عصر ایران؛ مهرداد خدیر- روزنامهٔ جمهوری اسلامی را به عنوان روزنامهای صریح و حقگو می شناسم چون در بسیاری از مواضع خاصه در دو دهه اخیر جانب حق و عدالت را گرفته و از آن روزنامهٔ منتقد آقای خاتمی خصوصا در سیاستهای فرهنگی -که گاه عین کیهان فعلی میشد - بسیار فاصله گرفته اما همچنان به نگاهی دچار و گرفتار است که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی -که این روزنامه هم مروج و حامی افکارشان است -چنین بود و آن هم نگاه از بالاست و این که مملکتداری از هر کسی بر نمیآید.
این که از شیوهٔ تعیین صلاحیتها انتقاد کنیم یک بحث است و این که بنویسیم «افراد تایید صلاحیت شده در اندازهٔ ریاست جمهوری نیستند» و «با این ترکیب، مشارکت مردمی شکل نمیگیرد» و هر ۶ نامزد را پایینتر از حد ریاست جمهوری بدانیم بحثی است دیگر.
میشود حدس زد که منظور روزنامهٔ جمهوری اسلامی حذف آقای دکتر لاریجانی (یا حتی شاید آقای جهانگیری و قطعا نه محمود احمدینژاد) باشد ولی حالا که آن دو حذف شدهاند بگوییم هیچ یک در حد ریاست جمهوری و رجل سیاسی نیستند؟! مشخص است که با احمدینژاد صنمی ندارند ولی منظور این است که فقط آقای لاریجانی در قد و قواره ریاست جمهوری بود و بقیه نیستند در حالی که این جامه را مردم باید پروْ کنند و بر تن فرد بنشانند و مهم امکان رقابت است.
مرقوم فرمودهاند:
«محتوای مناظره اول نشان داد افراد تأیید صلاحیت شده در اندازهای نیستند که بتوانند در این مسئولیت خطیر موفق شوند. علاوه بر این، متأسفانه بعضی از نامزدها به پرخاش، دروغ و بداخلاقی متوسل شدند که با الزامات اولیهٔ مسئولیتپذیری در نظام جمهوری اسلامی در تضاد است.»
همچنین: «اولین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری نشان داد در تشخیص افرادی که کفایت لازم را برای عهدهدار شدن مدیریت اجرائی کشور داشته باشند کوتاهی شده است.»
از این رو میتوان پرسید اگر منظور «بعضی» از نامزدهاست چرا هر ۶ نفر را فاقد صلاحیت میدانید؟ در هر دوره از این بعضیها طبعا بودهاند و بهتر است به همان بعضیها بپردازید نه به همه.
جدای اینها دو یادآوری خالی از لطف نیست:
اول این که جناب حجتالاسلام آقای مسیح مهاجری مدیر مسؤول صریح و مردمی روزنامه قبلا در مصاحبهای گفته بودند در دوم خرداد ۱۳۷۶ به هیچ یک از ۴ کاندیدا رأی ندادند! یعنی نه تنها به سید محمد خاتمی که به ناطق نوری هم و نه تنها به این دو که به دو مرحوم -ری شهری و زوارهای- نیز! گویا از نگاه ایشان یگانه شخصیتِ واجدِ مقام منیعِ ریاست جمهوری در ایران مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده و بس.
یادآوری دوم هم این که همین نگاه بود که ما را ۱۹ سال قبل گرفتار پدیدهٔ نامیمون «معجزهٔ هزارهٔ سوم» کرد. اگر این نگاه نبود هاشمی رفسنجانی کاندیدا نمیشد و دو قطبی هم شکل نمیگرفت و دستکم اگر در مرحله دوم کنار میکشید رقابت بین احمدینژاد بود و مهدی کروبی. با توجه به شعارهای کروبی چه بسا احمدینژاد در دور دوم پیروز نمیشد و اگر در این حالت به ریاست جمهوری رسیده بود منّت هاشمی بر سر او بود که هر چند در مرحلهٔ اول نفر اول شدم اما کنار کشیدم و اگر با من رقابت کرده بودی رییس جمهور نمیشدی و موقعیت او در مجمع و بالادست هم تضعیف نمیشد.
