ و افسرده است اما جوانان باید از آن تاثیر معکوس بگیرد.
برای مثال در جوانی وقتی افسرده میشدم، به سراغ کتابهای هدایت میرفتم و تاثیری عکس از آنها میگرفتم و میدیدم قهرمان داستانهای هدایت، در مقایسه با من خیلی بیچاره و بدبخت است و وقتی مقایسه میکردم، نتیجه عکس میگرفتم.
وی تصریح کرد: معتقدم ادبیات سیاه، طنز سیاه، سینمای سیاه، تئاتر پوچی و ... برخلاف آن چیزی که نامش را «سیاه» مینامند، سیاه و تلخ نیست و قصدش افسردگی نیست بلکه هدفش این است که ما واقعیت روشن از میان سیاهی برداشت کنیم و به تلخی زندگی عادت نکنیم و با آن کنار نیاییم.
این هنرمند کاریکاتوریست درباره برخی آثار حاضر در نمایشگاه که در دستهبندی تصویرسازی و طرحهای رنگی قرار میگیرد، نیز گفت: اکثر آثارم طنز سیاه است و بخشی از آنها، الهام از فضای نوشتههای صادق هدایت است اما تصویرسازی صرف نیست و خلاقیت و نگاه سوررئالیستی خودم را به آنها اضافه کردم؛ مثل اثر کلاهی که تبدیل به جغد شده که یکی از بهترین کارهایم محسوب میشود، خود هدایت اشارهای به این موضوع نکرده اما من پس از خواندن کتاب «بوف کور» این اثر را با الهام از یکی از عکسهایش ترسیم کردم.
وی افزود: برای ایجاد تنوع در نمایشگاه، چند اثر رنگی را نیز اجرا کردم تا مخاطبانی که به نمایشگاه میآیند با فضای سیاه و تاریک دچار افسردگی نشوند و زنگ تفریحی برایشان باشد. کارهای رنگی را خودم خیلی نمیپسندم اما قصد داشتم مخاطب کمی با کارهای رنگ هم آشنا شود.
علیزاده در پایان در پاسخ به پرسشی درباره یکی از آثارش که بارها در نشریهها و مجلات بدون اسم او چاپ شده است، گفت: زمانی که این اثر را اجرا کردم، چون آن را خیلی دوست داشتم، عمداً امضا نگذاشتم چراکه تعادل گرافیکی کار به هم میخورد. آن زمان امضا در کار نگذاشتم ولی اصلاً فکر نمیکردم اینقدر مورد سوءاستفاده قرار بگیرد! حتی برخی فکر میکردند که کار طراحی خارجی است که فوت کرده است.