یک فیلمنامه نویس و منتقد آثار سینمایی معتقد است: اوضاع فیلمنامه نویسی حال حاضر در ایران از منظر یک شغل حرفهای جایگاه نامطمئنی دارد. اما با این حال از نظر او برپایی رویدادهایی مانند استارت آپ فیلمنامه نویسی می تواند به تربیت و شکوفایی استعدادهایی در این زمینه کمک کند.
علیرضا محمودی درباره شرایط فعلی فیلمنامه نویسی سینمای ایران به ایسنا میگوید: از لحاظ شغلی و صنفی. از منظر گسترش و نوآوری روایی و از نگاه آموزشی و حضور فیلم نامه نویسان تازه نفس. فیلمنامه نویسی به عنوان یک شغل در نامطمئن ترین وضعیت خود در ۳ دهه گذشته وجود دارد. علت این رویداد برخلاف آن چیزی که بیان می شود، انتخابهای تولید و سرمایهگذاری است.
ارائه بهترین طرح و فیلمنامه به تولید منتهی نمیشود. پشتوانه تهیهکننده و سرمایه و حتی بازیگران مهمتر از کار فیلمنامه نویس تلقی میشود. در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و سینما این وضعیت وجود دارد که فیلمنامه نویس نه برای نوشتن فیلمنامه بلکه برای عبور از مرحله پیش تولید و توافق طرفهای موجود سرمایه گذار و سرمایه بردار، به کار دعوت میشود.
بیکاری اغلب فیلمنامه نویسان و پرکاری برخی مقاطعه کاران بهترنی نشانه این وضعیت است. از منظر نوآوری روایی و نگارش فیلمنامههای بدیع با توجه به شکل تولید فیلم و سریال که یا ارگانی و سازمانی هستند و یا تجاری و پیمانکاری، نباید توقع اتفاق چشمگیری در فیلمنامه نویسی باشیم.
نویسنده فیلمنامه «مرگ تدریجی یک رویا» همچنین ادامه می دهد: فیلمنامه نویسان در بهترین حالت میتوانند برای تداوم حرفه نویسندگی خود یا بازنویس کارهای مضمونگرا باشند یا نویسنده مکانیکی کارهایی که به باز تولید پیرنگ فیلمهای پرفروش قبلی میپردازند. آموزش فیلمنامه نویسی نیز خارج از آشوب تولید و نگارش نیست.
ساختارهای آکادمیک سالهاست که خروجی به جز فیلمنامه نویسان با مدرکهای ناکارآمد ندارند و ساختارهای غیررسمی آموزش هم همیشه در حال بازتولید این سوتفاهم هستند که فیلمنامه نویسی دور از تولید هم معنی دارد. در مجموعه فیلمنامه نویسی این روزها بیمارترین بخش تولید فیلم و سریال فارسی است.
وی در ادامه در پاسخ به این سئوال که بهترین راه برای جذب و معرفی استعدادهای این حوزه چیست؟ توضیح می دهد: اگر استودیوهای تولید وابسته به دخل و خرج تولید و نمایش باشند و مجبور به تولید سالیانه فیلم و سریال برای عرضه در سینما و سکوها باشند، نویسندهها را از زیر سنگ هم که باشند پیدا خواهند کرد.
اکنون همه ساز و کار تولید در زمینه فیلمنامه نویسی بیشتر بر مبنای بزن و برویی هر پروژه تعریف میشود تا استفاده از ظرفیتها روایی نویسندگان جوان. تا زمانی که تولید در تلویزیون وابسته به رویکردهای اداری و در دفاتر فیلم سازی پیرو سیاستهای سینمایی دولتها و شبکه نمایش خانگی ویترین نهادها وجریانهایی سیاسی است، توقع حضور نویسندههای خلاقتر بعید است.
این فیلمنامه نویس در پاسخ به این سئوال که رویدادهایی استارتآپی تا چه اندازه میتواند به تربیت فیلمنامه نویس کمک کند؟ یادآور می شود:هر اتفاقی که بتواند از ذهن روایی نویسندگان حمایت کند و از آنها تا تولید محافظت کند، میتواند باعث حضور فیلمنامه نویسان خوش فکری شود که با اعتماد به نفس بیشتری کار کنند.
آن چیزی که اکنون آموزش فیلمنامه نویسی ما را عقیم کرده، عقب ماندن از چرخه تولید است. هر رویدادی که بتواند تولید و نگارش را به توافق برساند، موفق خواهد شد.