عصر ایران ؛ سجاد بهزادی - حالا ۶ ماه از جنگ غزه می گذرد و بنظر می رسد این جنگ با حمله هوایی اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، ابعاد تازه تری به خود گرفته است. به راستی چرا جنگ در غزه متوقف نمی شود و دورنمای مشخصی هم برای پایان جنگ وجود ندارد؟
اول: ناتوانی سازمان های بین المللی
وقتی جنگی در عالم رخ می دهد، بیش تر نگاه ها به سمت سازمان های بین المللی است. ملت ها از این سازمان ها انتظار دارند که قدرت اجرایی در متوقف نمودن جنگ و کشتار زنان وکودکان را داشته باشند. اما در جنگ اسرائیل علیه غزه چنین اتفاقی تا کنون نیفتاده است. سازمان ملل بزرگترین و مهمترین سازمان بینالمللی است که انتظار می رفت بتواند در متوقف کردن جنگ غزه بیش از این اثر گذار باشد.
این سازمان تنها جایگاه گفتوگو در دنیا است که در آن صلح و امنیت، حقوق بشر و توسعه توسط تمام کشورهای جهان مورد بحث قرار میگیرد. اما حالا کار به جایی رسیده است که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل در سفری که اخیرا به مصر داشته است با صراحت اعلام می کند" ما قدرت توقف جنگ در غزه را نداریم، من از کسانی که قدرت توقف آن را دارند می خواهم این کار را انجام دهند."چرا سازمان ملل متحد که تمام قدرت های جهانی در آن عضو هستند، قدرت اجرایی متوقف کردن جنگ را ندارد؟
دوم: ناتوانی سازمان های حقوقی
دیوان بینالمللی دادگستری که بهنام دادگاه بینالمللی شناخته میشود، رکن قضائی اصلی سازمان ملل متحد است و مرکز آن در شهر لاهه در کشور هلند است. این مرکز به لحاظ حقوقی، یکی از مهم ترین مراکز حقوقی جهان به شمار می رود و دارای تشکیلات قضایی مستقل است و قضات آن از میان قضات و حقوقدانان برجسته انتخاب میشوند.
این دیوان به جنگ غزه ورود کرد و به دنبال شکایت آفریقای جنوبی از اسرائیل به دلیل نسلکشی در نوار غزه، حکم خود را علیه اسرائیل صادر نمود. این حکم به معنای آن بود که دیوان بینالمللی دادگستری وضعیت وخیم انسانی در غزه را به رسیمت شناخته است. دستور دادگاه روشن بود و اسرائیل می بایست تعهد خودش را به قوانین بینالمللی و پیروی از این حکم نشان می داد که این اتفاق نیفتاد. متاسفانه با آنکه اجرای احکام دیوان بینالمللی دادگستری توسط همه طرفها لازمالاجراست، ساز و کاری برای ضمانت اجرای آنها وجود ندارد.
رهبران اسرائیل نه تنها از حکم این دادگاه بین المللی، احساس شرم نکردند بلکه این نتانیاهو بود که بلافاصله واکنش نشان داد و گفت " آمادگی دیوان بینالمللی دادگستری برای بررسی ادعاهای نسلکشی لکه ننگی است که تا نسلهای آینده محو نخواهد شد و ما تا تحقق پیروزی به این جنگ ادامه خواهیم داد."
سوم: بی اثر بودن قطعنامه های شورای امنیت
البته تاریخ نشان می دهد قطعنامه های شورای امنیت برای همه کشورها بی اثر نبوده است و کشورهای ضعیف به دنبال این قطعنامه ها و عمل نکردن به آنها آسیب های فراوانی دیده اند.این شورا بارها علیه کشورمان قطعنامه صادر کرد و علیرغم اینکه عده ای آن را " کاغذ پاره" می نامیدند؛ حتی پس از آنکه به دنبال برجام اعلام رسمی پایان تحریمهای شورای امنیت علیه ایران اعلام شد، اما همچنان کشور درگیر مصیبت های آن تحریم هاست.
این شورا مدتی پیش، پس از چندین بار ناکامی در صدور قطعنامه علیه اسرائیل و توقف جنگ به خاطر وتو نمودن قطعنامه ها توسط آمریکا، بلاخره در آستانه نیم سالگی این جنگ، قطعنامه خود را صادر کرد.
آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد که شورای امنیت قطعنامه ای در مورد غزه که مدت ها انتظار آن می رفت به تصویب رساند که خواستار آتش بس فوری است.
گوترش در حساب کاربری خود در ایکس نوشت: "این قطعنامه باید اجرا شود. عدم اجرای آن نابخشودنی خواهد بود." اما دوباره رهبران اسرائیل نه تنها از صدور چنین قطعنامه ای ، احساس شرم نکردند، بلکه سفیر و نماینده اسرائیل در سازمان ملل در واکنش به تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری آتش بس فوری در غزه، آن را "شرم آور" توصیف کرد.
چهارم: مخالفت اسرائیل با ایده دو دولتی بودن
شاید مهم ترین و بنیادین ترین عامل عدم توقف جنگ در غزه را بتوان مخالفت اسرائیل با ایده دو دولتی بودن نامید. با توجه به اینکه اسرائیل به هیچ روی( حداقل تا کنون) با ایده دو دولت موافقت نمیکند، توقف جنگ و صلح پایدار برای فلسطین دور از تصور است.
جدا از درگیری های روزانه ، فقط در ۱۸ سال اخیر اسرائیل چهار بار با حماس جنگیده است و اسرائیل سیاست همزیستی با حماس را طی دو دهه گذشته هرگز قبول نداشته است.
حالا ایده دو دولتی با رابطه کشورهای عربی و اسرائیل کم رنگ تر هم شده است و اسرائیل پس از این، دیگر نیازی به قبول این ایده ندارد. حتی گفته می شود کشورهای عربی نیز از غزهای بعد از جنگ حمایت میکنند که حماس در آن وجود خارجی نداشته باشد.
نتیجه:
از ناکارآمدی سازمان های بین المللی برای گسترش صلح و امنیت جهانی و توقف جنگ و نابرابری، می توان چنین برداشت کرد، هرکشوری بیش از آنکه در بحران ها، چشم امیدش به سازمان های بین الملی باشد، می بایست به ملت خود و کارآمدی نظام حکم رانی خود آسوده خاطر باشد.
ملت غزه اگر حماس را می خواهند و به سازوکار حکم رانی جنبش حماس باور دارند، مقاومت خواهند کرد و در نهایت علیرغم کشته شدن بیش از ۳۰ هزار زن و کودک غزه ای و خسارت ۲۰ میلیارد دلاری در جنگ پس از ۶ ماه، همچنان به آینده ای روشن تر امید خواهند داشت.
ابعاد دردناک تر داستان زمانی است که یک سیستم داخلی برای عبور از بحران ها، مشروعیت خود را از دست داده باشد و سازمان های بیرونی هم نتوانند و یا نخواهند، دیگر کشورها را از بحران نجات دهند. در سطح تئوریک و نگاه علمی، چنانچه کارآمدی و مشروعیت یک کشور زیر سوال باشد، حتی اگر صلح هم برقرار باشد، این صلح پایدار نخواهد بود و هر لحظه بیم شعله ور شدن جنگی تازه وجود خواهد داشت.