نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفت: مجلس یک برگ سفید و چک سفیدی را در زمینه بودجه به دولت داده بود که نتیجهاش افزایش ۱۵۰ درصدی مالیاتها در طول سه سال، تورم کمرشکن و به ویژه گران شدن ۱۲ هزار تومانی دلار به طور سالیانه بود.
به گزارش ایلنا؛ حشمتالله فلاحتپیشه نماینده ادوار مجلس در خصوص ترکیب مجلس دوازدهم و اینکه به چه شکل باید مسائل معیشتی مردم را حل کنند تا در سال جاری کمتر دچار بحران شوند، گفت: اعتقادم بر این است که شاید انتظار زیادی نباید از مجلس آینده داشت. نوع انتخاباتی که شکل گرفت، نوع مواضع و رفتارهای کاندیداهای پیروز و به ویژه سوابق آنها، باعث میشود توقع زیادی از مجلس آینده شکل نگیرد.
وی افزود: اولا انتخابات برگزار شده، یک انتخابات تقریبا غیررقابتی بود. یک انتخابات در واقع رقابت بین برنامه و کارنامه افراد است. کارنامه کسانی که در مجلس حضور دارند و برنامه کسانی که معتقد هستند بهتر میتوانند امور پارلمانی کشور را پیش ببرند که شامل نقد عملکرد پارلمان گذشته هم است. به هرحال مجلسی که روزهای پایانیاش را پشت سر میگذراند یکی از ضعیفترین مجالس تاریخ ایران خواهد بود. دلیل این است که در زمان این مجلس عملا فشارهای متعددی به مردم وارد شد.
فلاحت پیشه گفت: ضعفهای زیادی در عملکرد داخلی و خارجی در این مجلس وجود داشت. مجلس یک برگ سفید و چک سفیدی را در زمینه بودجه به دولت داده بود که نتیجهاش افزایش ۱۵۰ درصدی مالیاتها در طول سه سال، تورم کمرشکن و به ویژه گران شدن ۱۲ هزار تومانی دلار به طور سالیانه بود. یعنی در زمان این مجلس هر ماه دلار گران شد. این موضوعات نشان داد این مجلس، به شدت ضعیف است و اگر یک انتخابات رقابتی جدی وجود داشت، قاطبه اعضای این مجلس رأی نمیآوردند.
فلاحتپیشه تصریح کرد: در حوزه سیاست خارجی هم مجلس در حاشیه سیاست خارجی کشور قرار داشت. با همه این شرایط ما دیدیم یک فضای غیررقابتی شکل گرفت و حتی در همان مجلس هم عملا یکسری افراد کنار گذاشته شدند و افراد تندروتری جایگزین آنان شدند و عملا رقابت بین برنامه و کارنامه را نداشتیم. لذا بدون فضای انتقادی، بدون اینکه اصلا کاندیداها و جناحی برنامهای برای اداره و رفع مشکلات کشور در زمینه تقنین و نظارت داشته باشد، عملا انتخابات برگزار شد.
وی افزود: دلیل دوم آنکه کاندیداهایی بودند که رأی آوردند و ما رفتارهای آنها را دیدیم که بلافاصله دعوا بر سر ریاست مجلس شروع شد و شاید دلیل اصلی آن ضعف تدریجی مجالس در ایران است. چون عملا میدانند که با توجه به بدعتهایی که در ساختار تصمیمگیری کشور صورت گرفته، عملا بخش عمده قدرت مجلس در شخص رئیس مجلس متمرکز میشود. رئیس مجلس عضو جلسات سران سهقوه است. سرانی که به عنوان مثال بدون اجازه مجلس، بنزین را گران کردند.
رئیس مجلس عضو مجمع تشخیص و شورای عالی امنیت ملی است که در حوزههای مصلحتی و مسائل مربوط به امنیت ملی بدون اطلاع مجلس تصمیمگیری میکنند. لذا ما دیدیم بلافاصله در میان کسانی که رأی آوردند رقابت بر سر ریاست مجلس است چون نتایج نشان داد آن چیزی که مهم قلمداد میشود، قدرت است. جریاناتی که بیرقیب روی کار آمدند در حال حاضر رقابت را در رسیدن به ریاست مجلس، کانون اقتدار و تمرکز قدرت مجلس میبینند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد: موضوع سومی که وجود دارد هم سوابق و هم مواضعی است که جریان پیروز در انتخابات مطرح میکند. ما دیدیم یکسری مسائلی که مسائل اصلی مردم نیست، دوباره توسط کاندیداهای پیروز مطرح شد مثل فیلترینگ، پیگیری حجاب و از این نوع مثالها. هیچکدام از افرادی که رای آوردند، یک برنامه اقتصادی برای رفع مهمترین مشکلات مردم ارائه ندادند. لذا نمیتوان از مجلس آینده توقع رفع مشکلات اقتصادی را داشت.
فلاحتپیشه تصریح کرد: موضوع آخر آنکه اقلیت انگشتشماری تحت عنوان جریان میانهرو به مجلس راه پیدا کردند. اولا سوابق این افراد نشان میدهد، دلیل آنکه به عنوان نیروی میانهرو معرفی میشوند این است که شاید اینبار نتوانستند در میان لیستهای افراطی رأی بیاورند یا نظر افراطیون را جلب کنند. الزاما اکثریت آنها جزو جریانات منتقد نبودند به ویژه اینکه در کوران فشار حداکثری تأیید صلاحیتها، کسانی هم که خارج از جریانات افراطی غالب، رأی آوردند دچار محافظهکاری خواهند شد و ما صدایی در مجلس آینده نخواهیم شنید. اینها واقعیتی است که شکل گرفت و به همه اینها میتوان جریاناتی که موفق شدند مجلس را تضعیف کنند هم اضافه کرد.
وی افزود: متاسفانه رقیب اصلی مجلس آینده در خیلی از حوزههای انتخاباتی آرای باطله بود، یک مجلس بیرقیب چگونه میتواند برای رفع مشکلات کشور ایجاد امید کند؟ این موضوع جای تأسف دارد، شورای نگهبان میگفت بیش از ۷۰ درصد کاندیداها را تأیید صلاحیت کرده اما در خیلی از حوزهها بیش از ۹۰ درصد افرادی که تأیید صلاحیت شدند، آرایشان کمتر از آرای باطله بود و شورای نگهبان شرایطی را ایجاد کرد که محدودیت رقابت نتیجه آن شد مجلسی که شکل گرفت و نمایندگان آن درصد بسیار پایینی از مردم جامعه هستند و در درجه دوم، قدرت، توان و حتی سابقه و تخصص لازم برای حل مشکلات اقتصادی کشور را ندارند.