پس از آغاز تازه ترین تنش میان فلسطینیان و اسرائیل، و بدنبال آن درگیری های ایران و اسرائیل، نگرانی های جهانی از درگیری گسترده تری در خاورمیانه به اوج خود رسیده است. در بحبوحه این بحران، وبسایت خبری روسی اسپوتنیک یک رتبهبندی از پنج نیروی نظامی برتر خاورمیانه را تهیه کرده و تحلیل کرده است که هر قدرت در ارتباط با درگیریهای جاری در چه جایگاهی قرار دارد.
به گزارش روزیاتو، جنگ بین حماس و دیگر گروه های شبه نظامی مستقر در غزه با اسرائیل پس از عملیات این گروه ها در ۷ اکتبر، با افزایش شدید تنشهای منطقهای همراه بوده است، به طوری که ایالات متحده در همان روزهای ابتدایی حمله زمینی اسرائیل غزه، دو ناوگروه تهاجمی، حداقل یک زیردریایی مسلح به موشکهای کروز تاماهاک، هزاران تفنگدار دریایی و هواپیماهای اضافی را به آب های منطقه و پایگاه هایی که در خاورمیانه دارد اعزام کرد. واشنگتن این استقرارها را با تهدید ایران به عنوان یکی از قدرت های نظامی منطقه و دشمن سرسخت اسرائیل، تکمیل کرد.
با طولانی تر شدن عملیات نظامی اسرائیل در غزه، تنش ها گسترده تر شد و پای یمن و شبه نظامیان حوثی نیز به ماجرا کشیده شد. پس از ورود حوثی ها به این نزاع، خطوط کشتیرانی در دریای سرخ نیز با حملاتی موشکی و پهپادی مواجه شده اند، در حالی که شبه نظامیان حوثی اعلام کرده اند در حمایت از فلسطینیان، به کشتی های اسرائیلی یا کشتی هایی که مقصدشان بنادر اسرائیل است حمله خواهند کرد.
این اقدامات باعث اختلال در مسیر رفت و آمد کشتی های تجاری در این منطقه شده و ایالات متحده و متحدانش نیز چندین بار مناطقی را در یمن تحت کنترل حوثی ها بمباران کرده اند. در آخرین تحولات پیش از نوشتن این مقاله، اسرائیل و ایران در بالاترین حد تنش قرار داشته و بیم آن می رود که هر لحظه یک جنگ تمام عیار بین این دو رخ دهد.
ارتش اسرائیل با نام رسمی نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ در میان پنج قدرت نظامی برتر در خاورمیانه قرار داشته است. از آن زمان، اسرائیل در بیش از ۱۲ جنگ بزرگ جنگیده که با اولین جنگ اعراب و اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۴۹ آغاز شد.
در باقیمانده قرن بیستم و تا اوایل قرن بیست و یکم، اسرائیل در عملیات های تهاجمی و تدافعی زیادی شرکت کرد، در ژوئن ۱۹۶۷ با نیروهای مشترک مصر، اردن و سوریه جنگید، حمله نیروهای مصری و سوری در جریان جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳را ناکام گذاشت، در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد و بخش جنوبی کشور را تا سال ۲۰۰۰ در اشغال داشت و با انتفاضه اول و دوم فلسطینیان (به ترتیب ۱۹۸۷-۱۹۹۳، ۲۰۰۰-۲۰۰۵) به شکل یک جنگ برخورد کرد.
اما همه چیز در جریان جنگ با لبنان و به طور خاص با حزب الله در سال ۲۰۰۶ تغییر کرد. بر خلاف اکثر درگیری های قبلی، اسرائیل در این جنگ ثابت کرد که نمی تواند یک پیروزی سریع را تضمین کند.