غرض این که صد البته اشکال به شورای نگهبان وارد است و زیاد هم وارد است خاصه این که به تعبیر حسن روحانی انگار دو نفر برای اهانت به او تأیید شدهاند ولی اکنون وقت آن است که بین همین ۴ ضلع انتخاب کنیم.
معلوم است که ۶ ضلعی بهتر بود ولی حالا هم ۴ ضلع هست: اصلاحطلبان و میانهرو و عملگراها (پزشکیان)، راست سنتی متمایل به میانه (پورمحمدی)، راست رادیکال ( جلیلی و زاکانی و قاضیزاده) و نواصولگرا (قالیباف). اگر بحث ۴ ضلع نبود میشد قاضی زاده را به عنوان نماینده و نماد دولت مرحوم رییسی هم دانست و آرای او را به منزله موافقت با ادامه مسیر دولت فعلی تلقی کرد.
غرض این که اولا دوم خرداد ۷۶ هم هیچ یک از ۴ را قابل ندانستند و رای جناب ایشان نه تنها مثل ۲۰ میلیون ایرانی نبود که مانند ۷ میلیون حامی ناطق هم نبود و حتی ۷۰۰ هزار ری شهری!
ثانیا یک بار به این موضوع فکر کنند که گرفتاری از همین نگاه شروع شد و کافی بود هاشمی ۸۴ نیامده بود یا در مرحله دوم کنار کشیده بود اما همین نگاه که در حدی نیستند ما را گرفتار کسی کرد که واقعا در این حد نبود.
جدای این دو اگر بعضی از نامزدها در این حد نیستند چرا میگویید هیچ یک و مهمتر این که مناظرهٔ اول دستگرمی بود. بعد از توفان ظریف و ماجرای فاضلی نه پزشکیان آن پزشکیان مناظره اول است نه حتی جلیلی و باید دید پزشکیان همچنان به دنبال کشف رقیب اصلی است که تا پایان میماند و نمیخواهد وقت خود را برای پوششیها تلف کند یا امشب سراغ همه میرود. بازی تازه شروع شده و ۴ ساعت از ۲۰ ساعت نباید معیار باشد!
اشتباه و سوء تفاهم نشود! معلوم است که مکانیسم تعیین صلاحیت معیوب است. مشخص است که محل برگزاری مناظرهها و فرم و چینش و مجریان تصنعی و ملال آور مطلقا مناسب نیستند.
اصلا صدا و سیما باید پوشش دهد نه این که در خود محل صدا و سیما برگزار شود. مثل این که مسابقه فوتبال در صدا و سیما برگزار شود! کار این رسانه پخش و پوشش مسابقه است و در آمریکا هم در دانشگاه مناظره می گذارند و به یک تلویزیون نمیروند تازه با تغییر مدیران حالا انگار کاندیداها به ستاد یک کاندیدا رفتهاند و از نیروی همان کاندیدا هم رفتار میزگرد فرهنگی سر میزند.
اینها را می دانیم ولی تفکر احمدینژادی هم در کمین است. تازه خود احمدینژاد اصلاح شده (حسب ظاهر) و اینها در عصر احمدی نژاد اولیه (۸۴ تا ۸۷)اند! آن وقت بیاییم بگوییم هیچ یک در این حد نیستند. چه میشود؟ مشارکت پایین میآید و همان تفکر مورد نقد روزنامهٔ وزین جمهوری اسلامی دوباره قدرت را در دست میگیرد تا راه غلط این سه سال را ادامه دهند.
پس به جای نقد هر ۶ نفر مشخصا بگویید کدامها چون ظاهرا دیگر به امکانات عمومی هم تعلق ندارد و می توانند موضع بگیرند.