احتمالا تا ساعات آینده محمدباقر قالیباف رئیس مجلس برای ریاست جمهوری ثبتنام میکند؛ بنا بر روایت اطرافیانش، او در ۴ روز گذشته در حال مشورت و رایزنی بوده که ثبتنام کند یا نکند.
به گزارش خبرآنلاین، بسیاری پس از آنکه قالیباف بر کرسی ریاست مجلس نشست، تصور کردند که پرونده ریاستجمهوری او بسته شده است؛ اما اتفاقات روزهای اخیر چیزی غیر از آن را نشان میدهد.
از میان ۱۹۸ رایی که قالیباف برای ریاست بر مجلس گرفت، رای نمایندگان فراکسیون مستقلین در مجلس مهمترین دلیل و عامل پیروزی راحت او بود؛ چرا که اگر مستقلین دست حمایتیشان را پشت قالیباف برمیداشتند، او شاید میتوانست ریاست مجلس را از آن خود کند، اما لااقل به این راحتی و قاطعیت نمیتوانست.
قرار بود قالیباف کاندیدا نشود اما...
نوریقزلجه عضو هیات رئیسه و از چهرههای مذاکرهکننده فراکسیون مستقلین، پس از پیروزی قالیباف از قولی که او در ارتباط با حضورش برای ریاستجمهوری داده بود، گفت؛ او به روزنامه سازندگی گفته «هیات مذاکره هیات مستقلین که مذاکرات مربوط به انتخابات هیاترئیسه را انجام میداد در دیداری که با آقای قالیباف داشتند، قالیباف رسماً اعلام کرده بود که بنای رفتن به ریاست جمهوری ندارد و محکم پای مجلس میایستد و مجلس را مدیریت خواهد کرد لذا گرایش بیشتری به سمت آقای قالیباف پیدا شد که بالاخره ایشان برای امور مجلس مصمم هستند و به دنبال صرفاً پست و موقعیت نمیگردد. آنطور که شخص قالیباف اظهار کرد، میخواهد در مجلس بماند. این سخنان او تاثیر بسیار مثبتی داشت برای اینکه آرا به سمت ایشان تمایل پیدا کند.»
تا اینجای کار قالیباف بنا بوده که وارد ریاستجمهوری نشود؛ اما پس از پیروزی در هیات رئیسه، اطرافیان رئیس مجلس اقدام به فضاسازی در رسانهها پیرامون حضور قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری کردند. آنها با گمانهزنی و ارائه تحلیلهای جدید، دلیل حضور او را آلترناتیو و جایگزینی برای زمان ضرورت ناشی از حذف نیروهای معتدل عنوان کرده و میکنند. به عبارت دیگر آنها میخواهند اینگونه القا کنند که حضور قالیباف، برای تیم ذخیره معتدلین است تا در صورت رد صلاحیت آنها، بتواند این تفکرات را نمایندگی کند.
اما چنین تحلیلی با عملکرد قالیباف حداقل در ۴ سال اخیرش در مجلس همخوانی ندارد؛ در طول ۴ سال مجلس یازدهم به ریاست قالیباف، طرحها و لوایحی از مسیر تصویب گذشتند که رد پایی از تعادل در آن نبود.
قالیباف از این ستون به آن ستون
البته سیاستورزی قالیباف در دو دهه اخیر سیاست ایران، همواره بر همین پایه استوار بوده است. او و به صورت کلی تیم او، به لحاظ سیاسی، چارچوب مشخصی ندارد؛ یک روز مانند سال ۱۳۸۴ حتی آرایش صورت و لباس پوشیدنش میشود مدلهای بهروز و متفاوت از مرسومات محافظهکاری و مانند تکنوکراتها؛ یک روز مانند سال ۱۳۹۶ پیراهن خاکی رنگ را روی شلواری از همین رنگ میاندازد و در میان شعار و شادی هواداران محافظهکاران حاضر میشود.
قالیباف پای روی یک تعهد اخلاقی و سیاسی می گذارد؟
هر چند قالیباف برای حضور توجیه احتمالیاش به حضور تندروهایی مانند جلیلی و زاکانی و احتمال حذف میانهروهایی مانند لاریجانی پناه میبرد، اما بنا به گفته برخی نمایندگان او با حضورش پا بر روی قول، قسم، تعهد اخلاقی یا هر مسالهای که نمایندگان مستقلین را مجاب به رایدادن به او کرده بود، خواهد گذاشت.
او البته در مجلس یازدهم نیز چنین موردی را داشت؛ آنجایی که سال ۹۹ و پیش از نخستین انتخابات هیات رئیسه آن مجلس، مرتضی آقاتهرانی از ارشدهای جبهه پایداری در مجلس افشا کرد که «وقتی به قالیباف گفتیم شرط حضور در جلسات وفاق نامزدنشدن در انتخابات ریاست جمهوری است، دیگر در آن حاضر نشد»
اما لااقل آن زمان این موضوع نبود که او از نامزد شدن در ۱۴۰۰ منصرف شد؛ بلکه بیشتر باید آن را در قالب اجماع حداکثری بر ابراهیم رئیسی دانست؛ اما الان آن اجماع بر روی هیچ نامزدی وجود ندارد و قالیباف میتواند پس از دو دوره به حاشیه رانده شدن در ریاستجمهوری، به میادین بازگردد؛ البته بدون توجه به قول و قرارهای اخلاقیاش و احتمالا با زمزمه زیر لب این جمله که «از این ستون تا آن ستون فرج است!»