در واقع، در طی بیش از یک ماه نبرد، ارتش اسرائیل متحمل ۱۲۱ سرباز کشته و ۱,۲۴۴ زخمی شد، در حالی که نیروهای حزب الله بیش از ۲۰ تانک قدرتمند مرکاوا را منهدم کرده و ده ها تانک دیگر نیز توسط بمب های دست ساز و سلاح های ضد تانک دوش پرتاب آسیب دید.
نیروهای حزب الله لبنان – که حداقل از لحاظ قدرت نظامی و تکنولوژی از اسرائیلی ها ضعیف تر بوده و در روزهای پایانی درگیری به نسبت یک به ۳۰ با نیروهای اسرائیلی می جنگیدند، بر اساس برآوردها نزدیک به ۲۵۰ جنگجوی خود را از دست دادند و اسرائیل در هدف اعلام شده خود برای نابود کردن یا تضعیف این گروه شکست خورد.
و در نهایت این جنگ با آتش بس و از طریق میانجی گری سازمان ملل به پایان رسید. در عین حال، حملات هوایی و توپخانه ای اسرائیل حدود ۲.۸ میلیارد دلار خسارت مستقیم جنگی برای لبنان به همراه داشت و یک میلیون غیرنظامی لبنانی آواره شدند.
همچنین بیش از ۶۴۰ کیلومتر جاده، ۷۳ پل و ۳۱ هدف دیگر، از جمله فرودگاه ها، تصفیه خانه های آب و فاضلاب، تاسیسات برق و نیروگاه های سوخت آسیب دیده یا تخریب شدند.
به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار در جنگ جاری غزه است، به طوری که ارتش اسرائیل با شدت تمام بسیاری از شهرهای نوار غزه را با حملات توپخانه ای و موشکی با خاک یکسان کرده، اما بعد از ماه ها، هنوز هم در پیشروی به سمت مناطق تحت کنترل حماس در این قلمرو محاصره شده با مشکل مواجه شد و دستکم ۳۵۶ سرباز خود را پس از ۷ اکتبر در عملیات نظامی از دست داده است. و حماس مدعی انهدام یا از کار انداختن حدود ۱۳۶ خودروی نظامی اسرائیلی شده است (هر چند اسرائیل این ارقام را تایید نکرده است).
تلفات حماس از آغاز تهاجم به غزه ناشناخته است، اگرچه ارتش اسرائیل از کشته شدن ۱۵۰ شبه نظامی فلسطینی در روز گزارش می دهد (قوای کلی شبه نظامیان حماس قبل از جنگ اخیر بین ۲۰,۰۰۰ تا ۳۰,۰۰۰ تخمین زده شده بود).
موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) استعداد کل ارتش اسرائیل را ۱۶۹,۵۰۰ پرسنل فعال و ۴۶۵,۰۰۰ نیروی ذخیره تخمین می زند (۳۶۰,۰۰۰ نفر از آنها پس از ۷ اکتبر به خدمت فراخوانده شده اند). موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم (SIPRI) بودجه نظامی اسرائیل را در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۳.۴ میلیارد دلار (شامل ۳.۱۸ میلیارد دلار کمک نظامی سالانه ایالات متحده) تخمین زده است.
ارتش اسرائیل دارای سه شاخه نظامی– نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروی دریایی، و چهار فرماندهی مجزا (شمال، مرکزی، جنوبی و جبهه داخلی) است.
اسرائیل یکی از بزرگترین، متنوعترین و سودآورترین مجموعه های نظامی-صنعتی جهان را دارد، در حالی که بخش صنعتی تل آویو مجموعهای از هواپیماهای بومی و تبدیلی/اشتقاقی، پهپادها، موشکها، رادارها، سیستمهای جنگ الکترونیک و حتی ماهوارهها را تولید میکند.
مهمترین تسلیحات بومی تولید شده در اسرائیل شامل سامانههای دفاع هوایی و موشکی گنبد آهنین، کمان و فلاخن داوود، سری موشکهای هستهای جریکو، سلاحهای کوچک ساخت داخل مانند تپانچه Desert Eagle، مسلسل سبک Negev و مسلسل یوزی و سری تانک های Merkava است.
با حمایت مالی ایالات متحده، اسرائیل توانسته است جدیدترین و بهترین سیستم های تسلیحاتی آمریکایی را خریداری کند و به یکی از اولین کشورهایی تبدیل شود که جت جنگنده F-35 لاکهید مارتین را دریافت کرد، جنگنده ای که اسرائیل آن را به شدت سفارشی سازی کرده است تا دارای تجهیزات آویونیک داخلی و توانایی حمل و شلیک موشک ها و بمب های ساخت اسرائیل را داشته باشد.
برای تکمیل جایگاه ارتش اسرائیل در خاورمیانه، اسرائیل قطعاً دارای سلاح هستهای است (اگر چه اسرائیل همیشه این موضوع را رسماً نه تایید و نه رد کرده است، در سیاستی که به عنوان «ابهام عمدی» شناخته میشود). موسسه مطالعات صلح استکهلم تخمین می زند که اسرائیل تا ۸۰ سلاح اتمی با قابلیت شلیک هوایی و موشکی در اختیار دارد.
تحلیلگران امنیتی ایالات متحده و اسرائیل از استراتژی هسته ای اسرائیل به عنوان “گزینه سامسون” یاد می کنند – اشاره ای به شخصیت انجیلی عهد عتیق سامسون، که طبق افسانه ها معبد فلسطینیان را فرو ریخت و خود و هزاران فلسطینی را زنده به گور کرد تا به بردگی گرفته نشوند.
به همین شکل، گزینه سامسون بر این فرضیه استوار است که اگر ارتش متعارف تل آویو شکست بخورد، اسرائیل در آخرین اقدام انتقامجویانه، سلاحهای هستهای خود را به سمت دشمنان پرتاب خواهد کرد. وضعیت قدرت هستهای اسرائیل، آن را به احتمال زیاد به قدرتمندترین نیروی نظامی در خاورمیانه تبدیل می کند.
ایران یکی دیگر از قدرت های نظامی بزرگ خاورمیانه است. با ارتش فعالی متشکل از ۳۵۰,۰۰۰ نیرو (به اضافه ۳,۷۰۰۰ پرسنل نیروی هوایی، ۱۸,۰۰۰ نیروی دریایی و ۱۵,۰۰۰ نیروی پدافند هوایی) و ۲۳۰,۰۰۰ نفر نیروهای زبده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (۱۵۰,۰۰۰ از آن ها در نیروهای زمینی، ۴۰,۰۰۰ شبه نظامی، ۲۰,۰۰۰ در نیروی دریایی سپاه و ۱۵,۰۰۰ در نیروی هوایی و پدافند هوایی سپاه)، به اضافه حداقل ۳۵۰,۰۰۰ پرسنل ذخیره برای فراخوانی در مواقع اضطراری ایران یکی از بزرگترین ارتش های فعال در خاورمیانه است. این کشور در سال ۲۰۲۲ بودجه نظامی معادل ۶.۸ میلیارد دلار داشته است.
همانند اسرائیل، ایران نیز به اندازه خود جنگ و درگیری تجربه کرده است که به نیروهای آن تجربه جنگی حیاتی بخشیده است. این شامل جنگ بیرحمانه ایران و عراق میشود که در سپتامبر ۱۹۸۰ زمانی که صدام حسین ، جنگ تجاوزکارانه ای را برای تصرف استان نفتخیز ایران، خوزستان آغاز کرد، شروع شد.
این درگیری به سرعت به باتلاقی تبدیل شد که در بیشتر دهه باقیمانده ادامه یافت و دو کشور در سال ۱۹۸۸ به آتش بس و توافق صلح دست یافتند. تا ۶۰۰,۰۰۰ نیروی ایرانی و ۵۰۰,۰۰۰ نیروی عراقی در این جنگ کشته شدند و بیش از ۱۰۰,۰۰۰ کشته دیگر که عمدتاً غیرنظامیان ایرانی بودند.
جنگ ایران و عراق سه درس مهم به ایران داد:
۱. برای سلاح نمی توان به غرب اعتماد کرد. ایالات متحده و متحدانش پس از انقلاب ۱۹۷۹ به تحریم تسلیحاتی این کشور را آغاز کردند. کشورهای بلوک شرق و چین نیز اگر چه رأساً ایران را تحریم تسلیحاتی نکرده اند اما با تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل و ایالات متحده همکاری کرده و دستکم سلاح های تاثیرگذار و مدرن در اختیار ایران نگذاشته اند.
۲. پهپادها می توانند ابزار موثری در جنگ باشند. در طول جنگ ایران و عراق بود که جمهوری اسلامی اولین پهپاد خود را با نام پهپاد جاسوسی مهاجر-۱ ساخت.
۳. توسعه و استفاده از سلاح های کشتار جمعی برای تضمین بقا ضروری نیست. ایران علیرغم حملات شیمیایی عراق به نیروها و شهرهایش، ذخایر تسلیحات شیمیایی خود را در دهه ۱۹۹۰ قبل از تصویب کنوانسیون سلاحهای شیمیایی نابود کرد.
از اواخر دهه ۱۹۸۰ تا امروز، ایران درگیر چندین درگیری دیگر بوده است، کمک های مالی، تسلیحاتیو مستشاری را در اختیار گروه های تحت حمایت خود در منطقه قرار داده و از دولت های سوریه و عراق حمایت کرده است.
ایران همچنین چندین درگیری نزدیک نظامی با ایالات متحده داشته است، از جمله نابود کردن یک پهپاد جاسوسی آمریکا در سال ۲۰۱۹، و موشکهای بالستیکی که پس از ترور سردار قاسم سلیمانی در عراق در ژانویه ۲۰۲۰، به سمت پایگاه عین الاسد شلیک کرد. خوشبختانه، هیچ یک از این رویدادها باعث جنگ گسترده تری نشد.
علاوه بر این، جغرافیا و شبکه متحدان ایران، طیف وسیعی از قابلیتها را در اختیار تهران قرار میدهد که قدرت کلی نظامی اش را تقویت میکند. اینها شامل مشارکت امنیتی با سوریه و حزبالله لبنان است که به ایران اجازه میدهد تا قدرت خود را به سواحل دریای مدیترانه برساند و توانایی منحصربهفرد تهران برای کنترل تنگه هرمز – شریان تجارت دریایی حیاتی که حدود ۳۰ درصد کل نفت جهان از آن عبور می کند- نیز قدرت راهبردی این کشور را افزایش می دهد.
در صورتی که تنشها با اسرائیل، ایالات متحده بیشتر شود، ایران این گزینه را خواهد داشت که از سامانههای دفاعی ساحلی و سایر موشکهای خود برای هدف قرار دادن محمولههای تجاری متحدین ایالات متحده در خلیج فارس و ایجاد یک بحران اقتصادی جهانی استفاده کند. این تواناییها، ایران را در فهرست قدرتهای بزرگ نظامی خاورمیانه، در رتبه های بالا قرار میدهد.
ترکیه، کشوری که بعد از ایالات متحده دومین ارتش بزرگ در ناتو را دارد، بدون شک یکی از بزرگترین قدرت های نظامی در خاورمیانه است. با داشتن ۳۵۵,۲۰۰ پرسنل وظیفه فعال و ۳۷۸,۷۰۰ نیروی ذخیره، و مجموعه ای از پایگاه ها در منطقه، حمایت ترکیه (یا فقدان آن) می تواند برای هر عملیاتی در منطقه توسط متحدان غربی اش حیاتی باشد.
بر اساس داده های مرکز تحقیقاتی صلح استکهلم ۲۶۰,۲۰۰ نفر از مجموع ۳۵۵,۲۰۰ سرباز ترکیه را پرسنل نیروی زمینی تشکیل می دهند و ۵۰,۰۰۰ نفر دیگر در نیروی هوایی و ۴۵,۰۰۰ نفر نیز در نیروی دریایی این کشور خدمت می کنند.
علاوه بر این، حدود ۱۵۶,۸۰۰ شبه نظامی، از جمله گارد ساحلی و ژاندارمری – شاخه ای از وزارت کشور که مسئولیت حفظ نظم عمومی را بر عهده دارد، نیز در سرویس نظامی ترکیه وجود دارد که در زمان جنگ می توانند زیر مجموعه نیروهای زمینی باشند.
ترکیه در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۶ میلیارد دلار بودجه به دفاع و امنیت خود اختصاص داد و دارای یک پایه نظامی-صنعتی در حال شکوفایی است که همه چیز را از پهپاد (مانند پهپاد مرگبار شناسایی و تهاجمی بایراکتار) گرفته تا کشتیهای جنگی، موشکهای کروز بومی ، هلیکوپترهای ATAK و تانک اصلی نبرد آلتای، مشتق شده از تانک K2 Black Panther کره جنوبی، تولید می کند.
سوابق اخیر ترکیه در عملیات نظامی به طور کلی موفقیت آمیز بوده است. در کنار درگیر شدن با شبه نظامیان کرد در جنوب شرقی کشور که خواستار خودمختاری یا استقلال بیشتر از آنکارا بودند، و حمله به سوریه و عراق با بهانه مقابله با شبه نظامیان متحد این جنگجویان، ترکیه به نیروهای دیگر ناتو در جنگ های بوسنی و کوزوو در دهه ۱۹۹۰ نیز پیوسته است.
و در جنگ ۲۰۰۱-۲۰۲۱ در افغانستان نیز جزو نیروهای ائتلاف ناتو بود. ترکیه همچنین به کارزار ناتو برای نابودی نیروی هوایی معمر قذافی در لیبی در سال ۲۰۱۱ کمک کرد و در برکناری وی نقش داشت. حمایت ترکیه برای توانمندسازی دولت وفاق ملی مستقر در طرابلس برای حفظ قدرت در نیمه غربی لیبی بسیار مهم بوده است.
ترکیه به تعدادی پایگاه نظامی در خارج از کشور از جمله آلبانی (در پایگاه پاشا لیمان)، آذربایجان (یک “مرکز ناظر آتش بس” در منطقه قره باغ)، بوسنی، عراق، کوزوو، لیبی، قبرس شمالی، قطر، سومالی، و سوریه (دمشق بارها خواستار عقب نشینی نیروهای ترکیه شده و این موضوع همچنان نقطه مورد اختلاف اصلی در عادی سازی روابط دو کشور است) دسترسی دارد.
مصر، کشوری که مستقیماً همسایه غزه و درگیر بحران در این جنگ است، به عنوان یکی از قدرتمندترین ارتش های خاورمیانه در نظر گرفته می شود که در بین ۱۴۵ کشور بررسی شده در گزارش فایرپاور ایندکس در سال ۲۰۲۳ ، رتبه چهاردهم را در اختیار دارد.
نیروهای مسلح مصر دارای ۴۳۸,۵۰۰ پرسنل وظیفه فعال و ۴۷۹,۰۰۰ نیروی ذخیره برای فراخوان در شرایط بحرانی است. این شامل یک ارتش متشکل از سربازان حرفه ای (۹۰,۰۰۰-۱۲۰,۰۰۰ نفر) و ۱۹۰,۰۰۰-۲۲۰,۰۰۰ سرباز وظیفه، یک نیروی هوایی با ۳۰,۰۰۰ پرسنل فعال و ۲۰,۰۰۰ پرسنل ذخیره، نیروی دفاع هوایی (۸۰,۰۰۰ نفر پرسنل فعال و ۷,۰۰۰ نیروی ذخیره) و نیروی دریایی (متشکل از ۱۸,۵۰۰ نیروی فعال و ۱۴,۰۰۰ نیروی ذخیره) است.
مصر از زمان جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳ تاکنون هیچ جنگ بزرگی را در خاک خود انجام نداده است. مصر در عملیات به رهبری آمریکا در سال ۱۹۹۱ علیه عراق به این ائتلاف به پیوست و بخشی از جنگ علیه تروریسم، از جمله مقابله با شورش های جهادی ها در شبه جزیره سینا را بر عهده داشت. ارتش این کشور در سال ۲۰۱۳ در برکناری محمد مرسی، رئیسجمهور، و به دنبال آن سرکوب اخوانالمسلمین نقش اصلی را داشت.
نیروهای مصری به عملیات تحت رهبری عربستان سعودی در یمن که از سال ۲۰۱۵ آغاز شد، نیز پیوستند. مصر بودجه نظامی ۴.۶ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۲ داشته است و برای بیشتر تجهیزات نظامی خود به شرکای خارجی متکی است (تنها بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۷ حدود ۴۸.۱ میلیارد دلار از ایالات متحده سلاح وارد کرده است) و روسیه نیز یکی دیگر از منابع اصلی خرید تسلیحات نظامی توسط ارتش مصر است.
پادشاهی عربستان سعودی در رتبه بندی گلوبال فایرپاور از پنج قدرت برتر نظامی خاورمیانه در رتبه پنجم قرار داشته و در مجموع بیست و دومین کشور جهان است.
این کشور با بودجه نظامی ۶۹.۱ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۳، همواره در بین ده کشور برتر جهان از نظر بیشترین بودجه نظامی قرار گرفته است (به عنوان مثال، رتبه پنجم در سال ۲۰۲۲). نیروهای مسلح عربستان ۲۵۷,۰۰۰ پرسنل وظیفه فعال دارد که به نیروی زمینی (۷۵,۰۰۰ سرباز)، نیروی دریایی (۴۰,۵۰۰ شامل ۱۰,۰۰۰ تفنگدار دریایی نخبه)، نیروی هوایی (۲۵,۰۰۰ نفر)، نیروهای دفاع هوایی (۱۶,۰۰۰ نفر) و نیروی موشکی استراتژیک (۲,۵۰۰ نفر) تقسیم می شوند.
عربستان سعودی برای اکثریت قاطع (نزدیک به ۸۰ درصد) تجهیزات نظامی خود به ایالات متحده متکی است و فرانسه و اسپانیا بیشتر بقیه تسلیحات نظامی این کشور را تامین می کنند (به ترتیب ۶.۴ و ۴.۹ درصد). این تجهیزات شامل مواردی مانند تانک های آبرامز و خودروهای زره پوش بردلی، هلیکوپترهای تهاجمی آپاچی، سامانه های موشکی پاتریوت و سایر سامانه های پیشرفته آمریکایی است.
عربستان سعودی در طول جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ به عنوان بخشی از ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده در میان جبهه پیروز ظاهر شد و تا دهه ۱۹۹۰ در اجرای منطقه پرواز ممنوع در عملیات دیده بان جنوبی در عراق شرکت کرد.
همچنین عربستان سعودی در جنگ ۲۰۱۴-۲۰۱۷ علیه داعش به ائتلاف غربی پیوست و بعد از آن در ائتلاف نه چندان موفق علیه حوثی های یمن نیز نقش رهبری را بر عهده داشت. در سال های اخیر، از جاه طلبی های تهاجمی نظامی عربستان کاسته شده و تمرکز این کشور بیشتر به سمت توسعه زیرساخت ها و اقتصاد کشور و تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی برای دوران پسانفت رفته است.